لينك به منبع:
آخوند پناهیان
آخوند
علیرضا پناهیان ازمهرههای باند خامنهای در یک سخنرانی در جمع مزدوران
این باند دموکراسی را ازدیکتاتوری بدترخواند و گفت: ”یک جامعه دموکراتیک
حقطلب شما نشان بده؛ ... دموکراسی از دیکتاتوری هم بدتره دیکتاتوری سگاش
شرف داره بر دموکراسی دروغگو و فریبکار، دیکتاتور میگه من دیکتاتورم سر و
تهام همینه، میخواهم حق مردم رو بخورم، ولی نبود شرافت انسانی در
دموکراسی در این این هست که به ظاهر میگوید مردم مشغول حق خود باشند چیزی
از حقوقبشر دم میزند ولی به واقع بدتر از دیکتاتوری عمل میکنه، ببینید
اگر جوامع دموکراتیک نبودند مردم منطقه دیکتاتورها رو نابود کرده بودند پس
معلوم میشود که دموکراسی از دیکتاتوری خبیثتر است“ (تلویزیون شبکه یک
1بهمن 95)
آخوند مکارم شیرازی یکی از مراجع حکومتی نیز در پاسخ به این پرسش که حکومت دموکراسی چه عیوبی دارد؟ میگوید: ”هنگامی که به عمق و محصول نهاییاش میاندیشیم میبینیم برخلاف ظاهر زیبایش؛ چهره وحشتناکی دارد“. (سایت مکارم شیرازی)
مکارم شیرازی درجای دیگری در رد دموکراسی میگوید: ”این اختراع جدید حکومت مردم بر مردم، دروغ جدید غربیها است“ (خبرگزاری حکومتی تسنیم 25شهریور1394)
آخوند صافی گلپایگانی یکی دیگر از مراجع حکومتی ضمن توهین به شعور میلیاردها نفر از مردم جهان که پای صندوق های رأی میروند و حکومت هایشان را انتخاب میکنند، رأی آنان را ناصواب میداند: ”چون بر مبنای اصالت رأی خود انسان و عدم تعهّد دینی و عدم اعتماد به رهنمودهای الهی است، پشتوانه وجدانی و عقیدتی ندارد. رأی اکثژیت خواه حزبی باشد یا غیرحزبی، همیشه مصلحت نیست. بلکه غالباً رأی اقلیتها به صواب نزدیکتر است“. (خبرگزاری مهر 16مرداد 95 - سایت صافی گلپایگانی)
اظهارات فوق درنفی دمرکراسی، از قماش حرفهای خمینی دجال در رد مشروطه، دفاع از بدترین شکل دیکتاتوری یعنی حکومت مشروعه و نفی حکومت ملی دکتر محمد مصدق است. آنچنان که این مرتجع دیکتاتور از اینکه دکتر مصدق از طرف استعمار واستبداد سیلی خورد ابراز خوشحالی کرد.
واقعیت این است که از فاشیسم مذهبی، همین ترهات بیرون میآید. کافی است فقط به نمونههایی کوتاه از حرفهای خمینی که سرکرده همه این جانواران عمامهدار است توجه شود تا معلوم شود مخالفت با دموکراسی ریشه درچه اندیشه متعفن قرونوسطایی دارد
خمینی در مورد فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران که به شقاوتبارترین شکل ممکن فرمان بریدن دست وپای آنان را میداد، اینچنین عمق شقاوت دیکتاتوری مذهبی آخوندی را برملا میکرد: ”آدم گاهی درست نمیشود، مگر اینکه ببرند و داغ کنند تا درست شود. با اشخاصی که برخلاف این هستند، آنها را بکشید و بزنید، حبس کنید آقایان بعضیها خیال میکنند رحمت این است که بهش مهلت بدهند تا بکشد آدم را. از حبس بیرونش کنید تا بکشد مردم را. مفسدها را بیرون کنیم؟ آدمکشها را بیرون کنیم؟ قرآن میگوید بکشید، بزنید، حبس کنید... .. ما خلیفه میخواهیم که دست ببرّد، حدّ بزند، رجم کند زندگی بشر را باید با قصاص تأمین کرد، زیرا حیات توده زیر این قتل قصاصی خوابیده است. با چند سال زندان کار درست نمیشود. این عواطف کودکانه را کنار بگذارید».
بنابراین در منطق آخوندها دموکراسی بد و وحشتناک است، زیرا در یک حاکمیت مردمی جایی برای وحشیگریهای خمینی و ورثه سیاسی او وجود ندارد. در این دموکراسی آخوندها نمیتوانند آدم بکشند حد بزنند، رجم (سنگسار) کنند، دست ببرند وحد بزنند. ضمن اینکه درحاکمیت قانون و مردم، جایی برای حکومت دینی و ولایت مطلقه فقیه وجود ندارد.
آخوند مکارم شیرازی یکی از مراجع حکومتی نیز در پاسخ به این پرسش که حکومت دموکراسی چه عیوبی دارد؟ میگوید: ”هنگامی که به عمق و محصول نهاییاش میاندیشیم میبینیم برخلاف ظاهر زیبایش؛ چهره وحشتناکی دارد“. (سایت مکارم شیرازی)
مکارم شیرازی درجای دیگری در رد دموکراسی میگوید: ”این اختراع جدید حکومت مردم بر مردم، دروغ جدید غربیها است“ (خبرگزاری حکومتی تسنیم 25شهریور1394)
آخوند صافی گلپایگانی یکی دیگر از مراجع حکومتی ضمن توهین به شعور میلیاردها نفر از مردم جهان که پای صندوق های رأی میروند و حکومت هایشان را انتخاب میکنند، رأی آنان را ناصواب میداند: ”چون بر مبنای اصالت رأی خود انسان و عدم تعهّد دینی و عدم اعتماد به رهنمودهای الهی است، پشتوانه وجدانی و عقیدتی ندارد. رأی اکثژیت خواه حزبی باشد یا غیرحزبی، همیشه مصلحت نیست. بلکه غالباً رأی اقلیتها به صواب نزدیکتر است“. (خبرگزاری مهر 16مرداد 95 - سایت صافی گلپایگانی)
اظهارات فوق درنفی دمرکراسی، از قماش حرفهای خمینی دجال در رد مشروطه، دفاع از بدترین شکل دیکتاتوری یعنی حکومت مشروعه و نفی حکومت ملی دکتر محمد مصدق است. آنچنان که این مرتجع دیکتاتور از اینکه دکتر مصدق از طرف استعمار واستبداد سیلی خورد ابراز خوشحالی کرد.
واقعیت این است که از فاشیسم مذهبی، همین ترهات بیرون میآید. کافی است فقط به نمونههایی کوتاه از حرفهای خمینی که سرکرده همه این جانواران عمامهدار است توجه شود تا معلوم شود مخالفت با دموکراسی ریشه درچه اندیشه متعفن قرونوسطایی دارد
خمینی در مورد فرزندان مجاهد و مبارز مردم ایران که به شقاوتبارترین شکل ممکن فرمان بریدن دست وپای آنان را میداد، اینچنین عمق شقاوت دیکتاتوری مذهبی آخوندی را برملا میکرد: ”آدم گاهی درست نمیشود، مگر اینکه ببرند و داغ کنند تا درست شود. با اشخاصی که برخلاف این هستند، آنها را بکشید و بزنید، حبس کنید آقایان بعضیها خیال میکنند رحمت این است که بهش مهلت بدهند تا بکشد آدم را. از حبس بیرونش کنید تا بکشد مردم را. مفسدها را بیرون کنیم؟ آدمکشها را بیرون کنیم؟ قرآن میگوید بکشید، بزنید، حبس کنید... .. ما خلیفه میخواهیم که دست ببرّد، حدّ بزند، رجم کند زندگی بشر را باید با قصاص تأمین کرد، زیرا حیات توده زیر این قتل قصاصی خوابیده است. با چند سال زندان کار درست نمیشود. این عواطف کودکانه را کنار بگذارید».
بنابراین در منطق آخوندها دموکراسی بد و وحشتناک است، زیرا در یک حاکمیت مردمی جایی برای وحشیگریهای خمینی و ورثه سیاسی او وجود ندارد. در این دموکراسی آخوندها نمیتوانند آدم بکشند حد بزنند، رجم (سنگسار) کنند، دست ببرند وحد بزنند. ضمن اینکه درحاکمیت قانون و مردم، جایی برای حکومت دینی و ولایت مطلقه فقیه وجود ندارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر