لينك به منبع:
«امنیت امروز برای ما اصل است اما فکر
نکنید تنها با تفنگ امنیت ساخته میشود و یا حفظ میشود».[1]
حسن روحانی با این حرف، هم به دغدغه اصلی و
مایه وحشت هر دو باند حاکم، یعنی «امنیت» اشاره کرد و هم به اختلاف و دعوای دو باند
برای دست یافتن به آن.
«امنیت» ترجیعبند سخنرانی رئیسجمهور نظام آخوندی بود و او در این سخنرانی،
27بار کلمه امنیت و مشتقات آن را تکرار کرد.
روحانی گفت: «امنیت» نه با «سیاست خارجی یک کشور تضمین میشود» و نه با
«نیروهای مسلح توانمند و قدرت بازدارندگی امنیتی».
از این سخنان برمیآید که تهدید خارجی آنچنان که هم خامنهای و هم خود
او و رفسنجانی میکوشیدند وانمود کنند، آمریکا و غرب نیست که بتوان با دیپلوماسی و
سیاست خارجی جلو آن را گرفت؛ تهدید نظامی (مثلاً حمله کشورهای همسایه و قدرتهای منطقهیی)
هم نیست که بتوان با نیروی نظامی راه آن را سد کرد[2].
پس تهدید چیست؟
روحانی میگوید: در برابر چنین تهدیدی «آنچه میتواند ما را از ناامنیها
حفاظت کند و جامعه امنی را برای ما به وجود آورد، آن است که در کشور گوش شنوایی برای
افراط و ندای تروریسم وجود نداشته باشد».
پس تهدید «تروریسم» است! اما منظور روحانی از تروریسم چیست؟ با آن که روشن
است که منظور روحانی از تروریسم، داعش و گروههای مشابه آن نیست، او مجدداً و برای
روشن کردن ابهامی که ممکن است مثال سقوط موصل به دست داعش به ذهن متبادر کند، ضمن دجالگری
وقیحانهیی تصریح میکند: «اگر امروز اقلیتهای قومی کشور و همچنین اقلیتهای مذهبی
کشور دل به نظام و رهبری و قانون اساسی و دولت نبسته بودند، داعش در اینجا هم، راه
میداشت، القاعده در اینجا هم، راه داشت».
وقاحت و دجالیت روحانی آنجاست که راه نداشتن داعش و القاعده در جامعهیی
با مختصات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران را ناشی از دلبستگی اقلیتهای قومی و مذهبی
کشور به نظام قلمداد میکند؛ اما سرکوب بیرحمانه این «اقلیتها» و اعدام پیاپی فرزندان
هموطنان سنی مذهب کرد و بلوچ، در دستههای 20نفره و 25نفره، هولناکتر و رسواتر از آن
است که اینگونه دجالگریها بتواند آن را وارونه نماید.
روشن است که تهدید، تهدیدی که امنیت رژیم را به مخاطره افکنده، تهدیدی
که دغدغه و مسأله اصلی نظام است، نارضایتی فزاینده و خشم انفجاری مردم است که او از
آن با عباراتی نظیر «قطع ارتباط عاطفی و سیاسی» با نظام یاد میکند و این روزها، هر
دو باند رژیم، به کرات، با کلماتی نظیر «مأیوس شدن مردم» «بیاعتمادی مردم» به نظام
بیان میکنند.
این تهدیدی است که هر دو باند رژیم بر سر آن با هم، همنظرند و قویاً به
آن باور دارند، برگزاری پیاپی مانورها و رزمایشهایی[3]
با شرکت نیروهای بسیجی که در نقش کارگران و دانشآموزان و دانشجویان ظاهر میشوند،
بیانگر همین معناست. اگر چه خامنهای تلاش میکند آن را با دجالگری زیر پوشش دشمنی
آمریکا مخفی نماید، اما خود او نیز هنگامی که میگوید اگر در سوریه نمیجنگیدیم، «باید
اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه استانها بـا اینهـا میجنگیدیم و جلـو اینهـا
را میگرفتیم»[4] به
همین دشمن اشاره میکند و نمیتواند آن را مخفی سازد. چون وحشت از تودههای مردم به
جان آمده! قابل پوشاندن نیست. البته میدانیم که صرف خشم و نارضایتی تودهها، هرگز
نمیتواند هیچ نظامی را ساقط کند. اعتراض و نارضایتی هنگامی خطرساز میشود و به تهدید
سرنگونی تبدیل میشود که یک راهحل و آلترناتیو مشخص وجود داشته باشد. مقاومتی که بتواند
همه نارضایتیها را به طرف سرنگونی سمت دهد و توان سازمان دادن مردم را در شرایط فرو
ریختن طلسم اختناق داشته باشد. وجود این مقاومت است که شرایط انفجاری جامعه را برای
هر دو باند نظام بسا خطرناک كرده و به کابوس دائمی آنها تبدیل ساخته است. اما اهرم
و ابزار روحانی برای مقابله با این خطر یا «تهدید» چیست؟ او در پاسخ، به انشاء پردازیهای
کودکانهیی میپردازد و از فراهم کردن «اشتغال» و «رونق اقتصادی» و «هدایت جامعه به
سمت توسعه» تا «آگاهی فرهنگی» و «بیداری، هشیاری، آگاهی و انسجام داخلی» و تا «اجرای
برجام» و «بهرهبرداری از شرایط پسابرجام» و «جذب سرمایه»… تا کنار گذاشتن رانت اطلاعاتی
و «شفافیت و صداقت» مطبوعات و غیره… انبوهی عبارات را سر هم میکند و انبانی از انواع
چیزهایی را که در این رژیم از موهومات است، ارائه میکند و به این ترتیب خالی بودن
دستش را رو میکند. این در حالی است که خامنهای هم هیچ راهحلی جز عبارت «اقتصاد مقاومتی»
كه به گفته مهرههای خود رژیم به لقلقه زبان تبدیل شده، ندارد. چنین است که تحقق همان
خطر و «تهدید»ی که روحانی نسبت به آنها هشدار میدهد، فرجام و سرنوشت نظامی است که
عمر تاریخی آن سر آمده است.
برگرفته از سرسخن سايت مجاهدين خلق ايران
پانویس
[2] علاوه بر آن که خامنهای پیوسته سعی میکند
دشمن را آمریکا وانمود کند، رفسنجانی و روحانی نیز در توجیه برجام، بزرگترین دستاورد
برجام را رفع سایه جنگ (حمله آمریکا و غرب) از نظام قلمداد میکردند.
[3] در حال حاضر یکی از این مانورها با عنوان
«الی بیتالمقدس» با شرکت چندین هزار تن از مزدوران بسیجی در تهران و شهرهای مختلف
کشور جریان دارد.
پست شده 1 hour ago توسط مهدي همداني
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر