جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۴, دوشنبه

وقتی آمار هم دروغ باشد!

لينك به منبع:
آمارها و نمودارها

آمارها و نمودارها


تناقضات آماری، حاکی از چیست؟ چرا هر یک از ارگانها و مقامات حکومتی، آمارمتفاوتی از نرخ بیکاری، تورم، اعتیاد، کودکان کار، خط فقر و غیره می‌دهند؟

آمار شاخه‌ای از علم ریاضی است که به جمع‌آوری، توضیح و تفسیر داده‌ها می‌پردازد اطلاعات آماری نقش تعیین‌کننده‌ای در تصمیم‌گیریهای درست دارند، بدون دسترسی به آمار واقعی و صحیح در مورد یک پدیده، تحلیل، برنامه‌ریزی و قضاوت در مورد آن غیرواقعی و به بیراهه رفتن است. در نتیجه در تمام دنیا دولتها به‌شدت به مراکز آماری نیازمند هستند و این مراکز جایگاه ویژه‌یی برای تصمیم‌گیریها دارند.

اما در رژیم ولایت فقیه آمار نه تنها نقش درست خودش را ندارد بلکه توجیه کننده خرابکاریهای این رژیم شده است.

به‌عنوان مثال آخوند روحانی رشد اقتصادی را ۷.۴ (7 و 4 دهم) درصد اعلام کرد، اما مرکز آمار رژیم رشد ۶.۵ (6 و نیم) درصدی را اعلام نمود که خط بطلانی بر دعاوی روحانی بود. البته به‌طور معمول ترفند آخوند روحانی این بوده که اول آماری را اعلام می‌کند و بعد نوبت مرکز آمارش می‌رسد که رقم سازی کند و جزئیات آماری را در تأیید حرف روحانی بسازد، اما آش آن‌قدر شور بود که این ارگان حکومتی هم کاری نمی‌توانست بکند، که صدای مهره‌های رژیم هم در آمده که اعتمادی به آمارهای رژیم ندارند.

در این زمینه کارشناسان می‌گویند که می‌توان با اعداد و ارقام بازی کرد و نتایج متفاوتی از آن گرفت اما واقعیت سرسخت است. به‌عنوان مثال اگر رشد اقتصادی ۷.۴ درست باشد باید نرخ بیکاری تک رقمی باشد، بازار تحرک داشته باشد و خلاصه مردم آن را در زندگی خودشان تجربه کنند.

در مردادماه امسال هم آخوند روحانی در یاسوج خبر از رشد اقتصادی ۴.۴ (چهارو چهاردهم) را برای سه ماهه اول سال داد که کارشناسان آن را رقم سازی ارزیابی کردند، جالب است که در همین راستا بانک مرکزی، همین آمار مرکز آمار را قبول نکرد.

در مثال دیگری، مرکز آمار رژیم، تعداد بیکاران را دو میلیون و 729هزار نفر اعلام کرد که بلافاصله از سوی ارگانهای دیگر رژیم آمارهای متفاوت دیگری ارائه شد.
رئیس اتاق بازرگانی رژیم تعداد بیکاران را ۵ میلیون نفر دانست.
رئیس فراکسیون اشتغال مجلس رژیم (غلامرضا کاتب) هم با اشتباه خواندن گزارش مرکز آمار ایران تعداد بیکاران را ۵ میلیون نفر دانست.
معاون وزیر کار رژیم بیکاران را بین ۶ تا ۷ میلیون نفر بیکار بر آورد کرد.

آل اسحاق از کارگزاران رژیم بیکاری را 11 میلیون نفر اعلام کرد.

خبرگزاری بسیج هم از وجود 12 میلیون بیکار خبر داد.
بعد هم رسانه‌های رژیم اعلام کردند که نرخ واقعی بیکاری بیش از 40 درصد است چرا که تعریف مرکز آمار از بیکاری یک تعریف اشتباه است.
نمونه دیگر تورم است، که آخوند روحانی تلاش می‌کند تورم را تک رقمی نشان بدهد در این خصوص هر تلاشی می‌کند اما تناقضات آماریش بلا فاصله بیرون می‌زند، به‌عنوان مثال بانک مرکزی رژیم اعلام کرد تورم نقطه به نقطه در تابستان به ۹.۵ درصد رسیده است، اما از نگاه «مرکز آمار رژیم» در شهریورماه به ۶.۷ درصد رسیده و نسبت به ماه قبل از آن روند کاهشی داشته است. در حالی که بانک مرکزی عکس آن را می‌گوید.

در همین حال یک رسانه حکومتی به اسم جوان انقلاب نرخ تورم را 53 درصد اعلام کرد. این رسانه حکومتی در مورد کاهش قدرت خرید مردم ناشی از گرانیها می‌نویسد: «مطابق اعلام بانک مرکزی، مصرف نان مردم کشورمان در سال ۱۳۹۴ نسبت به ۱۳۹۱ بالغ بر ۵/۵ درصد کاهش یافته، مصرف گوشت دام ۲/۴ درصد کمتر شده است. مصرف مجموع فرآورده‌های گوشتی نیز توسط خانوارها 33 درصد کمتر شده است. مصرف انواع ماهی کاهش ۱۵/۴ درصدی داشته و انواع شیر ۲/۲ درصد، انواع ماست ۸/۱ درصد و انواع پنیر ۸/۳ درصد کمتر نسبت به 4سال مصرف شده است. مصرف روغنهای نباتی نیز در دوره مذکور ۷/۷ درصد، انواع قند ۱۸/۲ درصد و شکر ۹/۱ درصد کاهش یافته است.»

با این همه هم‌چنان آمارسازان رژیم دم از رشد اقتصادی، کاهش تورم و خروج از رکود می‌زنند.

ارگانهای رژیم با ترقندهای مختلف از جمله تغییر تعاریف و شاخص‌ها تلاش می‌کنند که چهره روشن و سفیدی از عملکرد خودشان ارائه بدهند، و سیاه را سفید نشان بدهند. اما مشکلات ومعضلات زندگی مردم چیزی نیست که با عدد و رقم سازی، حل شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر