لينك به منبع:
اقتصاد آفتزده و آخوند زده و طاعون زدهٴ میهن
در
روزها و هفتههای اخیر که مصادف با هفته دولت بود، دولت روحانی تبلیغات
وسیعی بهعمل آورد تا با سرهم کردن یک مشت آمار و ارقام دروغ و ساختگی،
وانمود کند که گویا اوضاع روبهراه است و دولت به دستاوردهای خوبی دست
یافته است؛ اما باند خامنهای قرائت دیگری از اوضاع داشت. یکی از صحنههای
افشای روحانی رادیو تلویزیون است که در تیول باند خامنهای قرار دارد.
گزارشی که ذیلا از نظرتان میگذرد از یک برنامه و مصاحبه تلویزیون حکومتی
در روز 18شهریور با دو کارشناس اقتصادی رژیم به نامهای صفاری و خاندوزی در
رابطه با کارنامه دولت روحانی است:
در این برنامه تلویزیونی؛ بحران اقتصادی رژیم در 7حوزه مورد اشاره قرار گرفت که هر کدام از آنها خود یک بحران است و نیازمند اصلاح و دگرگونی هستند و عبارتند از: هدفمندکردن یارانهها، نظام مالیاتی، نظام بانکی، نظام گمرکی، نظام توزیع، قانون کار، نظام ارزی کشور: اوضاع در هر یک از این هفت حوزه و اینکه در هر حوزه چه کاری شده و چه کارهایی نشده از زبان کارگزاران و کارشناسان خود رژیم شنیدنی است:
«اصلاح نظام بانکی واقعیت این است که ما متأسفانه عدم کارایی نظام بان کیمون باعث شد هزینه این عدم کارایی را تحمیل کند به جامعه، ما بانکدار نیستیم، بنگاهدار شدند بانکهایمان، یعنی بیش از 50 درصد منابعشان در شرکتهایشان هست، متأسفانه بحث کفایت سرمایه که الآن رئیس کل بانک مرکزی میگوید رعایت نشده، ولی همین هم میبینید که برعکس است؛ نقدینگی وجود ندارد، نقدینگی یخ زده، فریز شده به عبارتی الآن نبرد بانکها برای جذب پول با نرخهای بالاتر بهخاطر این است که بخش عمدهای از نقدینگی توسط خود بانکها یا کسانی که پول گرفتند و پس ندادند، مثلاً در بخش مسکن، پول فریز شده، پول کمی در جریان هست و سیال هستش. 58... اصلاح نظام توزیع هنوز واردش نشدیم که مثلاً یک کشاورز یک محصول رو میاره به مصرف کننده 2هزار تومان، 1800تومان این وسط دارند میخورن و هنوز در جهت بهبودش حرکت نکرد.
یا مثلاً قانون کار، اصلاً دنبالش نرفتیم، قانون کار ما متأسفانه یکی از موانع ضداشتغال در جامعه ماست. یعنی قانون کار و تأمین اجتماعی ما واقعاً دست به دست هم داده تا شاغل این قدر ایجاد نشود، همین امروز رئیسجمهور گزارشی که خدمت رهبری داد گفت که ما سال یک میلیون شغل باید ایجاد کنیم که بیکاریمان در همین حد بماند. آیا این نظام و قانون کار ما و تأمین اجتماعی ما جواب میده؟ من قطعاً میگویم که جواب نمیدهد و باید ساختار بشود» .
در همین گفتگو روی بیماری نظام اداری هم صحبت شده که قابلتوجه است:
مجری تلویزیون رژیم: «ساعت مفید کار در ایران از روزی 22دقیقه هست تا روزی 2ساعت، یعنی آمار ثابتی ما نداریم؛ میزان هفتگی هم به 11ساعت نمیرسد. در ژاپن میزان راندمان کاری در هفته 40 تا 60ساعت است که در ایران نهایتاً 11ساعت است. کره جنوبی هم 54 تا 74ساعت است.
۱۷.۴۴ یک آماری منتشر شده بود، یک پژوهشی من دیدم که در سال 79، بهرهوری نیروی کار در ایران نسبت به 10سال قبلش یعنی سال 69، بیست و پنج درصد کاهش پیدا کرده؛ در همان زمان و در همان بازة زمانی ده ساله، هنگ کنگ 40 درصد، تایلند 37 درصد، تایوان 36درصد و کره جنوبی 34 درصد افزایش راندمان کاری و بهرهوری کاری را داشتهاند» .
اما واقعیت این است که مشکل اقتصاد ایران بسا فراتر از این 7حوزه است و به گفته کارشناسان اقتصادی رژیم، مشکل اقتصاد ایران ساختاری است، یعنی اقتصاد ایران در پایهها و بنیادها فاسد و تباه شده است و تا این ساختار زیر و رو نشود، قابل اصلاح نیست. ببینیم همین کارشناسان اقتصادی درباره آن چه میگویند:
«صفاری: دو تا مریضی جدید اضافه شده، یکی اصلاح نظام اداری ماست و یکی فساد ماست. فساد اداری و شیوع این فساد که با سمینارهای مختلف هم حل نمیشود؛ این دو مورد اضافه شده بر موانع قبلی، واقعیت این است که این بیماری مزمن است، هر کدام از این عملها عواقب و اثرات دارد... این ساختارها عواقب دارد، من همیشه یک مریضی میگویم که تومور مغزی دارد، تیرویید دارد، رگ قلبش گرفته، سنگ کلیه دارد، آپاندیسش مشکل دارد، حالا حساب کنید یک مریض این شکلی است، به نام اقتصاد ایران» .
آری، این روایت اقتصاد آفتزده و آخوند زده و طاعون زده میهن ماست که در یک کلام در حال موت است. اما همه این بیماریها و بحرانها که در این رژیم لاعلاج مینماید، علاج دارد و آن از میان برداشتن علتالعلل است که همان رژیم ولایتفقیه و آخوندهای فاسد و حرام خوار و استقرار آزادی و دموکراسی است.
در این برنامه تلویزیونی؛ بحران اقتصادی رژیم در 7حوزه مورد اشاره قرار گرفت که هر کدام از آنها خود یک بحران است و نیازمند اصلاح و دگرگونی هستند و عبارتند از: هدفمندکردن یارانهها، نظام مالیاتی، نظام بانکی، نظام گمرکی، نظام توزیع، قانون کار، نظام ارزی کشور: اوضاع در هر یک از این هفت حوزه و اینکه در هر حوزه چه کاری شده و چه کارهایی نشده از زبان کارگزاران و کارشناسان خود رژیم شنیدنی است:
«اصلاح نظام بانکی واقعیت این است که ما متأسفانه عدم کارایی نظام بان کیمون باعث شد هزینه این عدم کارایی را تحمیل کند به جامعه، ما بانکدار نیستیم، بنگاهدار شدند بانکهایمان، یعنی بیش از 50 درصد منابعشان در شرکتهایشان هست، متأسفانه بحث کفایت سرمایه که الآن رئیس کل بانک مرکزی میگوید رعایت نشده، ولی همین هم میبینید که برعکس است؛ نقدینگی وجود ندارد، نقدینگی یخ زده، فریز شده به عبارتی الآن نبرد بانکها برای جذب پول با نرخهای بالاتر بهخاطر این است که بخش عمدهای از نقدینگی توسط خود بانکها یا کسانی که پول گرفتند و پس ندادند، مثلاً در بخش مسکن، پول فریز شده، پول کمی در جریان هست و سیال هستش. 58... اصلاح نظام توزیع هنوز واردش نشدیم که مثلاً یک کشاورز یک محصول رو میاره به مصرف کننده 2هزار تومان، 1800تومان این وسط دارند میخورن و هنوز در جهت بهبودش حرکت نکرد.
یا مثلاً قانون کار، اصلاً دنبالش نرفتیم، قانون کار ما متأسفانه یکی از موانع ضداشتغال در جامعه ماست. یعنی قانون کار و تأمین اجتماعی ما واقعاً دست به دست هم داده تا شاغل این قدر ایجاد نشود، همین امروز رئیسجمهور گزارشی که خدمت رهبری داد گفت که ما سال یک میلیون شغل باید ایجاد کنیم که بیکاریمان در همین حد بماند. آیا این نظام و قانون کار ما و تأمین اجتماعی ما جواب میده؟ من قطعاً میگویم که جواب نمیدهد و باید ساختار بشود» .
در همین گفتگو روی بیماری نظام اداری هم صحبت شده که قابلتوجه است:
مجری تلویزیون رژیم: «ساعت مفید کار در ایران از روزی 22دقیقه هست تا روزی 2ساعت، یعنی آمار ثابتی ما نداریم؛ میزان هفتگی هم به 11ساعت نمیرسد. در ژاپن میزان راندمان کاری در هفته 40 تا 60ساعت است که در ایران نهایتاً 11ساعت است. کره جنوبی هم 54 تا 74ساعت است.
۱۷.۴۴ یک آماری منتشر شده بود، یک پژوهشی من دیدم که در سال 79، بهرهوری نیروی کار در ایران نسبت به 10سال قبلش یعنی سال 69، بیست و پنج درصد کاهش پیدا کرده؛ در همان زمان و در همان بازة زمانی ده ساله، هنگ کنگ 40 درصد، تایلند 37 درصد، تایوان 36درصد و کره جنوبی 34 درصد افزایش راندمان کاری و بهرهوری کاری را داشتهاند» .
اما واقعیت این است که مشکل اقتصاد ایران بسا فراتر از این 7حوزه است و به گفته کارشناسان اقتصادی رژیم، مشکل اقتصاد ایران ساختاری است، یعنی اقتصاد ایران در پایهها و بنیادها فاسد و تباه شده است و تا این ساختار زیر و رو نشود، قابل اصلاح نیست. ببینیم همین کارشناسان اقتصادی درباره آن چه میگویند:
«صفاری: دو تا مریضی جدید اضافه شده، یکی اصلاح نظام اداری ماست و یکی فساد ماست. فساد اداری و شیوع این فساد که با سمینارهای مختلف هم حل نمیشود؛ این دو مورد اضافه شده بر موانع قبلی، واقعیت این است که این بیماری مزمن است، هر کدام از این عملها عواقب و اثرات دارد... این ساختارها عواقب دارد، من همیشه یک مریضی میگویم که تومور مغزی دارد، تیرویید دارد، رگ قلبش گرفته، سنگ کلیه دارد، آپاندیسش مشکل دارد، حالا حساب کنید یک مریض این شکلی است، به نام اقتصاد ایران» .
آری، این روایت اقتصاد آفتزده و آخوند زده و طاعون زده میهن ماست که در یک کلام در حال موت است. اما همه این بیماریها و بحرانها که در این رژیم لاعلاج مینماید، علاج دارد و آن از میان برداشتن علتالعلل است که همان رژیم ولایتفقیه و آخوندهای فاسد و حرام خوار و استقرار آزادی و دموکراسی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر