لينك به منبع:
شهرام
احمدی نسب عمران
» در روز جمعه ۱۹ شهریور ۱۳۹۵ آخرین گروه از اعضأ
و هواداران سازمان مجاهدین خلق از پایگاه لیبرتی در عراق به اروپا منتقل شدند۰ از خطر جستن چند هزار نفر از رزمندگان آزادی و شیفتگان رهایی ایران
به خودی خود خبر بسیار مسرت بخشی است و جای شکر و سپاس دارد۰ در این نوشته اما نگارنده بر آنست تا اهمیت جدی این رویداد را از
وجوهی دیگر بررسی نماید۰ به باور راقم این
سطور ، پایان انتقال امن همه مجاهدین از عراق به اروپا واجد اهمیت شایانی در تعادل
قوای میان مقاومت و جمهوری اسلامی است و تبعات آن نیز در آینده نزدیک آشکار خواهد
شد۰
در سال ۲۰۰۳ میلادی و به دنبال
اشتباه هولناک ایالات متحده در اشغال عراق، و در اقدامی برای استمالت از جانیان
حاکم بر ایران، پایگاه های سازمان مجاهدین خلق که از سالها پیش در این کشور مستقر
بودند نیز هدف بمباران های نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا قرار گرفت۰ ظاهرأ تنها ابرقدرت موجود در جهان از آن بیم داشت که رژیم ایران به
حمایت از صدام حسین وارد جنگ با آمریکا شود! زدن پایگاه های
مجاهدین هم برای رضایت خاطر آخوندها بود تا مطمئن شوند که ائتلاف نه تنها در آینده
و پس از سرنگونی دولت عراق قصد همکاری با مقاومت ایران را ندارد که هیچ بلکه
خواهان بر چیدن نیروهای شان از نزدیکی مرز ایران نیز هست۰ در گام بعدی نیز همه جنگ افزار های مجاهدین در ازای تأمین امنیت
تحویل نیروهای آمریکایی شد۰ پس از آن نیز آن چه
جمهوری اسلامی به خواب هم نمی دید محقق شد و آمریکا با روی کار آوردن حکومتی
طرفدار ایران در عراق عملأ عراق را در سینی طلایی به آخوندها هدیه کرد۰
آغاز تلاش بی سابقه ایران برای فروپاشی مجاهدین
اگرچه از زمان اشغال عراق مجاهدین با محدودیت های بسیاری در عراق
روبرو بودند و نیروهای امریکایی نیز کوشیدند تا با وعده انتقال به آمریکا تشکیلات
مجاهدین را متلاشی کنند، اما از سال ۲۰۰۸ میلادی و پس از
انتقال حفاظت قرارگاه اشرف به دولت عراق تلاش مستقیم رژیم ایران و دست نشاندگان
عراقی اش برای نابودی سازمان مجاهدین خلق روند فزاینده ای به خود گرفت۰ در این دوره هشت ساله مجاهدین آماج چندین حمله زمینی و موشکی و انواع
تحریم های دارویی و غذایی، شکنجه دائمی و تهدید شبانه روزی با چند صد بلندگو، و به
طور خلاصه همه گونه فشار جسمی و روحی بودند۰ هدف رژیم ایران از این اقدامات ، استفاده از فرصت طلایی پیش آمده
برای نابودی تنها سازمان و تشکیلات باقی مانده مقاومت بود۰ در حقیقت جمهوری اسلامی می خواست اعضای مقاومت یا تسلیم شده یا خطر
نابودی را به جان بخرند۰ با امداد غیبی سیاست
خارجی تنها ابرقدرت موجود در نگه داشتن نام مجاهدین در فهرست گروه های تروریستی،
جمهوری اسلامی بر آن بود تا با به کارگیری همه توان سیاسی و نظامی اش در عراق کار
مجاهدین را تمام کند تا به خیال خود سرنوشت مجاهدین درس عبرتی برای همه ناراضیان و
مخالفان رژیم شود۰
شباهت ماهوی تلاش ۱۴ ساله رژیم برای نابودی مجاهدین در عراق با اعدام های سال ۶۷
تلاش بی وقفه جمهوری اسلامی برای به زانو در آوردن یا نابودی اعضاء
مقاومت در عراق یادآور برنامه قتل عام زندانیان مجاهد و مبارز در سال ۱۳۶۷ است که این روزها بیست و هشتمین سالگرد آن است۰ در آن روزها نیز خمینی می خواست سازمان اصلی مقاومت در برابر جمهوری
اسلامی را نابود کند۰ رژیم خمینی زندانیان
مجاهد را در برابر یک انتخاب میان دو گزینه تسلیم یا پذیرش خطر مرگ و نابودی قرار
داد تا به خیال خود هر انتخابی که مجاهدین زندانی انجام دهند ضامن پیروزی و بقای
جمهوری اسلامی باشد۰ در آن آزمون بزرگ
مجاهدین راه ایستادگی و مقاومت را انتخاب کردند ، نه گفتند و بالاترین هزینه را
پرداختند اما بر خلاف انتظار خمینی نابود نشدند و تا امروز نیز نیروی اصلی مقاومت
همین مجاهدین هستند۰
در طول چهارده سال گذشته نیز خواست و هدف اصلی جمهوری اسلامی از وارد
آوردن انواع فشارها محدودیت ها و حمله های نظامی به پایگاه های اشرف و لیبرتی که
به بهای خون های بسیاری از مجاهدین تمام شد، همان بود که ۲۸ سال پیش خمینی برای رسیدن به آن، کشتار بزرگ زندانیان مجاهد را به
راه انداخت: تسلیم یا نابودی مجاهدین۰ اما در این مورد نیز همچون مورد قتل عام سال ۱۳۶۷، مجاهدین راه ایستادگی و پذیرش خطر را برگزیدند و ۱۴ سال در برابر همه خطرها و غیر انسانی ترین فشارها و محدودیت ها
مقاومت کردند و تسلیم نشدند۰
گذشته از شباهت بنیادی مقاومت مجاهدین در این کارزار ۱۴ ساله با ایستادگی زندانیان مجاهد و مبارز در سال ۱۳۶۷، پایان انتقال امن همه مجاهدین به اروپا ، با وجود کارشکنی های
پیگیرانه جمهوری اسلامی که تا آخرین لحظه نیز ادامه داشت، از جهات زیر واجد اهمیت
بسیار است.
نخست، اگر آخوند های حاکم بر ایران در سایه سیاست نادرست تنها ابرقدرت
موجود و با کمک گرفتن از همه مزدوران عراقی که اکنون بر عراق حاکمند نتوانستند
مجاهدین را به تسلیم واداشته یا آنان را نابود کنند و علی رغم خواست آنان اکنون
چند هزار مجاهد سرافرازانه و به سلامت به اروپا منتقل شده اند، باید گفت که سازمان
مجاهدین برای دهه های پیش رو بیمه شده و به تضمین بقای خود دست یافته است۰ و اگر با وجود مجموعه شرایط و فرصت های ایده آل و رؤیایی فراهم شده
برای رژیم برای نابودی مجاهدین در عراق، باز هم مجاهدین ققنوس وار از خاکستر
آتشباری ها برخاستند، باید نتیجه گرفت که در آینده نزدیک خطری متوجه موجودیت
مجاهدین به عنوان نیروی اصلی مقاومت نیست۰ این نیرو اکنون همچون فولاد آبدیده از کوران خطرات بنیان کن در عراق
سربلند بیرون آمده ودر برابر دشمنی ها و ضربه های آخوندها «واکسینه» شده است۰
دوم، نیت آخوندها برای این که سرنوشت مجاهدین در عراق درس عبرتی برای
ناراضیان و مخالفان جمهوری اسلامی شود به تحقق نپیوست که هیچ، ایستادگی و دلیری
پیروزمند مجاهدین در این کارزار به منبع نیرومند الهام بخشی و انگیزه برای
ایرانیان به ویژه برای مبارزان داخل کشور تبدیل شده است۰ بی تردید این پایداری موفق، انگیزه ایستادگی و مقاومت در برابر رژیم
را اعتلأ خواهد بخشید۰
سوم، این کارزار نفس گیر و دشوار در عین حال آزمون رهبران مجاهدین نیز
بود۰ در شرایطی که همه
سیاست های نیروهای بین المللی دخیل در اوضاع خاورمیانه به زیان مقاومت و در مدار
برچیدن و نابودی آن قرار داشت و رژیم دست باز در سرکوب و اعمال هر گونه محدودیت
علیه مقاومت داشت، رهبران مجاهدین با اتخاذ یک استراتژی قدرتمند و با بسیج همه
امکانات مادی و معنوی مقاومت سرانجام توانستند بر همه موانع فائق آمده و اعضأ این
جنبش ، که در واقع گروگان دولت عراق بودند ، را به سلامت به اروپا منتقل کنند تا
بار دیگر درستی راهبرد «می توان و باید» تأیید گردد۰ به طور خلاصه، رهبران مجاهدین از این آزمایش دشوار سربلند بیرون
آمدند۰
چهارم، تردیدی نیست که با آزاد شدن نیروهای مجاهدین از زندان لیبرتی و
انتقال آنها به اروپا، امکانات و توان این سازمان برای پی گیری برنامه کلان
سرنگونی جمهوری اسلامی بسیار بیشتر و بهتر شده است۰ اگر تا دیروز بخش قابل توجهی از توان و سرمایه های مادی و معنوی
مقاومت باید برای حفاظت نیروهایش در لیبرتی و زمینه سازی برای انتقال امن آنها به
بیرون از عراق هزینه می شد، امروز با انتقال همه مجاهدین به اروپا ، همه توان
سازمان مجاهدین خلق بر هدف بزرگ سرنگونی متمرکز خواهد بود۰ به عبارت دیگر، در تعادل قوای میان مقاومت و جمهوری اسلامی چرخشی
بنیادی پدید آمده است که تبعات آن در آینده نزدیک آشکار خواهد شد۰
از ۱۴ سال پیش و به دنبال
اشغال عراق و سرکار آمدن حکومت دست نشانده آخوندها در عراق، مقاومت ایران عملأ در
فاز دفاعی به سر می برد۰ خوشبختانه این مرحله
به پایان رسید ۰ اکنون مقاومت ایران
با رهایی مجاهدین از لیبرتی وارد مرحله تهاجمی شده است و می تواند همه ظرفیت خود
را به رویارویی با استبداد حاکم بر ایران اختصاص دهد۰ روزهای خوبی برای مقاومت ایران در پیش است
برگرفته از فیس بوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر