جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۲۲, جمعه

کلان‌شهر تهران با خطرناکترین زیرساخت!

لينك به منبع:
ساختمان پلاسکو فروریخت

ساختمان پلاسکو فروریخت


در سایه سیاستهای غارتگرانه و میهن بر بادده حاکمیت سیاه و ننگین ولایت‌فقیه، کلان شهر تهران با داشتن جمعیتی بالاتر از 14 میلیون نفر علاوه بر آسیبهای ناشی از فقر و اختلاف فاحش طبقاتی، اعتیاد، خودکشی، کارتن خوابی، حاشیه نشینی، و... به‌دلیل عدم رعایت حداقل‌های اصول شهرسازی، نبود و فقدان حداقل‌های ایمنی در ساختمان سازی در بین کشورهای جهان یکی از بدترین و خطرناکترین زیر‌ساخت‌های شهری را به خود اختصاص داده است.

تهدیدی که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر علامت سؤال برده است و آثار آن را به‌صورت فاجعه در ریزش عمودی ساختمان پلاسکو یا تخریب یک ساختمان در حاشیه شهر و یا آتش‌سوزی اماکن عمومی و یا ریزش در سطح یک خیابان پایتخت، طی ماههای اخیر به وفور مشاهده کرده‌ایم.

گستردگی و ابعاد بالای این تهدیدات به‌خصوص بعد از آتش‌سوزی وسیع و تخریب کامل برج ۱۷ طبقه تجاری – تولیدی پلاسکو چنان اذهان عمومی مردم را روی تهدیدات بزرگ زندگی در کلان‌شهر تهران متمرکز نموده است که دیگر بر کسی پوشیده نمانده که در سایه حاکمیت آخوندهای فاسد موجودیت و حیات تمامی مردم ایران در معرض یک تهدید و انهدام واقعی قرار گرفته است.

این تهدید آن‌قدر جدی و واقعی خود را نشان می‌دهد که رسانه‌های رژیم ضمن اعتراف به این‌که «تهران روی انباری از باروت» قرار دارد می‌نویسند: «در شرایطی که همه نگران بروز حوادث «طبیعی» مانند زلزله در تهران هستند، به نظر می‌رسد بروز حوادث «غیرطبیعی» تهران را بیشتر از حوادث طبیعی تهدید می‌کند. و این ماجرا وقتی بیشتر ترسناک می‌شود که می‌بینیم بیش از ۵۰۰۰ ساختمان دیگر نیز مانند ساختمان پلاسکو از ایمنی لازم برخوردار نیستند».

و یا رسانه حکومتی دیگری وحشت و نگرانی مردم از اقدامات ضدمردمی رژیم را چنین بازتاب می‌دهد: «تهران شبیه بمب ساعتی است. تا به‌حال بیشتر نگرانی‌ها در مورد زلزله احتمالی در این شهر 13 میلیون نفری بوده، اما آتش‌سوزی پلاسکو نشان داد که خطرهای بسیار نزدیک‌تری هم وجود دارد که تهران و مردمش را تهدید می‌کند».

این در حالی است که بر اساس گزارشهای منتشر شده سالانه ۱۰ هزار زمین‌لرزه در ایران ثبت می‌شود و از زاویه خطر وقوع زلزله، کلان شهر تهران در میان شهرهای زلزله خیز جهان در رتبه ششم قرار دارد و بر اساس داده‌های تاریخی و علمی کارشناسان، وقوع زلزله در این شهر قطعی است.

هر چند نشان دادن تصویری واقعی و همه‌جانبه از تهدیدات و پیامدهای آتی آن که تمامی زیر بناهای شهر تهران و تأسیسات زیرساختی این کلان شهر را زیر پوشش و در معرض انهدام و نابودی قرار می‌دهد در این نوشتار امکانپذیر نیست اما اشاره به گوشه‌هایی از این فجایع که توسط رسانه‌های حکومتی منتشر شده، بیانگر یک بحران عظیم ملی است که در راستای سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی آخوندهای فاسد بر میهن و مردم ما تحمیل شده است.

-خبرگزاری حکومتی ایسنا 20بهمن 95 تحت عنوان تهران بمب ساعتی است می‌نویسد: «تهران شبیه بمب ساعتی است. تا به‌حال بیشتر نگرانی‌ها در مورد زلزله احتمالی در این شهر 13 میلیون نفری بوده، اما آتش‌سوزی پلاسکو نشان داد که خطرهای بسیار نزدیک‌تری هم وجود دارد که تهران و مردمش را تهدید می‌کند.

گازکشی در تهرانِ روی گسل، خودش یک معضل است. استاندار تهران می‌گوید در صورت بروز حادثه همین گاز شهری که با لوله به تمام خانه‌های شهر رفته می‌تواند فاجعه‌آفرین باشد. میانگین عمر تجهیزات انتقال برق تهران هم از 25سال گذشته است که خودش می‌تواند بالقوه، عامل افزایش آتش‌سوزی‌ها باشد و در صورتی که قرار باشد فشار بر شبکه برق افزایش پیدا کند تا مصرف گاز کم بشود، مشکلات بیشتر هم خواهد شد».

و در ادامه اضافه می‌کند: «آتش‌سوزی پلاسکو علاوه بر این‌که نشان داد ساختمانهای شهر چقدر ناایمن هستند و می‌توانند چه داغی به دل مردم بگذارند، یک چیز دیگر را هم روشن کرد و آن این‌که در نبود قوانین روشن و الزام‌آور برای آموزش مردم در مورد برخورد با شرایط اضطراری، جان عده زیادی از همین مردم و نیروهای امدادی در خطر است».

-ارگان نیروی تروریستی قدس موسوم به تسنیم 14بهمن 95 تحت عنوان 5 میلیون نفر قربانی زلزله ناگزیر پایتخت می‌نویسد: «نگرانی از وقوع زلزله در تهران، یکی از افکار نهادینه‌شده در ذهن هر شهروند تهرانی است و این نگرانی با مشاهده یا شنیدن خبر یک حادثه – از جمله انفجار و آتش‌سوزی یا ریزش یک ساختمان – شکل جدی‌تری به خود می‌گیرد و تا زمانی که آن خبر از رونق نیافتد، نگرانی از وقوع زمین لزره هم جدی خواهد ماند.
چند ماهی از حادثه شهران که طی آن یک لوله گاز منفجر شد و به چند خانه و معبر در اطراف خود خسارت وارد کرد می‌گذرد. با وجود آن‌که در آن زمان هم نگرانی از زلزله در میان رسانه‌ها مطرح شد و مقایسه‌ها آغاز؛ اما فاجعه پلاسکو به ترس از وقوع زلزله احتمالی تهران رنگ و بویی تازه بخشید و باعث شد که خیلی از کارشناسان و صاحب‌نظران خسارات زلزله ناگزیر تهران را جبران ناپذیرتر از آنچه که تصور می‌شود، بدانند.
چنان که یک ساختمان 17 طبقه در مرکز شهر، توانسته چند ده نفر انسان بی‌گناه را به کام مرگ بکشد و چند روزی کسب و کار و زندگی در محدوده پیرامون خود را مختل کرده و البته تیم‌های متعدد امداد و نجات را درگیر خود کند، بروز یک زلزله می‌تواند باعث شود که پایتخت از حرکت ایستاده و قلب تجاری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور تا مدتها در خاموشی فرو برود. زلزله تهران، به‌زعم بسیاری از کارشناسان زلزله و زمین‌شناسی امری ناگزیر است؛ دیر یا زود به‌وقوع می‌پیوندد و ادامه روند فعلی در عدم ایمن‌سازی ساختمانها، بی‌توجهی به آموزه‌های پیش از زلزله و... می‌تواند خسارات آن را چندین برابر سازد».

ارگان تروریستی قدس در ادامه ضمن اذعان به این‌که «در هفته جهنمی امدادرسانی و آواربرداری در پلاسکو، نگاهها به زلزله تهران نیز معطوف بود» به‌نقل از یکی از کارشناسان که با عنوان پدر علم زلزله‌شناسی ایران از آن نام برده است اضافه می‌کند: «من قویاً به این باور دارم اگر فاجعه‌ای که منتظرش هستم رخ بدهد تعداد کشته‌ها میلیونی خواهد بود و شهر تهران برای حداقل 10سال تعطیل خواهد شد».

- خبرگزاری دانشجویان موسوم به ایسنا 13بهمن 95 تحت عنوان بیمارستانهایی لرزان‌تر از پلاسکو می‌نویسد: «تصور کنید اگر حادثه‌یی مشابه «پلاسکو» در بیمارستانهای فرسوده ما اتفاق بیفتد، چه فاجعه عظیم‌تری در انتظار خواهد بود. بر‌ اساس گفته‌های معاون درمان وزارت بهداشت، بیش از ۶۵ درصد بیمارستانهای کشور فرسوده هستند؛ یعنی عمری بالای ۵۰ سال دارند. در‌ حال‌ حاضر ۵۷۰ بیمارستان دولتی و ۳۳۷ بیمارستان خصوصی در کشور فعال هستند که فرسودگی ۶۵ درصد از این بیمارستانها به‌معنی یک تهدید جدی و ملموس برای سلامت مردم است. شاید بتوان با تخلیه‌ کردن ساکنان مجتمع‌های تجاری فرسوده، آسیب‌های جسمی حوادثی مثل پلاسکو را کاهش داد اما بی‌گمان خارج‌ کردن بیماران از بیمارستانهای فرسوده، فرایندی بسیار دشوار و گاه نشدنی است».

این خبرگزاری حکومتی در ادامه ضمن اعتراف به این‌که نداشتن سیستم ضد حریق ساده در مجتمع‌های تجاری و بیمارستانهای فرسوده، آتشی زیر خاکستر است که دیر یا زود می‌تواند سلامت جامعه را بر باد دهد، اضافه می‌کند: «فرسودگی بیمارستانها موجب شده در برابر حادثه‌یی شبیه پلاسکو و حتی در برابر یک زلزله خفیف، مقاومت لازم را نداشته باشند. بر اساس تحقیقات صورت‌ گرفته، حدود ۸۸ درصد از بیمارستانهای کشور در برابر وقوع زلزله آسیب‌پذیر هستند، حتی فرسودگی ۶۵ درصد از بنای بیمارستانها به حدی حاد است که گفته می‌شود بازسازی این بیمارستانها دیگر صرفه اقتصادی ندارد و باید کاملاً کوبیده و از نو ساخته شود».

-خبرگزاری عصر ایران 20بهمن 95 به‌نقل از دبیر شورای‌عالی شهرسازی و معماری رژیم تحت عنوان هیچ‌گونه اطلاعاتی از 256 برج در تهران وجود ندارد می‌نویسد: «در حال‌حاضر، گزارشی در حال تدوین نهایی است که نشان می‌دهد ۲۵۶ برج در تهران وجود دارند که هیچگونه اطلاعاتی از آنها در شهرداری تهران موجود نیست که اگر در یکی از آنها بنا‌ به هر دلیلی، اتفاقی هم‌چون حادثه پلاسکو رخ دهد، به فاجعه‌ای در شهر تهران مبدل خواهد شد».

این کارگزار رژیم در ادامه با تأکید بر این نکته که ساختمان پلاسکو، مقاومت قابل‌قبولی در برابر آتش داشت اما به علت آن که فاقد سیستم اعلام و اطفای حریق در ساختمان بود، فروریخت، اضافه می‌کند: «بسیاری از ساختمانهای بلند موجود متأسفانه وضعیتی مشابه پلاسکو دارند که باید در این زمینه راهکارهای لازم اندیشیده شود. از جمله ۲۵۶ برج عموماً در مناطق شمال تهران و در معابری کم عرض واقع شده‌اند و امکان کمک‌رسانی به آنها با امکانات موجود بسیار مشکل است و راه‌کار برخورد با موضوع ایمنی در آنها کاملاً متفاوت و نیازمند ساکنان آنها و آمادگی و آموزش آنهاست».

- روزنامه حکومتی اقتصاد نیوز 2بهمن 95 می‌نویسد: «فاجعه فرو ریختن ساختمان پلاسکو تهران در صبح ۳۰ دی ماه یک بار دیگر پرونده تهدیدهایی را که زندگی در کلانشهر تهران با آن روبه‌رو است باز کرد. ماجرا وقتی ترسناک می‌شود که می‌بینیم بیش از ۵۰۰۰ ساختمان دیگر نیز مانند ساختمان پلاسکو از ایمنی لازم برخوردار نیستند.

فرو ریختن ساختمان پلاسکو چند گروه از پایتخت‌نشین‌ها را از زوایای مختلف در شوک فرو برده است. خانواده‌های نیروی فداکار و جسور آتش‌نشان به‌خصوص خانواده‌ آتش‌نشانان زیر آوار مانده‌ ، به‌عنوان گروه اول، مالکان و ذی‌نفعان ساختمان سوخته، در بهت از دست رفتن سرمایه‌های ملکی و تجاری‌شان فرو رفته‌اند و در این میان، «کابوس» زلزله بزرگ و این اواخر، فرونشست زمین، حالا با استرس آتش‌سوزی ساختمانهایی که تا چند ثانیه قبل از شعله‌ور شدن، علامتی از خود ساطع نمی‌کنند، برای مردم شهر تهران ترسناک‌تر شده است. مسئولان شهر و امور بحران نیز به‌عنوان گروه سوم، اکنون با معمای «نحوه مدیریت حوادث غیرمترقبه در پایتخت دچار انواع التهاب‌های شهری» روبه‌رو هستند.»

این روزنامه در ادامه ضمن اعتراف به موارد مشابه ساختمان پلاسکو اضافه می‌کند: «تعداد ساختمانهایی از این دست که از یک‌سو به محل تولید، عرضه و انبار کالاهای قابل اشتعال تبدیل شده‌اند و از سوی دیگر فاقد ضریب ایمنی در برابر حریق هستند حداقل 3هزار سازه در پایتخت برآورد می‌شود. مقامات دولتی و محلی شهر تهران از وجود 5هزار انبار ذخیره کالاهای مستعد حریق در مناطق جنوبی و مرکزی پایتخت خبر می‌دهند. بخشی از این انبارها در واحدهای آپارتمانی برج‌های ساختمانی وجود دارد که چون از استانداردهای فنی حداقلی به‌لحاظ مجهز بودن به سیستم‌های اعلام و اطفای حریق برخوردار نیستند، عملاً این سازه‌ها برای شهر و شهروندان به «برج‌-باروت» تبدیل شده است».

--اقتصاد نیوز 3بهمن 95 نیز می‌نویسد: «بازار تهران با وسعتی حدود۱۱۰ هکتــار و قدمتــی بیــش از یک قــرن، یکی از مراکــز فرســوده شــهر بــه حســاب می‌آید کــه در ضلــع جنوبــی خیابــان ۱۵ خرداد حــد فاصــل خیابان هــای مولــوی، خیــام و ری قــرار دارد.

آنچــه فضــا و کالبــد بــازار تهــران را از ســایر ســازه‌های شــهر متمایــز می‌ســازد، قدمــت بافــت آنســت کــه بــا کوچه هــای تنــگ و باریــک و پیــچ در پیــچ، یــک فضــای درهــم بافتــه و متراکــم را ایجــاد کرده اســت. از ایــن رو، ورود تجهیــزات، تأسیســات زیربنایــی و ایمنــی بــه ویــژه در مواقــع بــروز خطــر بــه ایــن بافــت، بســیار مشــکل اســت و ایــن در حالیســت کــه همــه روزه، حجــم زیــادی از مــردم اعــم از فروشــندگان و یــا خریــداران در ایــن بــازار رفــت و آمــد می‌کننــد و حجــم زیــادی از کالاهــا بــه آنجــا حمــل شــده و یــا در آن مــکان انبــار می‌شــوند.

در سایه این درهم‌تنیدگی، بناهای قدیمی به سازه‌هایی غیرمستحکم با مصالح سست و غیراستاندارد مبدل شده و محیطی تقریباً بسته و فاقد دسترسی مناسب به شبکه‌های اصلی و شریانی شهر به وجود آمده است.

از این رو ورود تجهیزات، تأسیسات زیربنایی و ایمنی به‌ویژه در مواقع بروز خطر به این بافت، ناممکن است این در حالی است که همه‌روزه، حجم زیادی از مردم اعم از فروشندگان و یا خریداران در این بازار رفت و آمد می‌کنند و حجم زیادی از کالاها به آنجا حمل شده و یا در آن مکان انبار می‌شوند».

-روزنامه حکومتی موسوم به ایران 2بهمن 95 به‌نقل از عضو هیأت مدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران می‌نویسد: «ساخت و سازهای غیرمنطقی و غیراصولی، تهران را به یک شهر غیرتاب‌آور تبدیل کرده، در حالی که طبق استاندارد جهانی، یک ساختمان در حین ساخت حتی اگر یک مصدوم داشته باشد، جزو ساختمان ناایمن محسوب می‌شود، اما متأسفانه در کشور ما سالانه ۲ هزار نفر بر اساس حوادث ساختمانی جان خود را از دست می‌دهند. با اطمینان تمام می‌گویم که عمده ساختمانهای تهران و کشور در این زمینه ایمن نیستند و الآن در حدود ۹۰ درصد ساختمانهای جدید تهران، ایمنی سازه جدی گرفته نمی‌شود. الآن کدام ساختمان ۵ طبقه، نقشه برق یا تأسیسات دارد؟»

این روزنامه همچنین ضمن اعتراف به باندهای غارتگر رژیم آخوندی به‌نقل از یکی از کارگزاران رژیم اضافه می‌کند: «برج‌های تهران ایمن نیستند و این در بلند مرتبه‌ها فاجعه است، مشکل اینجاست، مهندس متخصص، ساختمان نمی‌سازد! کسی که الفبای ساخت و ساز را نمی‌داند، الآن همه سیستم‌ها را حذف می‌کند تا سود بیشتری ببرد. در حالی که طبق مبحث دوم مقررات ملی ساختمان، سازنده ذی صلاح باید ساختمان بسازد و پاسخگو باشد. هم‌اکنون ۱۰۶ هزار نفر در نظام مهندسی عضو هستند که فقط ۶۰ هزار نفر فعالند».

نتیجه این‌که حاکمیت ارتجاعی و قرون‌وسطایی ولایت‌فقیه به‌دلیل غارتگری و فساد نهادینه و طینت عقب مانده و ضد‌مردمی‌اش اساساً توان جذب و برنامه‌ریزی بر اساس داده‌های علمی و انسانی را نداشته و ندارد. از این‌رو همواره در ستیز و مقابله مستمر با منافع عموم مردم می‌باشد و مردم محروم میهن اشغال شده همواره در برابر هر گونه حادثه طبیعی از قبیل سیل، زلزله و... . بالاترین قیمت را پرداخته و می‌پردازند. باشد که به همت مردم و مقاومت مردم ایران هر چه سریعتر این رژیم ضدبشری به زباله‌دان تاریخ فرستاده شود، تا علت‌العلل همه این بحرانها از بین رفته و راه شکوفایی و آبادانی ایران‌زمین این زیباترین وطن، باز شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر