لينك به منبع:
دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه بعد از انقلاب ضد سلطنتی
دکتر محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ضدسلطنتی در مصاحبهیی خامنهای را مسئول تمام اعدامها و کشتارها دانست.
وی در ابتدای این مصاحبه درباره فساد در رژیم آخوندی گفت: در مورد دیکتاتورها به این رسیدم که ریشه فساد در جامعه دیکتاتورهایی که بر جوامع حکومت میکنند اگر تاریخ رو مطالعه کنید فساد ظلمه، فساد تجاوزه، فساد به حرفهای مردم در جامعه گوش ندادنه، … حالا من گذشته رو میذارم کنار میریم جلو. داستانی رو براتون بگم؛ آقای خمینی وقتی خودش رو مطرح کرد بدلایلی میدونید بعد از انتقادی بود که در مورد لایحه ایالتی و ولایتی مطرح شد در مجلس، به چیزهای دیگه ش کار نداشت، به دو نکته ش کار داشت، یکیش به زنها که حق رأی داده بود و یکی هم حق داره هر کسی به کتاب مقدس خودش قسم بخوره. ایشون گفته بود حق رأی دادن زن خلاف شرع مقدس اسلام هست. بعد دیدیم که ایشان چه موضعی گرفت. بنظرم دروغ ریشه فساد است. همانطور که در کتاب مقدس اسلام هم میگوید که ان المنافقین والکاذبین. اینا حرفهای بیمعنی است که اینا میگن منافق کسی ست که دروغ میگه. یعنی اون چیزی رو که میگه نیست میگه من هستم و ما این قسمت رو متأسفانه در آقای خمینی از اول دیدیم. باز من یک مثال دیگری بزنم. من در قبل از انقلاب بهدلیل اینکه چند دور خارج بودم و تحصیل میکردم و با انجمنهای فارسی زبان در تماس بودم و وقتی هم به ایران برگشتم خب این تماس را حفظ کردم و با انجمنهای دانشجویی و… مرتبط بودم. یادتون هست که آقای خمینی با سردبیر لوموند مصاحبه کرد که توی آرشیو هست. حرفهای خوشگل و قشنگ میگفت که جمهوری ما عین جمهوری شماست و ما آزادی میدیم و… بعد هم گفت ما برق رو مجانی میکنیم آب رو مجانی میکنیم… خب کسانی که میشناختن میدونستن که اینطور نیست و دروغ هست و… میگفت اتوبوس رو مجانی میکنیم. بعد دیدیم که چه بر سر ملت آمد و…
فساد در جامعه ریشه در رهبران جامعه داره، اگر رهبری اهل تجاوز، ظلم، ستم، مردم آزاری، کشتار و و و نباشه این جامعه هم آرامه و جامعه هم به این سو نمیره. نمونه ش رو در بعضی از کشورهای اروپایی ما میبینیم. ببینید همین انتخابات اخیر آمریکا این آقای ترامپ هیچکسی فکر نمیکرد که با اون حرفهایی که میزنه و با او ن ژستهایی که میگرفت و اینا انتخاب بشه ولی دیدیم که مملکتی که دموکراسی هست و… انتخاب شد.
فسادی که جامعه ما رو گرفته، جامعه ما فساد وحشتناک هست، دیشب بود پریشب بود، داستان آقای شجونی مطرح شد، قبلش طوسی مطرح شد، قبلش لاریجانی مطرح شد. این قضیه ریشه در بالا داره. جملهای از سعدی ست که نگاه کن در حاکمیت بالاش چیکار میکنه جامعه همون رو میکنه. … صحبت از دزدیهای میلیاردی، چون از سر حاکمیته بیپاسخه. اگر از آقای مرتضوی میدزدند و اموال بازنشستگان رو به یغما میبرند و بعد هم منکر میشند 120 ضربه شلاق میزنند. منی که استاد دانشگاه بودم وقتی انقلاب فرهنگی کردن من قبول نکردم و گفتم آقا این خیانته. خیلی حرف بود که به خمینی بگی خیانت… خب گرفتند و.. زندگی م رو متلاشی کردند.. که هنوز هم متلاشی هستش. اون آقایی که اعتراف میکنه به آدم کشی و… معذرت میخوام… یعنی آدم کشته دیگه، یا این کثافتکاری جدیدی که آقای سعید خان طوسی کرده که وابسته به بیت رهبری هم هست، ایشون میخونه و چهچهه میزنه قرآن میخونه، آدم کیف میکنه اونوقت وقتی افشا میشه یواش یواش دارن از بین میبرن، محوش میکنن که یه چیزای دیگه رو مطرح میکنن تو جامعه از بینش میبرن (مسأله طوسی را)، مثلاً مسأله انتخابات ترامپ، الآن تمام بحث رادیو و تلویزیون همه بحث ترامپ هست. که اون مسأله مالیده بشه، توجه میکنین؟ اون مسأله از ذهنها بره. (مسأله فساد در بیت رهبری و طوسی) من خیلی معذرت میخوام که یخورده گستاخ حرف میزنم من زبانم زبان تودهیی است. شما میبخشید… دوست هم ندارم لفظ قلم حرف بزنم و کلمات خارجی بکار ببرم و اینا این رو از من ببخشید همه مردم ببخشند.. این وضعی است که در مملکت وجود داره. و من معتقدم ریشه فسادی که از هر نظر جامعه رو فراگرفته از هر نظر سیاسی اقتصادی اعتیاد. من امروز یک چیزی رو دیدم. من بچه تجریشم با خواهرزادهام اومدم صحبت میکردیم، من دیدم تو تجریش تازگیها عطاریها درست شده، گفتم بابک چقدر عطاری درست شده؟ قبلاها تجریش یه دونه عطاری داشتیم حالا خب جمعیت زیاد شده درسته ولی این همه عطاری که اون گفت که دایی جان اینا عطاری نیستن، اینا مواد از این شیمیایی و اینا میفروشن لای اون چیزا میفروشن و اینا سودشون در اونجاست. واقعاً وحشت کردم خدا شاهده وحشت کردم که ببینید ما به کجا رسیدیم که قبلاً حالا تریاک میکشیدن بچهها دیوانه میشن، بعد از یه مدتی که مصرف میکنن دچار هذیان میشن، دچار افسردگی میشن بهرحال یا خودکشی میکنن یا اصلاً میمیرن. خب فساد به این صورت در اومده حالا در هر زمینهایش. اگر در گذشته فسادی در اومده یه هزار تومان ده هزار تومان بیست هزارتومان تو جیبش میذاشتی بهاصطلاح رشوه میگرفته الآن دیگه یه میلیارد و صد میلیارد و دویست میلیارد و مطرح هست. روز بروز جمعیت زیادتر میشه. یا بیکاری، بیکاری وحشتناکه این آماری که میدن سه میلیون اینا من که میرم با این پای لنگم میرم تو مردم ببینم چه خبره میبینم مردم گْله گْله نشستن. ما توی ونک نشستهایم، شما نمیدونید زیر پل مدیریت چه خبره؟ لای اون درختا چه غوغایی ست و شب نیست که یکی دوتا از اینایی که نئشه میشن و ماشینهای آخرین سیستم اینا میان اینا رو درد و داغون میکنن و سپورا صبح جمع میکنن. و این شرایطی ست که ما توش زندگی میکنیم. این فساد ریشه ش در رأس امور هستن فاسد نبودند، فساد دامنه ش به جامعه گسترش پیدا نمیکرد. من یک نکته دیگه هم بگم؛ این آقای شجونی؛ خب من گاهی پنجشنبهها میرم با بچهها کمکم میکنند میرم کوه، چون باید برم اگر نرم تحرک ندارم پام بهاصطلاح فلج میشه. ما شنیدیم که این آقای شجونی درکه رو، اون صد متر اول رو آقای شجونی میخره بعد الآن هکتارها زمینهای اونجا رو چیز کرده، اینا رو بچههای درکه میگن. به گردن خودشون. گرفته بوده به اسم خودش کرده بوده و خواسته چی درست بکنه و… خب دیگه اینا مسئولان مملکتن اینا دوستان رهبر هستن عرض کنم که همپالکی هستن و اینا. وقتی از اونجا اجازه میگیرن امکان میگیرن که بدزدن و بچاپن و… نتیجه مملکت این میشه که اونطرف میبره اینطرف میده، یعنی از یک طرف ثروت انباشته، وحشتناک و از یک طرف فقر واقعاً بینظیر.
شما نیستید اینجا تو تهران ماشینهایی میبینیم که من که اصلاً اسمهاشون رو هم نمیدونم… . یه ماشین قدیمی چی بود اسمش پیکان، حالا میگن یه ماشینهایی اومده سه میلیارد چهار میلیارد پنج میلیارد قیمتشه. میلیارد! نمیدونم بهرحال من اصلاً نمیتونم حساب کنم یعنی چی؟ من با زیر دو میلیون حق بازنشستگی گرفتن و یک میلیونش رو خرج دوا و درمون اوضاعم و قرص و اینا کردن؛ من نمیفهمم اونا چه جوری زندگی میکنن ما چه جوری زندگی میکنیم. خیلی معذرت میخوام.
وی در پاسخ به این سؤالی درباره دستگیری اسماعیل عبدی و گلرخ ایرایی اظهارات معاون وزارتخارجه که اعدام را خط قرمز نظام دانسته است گفت:
خب بینید اعدام کشتار اصلاً اینا با این چیزا زنده هستند. مملکتی که افرادی مثل نرگس محمدی رو شانزده سال زندان میدن واقعاً وحشتناکه، یا صادقی رو، جناب صادقی رو، یا سیوند رو یا یه معلم مظلوم رو میگیرن و میبرن و حکمهای آنچنانی میدن، خانم فاطمه مثنی رو عرض کنم که ده سال میدن، شوهرشو ده سال میدن (حسن صادقی)، بچههاشون سرگردون. حالا سر این بچهها شون چی میاد؟ چه مشکلاتی ایجاد میکنه اینا چیزی ست که داره اتفاق میافته دیگه، شما تعجب نکنید؛ معلم رو بگیرن ببرن. یا خانم آقای صادقی رو میریزن تو خونه ش در رو بشکنن (گلرخ ایرایی). حالا شوهرش یه کاری کرده، بیچاره چیکار کرده نقد کرده دیگه، یه اسلحه که دیگه نگرفته موشک که هوا نکرده نقد کرده بر حاکمیت. من صادقی رو خوب میشناسم شاگرد من بوده میومده اینجا (آرش صادقی) میرفته گویا مدتها زیر بازجویی بوده تو چرا خونه دکتر ملکی میرفتی؟ گفته خب استادم بوده میرفتم سؤال میکردم چیز میکردم خب این شرایط رو که دارن روز بروز بدتر میکنن. من معتقدم که این آقای روحانی باید عمامه ش رو یه کمی بکشه بالا، توجه میکنید؟ که موهاش رو از قضا ببینن که چقدر سفید شده و از موهای سفیدش خجالت بکشه. آخه یعنی چی؟ این میگه که ما مسئول نیستیم ما نمیدونم مزخرفاتی که میگن که دادگستری مستقل هست و ما در ایران دادگستری مستقل داریم. چطور در مورد این بچههای بیگناه، این بچههایی که جز انتقاد هیچ کاری نکردن دادگستری مستقل هست و مستقل عمل میکنه، هرکاری دلش میخواد بکنه اونوقت سعید مرتضوی رو عرض کنم که سعید طوسی و دیگران و دیگران و شجونی و مجونی و از این تیپها رو آدم؛
من توی یکی از سایتها دیدم که نوشته بود که شما به آقای مرتضوی صد و بیست ضربه شلاق زدید، ولی این شلاق رو کی میزنه کی میخوره؟ مثل اون مهریهای که کی میگیره کی میده!؟ من واقعاً معذرت میخوام من واقعاً بلد نیستم از این حرفای آنچنانی بگم، من حرف توده مردمْ میزنم، من هر روز با این وضع مزاجی ام با این حالم از ونک سوار میشم میرم تجریش؛ فقط برای اینکه ببینم مردم چی میگن؟ مردم چه بحثی دارن؟ چه صحبتی دارن؟ توده مردم چه رنجی میکشن؟ چه بدبختیهایی میکشن؟ خب این در هر حال من تجربه خودم این شد که با توده باشم، همنشین تودهها باشم. بنابراین شما توقع نداشته باشین که حرفای گنده گنده بزنم.
دکتر ملکی در پاسخ به سؤالی درباره فساد در رژیم آخوندی گفت: والله نظام که بخوام از فساد تو نظام بگیم که نظام سرتاسرش فاسده ولی من نمیفهمم آقای خامنهای اینکه میگه که باید تغییرش بدیم یعنی چی؟ یعنی باید بیشتر بکشیم یا کمش بکنین، خط قرمز یعنی چی؟ یعنی باید اونور خط کم کشت کمتر کشتن معتادهاست، اینور خط کمتر کشتن سیاسی هاست اونایی که نقد کردن… عرض کنم من این چیزا رو نمیفهمم من اینقدر رو میدونم که شخص آقای خامنه ای؛ اینو با کمال شجاعت میگم حاضرم جانمم سر این بذارم؛ عامل و مسئول تمام این بدبختیها، این اعدامها، این کشتارها اینا شخص ایشونه و بههیچوجه هم نمیتونه خودش رو مبرا بکنه و بگه من نمیدونستم و اطلاع نداشتم و نمیدونستم تو جامعه چی میگذره و اینا؛ همش (حرف). بارها خودش گفته که جزئیات و وقایعی که در مملکت میگذره اطلاع دارم و مسلماً هم اطلاع داره. هستن کسایی که بگوشش برسونن، البته ممکنه چپ و راست بزنن ولی اطلاع داره و ایشون نمیشه که اطلاع نداشته باشه. من مسئول اصلی رو ایشون میدونم و اطرافیانش.
وی در پایان در پاسخ به سؤالی درباره فقر و فحشا در جامعه و اینکه چشمانداز را چگونه میبینید گفت: من چشمانداز رو بارها و بارها گفتم نسبت به آن خوشبینم. من مطالعاتی که نسبت به دیکتاتورها و نسبت به دین داشتم از قدیم، از صدر اسلام عرض کنم فرعون و نمرود و کی و کی و… تا تا امروز تا محمدرضا تا آقای خمینی و آسیدعلی، به این نتیجه رسیدم که اینها در این جریانهای مسئول هستن و مسئولیت شون هم غیرقابل انکاره. من یک جملهای دیروز دیدم از دختر بسیار بسیار خوبم، پرستو فروهر، جلوی چشمش مادرش رو تکهتکه کردن، به سینه مادرش هجده تا چاقو زدن حالا دیده یا شنیده درهرحال ولی از روز اول نگفتش که ما میخوایم انتقام بگیریم. یک جملهای داره در یک مصاحبهیی اخیراً کرده من این جمله رو میخونم من دلم میخواد این رو حتماً یک جوری تکرارش بکنید که مردم این جمله رو هی تکرار بکنن، تو کوه میرن بهدستشون بنویسند پارچه بنویسن… . ببین این جمله چقدر زیباست! میگه دادخواهی روندی برای آگاهی بخشی ست! به به ما دادخواهی میخوایم بکنیم که این یه روندی بشه برای بیشتر آگاه شدن مردم؛ چون بقول خیلی از دانشمندان علت شکست غالب انقلابها این هست که مردم اول آگاه نمیشن بعد انقلاب که میکنن، مردم ناآگاه انقلاب میکنن. میگوید دادخواهی روندی برای آگاهی بخشی ست نه انتقام جویی. این حرف خیلی زیباست. بابا والله بخدا بتمام مقدسات به هرچی که حکومت رو ملعون قبول داره ما که صحبت از دادخواهی میکنیم؛ ما که صحبت از جنبش دادخواهی میکنیم فقط میخوام آگاهی مردمْ ، اینا بیان حرفاشونو بزنن بگن چیکارها کردن آگاهی مردم زیاد بشه؛ قصد انتقامجویی نداریم. من بخدا اگه بتونم اون بازجوم ْ عنوان کرده بودم؛ زنده ست مرده ست بیارن جلوم؛ آقای کمالی رو میگم خب به حساب اون صدها چکی که خورده، اون سری که به دیوار کوبیده آویزونت کرده اون شلاقهایی که بهتزده یه تلنگر بهش بزن. بخدا نمیکنم اینکارو! یه تلنگر! فقط تو چشاش نگاه میکنم که اونم تو چشای من نگاه کنه! بله این هست که درهرحال من استدعا دارم و اینو باز هم میخونم دادخواهی روندی برای آگاهی ست نه انتقام جویی. همه اینو بدونن از مقامات بالای مملکت تا پایین که وقتی صحبت از دادخواهی میشه فکر نکنن که اینا رو میفرستن همه رو تو دادگاه و همه رو محکوم به اعدام کنند و همه رو. بکْشند و همه کارهایی رو که اینا کردند.. تکرار بکنند و این تسلسل همینجوری تصور؛ ! نه نه نه نه هرگز دنبال این نیستیم ما. ما معتقدیم که دادخواهی فقط برای آگاهی مردمه نه برای انتقامجویی! والسلام“.
وی در ابتدای این مصاحبه درباره فساد در رژیم آخوندی گفت: در مورد دیکتاتورها به این رسیدم که ریشه فساد در جامعه دیکتاتورهایی که بر جوامع حکومت میکنند اگر تاریخ رو مطالعه کنید فساد ظلمه، فساد تجاوزه، فساد به حرفهای مردم در جامعه گوش ندادنه، … حالا من گذشته رو میذارم کنار میریم جلو. داستانی رو براتون بگم؛ آقای خمینی وقتی خودش رو مطرح کرد بدلایلی میدونید بعد از انتقادی بود که در مورد لایحه ایالتی و ولایتی مطرح شد در مجلس، به چیزهای دیگه ش کار نداشت، به دو نکته ش کار داشت، یکیش به زنها که حق رأی داده بود و یکی هم حق داره هر کسی به کتاب مقدس خودش قسم بخوره. ایشون گفته بود حق رأی دادن زن خلاف شرع مقدس اسلام هست. بعد دیدیم که ایشان چه موضعی گرفت. بنظرم دروغ ریشه فساد است. همانطور که در کتاب مقدس اسلام هم میگوید که ان المنافقین والکاذبین. اینا حرفهای بیمعنی است که اینا میگن منافق کسی ست که دروغ میگه. یعنی اون چیزی رو که میگه نیست میگه من هستم و ما این قسمت رو متأسفانه در آقای خمینی از اول دیدیم. باز من یک مثال دیگری بزنم. من در قبل از انقلاب بهدلیل اینکه چند دور خارج بودم و تحصیل میکردم و با انجمنهای فارسی زبان در تماس بودم و وقتی هم به ایران برگشتم خب این تماس را حفظ کردم و با انجمنهای دانشجویی و… مرتبط بودم. یادتون هست که آقای خمینی با سردبیر لوموند مصاحبه کرد که توی آرشیو هست. حرفهای خوشگل و قشنگ میگفت که جمهوری ما عین جمهوری شماست و ما آزادی میدیم و… بعد هم گفت ما برق رو مجانی میکنیم آب رو مجانی میکنیم… خب کسانی که میشناختن میدونستن که اینطور نیست و دروغ هست و… میگفت اتوبوس رو مجانی میکنیم. بعد دیدیم که چه بر سر ملت آمد و…
فساد در جامعه ریشه در رهبران جامعه داره، اگر رهبری اهل تجاوز، ظلم، ستم، مردم آزاری، کشتار و و و نباشه این جامعه هم آرامه و جامعه هم به این سو نمیره. نمونه ش رو در بعضی از کشورهای اروپایی ما میبینیم. ببینید همین انتخابات اخیر آمریکا این آقای ترامپ هیچکسی فکر نمیکرد که با اون حرفهایی که میزنه و با او ن ژستهایی که میگرفت و اینا انتخاب بشه ولی دیدیم که مملکتی که دموکراسی هست و… انتخاب شد.
فسادی که جامعه ما رو گرفته، جامعه ما فساد وحشتناک هست، دیشب بود پریشب بود، داستان آقای شجونی مطرح شد، قبلش طوسی مطرح شد، قبلش لاریجانی مطرح شد. این قضیه ریشه در بالا داره. جملهای از سعدی ست که نگاه کن در حاکمیت بالاش چیکار میکنه جامعه همون رو میکنه. … صحبت از دزدیهای میلیاردی، چون از سر حاکمیته بیپاسخه. اگر از آقای مرتضوی میدزدند و اموال بازنشستگان رو به یغما میبرند و بعد هم منکر میشند 120 ضربه شلاق میزنند. منی که استاد دانشگاه بودم وقتی انقلاب فرهنگی کردن من قبول نکردم و گفتم آقا این خیانته. خیلی حرف بود که به خمینی بگی خیانت… خب گرفتند و.. زندگی م رو متلاشی کردند.. که هنوز هم متلاشی هستش. اون آقایی که اعتراف میکنه به آدم کشی و… معذرت میخوام… یعنی آدم کشته دیگه، یا این کثافتکاری جدیدی که آقای سعید خان طوسی کرده که وابسته به بیت رهبری هم هست، ایشون میخونه و چهچهه میزنه قرآن میخونه، آدم کیف میکنه اونوقت وقتی افشا میشه یواش یواش دارن از بین میبرن، محوش میکنن که یه چیزای دیگه رو مطرح میکنن تو جامعه از بینش میبرن (مسأله طوسی را)، مثلاً مسأله انتخابات ترامپ، الآن تمام بحث رادیو و تلویزیون همه بحث ترامپ هست. که اون مسأله مالیده بشه، توجه میکنین؟ اون مسأله از ذهنها بره. (مسأله فساد در بیت رهبری و طوسی) من خیلی معذرت میخوام که یخورده گستاخ حرف میزنم من زبانم زبان تودهیی است. شما میبخشید… دوست هم ندارم لفظ قلم حرف بزنم و کلمات خارجی بکار ببرم و اینا این رو از من ببخشید همه مردم ببخشند.. این وضعی است که در مملکت وجود داره. و من معتقدم ریشه فسادی که از هر نظر جامعه رو فراگرفته از هر نظر سیاسی اقتصادی اعتیاد. من امروز یک چیزی رو دیدم. من بچه تجریشم با خواهرزادهام اومدم صحبت میکردیم، من دیدم تو تجریش تازگیها عطاریها درست شده، گفتم بابک چقدر عطاری درست شده؟ قبلاها تجریش یه دونه عطاری داشتیم حالا خب جمعیت زیاد شده درسته ولی این همه عطاری که اون گفت که دایی جان اینا عطاری نیستن، اینا مواد از این شیمیایی و اینا میفروشن لای اون چیزا میفروشن و اینا سودشون در اونجاست. واقعاً وحشت کردم خدا شاهده وحشت کردم که ببینید ما به کجا رسیدیم که قبلاً حالا تریاک میکشیدن بچهها دیوانه میشن، بعد از یه مدتی که مصرف میکنن دچار هذیان میشن، دچار افسردگی میشن بهرحال یا خودکشی میکنن یا اصلاً میمیرن. خب فساد به این صورت در اومده حالا در هر زمینهایش. اگر در گذشته فسادی در اومده یه هزار تومان ده هزار تومان بیست هزارتومان تو جیبش میذاشتی بهاصطلاح رشوه میگرفته الآن دیگه یه میلیارد و صد میلیارد و دویست میلیارد و مطرح هست. روز بروز جمعیت زیادتر میشه. یا بیکاری، بیکاری وحشتناکه این آماری که میدن سه میلیون اینا من که میرم با این پای لنگم میرم تو مردم ببینم چه خبره میبینم مردم گْله گْله نشستن. ما توی ونک نشستهایم، شما نمیدونید زیر پل مدیریت چه خبره؟ لای اون درختا چه غوغایی ست و شب نیست که یکی دوتا از اینایی که نئشه میشن و ماشینهای آخرین سیستم اینا میان اینا رو درد و داغون میکنن و سپورا صبح جمع میکنن. و این شرایطی ست که ما توش زندگی میکنیم. این فساد ریشه ش در رأس امور هستن فاسد نبودند، فساد دامنه ش به جامعه گسترش پیدا نمیکرد. من یک نکته دیگه هم بگم؛ این آقای شجونی؛ خب من گاهی پنجشنبهها میرم با بچهها کمکم میکنند میرم کوه، چون باید برم اگر نرم تحرک ندارم پام بهاصطلاح فلج میشه. ما شنیدیم که این آقای شجونی درکه رو، اون صد متر اول رو آقای شجونی میخره بعد الآن هکتارها زمینهای اونجا رو چیز کرده، اینا رو بچههای درکه میگن. به گردن خودشون. گرفته بوده به اسم خودش کرده بوده و خواسته چی درست بکنه و… خب دیگه اینا مسئولان مملکتن اینا دوستان رهبر هستن عرض کنم که همپالکی هستن و اینا. وقتی از اونجا اجازه میگیرن امکان میگیرن که بدزدن و بچاپن و… نتیجه مملکت این میشه که اونطرف میبره اینطرف میده، یعنی از یک طرف ثروت انباشته، وحشتناک و از یک طرف فقر واقعاً بینظیر.
شما نیستید اینجا تو تهران ماشینهایی میبینیم که من که اصلاً اسمهاشون رو هم نمیدونم… . یه ماشین قدیمی چی بود اسمش پیکان، حالا میگن یه ماشینهایی اومده سه میلیارد چهار میلیارد پنج میلیارد قیمتشه. میلیارد! نمیدونم بهرحال من اصلاً نمیتونم حساب کنم یعنی چی؟ من با زیر دو میلیون حق بازنشستگی گرفتن و یک میلیونش رو خرج دوا و درمون اوضاعم و قرص و اینا کردن؛ من نمیفهمم اونا چه جوری زندگی میکنن ما چه جوری زندگی میکنیم. خیلی معذرت میخوام.
وی در پاسخ به این سؤالی درباره دستگیری اسماعیل عبدی و گلرخ ایرایی اظهارات معاون وزارتخارجه که اعدام را خط قرمز نظام دانسته است گفت:
خب بینید اعدام کشتار اصلاً اینا با این چیزا زنده هستند. مملکتی که افرادی مثل نرگس محمدی رو شانزده سال زندان میدن واقعاً وحشتناکه، یا صادقی رو، جناب صادقی رو، یا سیوند رو یا یه معلم مظلوم رو میگیرن و میبرن و حکمهای آنچنانی میدن، خانم فاطمه مثنی رو عرض کنم که ده سال میدن، شوهرشو ده سال میدن (حسن صادقی)، بچههاشون سرگردون. حالا سر این بچهها شون چی میاد؟ چه مشکلاتی ایجاد میکنه اینا چیزی ست که داره اتفاق میافته دیگه، شما تعجب نکنید؛ معلم رو بگیرن ببرن. یا خانم آقای صادقی رو میریزن تو خونه ش در رو بشکنن (گلرخ ایرایی). حالا شوهرش یه کاری کرده، بیچاره چیکار کرده نقد کرده دیگه، یه اسلحه که دیگه نگرفته موشک که هوا نکرده نقد کرده بر حاکمیت. من صادقی رو خوب میشناسم شاگرد من بوده میومده اینجا (آرش صادقی) میرفته گویا مدتها زیر بازجویی بوده تو چرا خونه دکتر ملکی میرفتی؟ گفته خب استادم بوده میرفتم سؤال میکردم چیز میکردم خب این شرایط رو که دارن روز بروز بدتر میکنن. من معتقدم که این آقای روحانی باید عمامه ش رو یه کمی بکشه بالا، توجه میکنید؟ که موهاش رو از قضا ببینن که چقدر سفید شده و از موهای سفیدش خجالت بکشه. آخه یعنی چی؟ این میگه که ما مسئول نیستیم ما نمیدونم مزخرفاتی که میگن که دادگستری مستقل هست و ما در ایران دادگستری مستقل داریم. چطور در مورد این بچههای بیگناه، این بچههایی که جز انتقاد هیچ کاری نکردن دادگستری مستقل هست و مستقل عمل میکنه، هرکاری دلش میخواد بکنه اونوقت سعید مرتضوی رو عرض کنم که سعید طوسی و دیگران و دیگران و شجونی و مجونی و از این تیپها رو آدم؛
من توی یکی از سایتها دیدم که نوشته بود که شما به آقای مرتضوی صد و بیست ضربه شلاق زدید، ولی این شلاق رو کی میزنه کی میخوره؟ مثل اون مهریهای که کی میگیره کی میده!؟ من واقعاً معذرت میخوام من واقعاً بلد نیستم از این حرفای آنچنانی بگم، من حرف توده مردمْ میزنم، من هر روز با این وضع مزاجی ام با این حالم از ونک سوار میشم میرم تجریش؛ فقط برای اینکه ببینم مردم چی میگن؟ مردم چه بحثی دارن؟ چه صحبتی دارن؟ توده مردم چه رنجی میکشن؟ چه بدبختیهایی میکشن؟ خب این در هر حال من تجربه خودم این شد که با توده باشم، همنشین تودهها باشم. بنابراین شما توقع نداشته باشین که حرفای گنده گنده بزنم.
دکتر ملکی در پاسخ به سؤالی درباره فساد در رژیم آخوندی گفت: والله نظام که بخوام از فساد تو نظام بگیم که نظام سرتاسرش فاسده ولی من نمیفهمم آقای خامنهای اینکه میگه که باید تغییرش بدیم یعنی چی؟ یعنی باید بیشتر بکشیم یا کمش بکنین، خط قرمز یعنی چی؟ یعنی باید اونور خط کم کشت کمتر کشتن معتادهاست، اینور خط کمتر کشتن سیاسی هاست اونایی که نقد کردن… عرض کنم من این چیزا رو نمیفهمم من اینقدر رو میدونم که شخص آقای خامنه ای؛ اینو با کمال شجاعت میگم حاضرم جانمم سر این بذارم؛ عامل و مسئول تمام این بدبختیها، این اعدامها، این کشتارها اینا شخص ایشونه و بههیچوجه هم نمیتونه خودش رو مبرا بکنه و بگه من نمیدونستم و اطلاع نداشتم و نمیدونستم تو جامعه چی میگذره و اینا؛ همش (حرف). بارها خودش گفته که جزئیات و وقایعی که در مملکت میگذره اطلاع دارم و مسلماً هم اطلاع داره. هستن کسایی که بگوشش برسونن، البته ممکنه چپ و راست بزنن ولی اطلاع داره و ایشون نمیشه که اطلاع نداشته باشه. من مسئول اصلی رو ایشون میدونم و اطرافیانش.
وی در پایان در پاسخ به سؤالی درباره فقر و فحشا در جامعه و اینکه چشمانداز را چگونه میبینید گفت: من چشمانداز رو بارها و بارها گفتم نسبت به آن خوشبینم. من مطالعاتی که نسبت به دیکتاتورها و نسبت به دین داشتم از قدیم، از صدر اسلام عرض کنم فرعون و نمرود و کی و کی و… تا تا امروز تا محمدرضا تا آقای خمینی و آسیدعلی، به این نتیجه رسیدم که اینها در این جریانهای مسئول هستن و مسئولیت شون هم غیرقابل انکاره. من یک جملهای دیروز دیدم از دختر بسیار بسیار خوبم، پرستو فروهر، جلوی چشمش مادرش رو تکهتکه کردن، به سینه مادرش هجده تا چاقو زدن حالا دیده یا شنیده درهرحال ولی از روز اول نگفتش که ما میخوایم انتقام بگیریم. یک جملهای داره در یک مصاحبهیی اخیراً کرده من این جمله رو میخونم من دلم میخواد این رو حتماً یک جوری تکرارش بکنید که مردم این جمله رو هی تکرار بکنن، تو کوه میرن بهدستشون بنویسند پارچه بنویسن… . ببین این جمله چقدر زیباست! میگه دادخواهی روندی برای آگاهی بخشی ست! به به ما دادخواهی میخوایم بکنیم که این یه روندی بشه برای بیشتر آگاه شدن مردم؛ چون بقول خیلی از دانشمندان علت شکست غالب انقلابها این هست که مردم اول آگاه نمیشن بعد انقلاب که میکنن، مردم ناآگاه انقلاب میکنن. میگوید دادخواهی روندی برای آگاهی بخشی ست نه انتقام جویی. این حرف خیلی زیباست. بابا والله بخدا بتمام مقدسات به هرچی که حکومت رو ملعون قبول داره ما که صحبت از دادخواهی میکنیم؛ ما که صحبت از جنبش دادخواهی میکنیم فقط میخوام آگاهی مردمْ ، اینا بیان حرفاشونو بزنن بگن چیکارها کردن آگاهی مردم زیاد بشه؛ قصد انتقامجویی نداریم. من بخدا اگه بتونم اون بازجوم ْ عنوان کرده بودم؛ زنده ست مرده ست بیارن جلوم؛ آقای کمالی رو میگم خب به حساب اون صدها چکی که خورده، اون سری که به دیوار کوبیده آویزونت کرده اون شلاقهایی که بهتزده یه تلنگر بهش بزن. بخدا نمیکنم اینکارو! یه تلنگر! فقط تو چشاش نگاه میکنم که اونم تو چشای من نگاه کنه! بله این هست که درهرحال من استدعا دارم و اینو باز هم میخونم دادخواهی روندی برای آگاهی ست نه انتقام جویی. همه اینو بدونن از مقامات بالای مملکت تا پایین که وقتی صحبت از دادخواهی میشه فکر نکنن که اینا رو میفرستن همه رو تو دادگاه و همه رو محکوم به اعدام کنند و همه رو. بکْشند و همه کارهایی رو که اینا کردند.. تکرار بکنند و این تسلسل همینجوری تصور؛ ! نه نه نه نه هرگز دنبال این نیستیم ما. ما معتقدیم که دادخواهی فقط برای آگاهی مردمه نه برای انتقامجویی! والسلام“.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر