لينك به منبع:
نگاهی به روزنامههای حکومتی
در روزنامههای روز شنبه 13آبان 96، رابطه با آمریکا چه بهخاطر مسائلی که در حال حاضر روی میز است و هم بهخاطر سالگرد اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری جای ویژهیی در تیترها و مطالب صفحات اول روزنامههای حکومتی یافته است:
جوان: پروژه آمریکایی وصل کردن القاعده به ایران
آفتاب یزد: علی لاریجانی: بین آمریکا و اروپا در مسأله هستهیی شکاف ایجاد شد
ابرار: واشینگتن پست: روحانی میانجیگری فرانسه برای گفتگو با ترامپ را رد کرده است
جوان: شنبه، فریاد مردم ایران بر سر آمریکا
ابرار: واشینگتن پست: روحانی میانجیگری فرانسه برای گفتگو با ترامپ را رد کرده است
جوان: شنبه، فریاد مردم ایران بر سر آمریکا
جمهوری: خامنهای: آمریکا برای خراب کردن برجام نهایت خباثت را بهعمل میآورد.
کیهان: خامنهای: آمریکاییها حتی به کسانیکه به آنها امید میبندند رحم نمیکنند
در این میان بهمناسبت سالگرد اشغال سفارت و گروگانگیری مصاحبههایی با دستاندرکاران این قضیه بهعمل آمده که حاوی نکات و اعترافات قابل توجهی است:
روزنامه شرق طی گفتگویی با جواد منصوری از مهرههای باند خامنهای و از مؤسسان سپاه پاسداران مینویسد:
جواد منصوری، فرمانده سپاه، در سال 58 روایت خود را از نقش سپاه در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و روزهای بعد از آن گفته است. بخشهای مهم این گفتگو با سایت خبرآنلاین در ادامه میآید.
شورای فرماندهی سپاه روز پنجم آبان در بیمارستان قلب به عیادت آقای لاهوتی، نماینده امام در سپاه، رفت. شخصی آمد و صحبتی خصوصی با آقای لاهوتی کرد و ما متوجه نشدیم چه صحبتی شد. آقای لاهوتی به ما گفت: «شما از اتاق خارج شوید؛ چرا که آقای موسویخوئینیها میخواهد نکته مهمی را خصوصی بگوید و بعد از رفتن ایشان، شما بیایید…
بعد از ورود مجدد ما، آقای لاهوتی برنامه آقای موسویخوئینیها را برای تسخیر سفارت داد و از ما خواست با آنها همکاری کنیم. حقیقتاً باید بگویم ما اصلاً فکر هم نمیکردیم چنین حرکتی بدون هماهنگی و اجازه حضرت امام قرار است انجام پذیرد؛ چرا که آقای لاهوتی بهعنوان نماینده امام خیلی صریح و قاطع همکاری ما را برای تسخیر سفارت خواستار شدند و همه ما احساس کردیم این دستور امام است و حتی شورای انقلاب هم در جریان است. بههرحال جلسه شورای فرماندهان سپاه تشکیل شد و در آنجا آقای محسن رضایی که مسئولیت اطلاعات سپاه را برعهده داشت، بهعنوان رابط سپاه با دانشجویان انتخاب و ظاهراً بیشتر با آقای میردامادی مرتبط شد. بههرحال، کار جلو رفت و سپاه بهعنوان پشتیبان این کار قرار گرفت تا نیروی حفاظت و اقلام مورد نیاز دانشجویان را تأمین کند...
در بحث سوءاستفاده از اسناد دو مورد مشکوک وجود دارد. آقای موسویخوئینیها به برخی افراد اصرار کرد و گفت: «در این اسناد بگردید، ببینید چیزی علیه بهشتی پیدا میکنید؟» ؛ دوم زمانی که بحث صلاحیت بنیصدر در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شد، اسناد مربوط به بنیصدر افشا نشد.
یکی دیگر از رسواییهایی که پس از سه دهه، گوشههایی از آن در روزنامههای امروز کنار زده شده ماجرای مک فارلین و کیک و کلت است. روزنامه ابتکار گفتگویی دارد با پاسدار محسن رشید از سرکردگان سپاه پاسداران که قسمتهایی از آن از این قرار است:
محسن رشید در گفتگو با «ابتکار» از چند و چون مذاکره با مک فارلین میگوید: امام کلید مذاکره با آمریکاییها را زد
محسن رشید رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه در گفتگو با «ابتکار» به ماهیت ماجرا و نقش امام (ره) در این مذاکرات پرداخته و میگوید: مذاکرات مکفارلین با اجازه امام بود و ایشان هرگز آیتالله هاشمی را بهخاطر آن بازخواست نکردند.
این عضو سابق دفتر سیاسی سپاه در ادامه میافزاید: «مذاکرات مکفارلین از سال ۶۲ همزمان با اقدامات و برنامهریزیهایی از سوی آیتالله هاشمی که منجر به سفر نخستوزیر ترکیه و وزیر خارجه آلمان بهنمایندگی از هفت کشور صنعتی به ایران شد، زمینهسازی شد. از سوی دیگر، آقای هاشمی سفرهایی به ژاپن، لیبی و سوریه داشتند که در آن زمان اخبار دال بر این بود که هنری کسینجر وزیر خارجه آمریکا در ژاپن بهسر میبرد. تمامی این مسائل را میتوان مقدمه ورود مکفارلین به ایران تصور کرد».
وی اضافه میکند: «با این حال، کلید گفتگوهای سیاسی در اصل از سوی امام زده و با هدایت ایشان آغاز شد. امام خمینی در تاریخ ۶آبان ۶۳، در گفتوگویی با سفرای خارجی بیان داشتند که باید همانگونه که در زمان صدر اسلام پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف میفرستادند که روابط درست کنند عمل کنیم، این در واقع تئوری حرکت آقای هاشمی است».
عضو سابق دفتر سیاسی سپاه افزود: در ماجرای مکفارلین، آقای هاشمی و محسن رضایی با هم هماهنگ بودند، البته بدنه سپاه از این مسأله آگاه نبود. سردار رشید اضافه کرد: آقای هاشمی و محسن رضایی هر دو در مذاکرات مکفارلین نماینده داشتند که فریدون وردینژاد از سوی آقای رضایی و دکتر هادی و آقای روحانی نماینده آقای هاشمی بودند. این تیم، تیم اصلی مذاکرهکننده ایران در مقابل آمریکاییها بود...
امام خمینی دستور به افشای آن ندادند، البته تا زمانی که مهدی هاشمی و تیمش از طریق قربانیفر که جاسوس دوجانبه بود، از مذاکرات آگاه شدند و ماجرا در روزنامه سوریهای [لبنانی] الشراع منتشر شد. در آن زمان، امام به هاشمی دستور دادند که ماجرای مذاکرات را افشا کنید».
سردار رشید در ادامه گفت: اینکه میگویند امام، هاشمی را بابت مذاکرات مکفارلین بازخواست کرده است، تحریف تاریخ است. در حقیقت آنهایی بازخواست شدند که قصد طرح آن را در مجلس داشتند. در آن زمان، هشت نفر از نمایندگان مجلس، بهدنبال آن بودند که دولت را در این رابطه مورد سؤال قرار دهند اما چون مساله، مسأله منافع ملی بود، امام ورود کرده و گفتند (نقل به مضمون) این صدا شبیه صدای اسراییل است. این افرادی که میخواستند ماجرا به مجلس کشیده شود، آن موقع جزو جناح راست بودند و اکنون جزو اصولگرایان هستند».
پاسدار رشید برخلاف تبلیغات دجالگرانه و رایج رژیم که میکوشد آمریکا را در کنار دولت سابق عراق در برابر رژیم جلوه دهد، میگوید: «جدا از آن که تهران نسبت به بغداد از موقعیت ژئوپولتیکی برتری برخوردار است، نگاه آمریکا به پایگاه با ثباتی مثل ایران بود. از طرف دیگر، خاطره تاریخی بد ایرانیان از روسها، نقطه مفیدی برای کاخ سفید فراهم کرده بود که بهخاطر آن کفه ایران مهمتر از کفه عراق برای آنها بهشمار میآمد».
تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر در تیترهای صفحات اول برجستهتر از سایر مسائل به چشم میآید:
سیاست روز: دل تنگ مردم و جیب گشاد مسئولان
کیهان: خامنهای: آمریکاییها حتی به کسانیکه به آنها امید میبندند رحم نمیکنند
در این میان بهمناسبت سالگرد اشغال سفارت و گروگانگیری مصاحبههایی با دستاندرکاران این قضیه بهعمل آمده که حاوی نکات و اعترافات قابل توجهی است:
روزنامه شرق طی گفتگویی با جواد منصوری از مهرههای باند خامنهای و از مؤسسان سپاه پاسداران مینویسد:
جواد منصوری، فرمانده سپاه، در سال 58 روایت خود را از نقش سپاه در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا و روزهای بعد از آن گفته است. بخشهای مهم این گفتگو با سایت خبرآنلاین در ادامه میآید.
شورای فرماندهی سپاه روز پنجم آبان در بیمارستان قلب به عیادت آقای لاهوتی، نماینده امام در سپاه، رفت. شخصی آمد و صحبتی خصوصی با آقای لاهوتی کرد و ما متوجه نشدیم چه صحبتی شد. آقای لاهوتی به ما گفت: «شما از اتاق خارج شوید؛ چرا که آقای موسویخوئینیها میخواهد نکته مهمی را خصوصی بگوید و بعد از رفتن ایشان، شما بیایید…
بعد از ورود مجدد ما، آقای لاهوتی برنامه آقای موسویخوئینیها را برای تسخیر سفارت داد و از ما خواست با آنها همکاری کنیم. حقیقتاً باید بگویم ما اصلاً فکر هم نمیکردیم چنین حرکتی بدون هماهنگی و اجازه حضرت امام قرار است انجام پذیرد؛ چرا که آقای لاهوتی بهعنوان نماینده امام خیلی صریح و قاطع همکاری ما را برای تسخیر سفارت خواستار شدند و همه ما احساس کردیم این دستور امام است و حتی شورای انقلاب هم در جریان است. بههرحال جلسه شورای فرماندهان سپاه تشکیل شد و در آنجا آقای محسن رضایی که مسئولیت اطلاعات سپاه را برعهده داشت، بهعنوان رابط سپاه با دانشجویان انتخاب و ظاهراً بیشتر با آقای میردامادی مرتبط شد. بههرحال، کار جلو رفت و سپاه بهعنوان پشتیبان این کار قرار گرفت تا نیروی حفاظت و اقلام مورد نیاز دانشجویان را تأمین کند...
در بحث سوءاستفاده از اسناد دو مورد مشکوک وجود دارد. آقای موسویخوئینیها به برخی افراد اصرار کرد و گفت: «در این اسناد بگردید، ببینید چیزی علیه بهشتی پیدا میکنید؟» ؛ دوم زمانی که بحث صلاحیت بنیصدر در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شد، اسناد مربوط به بنیصدر افشا نشد.
یکی دیگر از رسواییهایی که پس از سه دهه، گوشههایی از آن در روزنامههای امروز کنار زده شده ماجرای مک فارلین و کیک و کلت است. روزنامه ابتکار گفتگویی دارد با پاسدار محسن رشید از سرکردگان سپاه پاسداران که قسمتهایی از آن از این قرار است:
محسن رشید در گفتگو با «ابتکار» از چند و چون مذاکره با مک فارلین میگوید: امام کلید مذاکره با آمریکاییها را زد
محسن رشید رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه در گفتگو با «ابتکار» به ماهیت ماجرا و نقش امام (ره) در این مذاکرات پرداخته و میگوید: مذاکرات مکفارلین با اجازه امام بود و ایشان هرگز آیتالله هاشمی را بهخاطر آن بازخواست نکردند.
این عضو سابق دفتر سیاسی سپاه در ادامه میافزاید: «مذاکرات مکفارلین از سال ۶۲ همزمان با اقدامات و برنامهریزیهایی از سوی آیتالله هاشمی که منجر به سفر نخستوزیر ترکیه و وزیر خارجه آلمان بهنمایندگی از هفت کشور صنعتی به ایران شد، زمینهسازی شد. از سوی دیگر، آقای هاشمی سفرهایی به ژاپن، لیبی و سوریه داشتند که در آن زمان اخبار دال بر این بود که هنری کسینجر وزیر خارجه آمریکا در ژاپن بهسر میبرد. تمامی این مسائل را میتوان مقدمه ورود مکفارلین به ایران تصور کرد».
وی اضافه میکند: «با این حال، کلید گفتگوهای سیاسی در اصل از سوی امام زده و با هدایت ایشان آغاز شد. امام خمینی در تاریخ ۶آبان ۶۳، در گفتوگویی با سفرای خارجی بیان داشتند که باید همانگونه که در زمان صدر اسلام پیامبر سفیر به این طرف و آن طرف میفرستادند که روابط درست کنند عمل کنیم، این در واقع تئوری حرکت آقای هاشمی است».
عضو سابق دفتر سیاسی سپاه افزود: در ماجرای مکفارلین، آقای هاشمی و محسن رضایی با هم هماهنگ بودند، البته بدنه سپاه از این مسأله آگاه نبود. سردار رشید اضافه کرد: آقای هاشمی و محسن رضایی هر دو در مذاکرات مکفارلین نماینده داشتند که فریدون وردینژاد از سوی آقای رضایی و دکتر هادی و آقای روحانی نماینده آقای هاشمی بودند. این تیم، تیم اصلی مذاکرهکننده ایران در مقابل آمریکاییها بود...
امام خمینی دستور به افشای آن ندادند، البته تا زمانی که مهدی هاشمی و تیمش از طریق قربانیفر که جاسوس دوجانبه بود، از مذاکرات آگاه شدند و ماجرا در روزنامه سوریهای [لبنانی] الشراع منتشر شد. در آن زمان، امام به هاشمی دستور دادند که ماجرای مذاکرات را افشا کنید».
سردار رشید در ادامه گفت: اینکه میگویند امام، هاشمی را بابت مذاکرات مکفارلین بازخواست کرده است، تحریف تاریخ است. در حقیقت آنهایی بازخواست شدند که قصد طرح آن را در مجلس داشتند. در آن زمان، هشت نفر از نمایندگان مجلس، بهدنبال آن بودند که دولت را در این رابطه مورد سؤال قرار دهند اما چون مساله، مسأله منافع ملی بود، امام ورود کرده و گفتند (نقل به مضمون) این صدا شبیه صدای اسراییل است. این افرادی که میخواستند ماجرا به مجلس کشیده شود، آن موقع جزو جناح راست بودند و اکنون جزو اصولگرایان هستند».
پاسدار رشید برخلاف تبلیغات دجالگرانه و رایج رژیم که میکوشد آمریکا را در کنار دولت سابق عراق در برابر رژیم جلوه دهد، میگوید: «جدا از آن که تهران نسبت به بغداد از موقعیت ژئوپولتیکی برتری برخوردار است، نگاه آمریکا به پایگاه با ثباتی مثل ایران بود. از طرف دیگر، خاطره تاریخی بد ایرانیان از روسها، نقطه مفیدی برای کاخ سفید فراهم کرده بود که بهخاطر آن کفه ایران مهمتر از کفه عراق برای آنها بهشمار میآمد».
تک و پاتکهای دو باند علیه یکدیگر در تیترهای صفحات اول برجستهتر از سایر مسائل به چشم میآید:
سیاست روز: دل تنگ مردم و جیب گشاد مسئولان
آرمان: فائزه هاشمی: روحانی را همراه کامل اصلاحطلبان نمیبینم
روزنامهجوان درمقالهیی با عنوان «بحران هویت در اردوگاه اصلاحطلبان» مینویسد: «شیرزاد بهعنوان یک اصلاحطلب نگران بحران هویت اصلاحطلبی است.
اصلاحاتی که رئیسجمهورش حسن روحانی باشد که شیرزاد در موردش میگوید «آقای روحانی اصولگرایی است که با اصلاحطلبان همکاری میکند.» و کاندیدای مجلسش جلالی و نعمتی و در انتخابات خبرگان از لیستی که ریشهری و دری نجفآبادی در آن هستند، حمایت کند، چطور میتواند همان هویت اصلاحطلبی باشد که دوم خرداد 76 با کلی شعارهای آرمانی بر سر کار آمد؟!».
در ارتباط با سفر پوتین رئیسجمهور روسیه به تهران، مطالب برخی روزنامهها درباره روابط با روسیه است. از جمله روزنامه آرمان طی مقالهیی با عنوان «اشتراکات راهبردی روابط ایران و روسیه» به نقاط وحدت و تضاد روابط پر نوسان رژیم و دولت روسیه پرداخته و از جمله مینویسد: «از ابتدای سال 2001میلادی پرونده ایران عملاً وارد فضای تنش با غرب شد و آمریکاییها سعی کردند تحریمهایشان را فرامرزی کنند و نیاز به رأی روسیه داشتند. در این ایام ایرانیان به سمت رابطه با روسیه رفتند و رابطه راهبردی با روسها مطرح شد. متأسفانه اینبار روسها بودند که نهتنها پاسخی به ایران ندادند، بلکه حتی به تکالیف قانونی در مناسبات با ایران هم عمل نکردند، طوریکه احداث نیروگاه بوشهر با تأخیر یازدهساله و قراردادهای نظامی با ایران با نوساناتی مواجه شد که آخرین مورد آن پرونده مربوط به اس 300 بود که با دشواری و سختی به سرانجام رسید. در واقع زمانی اس 300 را به ایران دادند که ارزش عملیاتی آن در قبال رقبای منطقهیی ایران مثل عربستان و ترکیه دیگر از دست رفته و این کشورها اس 400 را از روسیه گرفته بودند. چنین موضوعی بهروشنی نشاندهنده کشتن زمان در مناسبات است. حتی روسها هشتبار در راستای سیاستهای آمریکا علیه ایران رأی دادند که یا در شورای حکام آژانس بود که منجر به انتقال پرونده ایران به شورای امنیت شد، یا در خود شورای امنیت بود که به شکلگیری شش قطعنامه تحریمی علیه ایران انجامید».
روزنامهجوان درمقالهیی با عنوان «بحران هویت در اردوگاه اصلاحطلبان» مینویسد: «شیرزاد بهعنوان یک اصلاحطلب نگران بحران هویت اصلاحطلبی است.
اصلاحاتی که رئیسجمهورش حسن روحانی باشد که شیرزاد در موردش میگوید «آقای روحانی اصولگرایی است که با اصلاحطلبان همکاری میکند.» و کاندیدای مجلسش جلالی و نعمتی و در انتخابات خبرگان از لیستی که ریشهری و دری نجفآبادی در آن هستند، حمایت کند، چطور میتواند همان هویت اصلاحطلبی باشد که دوم خرداد 76 با کلی شعارهای آرمانی بر سر کار آمد؟!».
در ارتباط با سفر پوتین رئیسجمهور روسیه به تهران، مطالب برخی روزنامهها درباره روابط با روسیه است. از جمله روزنامه آرمان طی مقالهیی با عنوان «اشتراکات راهبردی روابط ایران و روسیه» به نقاط وحدت و تضاد روابط پر نوسان رژیم و دولت روسیه پرداخته و از جمله مینویسد: «از ابتدای سال 2001میلادی پرونده ایران عملاً وارد فضای تنش با غرب شد و آمریکاییها سعی کردند تحریمهایشان را فرامرزی کنند و نیاز به رأی روسیه داشتند. در این ایام ایرانیان به سمت رابطه با روسیه رفتند و رابطه راهبردی با روسها مطرح شد. متأسفانه اینبار روسها بودند که نهتنها پاسخی به ایران ندادند، بلکه حتی به تکالیف قانونی در مناسبات با ایران هم عمل نکردند، طوریکه احداث نیروگاه بوشهر با تأخیر یازدهساله و قراردادهای نظامی با ایران با نوساناتی مواجه شد که آخرین مورد آن پرونده مربوط به اس 300 بود که با دشواری و سختی به سرانجام رسید. در واقع زمانی اس 300 را به ایران دادند که ارزش عملیاتی آن در قبال رقبای منطقهیی ایران مثل عربستان و ترکیه دیگر از دست رفته و این کشورها اس 400 را از روسیه گرفته بودند. چنین موضوعی بهروشنی نشاندهنده کشتن زمان در مناسبات است. حتی روسها هشتبار در راستای سیاستهای آمریکا علیه ایران رأی دادند که یا در شورای حکام آژانس بود که منجر به انتقال پرونده ایران به شورای امنیت شد، یا در خود شورای امنیت بود که به شکلگیری شش قطعنامه تحریمی علیه ایران انجامید».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر