لينك به منبع:
124 سال پیش سرهنگ محمد تقی
پسیان، معروف به " کلنل پسیان" در محله سرخاب تبریز بدنیا آمد. خاندان
پسیان بعد از" عهدنامه ننگین ترکمنچای" و جدایی شهرهای قفقاز از ایران،
زندگی زیر سلطه بیگانه پرستان را برنتابیدند و به تبریز مهاجرت کردند. محمد
تقی در 15 سالگی به مدرسه نظام تهران رفت. او پس از پایان تحصیلات زمانی
که 23 ساله بود برای طی دوره هوانوردی و مکانیک به آلمان رفت و ظرف 3 سال
این دوره را با موفقیت طی کرد و درواقع اواولین هوانورد ایرانى درآسمان
آلمان بود.
آزادیخواه ایران " پسیان" در
جریان جنگ جهانی اول بخصوص بعد از شکست قوای روس، ریاست ژاندارمری خراسان
را در زمان مشیرالدوله برعهده گرفت.
محمد تقی پسیان در تابستان سال 1300 با تصرف ادارات دولتی، نظامی و انتظامی استان خراسان، قیام خود علیه دولت قوامالسلطنه را در دوران حاکمیت رضاخان آغاز کرد؛ و به صراحت می گفت: " باید با هرکس که خائن وطن است بجنگیم".
آری سرهنگ محمد تقی پسیان پرچم مقاومت را در آن دوران تاریک برافراشت. بهمین دلیل رضاخان و دلواپس دربارش قوام السلطنه به انواع و اقسام تهمتها و دروغها و تهدیدها دست میزدند و اورا با ریا و تزویر درباری، حوزه ای میخواستند به تسلیم و دست کشیدن از مبارزه وادارند. مثل روشهای جنایتبار و خائنانه ای که دربار ولایت و وابستگان عراقی شان علیه رزمندگان اشرفی در عراق داشتند: یا تسلیم و یا مرگ و شکنجه.
پسیان مانند دیگر رهبران جنبش مشروطیت: میرزا کوچک خان، ستار و باقر و شیخ محمد خیابانیها و ... نهال پایداری و ایستادگی و عدم تسلیم را با خونهای خود و دیگر وطن پرستانی چون صوراسرافیلها و فاطمیها و ملک المتکلمها و هزاران مجاهد آزادی ستان دیگر پی نهادند که راهشان و آرمان آزادیخواهیشان توسط هموطنانشان اکنون در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران و پایداران اشرفی و حامیان داخلی و بین المللیشان با قدرت و سازمانیافتگی ادامه دارد.
اما " کلنل پسیان" راه ایستادگی بهر قیمت را به جان خرید و تا آخرین گلوله در برابر ایلغار دربار و ایادی بیگانگان و بزبان امروزی مماشاتگران مقاومت کرد تا اینکه در سن 31 سالگی به شهادت رسید و توسط یک داعشی درباری- حوزوی دربار شاه سر بریده شد.
ما بعنوان یک ایرانی واقعه اسف بار" سر بریدن" را در ایام عاشورا و درسوگواری امام سوم شیعیان از اوان کودکی شنیده ایم. با اتفاقات بعد از حاکمیت ولایت فقیه و با فهم امروزی، در آن ایام سر امام حسین توسط داعشی دربار یزید و حوزه دوران، معروف به شمر ابن ذی الجوشن بریده شد. در تاریخ آمده است که تنها گناه امام سوم شیعیان عدم تسلیم و اصرار بر پایداری بهر قیمت بود. (هیهات من الذله)
به احترام به این سر کنید نظر که بی حیات ولی در حیات جاوید است (ایرج میرزا)
شعر فوق در سوگ سرهنگ محمد تقی سروده شد که زبان حال تمامی سربرید ه شدگان آرمان آزادی است.
هم چنین شاعر و ترانه سرای انقلابی و وطن پرست، عارف قزوینی که از دوستان سرهنگ بود در رثای شهادت غم انگیز و در عین حال غرور انگیزش ترانه جاودانی " از خون جوانان وطن لاله دمیده" را سرود که در تاریخ مبارزات خلق ایران همچنان می درخشد.
عارف قزوینی همچنین با نگاهی به سر بریده سرهنگ دلاور وطن از جمله گفته بود:
با دیده عبرتش ببینید کاین عاقبت وطن پرستی است
این شاعر گرانقدر در تصنیفی دیگر با نام " تصنیف کلنل" باز گفته بود:
شاه دزد و شیخ دزد و میر دزد و شحنه و عسس دزد
در مسیر نگاه به تاریخ است که راه مبارزه گشوده میشود و روشهای مبارزاتی از دل شرایط و ماهیت دیکتاتورها زاده میشوند.
بعد از روی کار آمدن خمینی و برخی عملکردهای مماشاتگران، پدیده داعش به شکل امروزیش ظهور پیدا کرد که در رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان سر می برند و اسید پاشی کرده و در قفسها و سلولهای انفرادی، وحشیانه به شکنجه و اعدام ادامه می دهند؛ و بقول عارف قزوینی باید با دیده عبرتش" بینیم.
در تقابل با این وحشیگریهای حکومت خمینی بود که سیر مبارزاتی دهه 60 بر مقاومت ایران تحمیل شد و فدیه های آرمان آزادی، نهالی نیرومند و شکست ناپذیر بر سرزمین ایران رویاند.
در نگاه به همین مسیر است که بیش از 120 هزار مجاهد خلق با آرمان آزادی بر سر دارها رفتندکه داد خواهی آنان رژیم ولایی ایران را هم اکنون، در یک دوراهی و بن بست گیر انداخته است.
انتقال و هجرت بزرگ رزمندگان ارتش آزادی به خارج از عراق نیز انقلاب دادخواهی عظیمی را نوید می دهد که شعله های آزادیخواهی را در مسیر سرنگونی حکومت ولایی ایران فروزانتر ساخته اند.
محمد تقی پسیان در تابستان سال 1300 با تصرف ادارات دولتی، نظامی و انتظامی استان خراسان، قیام خود علیه دولت قوامالسلطنه را در دوران حاکمیت رضاخان آغاز کرد؛ و به صراحت می گفت: " باید با هرکس که خائن وطن است بجنگیم".
آری سرهنگ محمد تقی پسیان پرچم مقاومت را در آن دوران تاریک برافراشت. بهمین دلیل رضاخان و دلواپس دربارش قوام السلطنه به انواع و اقسام تهمتها و دروغها و تهدیدها دست میزدند و اورا با ریا و تزویر درباری، حوزه ای میخواستند به تسلیم و دست کشیدن از مبارزه وادارند. مثل روشهای جنایتبار و خائنانه ای که دربار ولایت و وابستگان عراقی شان علیه رزمندگان اشرفی در عراق داشتند: یا تسلیم و یا مرگ و شکنجه.
پسیان مانند دیگر رهبران جنبش مشروطیت: میرزا کوچک خان، ستار و باقر و شیخ محمد خیابانیها و ... نهال پایداری و ایستادگی و عدم تسلیم را با خونهای خود و دیگر وطن پرستانی چون صوراسرافیلها و فاطمیها و ملک المتکلمها و هزاران مجاهد آزادی ستان دیگر پی نهادند که راهشان و آرمان آزادیخواهیشان توسط هموطنانشان اکنون در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران و پایداران اشرفی و حامیان داخلی و بین المللیشان با قدرت و سازمانیافتگی ادامه دارد.
اما " کلنل پسیان" راه ایستادگی بهر قیمت را به جان خرید و تا آخرین گلوله در برابر ایلغار دربار و ایادی بیگانگان و بزبان امروزی مماشاتگران مقاومت کرد تا اینکه در سن 31 سالگی به شهادت رسید و توسط یک داعشی درباری- حوزوی دربار شاه سر بریده شد.
ما بعنوان یک ایرانی واقعه اسف بار" سر بریدن" را در ایام عاشورا و درسوگواری امام سوم شیعیان از اوان کودکی شنیده ایم. با اتفاقات بعد از حاکمیت ولایت فقیه و با فهم امروزی، در آن ایام سر امام حسین توسط داعشی دربار یزید و حوزه دوران، معروف به شمر ابن ذی الجوشن بریده شد. در تاریخ آمده است که تنها گناه امام سوم شیعیان عدم تسلیم و اصرار بر پایداری بهر قیمت بود. (هیهات من الذله)
به احترام به این سر کنید نظر که بی حیات ولی در حیات جاوید است (ایرج میرزا)
شعر فوق در سوگ سرهنگ محمد تقی سروده شد که زبان حال تمامی سربرید ه شدگان آرمان آزادی است.
هم چنین شاعر و ترانه سرای انقلابی و وطن پرست، عارف قزوینی که از دوستان سرهنگ بود در رثای شهادت غم انگیز و در عین حال غرور انگیزش ترانه جاودانی " از خون جوانان وطن لاله دمیده" را سرود که در تاریخ مبارزات خلق ایران همچنان می درخشد.
عارف قزوینی همچنین با نگاهی به سر بریده سرهنگ دلاور وطن از جمله گفته بود:
با دیده عبرتش ببینید کاین عاقبت وطن پرستی است
این شاعر گرانقدر در تصنیفی دیگر با نام " تصنیف کلنل" باز گفته بود:
شاه دزد و شیخ دزد و میر دزد و شحنه و عسس دزد
در مسیر نگاه به تاریخ است که راه مبارزه گشوده میشود و روشهای مبارزاتی از دل شرایط و ماهیت دیکتاتورها زاده میشوند.
بعد از روی کار آمدن خمینی و برخی عملکردهای مماشاتگران، پدیده داعش به شکل امروزیش ظهور پیدا کرد که در رژیم جمهوری اسلامی ایران همچنان سر می برند و اسید پاشی کرده و در قفسها و سلولهای انفرادی، وحشیانه به شکنجه و اعدام ادامه می دهند؛ و بقول عارف قزوینی باید با دیده عبرتش" بینیم.
در تقابل با این وحشیگریهای حکومت خمینی بود که سیر مبارزاتی دهه 60 بر مقاومت ایران تحمیل شد و فدیه های آرمان آزادی، نهالی نیرومند و شکست ناپذیر بر سرزمین ایران رویاند.
در نگاه به همین مسیر است که بیش از 120 هزار مجاهد خلق با آرمان آزادی بر سر دارها رفتندکه داد خواهی آنان رژیم ولایی ایران را هم اکنون، در یک دوراهی و بن بست گیر انداخته است.
انتقال و هجرت بزرگ رزمندگان ارتش آزادی به خارج از عراق نیز انقلاب دادخواهی عظیمی را نوید می دهد که شعله های آزادیخواهی را در مسیر سرنگونی حکومت ولایی ایران فروزانتر ساخته اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر