لينك به منبع:
جلال از تهران.
صدای و سیمای رژیم
مقدمه:
معمولا در دنیای نوین، رسانهها جایگاه و تعریف ویژهیی دارند که گاه شناخت و درک صحیح مفاهیمی همچون دموکراسی و مردمسالاری در پیوند مستقیم با اینگونه رسانهها و ابزارهای ارتباط جمعی است. در اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که سبک و سیاق دموکراسی در آنها برقرار است، آزادی رسانهها نقش مستقل و بارزی که در هدایت و مدیریت افکار عمومی دارند اما در نظام ولایتفقیه بهرغم همه ادعاها و ژستهای تبلیغاتی شاهد ساختار سیمانی حکومتی در این ارگان و رسانه عمومی هستیم.
در زیر با رویکرد نقد فنی، سیاستهای خاص نظام ولایتفقیه را در حوزه صدا و سیما مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهیم.
نقش همراهی کامل با حکومت و ایفای وظیفة پاسداری از نظام در قالب رسانه
بهرغم دیدگاه عموم که وظیفه پاسداری از ولایت فقیه و حکومت فاسد آخوندی را تنها در عهده ارگانهایی چون سپاه پاسداران و با رویکرد نظامی گری میبینند، باید توجه داشت که ابعاد وسیعی از این وظیفه مهم برعهده نهادهای دیگری است که یکی از آنها صدا و سیماست. اهمیت موضوع آنجاست که این نهاد مهم را در قالب قانون اساسی فعلی، از زیرمجموعههای رهبری تعریف نموده تا به موازات نهادهایی چون روزنامه کیهان و خبرگزاریهای اقماری دیگر به جای بیان نظرات و خواست مردم، آینه تمام نمای نظرات و دیدگاههای ولیفقیه و تحمیل آن بر مردم باشند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی برای آن که رسانههای رقیب بموازات صدا و سیما ایجاد نشوند، در قالب اندیشهای غلط و نابخردانه که بیشتر در کشورهایی چون کره شمالی، کوبا، برمه، سومالی، اریتره و... حاکم است، رسانههای دیداری و شنیداری تماماً حکومتی بوده و بخش غیردولتی امکان ورود به این حوزه را ندارد. این بدان معناست که جامعه میبایست از حیث رسانهیی تکصدا بوده و این صدا همان صدای ولایتفقیه است که از ناحیه امام زمان برای ماموریتهای خرد و کلان در روی زمین نمایندگی تام دارند.
رسانه سانسور و عکس جلوه دادن حقایق موجود
در دنیای آزادی رسانه، یکی از فاکتورهای بسیار مهم برای آبروریزی از مستبدین قیاس میان فضای تبلیغاتی و رسانهیی آنان با دنیای آزاد و مستقل است. بر همین اساس هر مقدار که جمهوری اسلامی بر ممنوعیت پدیدههایی چون ماهواره و اینترنت آزاد اصرار بورزد، دامنه رسوایی و نکبت حکومت بیشتر دیده میشود. در جریان حوادث انقلابی در کشور سوریه، در یکی از ایام آغازین نبردها، زیرنویس شبکه خبر اعلام نمود که در اثر حمله نیروهای ارتش سوریه به مقر تروریستهای تکفیری در شهرک یرموک در حومه دمشق هفتاد جنایتکار تکفیری به درک واصل شدهاند، دقایقی بعد برای پیگیری خبر به تلویزیون العربیه مراجعه نمودم آمارهای شبکه خبر را تأیید نمود، اما مکان اصابت بمباران جنگندههای ارتش جنایتکار بشار اسد، یک مجتمع آپارتمانی مسکونی عادی بود که در اثر حمله، بیش از 70 شهروند عادی که تعداد زیادی از آنها کودکان و زنان بیگناه و مظلوم بودند بهشهادت رسیدند.
جمهوری اسلامی از صدا و سیما بهعنوان ابزاری برای انتقال نظرات و خواست سران حکومت و بهویژه ولایت فقیه بهرهبرداری نموده، و در این راستا ارگانهای مختلفی حتی برای نظارت بر عملکرد لحظهبهلحظه این سازمان بزرگ ایجاد شده است. شورای مرکزی نظارت بر عملکرد صدا و سیما متشکل از مجموعههای حساس وابسته به حکومت ولایت فقیه است که بهصورت دقیق با سازماندهی عملی بر تمام مراحل تولید تا پخش محصولات رسانهیی آن نظارت دارند و حتی جایی که کمترین بویی از انحراف احساس شود، شدیداً برخورد میکنند. گاه پیش آمده است که پروژههای چند میلیارد تومانی خود سازمان بهدلیل رنگ و بوی انحراف از مسیر ولایت با ضرر مالی تحمیلی از آنتن خارج میشوند.
سیاست تخریب منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی (هم خودیهای منحرف و هم مخالفان اصلی)
متأسفانه از بدو روی کار آمدن نظام مورد علاقه خمینی و افراطیون وابسته به او، یکبار دیده نشد که صدا و سیما، حتی یک رفتار مثبت چندثانیهیی را از یک شخصیت مخالف انعکاس داده یا آن را نمایش دهد. بارهای بار این حکومت منحرف، داعیه نابودی اسراییل و جنایتکار نامیدن سران آن را سر میدهد، اما در هر بخش خبری دقایق زیادی را به پخش تصویر و چهره سران اسراییل با کیفیت اچدی اختصاص میدهد که خود رسانههای اسراییلی هم بعضاً این توان و امکانات پوششی را ندارند، اما از آن جا که کل صدا و سیما در اختیار و قباله ولیفقیه است، یکبار نشد تصویری از مخالفان و منتقدان خمینی و خامنهای نمایش داده شود. حال تصور کنید که لجن پراکنی سنگین بر علیه سازمان مجاهدین خلق بهعنوان تنها نیروی برانداز و مقاومت سازمانیافته علیه تمامیت نظام ولایتفقیه در این نهاد رسانهیی چه جایگاه و حساسیتی دارد؟
ذیلا بهطور تیتروار برخی سیاستهای مخرب این نهاد بزرگ را برمیشماریم.
ایجاد فضای تقدیس و معصومیت سازی از ولایت فقیه و همتا قرار دادن او در حد انبیاء و اولیای خدا
انعکاس، تحلیل، تفسیر، و بازتاب سنگین و طولانی نظرات رهبر و تمامی کسانی که مداح اویند
اختصاص تمامی وقت، انرژی، سرمایه، و فضای برنامه سازی به هواداران ولایت فقیه و مداحان سیاستها و افکار او
فعالیت در قالب یکی از نیروهای اصلی سپاه پاسداران و شناسنامه رسمی در راستای دفاع از ارزشها و سیاستهای نظام ولایت فقیه
پوشش جدی تمامی وقایع و حوادث داخلی که در راستای توجیه و دفاع از ولایت فقیه باشند حتی به قیمت ایستادگی در برابر خواست و اراده عمومی
تولید محصولات و آثار رسانهیی در قالب: خبر، تحلیل، مستند، فیلم، سریال و... با محوریت منافع و مطامع ولایت فقیه و آرمانهای «امام راحل» حتی به قیمت تحریف تاریخ و تضاد با واقعیتهای ملموس جامعه
تمرکز بر فرهنگ غم و ماتم و گریه و ایجاد فضای بهاصطلاح معنوی و عاطفی باز با محوریت ولایت فقیه و توجیه و دفاع از ارزشهای جمهوری ولایت فقیه
پرهیز از هر گونه دعوت حتی غیرمستقیم از نخبگان مستقل و انعکاس اندیشهها و نظرات آنان مگر بعد از اثبات سرسپردگی کامل به ولایتفقیه که آن هم با نظر مثبت و نظارت شورای عالی نظارت بر عملکرد صدا و سیما امکانپذیر است.
حضور مستقیم وزارت اطلاعات بهصورت روزانه در ادارات حراست صدا و سیما در سطح استانها و مرکز برای نظارت بر تولیدات و محتوای پخش شده در رسانه ها
اختصاص تایم و حتی امکانات فنی و تخصصی به نهادهای فرهنگی موازی چون سپاه و بسیج و بنیاد شهید و بنیاد موسوم به مستضعفین و حتی احزاب و جریانهای افراطی وابسته به برخی روحانیان گردن کلفت ولایتی که دارای باند و تشکیلات خاص هستند (نظیر مصباح یزدی در قم، یا علمالهدی در مشهد و...) و سپس پخش برنامهها در شبکههای مختلف تلویزیونی با حجم بالا و تکرار زیاد.
دریافت هزینههای تبلیغاتی معنادار و هدفمند (با تخفیفات ویژه و گاه رایگان) برای شرکتهای تولیدی و مؤسسات اقتصادی گوناگون وابسته به بیت ولایت و سپاه پاسداران، و بعضاً زیبانمایی فعالیتها و اقدامات بهشدت مخرب اقتصادی سپاه و بسیج و... در حوزههای گوناگون، و ارائه چهرهای چون ناجی ملت از این نهادها و افراد وابسته
تلاش برای سانسور بسیار سنگین خبری و یا جعل واقعیتها از فجایع و آبروریزیهای حکومتی، و تلاش برای هدایت مشکلات به سمت دول متخاصم و سازمان مجاهدین خلق ایران.
ایجاد نوعی فضای خبری سنگین در راستای دفاع همهجانبه از ولایت فقیه و برحق نشاندادن وی، در همه حال و شرایط
ایجاد یک فضای رسانهیی بهشدت سنگین در رسانههای استانی برای تمرکز بر مردم در مناطق و اقلیمهای متنوع کشور با نوع نگاه بومی و سیاستگذاری محلی در راستای دفاع از ولایت منحوسه فقیه.
تلاش برای جذب علمای سست بنیان اهل سنت یا اقلیتهای دیگر برای توجیه و دفاع از ارزشهای ضد قومی و ضد مذهبی نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی.
تلاش برای انعکاس اخبار بینالمللی با رویکرد منافع جمهوری اسلامی و ولایت فقیه.
صرف هزینههای سنگین برای تأسیس کانالهای غیرفارسی و پوشش جهانی افکار و اندیشههای ولایت فقیه در مقیاس جهانی و ایجاد تصویری زیبا و آزاد و پیشرفته از حکومت شیطانی جمهوری ضداسلامی.
تلاش با برنامه و بسیار سنگین در مراسمها و موقعیتهایی همچون انتخاباتها، راهپیماییهای گوناگون، مراسمهای مرگ و میر سالانه آخوندها، برنامههای مذهبی و... باز با اهداف و اغراض مورد علاقه نظام آخوندی و حداکثر تلاش برای استفاده و بهرهبرداری احساسی از شرایط و فضای موجود به نفع حکومت
تولید برنامههای هدفمند در قالب فیلم و سریال برای بازی با افکار و بهاصطلاح مهندسی فرهنگی و فکری جامعه با جوسازی و تبلیغات علیه مجاهدین جهت جلوگیری از جذب روزافزون جوانان به سمت مجاهدین.
ارائه بودجههای سنگین به این سازمان برای پدیده صدور انقلاب و ورود به عرصههای بینالمللی در قالب فرهنگ با نیت صدور تروریسم و تثبیت قدرت ولایتفقیه.
ارائه الگوهای مثبت و منفی بر اساس علائق و استانداردهای جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، و بازی با عواطف و احساسات اقشاری چون جوانان و دانشگاهیان.
برعکس جلوه دادن بسیاری از حقایق تاریخی و اجتماعی در ابعاد ملی و بینالمللی بر اساس رویکرد نظام ولایت و بازی با ذهن مخاطبان و بهویژه اقشاری که کمتر اهل مطالعه و پژوهش مستقلند.
ایجاد فضای تخریب مذهبی و نفاق دینی از طریق دایر نمودن کانالهای مختلف مذهبی و فرقه ای.
تلاش برای انحصاری نمودن انقلاب و سانسور شدید در انقلاب 57 و حذف نیروهای تاثیرگذار انقلابی و تلاش برای زدودن آنها از حافظه تاریخ و بهویژه نسلهای نوین اجتماعی.
تلاش مستمر برای جنایتکار جلوه دادن گروهها و سازمانهای مخالف، و ایجاد تصویری بسیار مخوف و وهمناک از این سازمانها و اعضا و سران آنها، بموازات مخفی نگاهداشتن ابعاد بسیار وسیع جنایتهای حکومت ولایتفقیه و اجزا و بدنه آن در ادوار مختلف تاریخ حیات ننگین آن.
اصرار بر قدیس بودن سران جمهوری اسلامی و آخوندهای منحرف و فاسد حاکمه، و مبرا دانستن آنها از هر گونه خطا و فساد بهویژه در حوزههای اقتصادی
تلاش جدی صدا و سیما برای خوب جلوه دادن همه چیز و ایجاد یک تصویر پیشرفته، آباد، مرفه، و سرشار از نشاط و شادی از مردم و نسل جوان، و بسیار ضعیف جلوه دادن مشکلات موجود؛ بموازات انعکاس سنگین، دروغین و افراطی مشکلات مردم در کشورهای دیگر.
تلاش جدی برای نمایش فضایی منفی، شیطانی، انحرافی، ضدخدایی، و حتی کثیف و فاسد از جوامع دیگر و ایجاد حالتی از نعمتهای آسمانی و الهی از پیدایش جمهوری اسلامی و برکات آن بر مردم ایران
تلاش دائمی برای نمایش اقتدار و صلابت جمهوری اسلامی، و شکست ناپذیری آن در تمام عرصهها و حتی ارائه آمارها و گزارشات دروغین بهمنظور پیشرفته جلوه دادن حکومت، و اینکه واقعاً ولایت فقیه و عمال او نه تنها دزد نیستند بلکه رحمت الهی بر ملت ایران برای داشتن آیندهای مترقی اند.
هدفمندی و سیاستگذاری صدا و سیما به موازات نهادی چون ستاد اقامه نماز جمعه، برای انعکاس مراسمهای هفتگی (غیبت جمعه) و انعکاس پرحجم آنچه که امامان جمعه بهصورت هماهنگ و طراحی شده در سراسر کشور بیان میدارند. همچنین هماهنگی ویژه با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بهمنظور انعکاس پرشکوه و باعظمت رویدادهای سیاسی و « انقلابی»... و تخصص بالا در امر بزرگنمایی مراسمهای مشابه و بازتاب حرفهای، تاثیرگذار، عاطفی و... این نوع بهاصطلاح حماسههای حضور بهویژه با محوریت ولیفقیه.
سیاستگذاری دائمی برای جذب عناصر، هیئتی، بسیجی، حزباللهی و سرسپردگان نظام ولایت فقیه از دستههای مختلف در قالب استخدام در صدا و سیما، و ایجاد یک حالت یکنواخت فکری در این سازمان بزرگ، و فقدان تنوع آراء و اندیشههای مختلف و متنوع، و همچنین برنامهریزی یک شکل در تمام شبکهها و برنامههای آنان بهطور کسالتآور و یکنواخت.
نقدناپذیری صدا و سیما، و حتی مدعی بودن و محق دانستن خود برای نقد دیگران، باز با محوریت ولایت فقیه و اندیشههای باطل آن
دعوت از چهرهها و افراد بدنام، بیارزش، منفور، و حتی پلید و جنایتکار بهعنوان کارشناس و یا متخصص مسائل گوناگون در برنامههای مختلف تولیدی
فرار صدا و سیما از بحث مناظره و به چالش کشانیدن مسئولان و دستگاهها، با حضور منتقدان و حتی مخالفان حکومت و اجزای آن
فرار صدا و سیما از دایر نمودن سامانههای ارتباط مستقیم با مردم و ایجاد خطوط تلفن، شبکههای موبایل و غیره در برنامههای پخش زنده و... بهدلیل ترس از واکنش مردم و یا مخاطبان منتقد.
سیاست افراطی سانسور در حوزه نقد ولایت فقیه و ایجاد یک تصویر قداست، معصومیت، و خطاناپذیری از رهبر و مقصر دانستن سایرین بهویژه واژه پرکاربرد و شیرین (دشمن).
و سیاست ترس و ارعاب در لابلای برنامهها و تولیدات این سازمان بزرگ برای ایجاد تذکر و استرس در بین مردم در قالب برنامهها، اخبار، و محصولات گوناگون رسانه ای. بهعنوان نمونه هشدار دائمی در مورد مجازات آندسته از افراد که با رسانههای بیگانه تماس برقرار کنند. البته این خود یک نوع افتضاح بزرگ برای شبکه خبرست که با این سیاستها بهدنبال جلب مخاطب است.
صدا و سیما مدعی آزادی رسانهای، و انتقاد از رسانههای مثلاً آمریکایی در باب سانسورست. رئیس صدا و سیما فقط به این سؤال پاسخ دهد که شما چرا در نیویورک آمریکا، در نوار غزه و چندکیلومتری اسراییل، در لندن، در پاریس، در برلین، و در برخی ممالک دشمن، خبرنگار و دفتر خبری مستقر کرده اید، اما این کشورها در تهران دفتر یا خبرنگار ندارند؟!
بیدلیل نیست که در محور ششم بند 110 قانون اساسی رژیم در مورد وظایف ولایتفقیه _قسمت عزل و نصب... _ میبینیم که رئیس سازمان صدا و سیما با اشاره و انتخاب شخص ولیفقیه نصب یا عزل میشود. حتی قبول استعفای رئیس سازمان هم مشروط به پذیرش ولیفقیه است.
با نگاهی به همین بند از وظایف ولایتفقیه میبینیم که میزان وابستگی، مزدوری و اهمیت رئیس سازمان صدا و سیما در حد فقهای شورای نگهبان و رئیس قوه قضاییه است. نگاه کنید:
(محور ششم از اصل 110 قانون اساسی)
6. عزل و نصب و قبول استعفای برخی از مسئولان مهم:
الف: فقهای شورای نگهبان. رهبری از طریق عزل و نصب آنها، بر تمام قوانین و مقررات کشور نظارت میکند تا اسلامیت نظام حفظ شود.
ب ـ رئیس قوه قضاییه هم که عالیترین مقام این قوه است، توسط رهبری منصوب و معزول میشود.
ج ـ نصب و عزل و قبول استعفای رئیس سازمان صدا و سیما.
و یقناً صدا و سیمای جمهوری اسلامی یک بازنده بزرگ است، زیرا در اثر پیشرفتهای تکنولوژیکی امروزی، واقعیتها خود بهصورت اتوماتیک در اختیار مخاطبان قرار خواهند گرفت. هر کاری که نظام اسلامی کرد، بالاخره نتوانست مانع از ورود ماهواره و گسترش آن شود. بر پایه اعترافها رئیس سابق صدا و سیما بیش از 60 درصد مردم ایران از ماهواره استفاده میکنند، این بدان معناست که 60 درصد مردم ایران حقایق را بهخوبی دانسته، و بهخوبی از دروغگو بودن صدا و سیما و شبکههای منحرف خبری و عناصر پلید آنها آگاهند.
با این وجود به اعتقاد من صدا و سیمای رژیم ولایتفقیه نه تنها یک رسانه آزاد و مستقل نیست، بلکه ابزاری برای توجیه عملکرد حاکمان فاسد و همچنین نظام استبدادی حاکمه و انحرافات مختلف آن است و در روزی که قرار است محاکمه ملی سران این حکومت فاسد انجام شود، قطعاً عناصر پلیدی از صدا و سیما که در جنایتهای این رژیم و مخفی نگهداشتن حقایق یا بازتاب معکوس خبرها نقش داشتهاند، از اولویتهای دادگاههای علنی و مردمی خواهد بود.
معمولا در دنیای نوین، رسانهها جایگاه و تعریف ویژهیی دارند که گاه شناخت و درک صحیح مفاهیمی همچون دموکراسی و مردمسالاری در پیوند مستقیم با اینگونه رسانهها و ابزارهای ارتباط جمعی است. در اکثریت قریب به اتفاق کشورهایی که سبک و سیاق دموکراسی در آنها برقرار است، آزادی رسانهها نقش مستقل و بارزی که در هدایت و مدیریت افکار عمومی دارند اما در نظام ولایتفقیه بهرغم همه ادعاها و ژستهای تبلیغاتی شاهد ساختار سیمانی حکومتی در این ارگان و رسانه عمومی هستیم.
در زیر با رویکرد نقد فنی، سیاستهای خاص نظام ولایتفقیه را در حوزه صدا و سیما مورد مطالعه و ارزیابی قرار میدهیم.
نقش همراهی کامل با حکومت و ایفای وظیفة پاسداری از نظام در قالب رسانه
بهرغم دیدگاه عموم که وظیفه پاسداری از ولایت فقیه و حکومت فاسد آخوندی را تنها در عهده ارگانهایی چون سپاه پاسداران و با رویکرد نظامی گری میبینند، باید توجه داشت که ابعاد وسیعی از این وظیفه مهم برعهده نهادهای دیگری است که یکی از آنها صدا و سیماست. اهمیت موضوع آنجاست که این نهاد مهم را در قالب قانون اساسی فعلی، از زیرمجموعههای رهبری تعریف نموده تا به موازات نهادهایی چون روزنامه کیهان و خبرگزاریهای اقماری دیگر به جای بیان نظرات و خواست مردم، آینه تمام نمای نظرات و دیدگاههای ولیفقیه و تحمیل آن بر مردم باشند.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی برای آن که رسانههای رقیب بموازات صدا و سیما ایجاد نشوند، در قالب اندیشهای غلط و نابخردانه که بیشتر در کشورهایی چون کره شمالی، کوبا، برمه، سومالی، اریتره و... حاکم است، رسانههای دیداری و شنیداری تماماً حکومتی بوده و بخش غیردولتی امکان ورود به این حوزه را ندارد. این بدان معناست که جامعه میبایست از حیث رسانهیی تکصدا بوده و این صدا همان صدای ولایتفقیه است که از ناحیه امام زمان برای ماموریتهای خرد و کلان در روی زمین نمایندگی تام دارند.
رسانه سانسور و عکس جلوه دادن حقایق موجود
در دنیای آزادی رسانه، یکی از فاکتورهای بسیار مهم برای آبروریزی از مستبدین قیاس میان فضای تبلیغاتی و رسانهیی آنان با دنیای آزاد و مستقل است. بر همین اساس هر مقدار که جمهوری اسلامی بر ممنوعیت پدیدههایی چون ماهواره و اینترنت آزاد اصرار بورزد، دامنه رسوایی و نکبت حکومت بیشتر دیده میشود. در جریان حوادث انقلابی در کشور سوریه، در یکی از ایام آغازین نبردها، زیرنویس شبکه خبر اعلام نمود که در اثر حمله نیروهای ارتش سوریه به مقر تروریستهای تکفیری در شهرک یرموک در حومه دمشق هفتاد جنایتکار تکفیری به درک واصل شدهاند، دقایقی بعد برای پیگیری خبر به تلویزیون العربیه مراجعه نمودم آمارهای شبکه خبر را تأیید نمود، اما مکان اصابت بمباران جنگندههای ارتش جنایتکار بشار اسد، یک مجتمع آپارتمانی مسکونی عادی بود که در اثر حمله، بیش از 70 شهروند عادی که تعداد زیادی از آنها کودکان و زنان بیگناه و مظلوم بودند بهشهادت رسیدند.
جمهوری اسلامی از صدا و سیما بهعنوان ابزاری برای انتقال نظرات و خواست سران حکومت و بهویژه ولایت فقیه بهرهبرداری نموده، و در این راستا ارگانهای مختلفی حتی برای نظارت بر عملکرد لحظهبهلحظه این سازمان بزرگ ایجاد شده است. شورای مرکزی نظارت بر عملکرد صدا و سیما متشکل از مجموعههای حساس وابسته به حکومت ولایت فقیه است که بهصورت دقیق با سازماندهی عملی بر تمام مراحل تولید تا پخش محصولات رسانهیی آن نظارت دارند و حتی جایی که کمترین بویی از انحراف احساس شود، شدیداً برخورد میکنند. گاه پیش آمده است که پروژههای چند میلیارد تومانی خود سازمان بهدلیل رنگ و بوی انحراف از مسیر ولایت با ضرر مالی تحمیلی از آنتن خارج میشوند.
سیاست تخریب منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی (هم خودیهای منحرف و هم مخالفان اصلی)
متأسفانه از بدو روی کار آمدن نظام مورد علاقه خمینی و افراطیون وابسته به او، یکبار دیده نشد که صدا و سیما، حتی یک رفتار مثبت چندثانیهیی را از یک شخصیت مخالف انعکاس داده یا آن را نمایش دهد. بارهای بار این حکومت منحرف، داعیه نابودی اسراییل و جنایتکار نامیدن سران آن را سر میدهد، اما در هر بخش خبری دقایق زیادی را به پخش تصویر و چهره سران اسراییل با کیفیت اچدی اختصاص میدهد که خود رسانههای اسراییلی هم بعضاً این توان و امکانات پوششی را ندارند، اما از آن جا که کل صدا و سیما در اختیار و قباله ولیفقیه است، یکبار نشد تصویری از مخالفان و منتقدان خمینی و خامنهای نمایش داده شود. حال تصور کنید که لجن پراکنی سنگین بر علیه سازمان مجاهدین خلق بهعنوان تنها نیروی برانداز و مقاومت سازمانیافته علیه تمامیت نظام ولایتفقیه در این نهاد رسانهیی چه جایگاه و حساسیتی دارد؟
ذیلا بهطور تیتروار برخی سیاستهای مخرب این نهاد بزرگ را برمیشماریم.
ایجاد فضای تقدیس و معصومیت سازی از ولایت فقیه و همتا قرار دادن او در حد انبیاء و اولیای خدا
انعکاس، تحلیل، تفسیر، و بازتاب سنگین و طولانی نظرات رهبر و تمامی کسانی که مداح اویند
اختصاص تمامی وقت، انرژی، سرمایه، و فضای برنامه سازی به هواداران ولایت فقیه و مداحان سیاستها و افکار او
فعالیت در قالب یکی از نیروهای اصلی سپاه پاسداران و شناسنامه رسمی در راستای دفاع از ارزشها و سیاستهای نظام ولایت فقیه
پوشش جدی تمامی وقایع و حوادث داخلی که در راستای توجیه و دفاع از ولایت فقیه باشند حتی به قیمت ایستادگی در برابر خواست و اراده عمومی
تولید محصولات و آثار رسانهیی در قالب: خبر، تحلیل، مستند، فیلم، سریال و... با محوریت منافع و مطامع ولایت فقیه و آرمانهای «امام راحل» حتی به قیمت تحریف تاریخ و تضاد با واقعیتهای ملموس جامعه
تمرکز بر فرهنگ غم و ماتم و گریه و ایجاد فضای بهاصطلاح معنوی و عاطفی باز با محوریت ولایت فقیه و توجیه و دفاع از ارزشهای جمهوری ولایت فقیه
پرهیز از هر گونه دعوت حتی غیرمستقیم از نخبگان مستقل و انعکاس اندیشهها و نظرات آنان مگر بعد از اثبات سرسپردگی کامل به ولایتفقیه که آن هم با نظر مثبت و نظارت شورای عالی نظارت بر عملکرد صدا و سیما امکانپذیر است.
حضور مستقیم وزارت اطلاعات بهصورت روزانه در ادارات حراست صدا و سیما در سطح استانها و مرکز برای نظارت بر تولیدات و محتوای پخش شده در رسانه ها
اختصاص تایم و حتی امکانات فنی و تخصصی به نهادهای فرهنگی موازی چون سپاه و بسیج و بنیاد شهید و بنیاد موسوم به مستضعفین و حتی احزاب و جریانهای افراطی وابسته به برخی روحانیان گردن کلفت ولایتی که دارای باند و تشکیلات خاص هستند (نظیر مصباح یزدی در قم، یا علمالهدی در مشهد و...) و سپس پخش برنامهها در شبکههای مختلف تلویزیونی با حجم بالا و تکرار زیاد.
دریافت هزینههای تبلیغاتی معنادار و هدفمند (با تخفیفات ویژه و گاه رایگان) برای شرکتهای تولیدی و مؤسسات اقتصادی گوناگون وابسته به بیت ولایت و سپاه پاسداران، و بعضاً زیبانمایی فعالیتها و اقدامات بهشدت مخرب اقتصادی سپاه و بسیج و... در حوزههای گوناگون، و ارائه چهرهای چون ناجی ملت از این نهادها و افراد وابسته
تلاش برای سانسور بسیار سنگین خبری و یا جعل واقعیتها از فجایع و آبروریزیهای حکومتی، و تلاش برای هدایت مشکلات به سمت دول متخاصم و سازمان مجاهدین خلق ایران.
ایجاد نوعی فضای خبری سنگین در راستای دفاع همهجانبه از ولایت فقیه و برحق نشاندادن وی، در همه حال و شرایط
ایجاد یک فضای رسانهیی بهشدت سنگین در رسانههای استانی برای تمرکز بر مردم در مناطق و اقلیمهای متنوع کشور با نوع نگاه بومی و سیاستگذاری محلی در راستای دفاع از ولایت منحوسه فقیه.
تلاش برای جذب علمای سست بنیان اهل سنت یا اقلیتهای دیگر برای توجیه و دفاع از ارزشهای ضد قومی و ضد مذهبی نظام ولایت فقیه و جمهوری اسلامی.
تلاش برای انعکاس اخبار بینالمللی با رویکرد منافع جمهوری اسلامی و ولایت فقیه.
صرف هزینههای سنگین برای تأسیس کانالهای غیرفارسی و پوشش جهانی افکار و اندیشههای ولایت فقیه در مقیاس جهانی و ایجاد تصویری زیبا و آزاد و پیشرفته از حکومت شیطانی جمهوری ضداسلامی.
تلاش با برنامه و بسیار سنگین در مراسمها و موقعیتهایی همچون انتخاباتها، راهپیماییهای گوناگون، مراسمهای مرگ و میر سالانه آخوندها، برنامههای مذهبی و... باز با اهداف و اغراض مورد علاقه نظام آخوندی و حداکثر تلاش برای استفاده و بهرهبرداری احساسی از شرایط و فضای موجود به نفع حکومت
تولید برنامههای هدفمند در قالب فیلم و سریال برای بازی با افکار و بهاصطلاح مهندسی فرهنگی و فکری جامعه با جوسازی و تبلیغات علیه مجاهدین جهت جلوگیری از جذب روزافزون جوانان به سمت مجاهدین.
ارائه بودجههای سنگین به این سازمان برای پدیده صدور انقلاب و ورود به عرصههای بینالمللی در قالب فرهنگ با نیت صدور تروریسم و تثبیت قدرت ولایتفقیه.
ارائه الگوهای مثبت و منفی بر اساس علائق و استانداردهای جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، و بازی با عواطف و احساسات اقشاری چون جوانان و دانشگاهیان.
برعکس جلوه دادن بسیاری از حقایق تاریخی و اجتماعی در ابعاد ملی و بینالمللی بر اساس رویکرد نظام ولایت و بازی با ذهن مخاطبان و بهویژه اقشاری که کمتر اهل مطالعه و پژوهش مستقلند.
ایجاد فضای تخریب مذهبی و نفاق دینی از طریق دایر نمودن کانالهای مختلف مذهبی و فرقه ای.
تلاش برای انحصاری نمودن انقلاب و سانسور شدید در انقلاب 57 و حذف نیروهای تاثیرگذار انقلابی و تلاش برای زدودن آنها از حافظه تاریخ و بهویژه نسلهای نوین اجتماعی.
تلاش مستمر برای جنایتکار جلوه دادن گروهها و سازمانهای مخالف، و ایجاد تصویری بسیار مخوف و وهمناک از این سازمانها و اعضا و سران آنها، بموازات مخفی نگاهداشتن ابعاد بسیار وسیع جنایتهای حکومت ولایتفقیه و اجزا و بدنه آن در ادوار مختلف تاریخ حیات ننگین آن.
اصرار بر قدیس بودن سران جمهوری اسلامی و آخوندهای منحرف و فاسد حاکمه، و مبرا دانستن آنها از هر گونه خطا و فساد بهویژه در حوزههای اقتصادی
تلاش جدی صدا و سیما برای خوب جلوه دادن همه چیز و ایجاد یک تصویر پیشرفته، آباد، مرفه، و سرشار از نشاط و شادی از مردم و نسل جوان، و بسیار ضعیف جلوه دادن مشکلات موجود؛ بموازات انعکاس سنگین، دروغین و افراطی مشکلات مردم در کشورهای دیگر.
تلاش جدی برای نمایش فضایی منفی، شیطانی، انحرافی، ضدخدایی، و حتی کثیف و فاسد از جوامع دیگر و ایجاد حالتی از نعمتهای آسمانی و الهی از پیدایش جمهوری اسلامی و برکات آن بر مردم ایران
تلاش دائمی برای نمایش اقتدار و صلابت جمهوری اسلامی، و شکست ناپذیری آن در تمام عرصهها و حتی ارائه آمارها و گزارشات دروغین بهمنظور پیشرفته جلوه دادن حکومت، و اینکه واقعاً ولایت فقیه و عمال او نه تنها دزد نیستند بلکه رحمت الهی بر ملت ایران برای داشتن آیندهای مترقی اند.
هدفمندی و سیاستگذاری صدا و سیما به موازات نهادی چون ستاد اقامه نماز جمعه، برای انعکاس مراسمهای هفتگی (غیبت جمعه) و انعکاس پرحجم آنچه که امامان جمعه بهصورت هماهنگ و طراحی شده در سراسر کشور بیان میدارند. همچنین هماهنگی ویژه با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی بهمنظور انعکاس پرشکوه و باعظمت رویدادهای سیاسی و « انقلابی»... و تخصص بالا در امر بزرگنمایی مراسمهای مشابه و بازتاب حرفهای، تاثیرگذار، عاطفی و... این نوع بهاصطلاح حماسههای حضور بهویژه با محوریت ولیفقیه.
سیاستگذاری دائمی برای جذب عناصر، هیئتی، بسیجی، حزباللهی و سرسپردگان نظام ولایت فقیه از دستههای مختلف در قالب استخدام در صدا و سیما، و ایجاد یک حالت یکنواخت فکری در این سازمان بزرگ، و فقدان تنوع آراء و اندیشههای مختلف و متنوع، و همچنین برنامهریزی یک شکل در تمام شبکهها و برنامههای آنان بهطور کسالتآور و یکنواخت.
نقدناپذیری صدا و سیما، و حتی مدعی بودن و محق دانستن خود برای نقد دیگران، باز با محوریت ولایت فقیه و اندیشههای باطل آن
دعوت از چهرهها و افراد بدنام، بیارزش، منفور، و حتی پلید و جنایتکار بهعنوان کارشناس و یا متخصص مسائل گوناگون در برنامههای مختلف تولیدی
فرار صدا و سیما از بحث مناظره و به چالش کشانیدن مسئولان و دستگاهها، با حضور منتقدان و حتی مخالفان حکومت و اجزای آن
فرار صدا و سیما از دایر نمودن سامانههای ارتباط مستقیم با مردم و ایجاد خطوط تلفن، شبکههای موبایل و غیره در برنامههای پخش زنده و... بهدلیل ترس از واکنش مردم و یا مخاطبان منتقد.
سیاست افراطی سانسور در حوزه نقد ولایت فقیه و ایجاد یک تصویر قداست، معصومیت، و خطاناپذیری از رهبر و مقصر دانستن سایرین بهویژه واژه پرکاربرد و شیرین (دشمن).
و سیاست ترس و ارعاب در لابلای برنامهها و تولیدات این سازمان بزرگ برای ایجاد تذکر و استرس در بین مردم در قالب برنامهها، اخبار، و محصولات گوناگون رسانه ای. بهعنوان نمونه هشدار دائمی در مورد مجازات آندسته از افراد که با رسانههای بیگانه تماس برقرار کنند. البته این خود یک نوع افتضاح بزرگ برای شبکه خبرست که با این سیاستها بهدنبال جلب مخاطب است.
صدا و سیما مدعی آزادی رسانهای، و انتقاد از رسانههای مثلاً آمریکایی در باب سانسورست. رئیس صدا و سیما فقط به این سؤال پاسخ دهد که شما چرا در نیویورک آمریکا، در نوار غزه و چندکیلومتری اسراییل، در لندن، در پاریس، در برلین، و در برخی ممالک دشمن، خبرنگار و دفتر خبری مستقر کرده اید، اما این کشورها در تهران دفتر یا خبرنگار ندارند؟!
بیدلیل نیست که در محور ششم بند 110 قانون اساسی رژیم در مورد وظایف ولایتفقیه _قسمت عزل و نصب... _ میبینیم که رئیس سازمان صدا و سیما با اشاره و انتخاب شخص ولیفقیه نصب یا عزل میشود. حتی قبول استعفای رئیس سازمان هم مشروط به پذیرش ولیفقیه است.
با نگاهی به همین بند از وظایف ولایتفقیه میبینیم که میزان وابستگی، مزدوری و اهمیت رئیس سازمان صدا و سیما در حد فقهای شورای نگهبان و رئیس قوه قضاییه است. نگاه کنید:
(محور ششم از اصل 110 قانون اساسی)
6. عزل و نصب و قبول استعفای برخی از مسئولان مهم:
الف: فقهای شورای نگهبان. رهبری از طریق عزل و نصب آنها، بر تمام قوانین و مقررات کشور نظارت میکند تا اسلامیت نظام حفظ شود.
ب ـ رئیس قوه قضاییه هم که عالیترین مقام این قوه است، توسط رهبری منصوب و معزول میشود.
ج ـ نصب و عزل و قبول استعفای رئیس سازمان صدا و سیما.
و یقناً صدا و سیمای جمهوری اسلامی یک بازنده بزرگ است، زیرا در اثر پیشرفتهای تکنولوژیکی امروزی، واقعیتها خود بهصورت اتوماتیک در اختیار مخاطبان قرار خواهند گرفت. هر کاری که نظام اسلامی کرد، بالاخره نتوانست مانع از ورود ماهواره و گسترش آن شود. بر پایه اعترافها رئیس سابق صدا و سیما بیش از 60 درصد مردم ایران از ماهواره استفاده میکنند، این بدان معناست که 60 درصد مردم ایران حقایق را بهخوبی دانسته، و بهخوبی از دروغگو بودن صدا و سیما و شبکههای منحرف خبری و عناصر پلید آنها آگاهند.
با این وجود به اعتقاد من صدا و سیمای رژیم ولایتفقیه نه تنها یک رسانه آزاد و مستقل نیست، بلکه ابزاری برای توجیه عملکرد حاکمان فاسد و همچنین نظام استبدادی حاکمه و انحرافات مختلف آن است و در روزی که قرار است محاکمه ملی سران این حکومت فاسد انجام شود، قطعاً عناصر پلیدی از صدا و سیما که در جنایتهای این رژیم و مخفی نگهداشتن حقایق یا بازتاب معکوس خبرها نقش داشتهاند، از اولویتهای دادگاههای علنی و مردمی خواهد بود.
جلال از تهران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر