جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ مرداد ۱۸, دوشنبه

شعله پاکروان: ماشین اعدام اشتهای سیری ناپذیری پیدا کرده و تشنه خون جوانان است

لينك به منبع:
شعله پاکروان

شعله پاکروان


شعله پاکروان مادر ریحانه جباری طی نامه‌یی با عنوان ”مادران عزیز! صبوری نکنید. وقتی فرزندتان زندانی شد تا می‌توانید اطلاع‌رسانی کنید “ درباره گسترش اعدامها به‌خصوص اعدام جوانان توسط رژیم جنایتکار آخوندی نوشت: «از بعضی لحظات متنفرم. اکنون لحظاتی پیش از صبح است. خانواده‌های اعدامی در همین لحظات است که مطلع می‌شوند عزیزشان چه سرنوشتی دارد. آیا ماشین وحشی اعدام به سرش زده؟ ' واقعاً شنیدن صدای مادر شهرام امیری حیرت زده‌ام کرد.

مگر او هم که مثل قهرمان مورد استقبال قرار گرفت زندانی بود؟ مادر عزیز چرا فریاد نزدی که فرزندت زندانی شده؟ چرا نگفتی پاره تنت با استقبال بدترین و دروغگوترین آدمها به دام مرگ افتاد؟ چرا باید از ملتی پنهان کنیم که حتی استقبال‌هایشان هم دروغین شده.

نخبگان، سرمایه‌های این ملت، لطفاً به ایران بازنگردید. خطر مرگ وجود دارد. اینجا هیچ چیزش قابل پیش‌بینی نیست. یک وقت قاتل یک چهره‌ی تاریخی ملت باز می‌گردد و قدر می‌بیند و بر صدر مینشیند. یک وقت هم سرمایه علمی ملت سرش بالای دار می‌رود.

مادران عزیز! صبوری نکنید. وقتی فرزندتان زندانی شد تا می‌توانید اطلاع‌رسانی کنید. از دوست و آشنا و فامیل شروع کنید. بگذارید همه بدانند چه بدبختی پیش آمده. شاید کمی بعد اعدامش کنند... .

ماشین اعدام اشتهای سیری ناپذیری پیدا کرده. تشنه خون جوان است. زنان و مردان جوان که مایه حیات این ملتند. مانده‌ام معطل که 20سال دیگر اصلاً جوانی می‌ماند؟ یا ایران بیابان و برهوتی خواهد بود پر از زنها و مردهای پیر که ناامید و گریان از زیر پرده‌های غبار و شن سراغ قبر فرزندانشان را می‌گیرند. فرزندانی که روی سنگ‌قبر همه‌شان علامت چوبه‌دار حک شده. هر کدام به اتهامی اعدام شده‌اند. انگیزه‌ها متفاوت ولی نتیجه یکی. مرگ و نیستی. و کسانی که مثل مجنونهای بی‌لیلا شده‌اند. پرسه می‌زنند سراغ قبر جوان خود را می‌گیرند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر