لينك به منبع:
آتش سوزی در ساختمان پلاسکو در تهران
نزدیک
به یک هفته از فاجعة پلاسکو میگذرد. خامنهای، ولیفقیه نظام پوسیده
آخوندی، در همان ساعتهای اولیهی این حادثهی دردناک گفت: «رسیدگی به علل
حادثه مسألهی بعدی است. از همه مسئولان میخواهم… وظیفهی فوری را بر هر
حرف و حدیثی مقدم بدارند». خامنهای با این پیام داشت ترس و وحشت خودش را
نشان میداد. از یکطرف گفت فعلاً دنبال علت نباشیم و از طرف دیگر به
سرکردگان نظام غارتگرش با عنوان «حرف و حدیث» گوشزد کرد که ”نکند زیاد
وراجی کنید“. اما چرا؟ موضوع بسیار روشن است. آخر ولیفقیه چپاولگر صاحب
بنیاد سراپا فساد موسوم به «مستضعفان» است و این بنیاد مالک ساختمان پلاسکو
به مدت نزدیک به 40سال بود. یعنی خلاصه مالک و صاحب- و البته مسئول- این
فاجعهی بزرگ کسی نیست جز خود ولیفقیه و همپالگیهای دزد و کلاهبردارش.
اما جالب آنجاست که علاوه بر خامنهای و باند او، حالا باند آخوند روحانی هم خواستار این است که کسی کاری به مقصر این حادثه نداشته باشد. پس هر دو باند غارتگر آخوندی تا مرفق دستشان در خون این جنایت است:
«… در این شرایط پرداختن به هر موضوعی غیر از آواربرداری و خروج پیکرها به مصلحت نیست. نباید فضا را به سمت این ببریم که چه کسی مقصر است». (نشست خبری نوبخت، سخنگوی دولت، ایسنا 5بهمن95)
اما واقعیت این است که چون از یکطرف فضای جامعه انفجاری است، و از طرف دیگر جنگ گرگها در آستانهی نمایش انتخابات رژیم شدت مییابد، بنابراین سرکردگان دزد رژیم بیش از این نتوانستند سکوت کنند و اقدام به معرفی مقصر به مردم کردند. اما معرفی مقصر با الگوی «کی بود کی بود دستم بود، تقصیر آستینم بود». در این رابطه هر دو باند مافیایی نظام فرصت فروریزی پلاسکو و مرگ دلخراش مردم و مأموران فداکار آتشنشانی را مغتنم شمرده و با وقاحت و دریدگی تک و پاتک مضحک خود را علیه یکدیگر شروع کردند. فقط به چند نمونه توجه کنید:
«… مقصران اصلی حادثه پلاسکو که اکنون در حاشیه اتفاق اخیر قرار گرفتهاند، سه مثلث شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و بهرهبرداران ساختمان (مدیر و هیأتمدیره ساختمان) محسوب میشوند». (غلامرضا هوایی، مدیرکل سابق مقررات ملی ساختمان وزارت راه- روزنامه حکومتی شرق- 5بهمن95)
«… آیا شهرداری هم مقصر این حادثه بود یا نه؟ ”من قطعاً نمیپذیرم که بگویم شهرداری مقصر است“ ». (احمد صادقی، معاون شهردار و رئیس سازمان پیگیری و مدیریت بحران- تلویزیون رژیم، 3بهمن 95)
«… وزارت کار بر اساس ماده ۱۰۵ قانون و مالک [یعنی بنیاد غارت مستضعفان] باید نسبت به تخلفات این ساختمان اقدام جدی میکرد». (اقبال شاکری، رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران -فارس، 2بهمن 95)
«… از آنجا که ساختمان پلاسکو کارگاهی بوده، امکان پلمپش در اختیار وزارت کار بوده… ولی اقدامی صورت نگرفت». (پرویز یاراحمدی، رئیس کارگروه ایمنی شورای شهر تهران،
«… وزارت راه و شهرسازی در حادثه پلاسکو مقصر است». (اکبر ترکان، مشاور آخوند روحانی- بولتن نیوز، 3بهمن95)
«… شورای اسلامی شهر تهران بهدلیل قصور در اجرای بند 19 ماده 71 قانون تشکیل شوراهای شهر و روستا، مقصر حادثه است…». (سایت شفقنا زندگی- 2بهمن 95)
«… همة مسئولیتها را از شهرداری گرفتهاند، بعد انتظار دارند آنها پاسخگوی حوادثی مشابه فروریختن ساختمان پلاسکو باشند… متأسفانه خلأ قانونی در این بین وجود دارد… یک شیر بییال و دم به نام شهرداری درست کردهاند و همه مسئولیتها را از او میخواهند. شهرداری بهترین مرغی است که هم در عزا میشود آن را خورد، هم در شادی». (سعید آگشته، کارشناس شهرسازی شهرداری- ایسنا، 2بهمن 95)
اما این یکی میگوید:
«حادثه پلاسکو اصلاً مقصریابی نمیخواهد، قول عدم تکرار میطلبد». (اسماعیل جلیلی، نماینده پیشین مجلس ارتجاع- آرا نیوز، 3بهمن95)
و این یکی ختم موضوع را اعلام میکند و تقصیر را به گردن مردم میاندازد:
«… وقتی پلاسکو فروریخت و عدهیی از نقاط مختلف شهر خود را به محل حادثه رساندند، با قرار گرفتن در کنار کارکنان تخلیهشده ساختمان و جمعیت اطراف پلاسکو، جمعیت بزرگی را تشکیل دادند که به گفته منتقدان مانع امدادرسانی بود». (روزنامه شهروند- 3بهمن 95)
این رشته سر دراز دارد. هر ارگان و کارگزاری، دیگری را مقصر جلوه میدهد. آن یکی هم گفت اصلاً دنبال مقصر نباشیم، قول عدد تکرار داده شود، کافی است؛ و آن دیگری هم گفت که مقصر مردماند و… آن یکی که گفت اصلاً بهخاطر خلأ قانونی بود که این اتفاق افتاد. چندی پیش هم وقتی حقوقهای نجومی رو شد، آنجا هم گفتند؛ بهخاطر خلأ قانونی بود که این سوءاستفادهها صورت گرفت. حالا در این خلأ آشفته بازار پیدا کنید پرتقال فروش را!.
دنبال خلاّ قانونی نگردید، قانون برتری هست که کل خلا و قانون غارت و چپاول شما وتمامیت نظامتان را درهم خواهد پیچید.
اما جالب آنجاست که علاوه بر خامنهای و باند او، حالا باند آخوند روحانی هم خواستار این است که کسی کاری به مقصر این حادثه نداشته باشد. پس هر دو باند غارتگر آخوندی تا مرفق دستشان در خون این جنایت است:
«… در این شرایط پرداختن به هر موضوعی غیر از آواربرداری و خروج پیکرها به مصلحت نیست. نباید فضا را به سمت این ببریم که چه کسی مقصر است». (نشست خبری نوبخت، سخنگوی دولت، ایسنا 5بهمن95)
اما واقعیت این است که چون از یکطرف فضای جامعه انفجاری است، و از طرف دیگر جنگ گرگها در آستانهی نمایش انتخابات رژیم شدت مییابد، بنابراین سرکردگان دزد رژیم بیش از این نتوانستند سکوت کنند و اقدام به معرفی مقصر به مردم کردند. اما معرفی مقصر با الگوی «کی بود کی بود دستم بود، تقصیر آستینم بود». در این رابطه هر دو باند مافیایی نظام فرصت فروریزی پلاسکو و مرگ دلخراش مردم و مأموران فداکار آتشنشانی را مغتنم شمرده و با وقاحت و دریدگی تک و پاتک مضحک خود را علیه یکدیگر شروع کردند. فقط به چند نمونه توجه کنید:
«… مقصران اصلی حادثه پلاسکو که اکنون در حاشیه اتفاق اخیر قرار گرفتهاند، سه مثلث شهرداری، وزارت راه و شهرسازی و بهرهبرداران ساختمان (مدیر و هیأتمدیره ساختمان) محسوب میشوند». (غلامرضا هوایی، مدیرکل سابق مقررات ملی ساختمان وزارت راه- روزنامه حکومتی شرق- 5بهمن95)
«… آیا شهرداری هم مقصر این حادثه بود یا نه؟ ”من قطعاً نمیپذیرم که بگویم شهرداری مقصر است“ ». (احمد صادقی، معاون شهردار و رئیس سازمان پیگیری و مدیریت بحران- تلویزیون رژیم، 3بهمن 95)
«… وزارت کار بر اساس ماده ۱۰۵ قانون و مالک [یعنی بنیاد غارت مستضعفان] باید نسبت به تخلفات این ساختمان اقدام جدی میکرد». (اقبال شاکری، رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران -فارس، 2بهمن 95)
«… از آنجا که ساختمان پلاسکو کارگاهی بوده، امکان پلمپش در اختیار وزارت کار بوده… ولی اقدامی صورت نگرفت». (پرویز یاراحمدی، رئیس کارگروه ایمنی شورای شهر تهران،
«… وزارت راه و شهرسازی در حادثه پلاسکو مقصر است». (اکبر ترکان، مشاور آخوند روحانی- بولتن نیوز، 3بهمن95)
«… شورای اسلامی شهر تهران بهدلیل قصور در اجرای بند 19 ماده 71 قانون تشکیل شوراهای شهر و روستا، مقصر حادثه است…». (سایت شفقنا زندگی- 2بهمن 95)
«… همة مسئولیتها را از شهرداری گرفتهاند، بعد انتظار دارند آنها پاسخگوی حوادثی مشابه فروریختن ساختمان پلاسکو باشند… متأسفانه خلأ قانونی در این بین وجود دارد… یک شیر بییال و دم به نام شهرداری درست کردهاند و همه مسئولیتها را از او میخواهند. شهرداری بهترین مرغی است که هم در عزا میشود آن را خورد، هم در شادی». (سعید آگشته، کارشناس شهرسازی شهرداری- ایسنا، 2بهمن 95)
اما این یکی میگوید:
«حادثه پلاسکو اصلاً مقصریابی نمیخواهد، قول عدم تکرار میطلبد». (اسماعیل جلیلی، نماینده پیشین مجلس ارتجاع- آرا نیوز، 3بهمن95)
و این یکی ختم موضوع را اعلام میکند و تقصیر را به گردن مردم میاندازد:
«… وقتی پلاسکو فروریخت و عدهیی از نقاط مختلف شهر خود را به محل حادثه رساندند، با قرار گرفتن در کنار کارکنان تخلیهشده ساختمان و جمعیت اطراف پلاسکو، جمعیت بزرگی را تشکیل دادند که به گفته منتقدان مانع امدادرسانی بود». (روزنامه شهروند- 3بهمن 95)
این رشته سر دراز دارد. هر ارگان و کارگزاری، دیگری را مقصر جلوه میدهد. آن یکی هم گفت اصلاً دنبال مقصر نباشیم، قول عدد تکرار داده شود، کافی است؛ و آن دیگری هم گفت که مقصر مردماند و… آن یکی که گفت اصلاً بهخاطر خلأ قانونی بود که این اتفاق افتاد. چندی پیش هم وقتی حقوقهای نجومی رو شد، آنجا هم گفتند؛ بهخاطر خلأ قانونی بود که این سوءاستفادهها صورت گرفت. حالا در این خلأ آشفته بازار پیدا کنید پرتقال فروش را!.
دنبال خلاّ قانونی نگردید، قانون برتری هست که کل خلا و قانون غارت و چپاول شما وتمامیت نظامتان را درهم خواهد پیچید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر