جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۲۸, پنجشنبه

آشتی باندی یا زهر داخلی؟

لينك به منبع:
روحانی و خامنه ای

روحانی و خامنه ای


در چند هفته اخیر جنجال جدیدی در رژیم بحران‌زده آخوندی با عنوان «آشتی ملی» جریان دارد. مهره‌ها و رسانه‌های باند رفسنجانی روحانی چیزی تحت عنوان آشتی ملی را که منظور از آن در واقع آشتی باندی است، دم گرفتند و به آن آب و تاب دادند و خود روحانی هم پشتش رفت و تحت عنوان وحدت و انسجام ملی در چند سخنرانی آن را مطرح کرد، از آن طرف دلواپسان هم با شدت در برابر آن موضع گرفتند و گفتند فتنه‌گرانی که دم از آشتی ملی می‌زنند، اول باید بیایند و غلط کردم بگویند و توبه کنند. به هر حال گستردگی و شدت و حدت تک و پاتکهایی که در این رابطه درگرفته، نشان می‌دهد که موضوع فراتر از اظهارنظر این یا آن مهره رژیم است. ابتدا در زیر چند نمونه از این مواضع را بخوانید:
- «رئیس دستگاه قضا با تجلیل از حضور حماسی مردم در راهپیمایی 22بهمن گفت، مردم با هم مشکلی ندارند و آشتی ملی به کسانی مربوط می‌شود که با حرفها و اقدامات خود به ملت و کشور ضربه زده‌اند و حالا اگر می‌خواهند با ملت و نظام آشتی کنند باید با اصلاح حرفها و اقدامات گذشته به صف یکپاچه ملت بپیوندند.»

- مهدی محمدی از مهره‌های باند خامنه‌ای- 25بهمن: «اهداف پروژه آشتی ملی چیست؟

فرصت سازی از مواضع ضدایرانی ترامپ، اعتبار بخشیدن به ایجاد دوگانة جنگ و صلح، به مُحاق بردن بی‌کارنامه‌گی دولت روحانی، بازنگه داشتن دریچه مذاکره با آمریکا.

فرار از پاسخگویی به خسارات برجام، تغییر مطالبات از حوزه اقتصادی به سیاسی، ایجاد اختلاف و شکاف در جریان انقلابی، بازی بُرد در صورت مخالفت با آشتی ملی، پروژه آشتی ملی بر القاء دو انگاره نادرست وقوع تهدید خارجی و عدم انسجام اجتماعی استوار است. از همین رو نباید در زمین تعیین شده فتنه‌گران بازی کرد».

- سایت حکومتی انتخاب- 25بهمن: باهنر: «مقصود اصلاح‌طلبان از آشتی ملی بین چه کسانی است؟ آشتی بین قاضی و مجرم معنا ندارد. اگر مجرم پشیمان است، باید به جرمش اقرار کند».

-رضا سراج از مهره‌های باند خامنه‌ای- 25بهمن: «سران فتنه و جریان فتنه در ایران هم‌چنان از مواضع فتنه‌گرانه خود عدول نکرده و نسبت به‌عملکرد خود در فتنه 88 هم نادم و پشیمان نیستند؛ ... . چرا امروز و پس از حدود 7سال این حس پشیمانی برای سران این جریان به‌وجود آمده است و در روزهایی که نظام به‌خصوص در عرصه بین‌المللی در شرایط بسیار سختی به‌سر می‌برد، با همین عذرخواهی به کمک نظام نیامدند تا خودشان هم در این مسیر اشتباه قرار نگیرند».

-پاسدار حسین شریعتمداری: «سخن از آشتی‌ ملی برای مقابله با تهدیدهای آمریکا، آن هم از سوی جماعتی که برخی از آنان ننگ پادویی‌ برای مثلث آمریکا و اسراییل و انگلیس را در کارنامه خود دارند و آشکارا دست به وطن‌فروشی زده‌اند، نه فقط عجیب و باور نکردنی به نظر می‌رسد بلکه با توجه به وابستگی برملا شده آنان به دشمنان بیرونی مردم و نظام، نمی‌توان این احتمال را نادیده گرفت که مأموریت تازه‌یی برای فتنه‌انگیزی و توطئه‌یی دیگر در آستین داشته باشند».

-علی مطهری نایب‌رئیس مجلس آخوندی- 25بهمن: «یک مقام قضایی درباره طرح آشتی ملی گفته است: مردم با هم قهر نیستند که نیازمند آشتی ملی باشند. بله، ما هم قبول داریم که مردم با هم قهر نیستند، بلکه در پی حوادث سال ۸۸ بخشی از مردم از بخشی از نظام دلگیر است و نیاز به آشتی ملی است. دو طرف باید به اشتباهات خود اعتراف کنند؛ هم طرفی که زمینه فتنه را ایجاد کرد و با معترضان رفتار خشن داشت و هم طرف دیگر که با طولانی کردن اعتراضات خود موجب بهره‌برداری دشمن گردید».

- سایت حکومتی رویداد- 25بهمن: «محمد هاشمی: آشتی ملی خیابان یک طرفه نیست. باید در نظر داشت افرادی که از حوزه تصمیم‌گیری کنار گذاشته شده‌اند، بسیار می‌توانند مؤثر واقع شوند».

-آخوند حسین انصاری راد از باند رفسنجانی- روزنامه حکومتی اعتماد 26بهمن: «اگر می‌خواهیم کشور را با وجود تفاوت‌های طبیعی آن اداره و پیشرفت و توسعه را ممکن کنیم، باید وحدت و انسجام ملی را جدی بگیریم. توسعه در حوزه‌های صنعت، گردشگری، فرهنگ، سیاست داخلی و خارجی کشور نیازمند فضای آرام در داخل کشور است... . در شرایطی هستیم که رئیس‌جمهور جدید آمریکا فردی غیرقابل پیش‌بینی است و کشور در برابر تهدیدات دولت آمریکا قرار دارد. برجام توفیقی بود که ملت ایران کسب کرد و این توفیق جز با وحدت ملی میسر نمی‌شد. غالب فعالان سیاسی دو جناح کشور برای تحقق برجام کنار هم قرار گرفتند و هدایت‌های رهبری در کنار این امر بسیار راهگشا بود. در برابر تهدیدات دشمنان کشور باید یک‌صدا و متحد بود».

- روزنامه حکومتی آرمان- 26بهمن: «همبستگی ملی راه مقابله با هجمه بیرونی؛ به‌دلیل همین برخوردهای غیرمنطقی، برخی از قطار انقلاب عقب افتادند. اگر برخوردها بر اساس آشتی ملی بود، این روزها نخبگان به خارج از کشور سفر نمی‌کردند».

همان کسانی که این روزها همبستگی را زیر سؤال می‌برند افرادی هستند که هاشمی را ضد نظام و انقلاب معرفی می‌کردند. افرادی که نظام، قانون اساسی و رهبری را قبول دارند باید در کنار هم زندگی کنند. اگر همه بتوانند در کمال آرامش انتقاد کنند و علیه هم تهمت ناروا نزنند، همبستگی تحقق یافته است. همبستگی ملی یعنی هر سلیقه‌ای توان اظهارنظر داشته باشد.»

بنابراین مشخص است که این مسأله بحث یکی دو نفر یا چند نفر موافق و مخالف نیست، بلکه تمامیت دو باند در برابر هم قرار گرفتند و علیه همدیگر از تمام حربه‌ها و مهمات خودشان استفاده می‌کنند.

حالا به واقع معنی واقعی آشتی ملی که باند رفسنجانی روحانی مطرح می‌کنند و تأکید دارند که الآن وقت وحدت است چیست؟

واقعیت این است که اصطلاح ”آشتی ملی “، اصطلاحی مسخره و فریبکارانه است. زیرا ملت ایران با هیچ‌کدام از دار و دسته‌های رژیم اساساً نسبتی ندارند. این را باند رقیب هم البته از موضع خودش می‌گوید. بنابراین منظور واقعی، آشتی باندی است که تازه منظور و هدف از آشتی باندی هم این است که سهم خود را از حاکمیت می‌خواهند. این را باند خامنه‌ای با این عبارات بیان می‌کنند که مثلاً آشتی بین قاضی و مجرم معنا ندارد، اگر مجرم پشیمان است باید به جرمش اقرار کند. یا مثلاً می‌گویند کفش دزد نمی‌تواند یک مرتبه امام جماعت و پیشنماز بشود. که این امام جماعت و پیشنماز شدن اشاره به خواست واقعی آنها، یعنی همان نقش هژمونیک یا شریک شدن در حاکمیت است.

اما استدلال باند رفسنجانی روحانی در مورد این‌که الآن موقع آشتی باندی است، این است که می‌گویند الآن تهدید خارجی جدی است و در داخل هم عدم انسجام داخلی وجود دارد. منظور از تهدید خارجی، شرایط جدیدی است که با رفتن اوباما و در محاق قرار گرفتن سیاست مماشات برای رژیم پیش آمده و منظور از عدم انسجام داخلی هم فضای انفجاری جامعه است و مجموع اینها همان تغییر دوران است. این باند احساس می‌کنند که با این تغییر دوران، خامنه‌ای در وضعیت بسیار ضعیفی قرار گرفته و الآن وقت آن است که امتیازی را که در شرایط عادی حاضر نبود بدهد، از او بگیرند. همان‌طور که در بالا آمد، یکی از مهره‌های باند خامنه‌ای به نام مهدی محمدی، یکی از اهداف به‌اصطلاح پروژه آشتی ملی را که باند مقابل به راه انداخته «فرصت سازی از مواضع ترامپ» توصیف کرده است. یکی دیگر از مهره‌های باند ولی‌فقیه به نام رضا سراج هم به همین موضوع اشاره می‌کند و می‌گوید «چرا امروز و پس از حدود 7سال… در روزهایی که نظام به‌خصوص در عرصه بین‌المللی در شرایط بسیار سختی به‌سر می‌برد، با همین عذرخواهی به کمک نظام نیامدند؟». یعنی می‌گوید، قبول که نظام در شرایط بسیار سختی قرار گرفته، اما اگر راست می‌گویید، چرا نیامدید عذرخواهی کنید؟ چرا سهم‌خواهی می‌کنید؟

اگر به حرفهای مهره‌های باند خامنه‌ای توجه شود مشخص است که همه آنها یک حرف و یک لحن ندارند و در واقع طیفی را تشکیل می‌دهند. یک دسته با شدت و حدت و به‌طور هیستریک این را رد می‌کنند، مثل شریعتمداری که می‌گویند صحبت از آشتی ملی برای مقابله با تهدیدهای آمریکا از طرف کسانی که خودشان پادوی آمریکا و اسراییل و انگلیس و وطنفروش و… هستند عجیب است و چه بسا آنها «مأموریت تازه‌یی برای فتنه‌انگیزی و توطئه‌یی دیگر در آستین داشته باشند» و اینها اصلاً باید محاکمه و محکوم بشوند؛ یک عده هم مثل رضا سراج به عذرخواهی قانع هستند. منظور این است که وقتی از باند خامنه‌ای صحبت می‌شود، باید توجه داشت که این یک باند منسجم و یک‌دست نیست و کسانی که با شدت و حدت در این رابطه موضعگیری می‌کنند، همان دلواپسانی هستند که در قضایای برجام یک جاهایی هم رو در روی خود خامنه‌ای قرار گرفته بودند.

بنابراین همه این حرفها را نباید تماماً به پای خامنه‌ای نوشت و اینها دلواپسان هستند؛ خود خامنه‌ای اگر ‌چه آشتی ملی را رد کرد، ولی حرفی از توبه نزد. خامنه‌ای اگر ‌چه می‌خواهد سر به تن هیچ‌کدام از آدمهای آن باند نباشد و اگر قدرت داشت همه‌شان را تصفیه می‌کرد، اما چون می‌داند که اولاً توان آن را ندارد و نمی‌تواند، و اگر هم می‌توانست، این اقدام الزامات خودش را در همه زمینه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دارد و انقباض مطلق است و جراحی و رفتن زیر فشارهایی است که نظام زیر آن له خواهد شد. از طرف دیگر عقب‌نشینی در برابر کسانی که تا دیروز می‌گفت باید بیایند و توبه کنند و غلط کردم بگویند؛ به‌معنی عقب‌نشینی خودش می‌باشد و معنی آن کوتاه آمدن از هژمونی و قدرت مطلقه‌اش و واگذار کردن سهمی از قدرت و اختیاراتش به رقیب است که این هم در نهایت به نفی ولایت‌فقیه و حاکمیت خودش راه می‌برد. بنابراین تا آنجا که بتواند به شیوه یکی به نعل و یکی به میخ ادامه می‌دهد؛ اما دیر یا زود مثل برجام باید انتخاب کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر