لينك به منبع:
روز یکشنبه 31مرداد خامنهای به صحنه
آمد و نسبت به خطر فرهنگی در جامعه ابراز نگرانی کرد و فرهنگ را «خاکریز» و «حصار»
حفظ کننده نظام توصیف کرد و آن را به فتنه که اسم مستعار قیام است، پیوند زد. روز بعد
آخوند روحانی تحت عنوان روز پزشکان در دانشگاه ملی به صحنه آمد و رو در روی خامنهای
گفت کسی حق ندارد کنسرت ها را لغو کند.
جنجال کنسرت در نمایشهای جمعه و رسانهها
از مدتی پیش مطرح است. روز 22مرداد علمالهدی، نماینده خامنهای در مشهد به صحنه آمد
و با دجالگری و سوءاستفاده از نام امام رضا، درباره کنسرتها گفت: «در شهر امام رضا
نمیشود کنسرت برگزار کرد... کمپین برای کنسرت، مقابله با امام رضاست» . بعد از آن
علی مطهری از باند رقیب این حرف علمالهدی را غلط خواند؛ اما بلافاصله رسانههای رژیم
خبر دادند که 6تن از امام جمعههای خامنهای در شهرهای مختلف، از این حرف علمالهدی
حمایت کردند. این کشمکش آنجا به اوج رسید که خود خامنهای روز یکشنبه همین هفته، به
صحنه آمد و درباره فرهنگ صحبت کرد، البته به کلمه «فرهنگ» و اهمیتش اکتفا کرد که طبعاً
کنسرت هم در همین کلمه میگنجد. تنها یک روز بعد، آخوند روحانی در صحبتهایی که داشت
-و البته تلویزیون رژیم در یک نقطه پخش مستقیم آن را قطع کرد- جواب نماینده هادی خامنهای
از جمله علم المهدی را داد که در واقع جواب خود خامنهای محسوب میشود. روحانی گفت
کسی حق ندارد درباره لغو کنسرت تصمیم بگیرد، مگر ما مجلس نداریم، نمیشود که «هر کسی
صبح بیدار میشود و یک تریبون پیدا میکند» قانونگذاری کند...
همین رویارویی روحانی با خامنهای، باز
هم بنزینی بود بر آتش جنگ باندی. بلافاصله رسانههای باند خامنهای شروع به حمله کردند
و اینبار بحران بیکاری را توی سر روحانی کوبیدند. برای نمونه مهدی محمدی عضو تیم مذاکرهکننده
پاسدار جلیلی، در مطلبی با عنوان «کنسرتدرمانی» نوشت، که ظاهراً موضوع کنسرت، تازهترین
راهحل دولت روحانی برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدیهای فزایندهش هست. بعد هم با تمسخر
گفت روحانی میخواهد خودش را «قهرمان کنسرت» جا بزند. پاسدار شریعتمداری هم به روحانی
نوشت که چرا وقتی 8میلیون بیکار در کشور هست، شما به فکر کنسرت عدهیی مرفه هستید؟
! سایت حکومتی حافظنیوز هم نوشت وقتی «مردم از رکود، گرانی، بیکاری، فیشهای نجومی
در رنج و تب و تاب هستند»، چرا درباره کنسرت «زباندرازی میکنید؟ !»..روحانی در حالی
برای لغو کنسرتها حرف میزند، که «فساد فیشهای نجومی در دولت» روحانی «یکی از بزرگترین
تخلفاتی بود که رخ داد و خود» روحانی «در مقابل آنها کوتاه آمده» .
البته کیست که نداند بحث کنسرت بهانه
است، چرا که مگر کنسرتی که در این رژیم برگزار بشود، مگر از چندین و چند فیلتر سانسور
و سرکوب رژیم نمیگذرد؟ اما موضوع و درد رژیم، تیغ سرکوب است که نباید کند شود.
اما این موضوع چه ربطی به کنسرت دارد؟
واقعیت این است که در فضای خفقان رژیم، حتی همان کنسرتهای فیلتر شده هم، از نظر خامنهای
و باندش میتواند سوراخی در دیوار سرکوب باشد و چنین سوراخی مثل سوراخی که روی دیوار
یک سد بزرگ ایجاد بشود، بسیار خطرناک است. چون بهویژه در شرایطی که ضعف و بحرانهای
رژیم به اوج رسیده، هر سوراخی در دیوار سرکوب میتواند خیلی خطرناک باشد. برای همین
هم بود که خامنهای یکشنبه، اینهمه نسبت به خطر فرهنگ و فتنه (که اسم مستعار قیام
است) ابراز نگرانی کرد. البته روحانی و باندش هم بهشدت از همین خطر قیام وحشت دارند
و خودشان هم همواره حواسشان جمع است که این قیافههایی که میگیرند مثل اجازه برگزاری
کنسرتهای از فیلتر گذشته یک وقت کار دست خودشان و کل نظام ندهد. اما در بستر جنگ باندی،
جلو خامنهای و عواملش مثل علمالهدی سر و صدا راه میندازند که در جنگ باندی از آن
استفاده کنند.
اما اینکه هدف روحانی از وارد شدن به
چالش کنسرتها چیست؟ باید گفت که هدف جنگ قدرت است و مشخصاً در این مورد هدف نمایش انتخابات
96 است. یعنی میخواهد با این کار هم خودش را مدافع کنسرت نشان بدهد، هم حملهیی به
باند رقیب کرده باشد که برای نمایش انتخابات 96، امتیاز گرفته باشد. جالب است که در
این مورد باند رقیب که طرف مقابل جنگ قدرت هستند، خیلی خوب دست روحانی و فریبکاریهایش
را رو کردند. مثلاً مهدی محمدی یک مهره باند خامنهای در مقالهیی، اسم این کارهای
روحانی را گذاشت: «کنسرت درمانی» و نوشت که روحانی خیز برداشته بود که خودش را قهرمان
اشتغال نشان بدهد، اما چون نتوانست حالا میخواهد خودش را قهرمان کنسرت نشان بدهد و
در انتخابات نان آن را بخورد. یا ارگان بسیج به نام جوان اسم این قیافه گرفتنهای روحانی
را گذاشت: «بوق کنسرت روی سمفونی بیکاری» . از همین میشود فهمید که روحانی به هدفش
خواهد رسید یا خیر؟ تا آن جا که به باند رقیب بر میگردد معلوم است با تمام قوا دستش
را رو خواهند کرد و البته باند روحانی و رفسنجانی هم دست باند خامنهای را رو میکنند
و این جنگ فرسایشی البته تنها نتیجهاش ضعف بیش از پیش رژیم بر برابر مقاومت قدرتمند
ایران خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر