لينك به منبع:
دولت نوروزی نماینده شورای ملی مقاومت در انگلستان
دولت نوروزی از مسئولان مقاومت ایران تأکید کرد که رژیم ایران یک اختاپوس و یک غده سرطان بزرگ است که خلقهای منطقه را نابود میکند
رژیم ایران در شرایط کنونی مانند یک انبار باروتی است که به نقطه انفجار رسیده است
روزنامه الیوم چاپ عربستان در شماره روز یکشنبه 17مرداد مصاحبه خود را که با خانم دولت نوروزی، نماینده شورای ملی مقاومت در انگلستان انجام داده بود، درج کرد. این روزنامه نوشت:
به نظر میرسد خانم دولت نوروزی از مسئولان مقاومت ایران و رئیس دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت در انگلستان، نسبت به نزدیک بودن اینکه مقاومت به اهداف و چشماندازهای خود برای مردم ایران بسیار خوشبین است که به آزادی برسد و ستم و استبداد برطرف شود. و اینکه فعالیت رژیم ایران در ترویج تروریسم و فرهنگ نفرت متوقف گردد، فرهنگی که این رژیم بهصورت سیستماتیک روی آن کار میکند و موجب خرابی اوضاع در داخل کشور و صادر کردن مشکلاتش در حمایت از تروریسم و ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشورهای منطقه میشود.
خانم نوروزی در گفتگویش با روزنامه ”الیوم “تأکید کرد که تحولات داخل ایران و جامعه بینالمللی، بیانگر ضرورت تغییر رژیم بیش از هر وقت دیگر میباشد، و تصریح نمود که زمان تغییر این رژیم فرا رسیده است و جامعه بینالمللی لازم است از خواستهای مردم ایران و اهدافش برای محقق نمودن آزادی و احترام به حقوقبشر و دموکراسی و جدایی دین از دولت، کمک نماید.
خانم دولت نوروزی شرایط رژیم ایران و وضعیت کنونی آن را به انبار باروتی یا آتش زیر خاکستر تشبیه کرد که به نقطه انفجار رسیده است و در این رابطه استدلال نمود که سرمداران رژیم مستمراً به یکدیگر نسبت به آنچه به صراحت آن را ”ارتش تهیدستان “می نامند هشدار میدهند و این یعنی ارتش میلیونها تن گرسنه که به خیابان بیایند و اینکه علیه رژیم قیام کنند، و آنها از چنین سناریویی بهشدت هراسناک اند.
وی تأکید کرد در چشمانداز آینده هیچ امیدی به اصلاح این رژیم و یا جستجو برای راهحل در داخل آن وجود ندارد، چشمانداز آینده، سرنگونی این رژیم بدون هیچ تردیدی با تمامی جناحها و باندهایش خواهد بود. چرا که آنها نقش بسیار زیادی در کشتار و نسلکشی و شکنجه و دستگیریهای خودسرانه و سایر جنایتهای دیگری که رژیم علیه مردم ایران در داخل کشور مرتکب شده و همچنین صدور تروریسم به منطقه طی بیش از سه دهه داشتهاند.
در رابطه با حمایت عربی، نوروزی گفت بسیار از مسئولان عرب امروز این حقیقت را درک کردهاند که رژیم ضدبشری آخوندی از هیچ حمایتی در داخل ایران برخوردار نیست و تنها با استفاده از اهرم سرکوب و صدور تروریسم و جنگافروزی در کشورهای خاورمیانه است که به عمر حاکمیت در حال احتضار خود ادامه میدهد، اگر استفاده از این اهرمها نبود مدتها بود که سرنگون شده بود. اما این مهم است که کشورهای عرب این را درک کنند که ریشه تمامی مشکلات و جنگافروزیها در منطقه ناشی میشود از سیاستی که رژیم آخوندی در صدور بنیادگرایی و تروریسم و مقاصد توسعهطلبانه در پیش گرفته است. تنها راهحل برای مقابله با آن، در پیش گرفتن قاطعیت است و توضیح داد که اکنون زمان آن رسیده که کشورهای عربی سرنوشت خود را در رها نمودن مردم منطقه و مسلمانان و سایر پیروان ادیان دیگر ترسیم کنند و این از طریق پشتیبانی از مقاومت ایران در سرنگونی این رژیم است رژیمی که یک اختاپوس و غده سرطانی بزرگی است که زندگی مردم منطقه را نابود میکند.
به این گفتگو توجه فرمایید:
رژیم ایران در شرایط کنونی مانند یک انبار باروتی است که به نقطه انفجار رسیده است
روزنامه الیوم چاپ عربستان در شماره روز یکشنبه 17مرداد مصاحبه خود را که با خانم دولت نوروزی، نماینده شورای ملی مقاومت در انگلستان انجام داده بود، درج کرد. این روزنامه نوشت:
به نظر میرسد خانم دولت نوروزی از مسئولان مقاومت ایران و رئیس دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت در انگلستان، نسبت به نزدیک بودن اینکه مقاومت به اهداف و چشماندازهای خود برای مردم ایران بسیار خوشبین است که به آزادی برسد و ستم و استبداد برطرف شود. و اینکه فعالیت رژیم ایران در ترویج تروریسم و فرهنگ نفرت متوقف گردد، فرهنگی که این رژیم بهصورت سیستماتیک روی آن کار میکند و موجب خرابی اوضاع در داخل کشور و صادر کردن مشکلاتش در حمایت از تروریسم و ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشورهای منطقه میشود.
خانم نوروزی در گفتگویش با روزنامه ”الیوم “تأکید کرد که تحولات داخل ایران و جامعه بینالمللی، بیانگر ضرورت تغییر رژیم بیش از هر وقت دیگر میباشد، و تصریح نمود که زمان تغییر این رژیم فرا رسیده است و جامعه بینالمللی لازم است از خواستهای مردم ایران و اهدافش برای محقق نمودن آزادی و احترام به حقوقبشر و دموکراسی و جدایی دین از دولت، کمک نماید.
خانم دولت نوروزی شرایط رژیم ایران و وضعیت کنونی آن را به انبار باروتی یا آتش زیر خاکستر تشبیه کرد که به نقطه انفجار رسیده است و در این رابطه استدلال نمود که سرمداران رژیم مستمراً به یکدیگر نسبت به آنچه به صراحت آن را ”ارتش تهیدستان “می نامند هشدار میدهند و این یعنی ارتش میلیونها تن گرسنه که به خیابان بیایند و اینکه علیه رژیم قیام کنند، و آنها از چنین سناریویی بهشدت هراسناک اند.
وی تأکید کرد در چشمانداز آینده هیچ امیدی به اصلاح این رژیم و یا جستجو برای راهحل در داخل آن وجود ندارد، چشمانداز آینده، سرنگونی این رژیم بدون هیچ تردیدی با تمامی جناحها و باندهایش خواهد بود. چرا که آنها نقش بسیار زیادی در کشتار و نسلکشی و شکنجه و دستگیریهای خودسرانه و سایر جنایتهای دیگری که رژیم علیه مردم ایران در داخل کشور مرتکب شده و همچنین صدور تروریسم به منطقه طی بیش از سه دهه داشتهاند.
در رابطه با حمایت عربی، نوروزی گفت بسیار از مسئولان عرب امروز این حقیقت را درک کردهاند که رژیم ضدبشری آخوندی از هیچ حمایتی در داخل ایران برخوردار نیست و تنها با استفاده از اهرم سرکوب و صدور تروریسم و جنگافروزی در کشورهای خاورمیانه است که به عمر حاکمیت در حال احتضار خود ادامه میدهد، اگر استفاده از این اهرمها نبود مدتها بود که سرنگون شده بود. اما این مهم است که کشورهای عرب این را درک کنند که ریشه تمامی مشکلات و جنگافروزیها در منطقه ناشی میشود از سیاستی که رژیم آخوندی در صدور بنیادگرایی و تروریسم و مقاصد توسعهطلبانه در پیش گرفته است. تنها راهحل برای مقابله با آن، در پیش گرفتن قاطعیت است و توضیح داد که اکنون زمان آن رسیده که کشورهای عربی سرنوشت خود را در رها نمودن مردم منطقه و مسلمانان و سایر پیروان ادیان دیگر ترسیم کنند و این از طریق پشتیبانی از مقاومت ایران در سرنگونی این رژیم است رژیمی که یک اختاپوس و غده سرطانی بزرگی است که زندگی مردم منطقه را نابود میکند.
به این گفتگو توجه فرمایید:
برجستهترین دستآورد شورای ملی مقاومت ایران در گردهمایی اخیر پاریس چیست؟
بهنظر من همانطوریکه در پیام رئیسجمهور برگزیده مقاومت هم بسیار روشن بود، این بود که زمان و تحولات داخل ایران و جامعه بینالمللی بیشتر از هر زمان گواه بر اینکه این رژیم باید تغییر کند، یعنی زمان تغییر این رژیم فرا رسیده است و باید جامعه بینالمللی از خواسته و اهداف مردم ایران برای استقرار آزادی، حقوقبشر، دموکراسی، جدایی دین از دولت، برابری زنان، از این خواستههای برحق و بهویژه توقف اعدام و توقف دخالتهای گسترده رژیم در کشورهای منطقه و صدور تروریسم و بنیادگرایی حمایت کند. در یک کلام آلترناتیو مقاومت مردم ایران در این گردهمایی بزرگ به دنیا به اثبات رسید صحت حرفش و صلاحیت و اعتبار و مقبولیتش چه در بین مردم ایران و جامعه ایرانیان در داخل و خارج کشور و همچنین در سطح گسترده بلحاظ بینالمللی.
چرا از شمار بیشتری از شرکت کنندگان از کشورهای مختلف جهان دعوت شد؟
چه در سطح جوامع ایرانیان که در کشورهای مختلف دنیا زندگی میکنند و چه در سطح بینالمللی بسیاری از پارلمانترها، شخصیتها، سیاستمداران برجسته از کشورهای مختلف از خاورمیانه تا اروپا، آمریکا و قارههای دیگر جهان، استرالیا، کانادا، طبعاً به این دلیل بود که خواسته و پیام مردم ایران توسط این مقاومت هرچه گستردهتر شنیده شود و افکار عمومی را در راستای تحقق این خواستهها هرچه بیشتر بسیج و فعال کند که با یک کارزار بینالمللی بتوانیم با نقض حقوقبشر در ایران، استبداد و دیکتاتوری حاکم بر ایران مقابله کنیم و همچنین بتوانیم سیاستهای بسیار غلط مماشات گرایانه در اروپا و غرب را در ارتباط با منافع کوتاهمدت اقتصادی در ازای چشم بستن به روی خیلی از جنایتهای رژیم بهویژه صدور تروریسم و بنیادگراییاش به کشورهای منطقه و جنگافروزی آن در عراق و سوریه بتوانیم مانع از ادامه سیاستهایی که چنین روندی را مشروع میکند و یا اینکه بر روی آن چشم میبندد، بتوانیم تغییر بدهیم و دستخوش تحول و دگرگونی عظیم بکنیم. باید تأکید کرد که همین حضور دهها هزار نفر هواداران و حامیان مقاومت از سراسر جهان خودش نشانه این بود که فی الواقع این پیام و این خواسته و هدف تا چه حد حمایت گسترده مردمی، سیاسی و بینالمللی دارد.
شما چه انتظاری از تحولات مرحله آینده برای حمایت از روند سیاسی و حقوقیتان دارید؟
من فکر میکنم در این گردهمایی با توجه به شرکت گسترده بسیاری از سیاستمداران سرشناس و همچنین پارلمانترهای برجسته از کشورهای مختلف آمریکا، اروپا، کانادا و بهویژه کشورهای خاورمیانه امیدوار هستم و فکر میکنم که قطعاً پیام این گردهمایی بزرگ که به نظر من تبلوری از خواسته مردم ایران در داخل کشور و در سراسر جهان است به بهترین نحو به گوش بسیاری از سیاستمداران و مقامات کشورهای مختلف و جامعه بینالمللی برسد. فکر میکنم آنها هم پیام مردم ایران را و خواسته اصلی آنها را در این گردهمایی گرفته باشند که در یک کلام سرنگونی این رژیم و تغییر این رژیم دیکتاتوری مذهبی و استقرار صلح، آزادی و دموکراسی در ایران است. همچنین فکر میکنم که بسیاری از آنها نقطه نظرات و ارزیابی هایی که مقاومت ایران طی این سالیان از ماهیت و عملکرد رژیم سرکوبگر و تروریستی آخوندهای و ملاهای حاکم بر ایران داده بوده را به صحت و حقانیتش پی برده باشند. بنابراین بدانند که بهطور واقعی راهحل مقابله با این رژیم چیست و اینکه آنها هم باید که خودشان را در کنار میلیونها تن مردم ایران و مقاومت سازمانیافته مردم ایران قرار بدهند برای تغییر این رژیم و برای استقرار صلح، ثبات، آزادی و دموکراسی در ایران و منطقه.
تایید و حمایت برجستهترین شخصیتهای دیپلوماتیک غربی که در گردهمایی پاریس شرکت کردهاند چه معنا و اهمیتی برای شما دارد؟
به نظر من این پدیده بسیار مهم است. نفس این حضور گسترده بهویژه از احزاب مختلف سیاسی در آمریکا، در اروپا و خاورمیانه بیانگر این است که ظرفیت، توان و پتانسیل عمیقاً دموکراتیک مقاومت مردم ایران، شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین و بهویژه رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی را نشان میدهد که چگونه میتواند با کلیه این احزاب سیاسی و تمایلات مختلف تنظیم رابطه کند و حول اهداف مشترک یعنی این خواسته اصلی مردم در دفاع از حقوقبشر و دموکراسی در ایران و توقف صدور تروریسم و بنیادگرایی رژیم آخوندی بهویژه به کشورهای منطقه چطوری توانسته این مقاومت در حقیقت یک جبهه متحد از تمامی این شخصیتها و سیاستمداران از کشورهای مختلف را ایجاد کند و بتواند چنین کارزار گسترده بینالمللی را پیش ببرد. بنابراین من فکر میکنم که نفس حضور این شخصیتهای برجسته بسیار مهم است و بیانگر صحت و پیروزی این اهداف و خطوط مقاومت ماست و همچنین نشان میدهد که رژیم ضدبشری ملاها در اوج استیصال خودش بهسر میبرد و رو به سرنگونی است و من فکر میکنم که این اهمیت و معنای بسیار بسیار قابل توجهی بهویژه در این گردهمایی امسال داشت.
چه تحولی در موضع کشورهای عرب در قبال آرمان شما بهوجود آمده است؟
به نظر من حضور شخصیتها و بهویژه شخصیتهای بسیار برجسته و بهویژه نمایندگان عالیرتبه پارلمان از کشورهای مختلف عربی و خاورمیانه بسیار قابلتوجه بود و نشان میدهد که بعد از سالها که مقاومت ایران مستمراً روی این واقعیت انگشت گذاشته که رژیم ضدبشری آخوندی مبنا و ریشه همه بحرانها و مشکلات کشورهای منطقه است، بهویژه بیثباتی، صدور تروریسم و جنگافروزی یک عامل اصلی تمامی این نابسامانیها، بحرانها و فجایع انسانی و از هر بابت این میزان جنگ و خرابی همه ناشی از سیاست توسعه طلبی و سیاست مداخلهجویانه و صدور بنیادگرایی و تروریسم این رژیم آنهم به بهانه و تحت نام اسلام به کشورهای منطقه است. که البته من هم فکر میکنم بسیاری از مقامات عربی امروزه دیگر دریافتهاند از قبل فعالیتهای مقاومت ایران بهویژه رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی به این واقعیت مشرف شدند که رژیم ضدبشری آخوندی هیچ حمایتی در داخل ایران ندارد، بلکه همواره از این اهرم سرکوب و اهرم صدور تروریسم و جنگافروزی در کشورهای خاورمیانه برای سرپا نگهداشتن رژیم در احتضار خودش استفاده کرده و واقعیت این است که اگر به این اهرمها متوسل نمیشد بسیار بسیار زودتر از این سرنگون شده بود. به همین دلیل من فکر میکنم که این بسیار مهم بود که کشورهای عربی الآن به این واقعیت اشراف پیدا کردهاند و بنابراین امیدوارم که در آینده نزدیک تحول جدی در سیاستهای آنها و رویکردشان نسبت به این رژیم و نسبت به مقاومت ایران ببینیم.
تا چه حد شما نیازمند حمایت اعراب برای رسیدن به اهدافتان هستید؟
طبیعتاً خیلی روشن است که بسیار بسیار مهم و ارزشمند است حمایتهای کشورهای عربی از اهداف این مقاومت برای سرنگونی این رژیم، برای دستیابی به آزادی و دموکراسی واقعی در ایران بسیار مهم است که آنها هم به این واقعیت به ایقان برسند که به واقع ریشه همه مشکلات و جنگافروزیها در منطقه ناشی از سیاست صدور بینادگرایی، صدور تروریسم و توسعه طلبی رژیم آخوندی هست و اینکه تنها راه قاطعیت است. آنها به این واقعیت مشرف بشوند که نفس اینکه بخواهیم دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم که آمریکا یا اروپا اقدام مؤثر و عملی در رابطه با این بحران و مرکز صدور بحران که رژیم آخوندی حاکم بر ایران هست انجام بدهند بیفایده است و فقط منجر به این میشود که چه بلحاظ میلیونها نفر از مسلمانان و مردم شریف منطقه، چه بلحاظ تخریب بسیاری از منابع اقتصادی و ساختارهای اجتماعی در کشورهای مختلف منطقه توسط این رژیم لگدمال بشود و تخریب بشود و از بین برود. کما اینکه در کشورهایی مثل عراق، سوریه، یمن شاهد همه این ویرانی هایی که رژیم به بار آورده بودیم. بنابراین من فکر میکنم زمان آن رسیده که کشورهای عربی سرنوشت خودشان و کشورهای منطقه را بهدست بگیرند و بتوانند مردم منطقه، مسلمانان و بقیه اقشار و بقیه ادیان مختلف از کشورهای منطقه را از شر وجود این رژیم که به واقع مثل یک اختاپوس، مثل یک غده بزرگ سرطانی، به جان مردم منطقه افتاده را با کمک مقاومت ایران از میان بردارند. من فکر میکنم که ما یعنی یک جبهه متحد از کشورهای عربی با اپوزیسیون اصیل مردم ایران، مقاومت سازمانیافته مردم ایران در اتحاد و وحدت بین اینها قطعاً قادر خواهیم بود که هرچه سریعتر این رژیم را به زبالهدان تاریخ بیندازیم و مردم ایران و کل منطقه را از شر چنین اختاپوس و سرطانی در کل منطقه خلاص میکنیم.
استراتژی شما برای جذب حمایتهای بینالمللی و عربی چیست؟
طبعا ما استراتژیمان همین است که بتوانیم از طریق چه روابط سیاسی و دیپلوماتیک با پارلمانترها و شخصیتهای برجسته کشورهای عربی و چه از طریق شبکههای اجتماعی و همچنین مطبوعات و رسانههای مختلف هرچه بیشتر آنها را در معرض واقعیتها در داخل ایران و همچنین سیاستهای مخرب رژیم آخوندی در منطقه قرار بدهیم و همینطور راه کارها و راهحلهایی که چطور باید با اینها مقابله کرد را بیشتر به آنها نشان بدهیم و به اشراف برسانیم همچنین سعی میکنیم با برگزاری اجلاسهای بزرگ و کنفرانس های مطبوعاتی متعدد، درج مقالات و بسیاری شیوهها و راههای دیگر کلیه مقامات مختلف کشورهای عربی و فعالین و سیاستمداران و اعضای پارلمانهای آنها را در معرض این اطلاعات و این واقعیتها قرار بدهیم که بتوانند تصویر درست تری از وضعیت ایران و عملکرد جنایتکارانه این رژیم در کشورهای منطقه بهدست بیاورند وبا آن مقابله کنند.
آیا شورای ملی مقاومت دارای دفاتر نمایندگی در کشورهای عربی است؟
به نظرم خودتان بهتر است به این سؤال جواب بدهید ولی به هرحال فکر میکنم باید گفت که امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم این دفاتر را باز کنیم.
نقش سازمانهای حقوقی و عدالتخواه بینالمللی در یاری رساندن به آرمان شما چیست؟
نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند طی سالهای گذشته بهویژه از سال 2003به بعد که مقاومت ما وارد یک کارزار سیاسی و حقوقی برای اثبات حقانیت این مقاومت و بویژه مقابله با توطئه رژیم آخوندی و زدوبندهایش با کشورهای اروپایی برای قرار دادن نام مجاهدین در لیستهای سیاه شده بود توانستیم از طریق همین نهادها و سازمانهای بینالمللی حقوقی در کارزارهای حقوقی و قضایی در دادگاههای مختلف اروپا و همچنین آمریکا پیروزیهای بسیار بزرگی کسب کنیم و با تمام این بهاصطلاح سیاست شیطانسازی رژیم و توطئههاش مقابله کردیم. این نهادهای بینالمللی و حقوقی تلاشهایشان و بهویژه در زمینه دادگاهای مختلف منجر به خروج نام مجاهدین از لیستهای سیاه در انگلستان و اروپا و آمریکا شد و همچنین بسیاری از دروغها و اتهامات کذبی که این رژیم دجال آخوندی علیه مقاومت برای بدنام کردن آن و برای مخدوش کردن چهره مقاومت بهکار میبرد دروغ و پوشال بودن همه آنها برملا شد و مشخص شد که هیچ بهاصطلاح پایه و اساس و استدلال متقن و هیچگونه مدارک و یا شواهدی دال بر چنین اتهاماتی علیه مقاومت وجود نداشته بلکه همه اینها ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات و نیروهای قدس رژیم ضدبشری و اصلیترین کشور حامی تروریزم بینالمللی بوده واینکه این مقاومت اولین و اصلیترین قربانی این سرکوبها و ترور رژیم ضدبشری بوده به همین دلیل بسیاری از این سازمانهای حقوقی و بینالمللی چه در این رابطه وچه در رابطه با حقوق و استاتوی مجاهدان در عراق در شهر اشرف و همچنین در کمپ لیبرتی بسیار مؤثر بوده و توانستند کمکهای زیادی انجام بدهند برای اینکه مانع از نقض و سرکوب آنها و یا هر گونه تهدیدات جدی علیه آنها بشوند و علیه کل مقاومت.
شیوههای ارتباط شما با جوامع غربی و عربی برای رساندن عادلانه بودن آرمانتان به آنها چیست؟
فکر میکنم به نوعی یک سؤال تکراری است ولی به نظرم باید بگویم که با همین شیوههای ممکن بهلحاظ سیاسی از طریق ارتباط با انجمنها، جوامع، محافل سیاسی پارلمانترها و همچنین بهلحاظ افکار عمومی از طریق شبکههای اجتماعی، مطبوعات رسانهها و خبرنگاران، سایتها وبلاگها و بهاصطلاح از طریق شخصیتها و مقامات متعدد تلاش کردیم که همه آنها را در جریان تحولات و واقعیتهای ایران و همچنین وضعیت منطقه و نقش بهویژه مخرب و مداخله جویانه آخوندی درکشورهای منطقه قرار بدهیم و همچنین از طرف دیگر بتوانیم مقاومت ایران و بهخصوص برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت و همچنین اهداف مجاهدین به رهبری برادر مجاهد مسعود رجوی و همه اینها را به اطلاع آنها برسانیم و اینکه چشمانداز ایران اینده و کشورهای منطقه چه خواهد بود اگر که آنها به قول معروف به این سیاست درست و راهحلهای درست برای مقابله با این وضعیت برخیزند.
آیا شما نقشی در توضیح پیامدهای اجازه دادن به رژیم ایران برای کشتن اپوزیسیون اش و اعدام مردمش برای افکار عمومی غرب دارید؟
بله باید بگویم مقاومت که مقاومت ایران یک نقش بسیار کلیدی داشته و دارد طی بیش از سه دهه افشاگریهای مستمر این مقاومت اسناد و مدارکی که در اختیار نهادهای بینالمللی بهویژه ارگانهای مختلف سازمان ملل و همچنین سازمانهای بینالمللی حقوقبشری قرارداده تا کنون منجر به تصویب 62قطعنامه در نهادهای مختلف سازمان ملل در محکوم کردن جنایاتهای رژیم آخوندی شده و همچنین گزارشات بسیار متعددی که از طرف قسمت حقوقبشر وزارت خارجههای کشورهای اروپایی و آمریکا و همچنین سازمانهای بزرگ حقوقبشری از جمله عفو بینالملل و بویژه نهاد شورای حقوقبشر سازمان ملل در ژنو گزارشات بسیار متعددی در رابطه با این جنایات درج کردهاند که مقاومت ایران همواره یک نقش کلیدی و تعیین کننده و اساسی در جمعآوری و گردآوری این اسناد و ارائه آن به کلیه این نهادهای ذیربط داشته است.
میزان اعدامهایی که علیه کادرها و اعضای مقاومت ایران صورت گرفته چیست؟
باید بگویم بسیار بسیار گسترده بوده، طی بیش از سه دهه یعنی بهویژه از سی خرداد 60 یا 20ژوئن 1981که رژیم ضدبشری بعد از کشتار 70تن از حامیان و هوداران مجاهدین و دستگیری بیش از 2500تن از آنها وقتی که تظاهرات نیم میلیونی مسالمتآمیز مردم هواداران و حامیان مجاهدین در تهران و بسیاری از شهرستانها در همان روز را به خاک و خون کشید یعنی به این تظاهرات کاملاً مسالمتآمیز و مردم بیدفاع حمله کرد و آنها را به رگبار و گلوله بست و یا با نارنجک علیه مردم کاملاً بیدفاع دست بهعمل زد و بعد از آن هم دستگیریهای خودسرانه گسترده شکنجه و اعدام های گسترده آنها را بهطور روزانه شروع کرد که متأسفانه باید بگویم در آن دوران با توجه به نبودن تلفنهای همراه و همچنین اینترنت امکان افشاگری گسترده در سطح گسترده بین افکار عمومی جهان وجود نداشت ولی مقاومت ایران بهرغم همه این محدودیتها و مشکلات تلاش کرد که با جمعآوری اسناد و مدارک آنها از جمله لیست شهدا که اسامی بیش از 20هزار تن از قربانیان این رژیم را در خودش جای داده هر چند که ابعاد واقعی بیش از 120هزار اعدام زندانیان سیاسی طی بیش از سه دهه از حاکمیت ظلم و تباهی این رژیم آخوندی هست و همچنین صدها هزار نفر زندانی سیاسی که البته بسیاری از آنها با توجه به تلاشهای گسترده مقاومت در سطح بینالمللی مانع از این شدند که رژیم بتواند با دست باز بقیه آنها را هم اعدام کند، بنابراین باید بگویم که مقاومت ایران اصلیترین قربانی این جنایات بوده و بیش از 90درصد ازکسانی که تا کنون اعدام شدهاند بهویژه به دلایل سیاسی، هوداران و حامیان مجاهدین و مقاومت ایران بودهاند. من مطمئنم که شما از قتلعام بیش از 30هزار تن از زندانیان سیاسی در عرض 2ماه در تابستان 1367 که معادل 1988 بود در جریان این هستید که رژیم چگونه در ترس و وحشت از واکنش افکار عمومی در رابطه با خاتمه یا آتشبس در جنگ ایران و عراق دست به کشتار گسترده زندانیان سیاسی زد و همه آنها را تنها و فقط به اتهام حمایت از مجاهدین و اینکه هویت و یا اعتقاداتشان را در حمایت از مجاهدین را اعلام کرده بودند و یا از آن دست نکشیده بودند یا بدار آویخت وبا به جوخههای اعدام سپرد بنابراین باید بگویم که ابعاد این اعدامها بسیار گسترده بوده.
شما برای حمایت از اعضایتان و اینکه مورد هدف رژیم ایران قرار نگیرند اقدام میکنید؟
بله طبعاً مقاومت ایران طی این سالیان تلاش کرده چه در داخل کشور که بصورت فعالیتهای سیاسی - اجتماعی خودش را بصورت مخفیانه و زیرزمینی خودش را به پیش ببرد و همچنین در سطح خارج کشور طبعاً بسیاری از تروریزم رژیم و جاسوسها و عوامل و مزدوران وزارت اطلاعات رژیم را که در کشورهای مختلف به فعالیت علیه مقاومت دست داشتند شناسایی و افشا کرده و هر میزان از اطلاعات آنها را که توسط حامیان و هواداران مقاومت در کشورهای مختلف بهدست آورده علنی و افشا کرده و در اختیار مقامات و بهاصطلاح بخشهای قضایی و حقوقی کشورهای مختلف اروپایی قرار داده و بنابراین به این ترتیب تلاش کرده از جاسوسی و فعالیتهای این مزدوران در کشورهای اروپایی جلوگیری بهعمل بیاورد.
چرا رنجهای ساکنان کمپ لیبرتی ادامه یافته است؟
بهنظر من همانطوریکه در پیام رئیسجمهور برگزیده مقاومت هم بسیار روشن بود، این بود که زمان و تحولات داخل ایران و جامعه بینالمللی بیشتر از هر زمان گواه بر اینکه این رژیم باید تغییر کند، یعنی زمان تغییر این رژیم فرا رسیده است و باید جامعه بینالمللی از خواسته و اهداف مردم ایران برای استقرار آزادی، حقوقبشر، دموکراسی، جدایی دین از دولت، برابری زنان، از این خواستههای برحق و بهویژه توقف اعدام و توقف دخالتهای گسترده رژیم در کشورهای منطقه و صدور تروریسم و بنیادگرایی حمایت کند. در یک کلام آلترناتیو مقاومت مردم ایران در این گردهمایی بزرگ به دنیا به اثبات رسید صحت حرفش و صلاحیت و اعتبار و مقبولیتش چه در بین مردم ایران و جامعه ایرانیان در داخل و خارج کشور و همچنین در سطح گسترده بلحاظ بینالمللی.
چرا از شمار بیشتری از شرکت کنندگان از کشورهای مختلف جهان دعوت شد؟
چه در سطح جوامع ایرانیان که در کشورهای مختلف دنیا زندگی میکنند و چه در سطح بینالمللی بسیاری از پارلمانترها، شخصیتها، سیاستمداران برجسته از کشورهای مختلف از خاورمیانه تا اروپا، آمریکا و قارههای دیگر جهان، استرالیا، کانادا، طبعاً به این دلیل بود که خواسته و پیام مردم ایران توسط این مقاومت هرچه گستردهتر شنیده شود و افکار عمومی را در راستای تحقق این خواستهها هرچه بیشتر بسیج و فعال کند که با یک کارزار بینالمللی بتوانیم با نقض حقوقبشر در ایران، استبداد و دیکتاتوری حاکم بر ایران مقابله کنیم و همچنین بتوانیم سیاستهای بسیار غلط مماشات گرایانه در اروپا و غرب را در ارتباط با منافع کوتاهمدت اقتصادی در ازای چشم بستن به روی خیلی از جنایتهای رژیم بهویژه صدور تروریسم و بنیادگراییاش به کشورهای منطقه و جنگافروزی آن در عراق و سوریه بتوانیم مانع از ادامه سیاستهایی که چنین روندی را مشروع میکند و یا اینکه بر روی آن چشم میبندد، بتوانیم تغییر بدهیم و دستخوش تحول و دگرگونی عظیم بکنیم. باید تأکید کرد که همین حضور دهها هزار نفر هواداران و حامیان مقاومت از سراسر جهان خودش نشانه این بود که فی الواقع این پیام و این خواسته و هدف تا چه حد حمایت گسترده مردمی، سیاسی و بینالمللی دارد.
شما چه انتظاری از تحولات مرحله آینده برای حمایت از روند سیاسی و حقوقیتان دارید؟
من فکر میکنم در این گردهمایی با توجه به شرکت گسترده بسیاری از سیاستمداران سرشناس و همچنین پارلمانترهای برجسته از کشورهای مختلف آمریکا، اروپا، کانادا و بهویژه کشورهای خاورمیانه امیدوار هستم و فکر میکنم که قطعاً پیام این گردهمایی بزرگ که به نظر من تبلوری از خواسته مردم ایران در داخل کشور و در سراسر جهان است به بهترین نحو به گوش بسیاری از سیاستمداران و مقامات کشورهای مختلف و جامعه بینالمللی برسد. فکر میکنم آنها هم پیام مردم ایران را و خواسته اصلی آنها را در این گردهمایی گرفته باشند که در یک کلام سرنگونی این رژیم و تغییر این رژیم دیکتاتوری مذهبی و استقرار صلح، آزادی و دموکراسی در ایران است. همچنین فکر میکنم که بسیاری از آنها نقطه نظرات و ارزیابی هایی که مقاومت ایران طی این سالیان از ماهیت و عملکرد رژیم سرکوبگر و تروریستی آخوندهای و ملاهای حاکم بر ایران داده بوده را به صحت و حقانیتش پی برده باشند. بنابراین بدانند که بهطور واقعی راهحل مقابله با این رژیم چیست و اینکه آنها هم باید که خودشان را در کنار میلیونها تن مردم ایران و مقاومت سازمانیافته مردم ایران قرار بدهند برای تغییر این رژیم و برای استقرار صلح، ثبات، آزادی و دموکراسی در ایران و منطقه.
تایید و حمایت برجستهترین شخصیتهای دیپلوماتیک غربی که در گردهمایی پاریس شرکت کردهاند چه معنا و اهمیتی برای شما دارد؟
به نظر من این پدیده بسیار مهم است. نفس این حضور گسترده بهویژه از احزاب مختلف سیاسی در آمریکا، در اروپا و خاورمیانه بیانگر این است که ظرفیت، توان و پتانسیل عمیقاً دموکراتیک مقاومت مردم ایران، شورای ملی مقاومت ایران، مجاهدین و بهویژه رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی را نشان میدهد که چگونه میتواند با کلیه این احزاب سیاسی و تمایلات مختلف تنظیم رابطه کند و حول اهداف مشترک یعنی این خواسته اصلی مردم در دفاع از حقوقبشر و دموکراسی در ایران و توقف صدور تروریسم و بنیادگرایی رژیم آخوندی بهویژه به کشورهای منطقه چطوری توانسته این مقاومت در حقیقت یک جبهه متحد از تمامی این شخصیتها و سیاستمداران از کشورهای مختلف را ایجاد کند و بتواند چنین کارزار گسترده بینالمللی را پیش ببرد. بنابراین من فکر میکنم که نفس حضور این شخصیتهای برجسته بسیار مهم است و بیانگر صحت و پیروزی این اهداف و خطوط مقاومت ماست و همچنین نشان میدهد که رژیم ضدبشری ملاها در اوج استیصال خودش بهسر میبرد و رو به سرنگونی است و من فکر میکنم که این اهمیت و معنای بسیار بسیار قابل توجهی بهویژه در این گردهمایی امسال داشت.
چه تحولی در موضع کشورهای عرب در قبال آرمان شما بهوجود آمده است؟
به نظر من حضور شخصیتها و بهویژه شخصیتهای بسیار برجسته و بهویژه نمایندگان عالیرتبه پارلمان از کشورهای مختلف عربی و خاورمیانه بسیار قابلتوجه بود و نشان میدهد که بعد از سالها که مقاومت ایران مستمراً روی این واقعیت انگشت گذاشته که رژیم ضدبشری آخوندی مبنا و ریشه همه بحرانها و مشکلات کشورهای منطقه است، بهویژه بیثباتی، صدور تروریسم و جنگافروزی یک عامل اصلی تمامی این نابسامانیها، بحرانها و فجایع انسانی و از هر بابت این میزان جنگ و خرابی همه ناشی از سیاست توسعه طلبی و سیاست مداخلهجویانه و صدور بنیادگرایی و تروریسم این رژیم آنهم به بهانه و تحت نام اسلام به کشورهای منطقه است. که البته من هم فکر میکنم بسیاری از مقامات عربی امروزه دیگر دریافتهاند از قبل فعالیتهای مقاومت ایران بهویژه رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی به این واقعیت مشرف شدند که رژیم ضدبشری آخوندی هیچ حمایتی در داخل ایران ندارد، بلکه همواره از این اهرم سرکوب و اهرم صدور تروریسم و جنگافروزی در کشورهای خاورمیانه برای سرپا نگهداشتن رژیم در احتضار خودش استفاده کرده و واقعیت این است که اگر به این اهرمها متوسل نمیشد بسیار بسیار زودتر از این سرنگون شده بود. به همین دلیل من فکر میکنم که این بسیار مهم بود که کشورهای عربی الآن به این واقعیت اشراف پیدا کردهاند و بنابراین امیدوارم که در آینده نزدیک تحول جدی در سیاستهای آنها و رویکردشان نسبت به این رژیم و نسبت به مقاومت ایران ببینیم.
تا چه حد شما نیازمند حمایت اعراب برای رسیدن به اهدافتان هستید؟
طبیعتاً خیلی روشن است که بسیار بسیار مهم و ارزشمند است حمایتهای کشورهای عربی از اهداف این مقاومت برای سرنگونی این رژیم، برای دستیابی به آزادی و دموکراسی واقعی در ایران بسیار مهم است که آنها هم به این واقعیت به ایقان برسند که به واقع ریشه همه مشکلات و جنگافروزیها در منطقه ناشی از سیاست صدور بینادگرایی، صدور تروریسم و توسعه طلبی رژیم آخوندی هست و اینکه تنها راه قاطعیت است. آنها به این واقعیت مشرف بشوند که نفس اینکه بخواهیم دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم که آمریکا یا اروپا اقدام مؤثر و عملی در رابطه با این بحران و مرکز صدور بحران که رژیم آخوندی حاکم بر ایران هست انجام بدهند بیفایده است و فقط منجر به این میشود که چه بلحاظ میلیونها نفر از مسلمانان و مردم شریف منطقه، چه بلحاظ تخریب بسیاری از منابع اقتصادی و ساختارهای اجتماعی در کشورهای مختلف منطقه توسط این رژیم لگدمال بشود و تخریب بشود و از بین برود. کما اینکه در کشورهایی مثل عراق، سوریه، یمن شاهد همه این ویرانی هایی که رژیم به بار آورده بودیم. بنابراین من فکر میکنم زمان آن رسیده که کشورهای عربی سرنوشت خودشان و کشورهای منطقه را بهدست بگیرند و بتوانند مردم منطقه، مسلمانان و بقیه اقشار و بقیه ادیان مختلف از کشورهای منطقه را از شر وجود این رژیم که به واقع مثل یک اختاپوس، مثل یک غده بزرگ سرطانی، به جان مردم منطقه افتاده را با کمک مقاومت ایران از میان بردارند. من فکر میکنم که ما یعنی یک جبهه متحد از کشورهای عربی با اپوزیسیون اصیل مردم ایران، مقاومت سازمانیافته مردم ایران در اتحاد و وحدت بین اینها قطعاً قادر خواهیم بود که هرچه سریعتر این رژیم را به زبالهدان تاریخ بیندازیم و مردم ایران و کل منطقه را از شر چنین اختاپوس و سرطانی در کل منطقه خلاص میکنیم.
استراتژی شما برای جذب حمایتهای بینالمللی و عربی چیست؟
طبعا ما استراتژیمان همین است که بتوانیم از طریق چه روابط سیاسی و دیپلوماتیک با پارلمانترها و شخصیتهای برجسته کشورهای عربی و چه از طریق شبکههای اجتماعی و همچنین مطبوعات و رسانههای مختلف هرچه بیشتر آنها را در معرض واقعیتها در داخل ایران و همچنین سیاستهای مخرب رژیم آخوندی در منطقه قرار بدهیم و همینطور راه کارها و راهحلهایی که چطور باید با اینها مقابله کرد را بیشتر به آنها نشان بدهیم و به اشراف برسانیم همچنین سعی میکنیم با برگزاری اجلاسهای بزرگ و کنفرانس های مطبوعاتی متعدد، درج مقالات و بسیاری شیوهها و راههای دیگر کلیه مقامات مختلف کشورهای عربی و فعالین و سیاستمداران و اعضای پارلمانهای آنها را در معرض این اطلاعات و این واقعیتها قرار بدهیم که بتوانند تصویر درست تری از وضعیت ایران و عملکرد جنایتکارانه این رژیم در کشورهای منطقه بهدست بیاورند وبا آن مقابله کنند.
آیا شورای ملی مقاومت دارای دفاتر نمایندگی در کشورهای عربی است؟
به نظرم خودتان بهتر است به این سؤال جواب بدهید ولی به هرحال فکر میکنم باید گفت که امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم این دفاتر را باز کنیم.
نقش سازمانهای حقوقی و عدالتخواه بینالمللی در یاری رساندن به آرمان شما چیست؟
نقش بسیار مهمی ایفا کردهاند طی سالهای گذشته بهویژه از سال 2003به بعد که مقاومت ما وارد یک کارزار سیاسی و حقوقی برای اثبات حقانیت این مقاومت و بویژه مقابله با توطئه رژیم آخوندی و زدوبندهایش با کشورهای اروپایی برای قرار دادن نام مجاهدین در لیستهای سیاه شده بود توانستیم از طریق همین نهادها و سازمانهای بینالمللی حقوقی در کارزارهای حقوقی و قضایی در دادگاههای مختلف اروپا و همچنین آمریکا پیروزیهای بسیار بزرگی کسب کنیم و با تمام این بهاصطلاح سیاست شیطانسازی رژیم و توطئههاش مقابله کردیم. این نهادهای بینالمللی و حقوقی تلاشهایشان و بهویژه در زمینه دادگاهای مختلف منجر به خروج نام مجاهدین از لیستهای سیاه در انگلستان و اروپا و آمریکا شد و همچنین بسیاری از دروغها و اتهامات کذبی که این رژیم دجال آخوندی علیه مقاومت برای بدنام کردن آن و برای مخدوش کردن چهره مقاومت بهکار میبرد دروغ و پوشال بودن همه آنها برملا شد و مشخص شد که هیچ بهاصطلاح پایه و اساس و استدلال متقن و هیچگونه مدارک و یا شواهدی دال بر چنین اتهاماتی علیه مقاومت وجود نداشته بلکه همه اینها ساخته و پرداخته وزارت اطلاعات و نیروهای قدس رژیم ضدبشری و اصلیترین کشور حامی تروریزم بینالمللی بوده واینکه این مقاومت اولین و اصلیترین قربانی این سرکوبها و ترور رژیم ضدبشری بوده به همین دلیل بسیاری از این سازمانهای حقوقی و بینالمللی چه در این رابطه وچه در رابطه با حقوق و استاتوی مجاهدان در عراق در شهر اشرف و همچنین در کمپ لیبرتی بسیار مؤثر بوده و توانستند کمکهای زیادی انجام بدهند برای اینکه مانع از نقض و سرکوب آنها و یا هر گونه تهدیدات جدی علیه آنها بشوند و علیه کل مقاومت.
شیوههای ارتباط شما با جوامع غربی و عربی برای رساندن عادلانه بودن آرمانتان به آنها چیست؟
فکر میکنم به نوعی یک سؤال تکراری است ولی به نظرم باید بگویم که با همین شیوههای ممکن بهلحاظ سیاسی از طریق ارتباط با انجمنها، جوامع، محافل سیاسی پارلمانترها و همچنین بهلحاظ افکار عمومی از طریق شبکههای اجتماعی، مطبوعات رسانهها و خبرنگاران، سایتها وبلاگها و بهاصطلاح از طریق شخصیتها و مقامات متعدد تلاش کردیم که همه آنها را در جریان تحولات و واقعیتهای ایران و همچنین وضعیت منطقه و نقش بهویژه مخرب و مداخله جویانه آخوندی درکشورهای منطقه قرار بدهیم و همچنین از طرف دیگر بتوانیم مقاومت ایران و بهخصوص برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت و همچنین اهداف مجاهدین به رهبری برادر مجاهد مسعود رجوی و همه اینها را به اطلاع آنها برسانیم و اینکه چشمانداز ایران اینده و کشورهای منطقه چه خواهد بود اگر که آنها به قول معروف به این سیاست درست و راهحلهای درست برای مقابله با این وضعیت برخیزند.
آیا شما نقشی در توضیح پیامدهای اجازه دادن به رژیم ایران برای کشتن اپوزیسیون اش و اعدام مردمش برای افکار عمومی غرب دارید؟
بله باید بگویم مقاومت که مقاومت ایران یک نقش بسیار کلیدی داشته و دارد طی بیش از سه دهه افشاگریهای مستمر این مقاومت اسناد و مدارکی که در اختیار نهادهای بینالمللی بهویژه ارگانهای مختلف سازمان ملل و همچنین سازمانهای بینالمللی حقوقبشری قرارداده تا کنون منجر به تصویب 62قطعنامه در نهادهای مختلف سازمان ملل در محکوم کردن جنایاتهای رژیم آخوندی شده و همچنین گزارشات بسیار متعددی که از طرف قسمت حقوقبشر وزارت خارجههای کشورهای اروپایی و آمریکا و همچنین سازمانهای بزرگ حقوقبشری از جمله عفو بینالملل و بویژه نهاد شورای حقوقبشر سازمان ملل در ژنو گزارشات بسیار متعددی در رابطه با این جنایات درج کردهاند که مقاومت ایران همواره یک نقش کلیدی و تعیین کننده و اساسی در جمعآوری و گردآوری این اسناد و ارائه آن به کلیه این نهادهای ذیربط داشته است.
میزان اعدامهایی که علیه کادرها و اعضای مقاومت ایران صورت گرفته چیست؟
باید بگویم بسیار بسیار گسترده بوده، طی بیش از سه دهه یعنی بهویژه از سی خرداد 60 یا 20ژوئن 1981که رژیم ضدبشری بعد از کشتار 70تن از حامیان و هوداران مجاهدین و دستگیری بیش از 2500تن از آنها وقتی که تظاهرات نیم میلیونی مسالمتآمیز مردم هواداران و حامیان مجاهدین در تهران و بسیاری از شهرستانها در همان روز را به خاک و خون کشید یعنی به این تظاهرات کاملاً مسالمتآمیز و مردم بیدفاع حمله کرد و آنها را به رگبار و گلوله بست و یا با نارنجک علیه مردم کاملاً بیدفاع دست بهعمل زد و بعد از آن هم دستگیریهای خودسرانه گسترده شکنجه و اعدام های گسترده آنها را بهطور روزانه شروع کرد که متأسفانه باید بگویم در آن دوران با توجه به نبودن تلفنهای همراه و همچنین اینترنت امکان افشاگری گسترده در سطح گسترده بین افکار عمومی جهان وجود نداشت ولی مقاومت ایران بهرغم همه این محدودیتها و مشکلات تلاش کرد که با جمعآوری اسناد و مدارک آنها از جمله لیست شهدا که اسامی بیش از 20هزار تن از قربانیان این رژیم را در خودش جای داده هر چند که ابعاد واقعی بیش از 120هزار اعدام زندانیان سیاسی طی بیش از سه دهه از حاکمیت ظلم و تباهی این رژیم آخوندی هست و همچنین صدها هزار نفر زندانی سیاسی که البته بسیاری از آنها با توجه به تلاشهای گسترده مقاومت در سطح بینالمللی مانع از این شدند که رژیم بتواند با دست باز بقیه آنها را هم اعدام کند، بنابراین باید بگویم که مقاومت ایران اصلیترین قربانی این جنایات بوده و بیش از 90درصد ازکسانی که تا کنون اعدام شدهاند بهویژه به دلایل سیاسی، هوداران و حامیان مجاهدین و مقاومت ایران بودهاند. من مطمئنم که شما از قتلعام بیش از 30هزار تن از زندانیان سیاسی در عرض 2ماه در تابستان 1367 که معادل 1988 بود در جریان این هستید که رژیم چگونه در ترس و وحشت از واکنش افکار عمومی در رابطه با خاتمه یا آتشبس در جنگ ایران و عراق دست به کشتار گسترده زندانیان سیاسی زد و همه آنها را تنها و فقط به اتهام حمایت از مجاهدین و اینکه هویت و یا اعتقاداتشان را در حمایت از مجاهدین را اعلام کرده بودند و یا از آن دست نکشیده بودند یا بدار آویخت وبا به جوخههای اعدام سپرد بنابراین باید بگویم که ابعاد این اعدامها بسیار گسترده بوده.
شما برای حمایت از اعضایتان و اینکه مورد هدف رژیم ایران قرار نگیرند اقدام میکنید؟
بله طبعاً مقاومت ایران طی این سالیان تلاش کرده چه در داخل کشور که بصورت فعالیتهای سیاسی - اجتماعی خودش را بصورت مخفیانه و زیرزمینی خودش را به پیش ببرد و همچنین در سطح خارج کشور طبعاً بسیاری از تروریزم رژیم و جاسوسها و عوامل و مزدوران وزارت اطلاعات رژیم را که در کشورهای مختلف به فعالیت علیه مقاومت دست داشتند شناسایی و افشا کرده و هر میزان از اطلاعات آنها را که توسط حامیان و هواداران مقاومت در کشورهای مختلف بهدست آورده علنی و افشا کرده و در اختیار مقامات و بهاصطلاح بخشهای قضایی و حقوقی کشورهای مختلف اروپایی قرار داده و بنابراین به این ترتیب تلاش کرده از جاسوسی و فعالیتهای این مزدوران در کشورهای اروپایی جلوگیری بهعمل بیاورد.
چرا رنجهای ساکنان کمپ لیبرتی ادامه یافته است؟
متأسفانه
باید بگویم که همچنان که شما اطلاع دارید بهرغم توافقات مکتوب و
بینالمللی چهارگانه بین دولت آمریکا/ سازمان ملل / دولت عراق با نمایندگان
ساکنان کمپ اشرف که هماکنون در کمپ لیبرتی هستند بارها آنها تضمین داده
بودند که حفاظت، امنیت و حقوق ساکنان را بر طبق قوانین بینالملل و قوانین
بشر دوستانه بینالملل رعایت میکنند و مورد احترام قرار میدهند اما
متأسفانه مستمراً این حقوق توسط مزدوران رژیم ضدبشری ایران مورد تعرض قرار
گرفته و نقض شده. از بیش از 7حمله مرگبار علیه ساکنان بیدفاع مقاومت ایران
در کمپ اشرف و لیبرتی که تا الآن بیش از 160تن کشته و صدها مجروح بر جای
گذاشته و همچنین اعمال انواع محدویتها توسط نیروهای مسلح مزدور عراقی علیه
ساکنان کمپ لیبرتی بهویژه به سردمداری فالح فیاض مشاور امنیتی این رژیم و
بهاصطلاح مسئول کمیته عراقی اشرف که با مزدوران مسلح او، این بهاصطلاح
سرکوب و تهدیدات و حملات علیه ساکنان ادامه داشته و این طبعاً ناشی از
سیاست مماشات با رژیم آخوندی از طرف غرب بوده که به هرحال به این جنایات و
رذالتهای رژیم آخوندی دست باز داده شده و یا اقدام عاجل بینالمللی برای
توقف آنها و برای تحت تعقیب قرار دادن این جنایتکاران، در دادگاههای
بینالمللی مورد محاکمه قرار دادند منجر نشده و متأسفانه کشورهای جامعه
بینالمللی و شورای امنیت این تخلفات مستمر دولت عراق را واگذار کردهاند
به خود مقامات این کشور برای تحقیق و برای دستگیری عوامل این جنایت اما
طبعاً هیچ اقدام جدی صورت نگرفته و تا کنون بهرغم بیش از 7حمله مرگبار این
دولت نتوانسته مسببین و عوامل این جنایتها را در هیچ مرجع قضایی حقوقی و
بینالمللی معرفی و یا محاکمه کند و متأسفانه دولت آمریکا و سازمان ملل هم
در عدم انجام این کار چشم فروبستهاند و بهاصطلاح سکوت پیشه کردهاند و
این بیعملی منجر به ادامه همین جنایتها و اعمال محدودیتهای ضدانسانی و
ضدبشری و غیرقانونی علیه ساکنان کمپ اشرف و ساکنان کمپ لیبرتی شده است.
چرا سازمان مللمتحد و سازمانهایش در تأمین نیازمندیهای ساکنان کمپ و حفاظت از آنها در قبال رژیم ایران شکست خورده است؟
باید بگویم که طی چند سال گذشته تلاشهای مقاومت این بود که سازمان ملل بر اساس هم تعهدات مکتوبش و هم قوانین بینالملل بهخصوص حقوقبشر بینالملل در رابطه با تضمین حفاظت و امنیت ساکنان و همچنین بر اساس آن توافقنامه ام او یو که با ساکنان این توافقنامه را در اواخر سال 2011 بامضاء رسانده بود، متعهد بماند و حقوق ساکنان و اهمیت و حفاظتشان را بر این اساس تضمین کند و بقول معروف تأمین کند اما متأسفانه خیلی پرواضح بود که در اثر فشارهای هم رژیم دیکتاتوری مذهبی ضدبشری ملاها در ایران و هم بهدلیل مزدوران آن رژیم در دولت عراق بهخصوص دولت نوری المالکی و همچنین همانطور که شما میدانید بواسطه تمامی سازشها و مماشات نماینده ویژه دبیرکل در آن زمان که آقای کوبلر بود، سازمان ملل با بیعملی عملاً به رژیم برای ادامه همه این فشارها و اعمال انواع محدودیتها و همچنین حملات مرگبار علیه ساکنان چراغ سبز داد و عملاً بنوعی دست آنها را در ادامه این جنایتها باز گذاشت. خیلی برای ما روشن بود که اگر سازمان ملل قاطعیت اتخاذ میکرد، بهخصوص در سطح اجلاسهای شورای امنیت از نماینده دولت عراق حول این جنایتها بازخواست جدی بهعمل میآورد قطعاً ادامه این روند توسط رژیم و مزدورانش در دولت عراق امکانپذیر نمیبود. بنابراین این دیگر چیزی است که باید بواقع از خود سازمان ملل بقول معروف درآورد که پشت چنین سازشی و پشت چنین کرنشی یا چشم بستن در مقابل این جنایتهای رژیم و دولت عراق و نقضهای مستمر حقوق ساکنان چه چیزی خوابیده بوده است؟ و سازمان ملل احتمالاً از رژیم و دولت عراق چی گرفته بوده یا ایضا نماینده دبیرکل آقای کوبلر چی گرفته بوده از اینها که در مقابل تمامی این نقض قوانین سکوت و بیعملی اتخاذ کرده بودند.
چه انتظاراتی از آینده رژیم ایران با توجه به ظلم و ستمی که در حق مردم ایران انجام میدهد دارید؟
باید بگویم که شرایط و وضعیت کنونی در ایران دقیقاً مانند باروت یا آتش زیر خاکستر است و بسیار در وضعیت انفجاری قرار دارد. مقامات مختلف رژیم مستمراً بههمدیگر هشدار میدهند بهویژه از بابت ارتش میلیونها فقیر که خیلی صریح میگویند و یا ارتش میلیونها گرسنه که به خیابانها بریزند و علیه این رژیم قیام کنند بهم هشدار میدهند و ترس و وحشت بسیار جدی دارند بهمین دلیل بهویژه از جنبش سازمانیافته مجاهدین و شورای ملی مقاومت برهبری مسعود و مریم رجوی ترس و واهمه بسیار جدی دارند چرا که میدانند این جنبش به اهداف خودش برای سرنگونی این رژیم ظلم و تباهی و استقرار آزادی و حقوقبشر و یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت بسیار متعهد است و بهمین دلیل آنچه را که در چشمانداز آینده میتوانم بگویم این است که مطلقاً هیچگونه رفرم و یا راهحلی از درون این رژیم بیرون نخواهد آمد و چشمانداز آینده قطعاً و یقینا سرنگونی تام و تمام این رژیم با همه دستجات و باندهایش است چرا که همه آنها طی سالیان یعنی بیش از سه دهه در کشتار در قتلعام و شکنجه و دستگیریهای خودسرانه و بسیاری از جنایتهای رژیم چه علیه مردم ایران در داخل کشور و بعد صدور آن و علیه منطقه بسیار نقش داشتهاند. بهمین دلیل فکر میکنم که معادله ایران تضاد بسیار بسیار آنتاگونیستی بین کلیه اقشار مختلف مردم ایران با دیکتاتوری حاکم است که یک اقلیت بسیار اندک هستند. خود این رژیم در بسیاری از مراودات داخلیاش اعتراف کرده که زیر 4 درصد از حمایت در بین مردم را دارد که آنهم در حقیقت سپاه پاسداران و نیروهای قدس و بهاصطلاح أعوان و انصار سیستم سرکوبگر ولایتفقیه هست که در تمامی این جنایتها و دزدیها و چپاول و فساد شریک هم هستند و شریک این رژیم هستند. بنابراین خارج از آن، تضاد بسیار آنتاگونیستی چه در ماهیت و چه در عملکرد بین مردم ایران با تمدن و فرهنگ چند هزار ساله و یک رژیم قرونوسطایی عقب گرا و بسیار خونریز و جنایتکار وجود دارد. بنابراین چشمانداز آینده از نظر من سرنگونی تام و تمام این رژیم است.
آیا امکانش هست که ما شاهد یک بهار پارسی که رژیم را از ریشه بیرون بیاورد باشیم؟
بله. قطعاً و دقیقاً و من فکر میکنم که لازم است بگویم که واقعیت امر این است که بهار ایران در انقلاب سال 1979 با سرنگونی دیکتاتوری شاه رخ داد چرا که مردم خواستههای اصلیشان در همان زمان هم حقوقبشر و آزادی و دموکراسی بود منتها متأسفانه بهدلیل دیکتاتوری زمان شاه و سانسور، مردم از ماهیت واقعی ملاها مطلع نبودند و همچنین رهبران واقعی اپوزیسیون دموکراتیک یعنی مجاهدین و فداییان در زندانهای شاه بودند.
بله همانطور که توضیح دادم این بهار در انقلاب مردم ایران در سال 1979رخ داد ولی متأسفانه با یک حکومت دیکتاتوری مذهبی بنیادگرا که با سوءاستفاده از نام اسلام همه جنایتها، فساد، دزدی، چپاول و قتل و کشتار خودش را توجیه میکرد منحرف شد و به جای دموکراسی به سمت تئوکراسی کشانده شد اما آنچه که ما در پیش رو داریم قطعاً و یقینا انقلابی بسا بسا عمیقتر اصیلتر و دقیقاً رو به تحقق و دستیابی به اهداف اصلی مردم ایرا ن که از سالیان سال، دههها پیش این خواسته و این هدف همیشه در پیش روی مردم ایران بود به هرحال این انقلاب محقق خواهد شد، منتها این بار در یک مدار بسیار کیفیتر و عالیتر و همچنین با عمق و بینش بسیار عمیقتر.
در حقیقت بعد از شکستی که بنیادگراها و فرصت طلبها بهخصوص آخوندهای رذل که با سوءاستفاده از مذهب و دین و نام اسلام میخواستند دیکتاتوری مذهبی و همه جنایتهایشان را سرپوش بگذارند. مقاومت ایران طی این سه دهه توانسته در همه زمینهها و جهات چه ایدئولوژی و چه بهلحاظ فلسفی و تاریخی و چه بهلحاظ سیاسی و اجتماعی با این پدیده بسیار منحوس و ضدبشری مقابله کند و آن را در همه عرصهها شکست بدهد. بنابراین انقلابی که ما در پیش خواهیم داشت در ایران مطمئنم سرفصل و نقطه شروع بسیاری از شکوفا شدن استعدادها و توانمندیها و پتانسیلها در داخل ایران و قطعاً و یقینا در مسیر ارتقای توسعه، پیشرفت و ثبات و صلح و امنیت در کل منطقه در بر خواهد داشت
مقاومت ایران چگونه از نتایج گردهمایی پاریس برای افشای دخالت رژیم ایران و ایجاد ناامنی منطقهیی و بینالمللی و کشتار مردم ایران، بهرهبرداری میکند؟
طبعا ما در همه زمینهها از طریق انعکاسات مطبوعاتی از طریق ادامه این کارزارها در سطح اینترنت، در سایتها، وبلاگها و با سیستمهای فیسبوک و توییتر بهطور گسترده این انعکاسات را به اطلاع عموم مردم ایران چه در داخل کشور و چه در خارج کشور خواهیم رساند و همچنین باید بگویم از طریق محافل سیاسی، سیاستمداران برجستهیی که از آمریکا، کانادا، استرالیا و اروپا بهویژه اروپا و خاورمیانه که در این گردهمایی شرکت داشتند سعی میکنیم که بهطور گسترده با اعضای پارلمانهای این کشورها و همچنین محافل دولتی آن تا هرمیزان که در توان ما باشد ارتباط برقرار کنیم و آنها را نسبت به این دستاوردها مطلع کنیم و بنابراین هر چقدر بتوانیم این جبهه متحد بینالمللی علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران که دقیقاً ریشه بنیادگرایی و صدور افراطیگری و تروریزم بسیاری کشورهای منطقه میباشد را هم هر چه بیشتر افشا کنیم و بتوانیم یک جبهه متحد علیه این رژیم و مزدوران و گروههای تروریستیش تشکیل بدهیم که به کمک همدیگر و بهویژه با ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی بتوانیم سیاست قاطعیت در مقابل این رژیم را اعمال کنیم. طبعاً شما میدانید که سیاست مماشاتی که کشورهای اروپایی وآمریکا در قبال همه جنایتهای رژیم در داخل ایران و بهویژه صدور تروریزم و جنگافروزی و کشتار هزاران هزار و از نظر ما دهها هزار مردم بیگناه عراق سوریه، یمن به عهده و به گردن این رژیم ضدبشری هست با این سیاستهای مماشاتگرانه به آن یاری رساندند و دستش در ادامه این جنایتها باز گذاشتهاند بنابراین طبعاً که هرمیزان کشورهای عربی به یاری و اتحاد عمل با مردم و مقاومت ایران همسویی کنند و قاطعیت در مقابل این رژیم داشته باشند چه بهلحاظ محکوم کردنش و چه بهلحاظ بستن سفارتهایش، اخراج سفرا و مزدورانش و خلعید این رژیم از مداخله در کشورهای مختلف منطقه، قطعاً این میتواند کمک بسیار جدی برای ایجاد چه دموکراسی و آزادی در داخل ایران و همچنین صلح و ثبات و هم زیستی مسالمتآمیز بین کشورهای برادر مسلمان در سطح منطقه ایجاد کند و ما مطمئنیم که این اتحاد عربی- ایرانی راهحل برونرفت از بسیاری از بحرانهای منطقه است و به نظر ما نباید در انتظار اروپا و یا آمریکا نشست بلکه این در توان خود ما با رهبری ائتلاف کشورهای اتحاد عرب به رهبری عربستان امکانپذیر است و میتواند محقق شود.
چگونه با سایر مخالفان ایرانی هماهنگی میکنید؟
همانطور که میدانید مقاومت ما ظرفیتهای بسیار بالا و عالی در وحدت و ایجاد اتحاد با همپیمانان، دوستان و همه تمایلات مختلف سیاسی چه در بین نیروهای ایرانی و حتی خارجی دارد. بهطور واقعی آنچه که شورای ملی مقاومت و مجاهدین سالیان است که به آن فراخوان دادهاند حول دو محور جدی یعنی مرز سرخ مقابله قاطع علیه رژیم آخوندی و سرنگونی این رژیم یعنی نه به شیخ و نه به دیکتاتوری فاسد قدیمی یعنی شاه و اعتقاد به یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت. در حقیقت با این چارچوبها فراخوان به اتحاد با هر گروه و هر حزب و هر تمایل سیاسی در بین مخالفان ایرانی دادهاند. به همین دلیل من فکر میکنم هرکس جدای از اینکه چه دیدگاه سیاسی یا چه تمایلات سیاسی و حزبی داشته باشد تا جایی که بر این چارچوب اصلی پایدار و وفادار بماند قطعاً در جبهه همبستگی این مقاومت جا دارد و سهیم است.
چگونه امید را برای سرکوب شدگان مردم ایران نسبت به اینکه تغییر در راه است بهوجود میآورید؟
اولین و مهمترین عنصر پایه تهاجم، ایستادگی و پافشاری بر اصول و پایههای اساسی این مقاومت که همانا قاطعیت در مقابل رژیم آخوندی، شعار سرنگونی آن بویژه ایجاد شعار هزار اشرف بهعنوان سمبلها و الگوهای اسطورههای مقاومت برای تحقق آزادی و دموکراسی در ایران. با حضور گسترده، با فعالیتهای شبکههای حامی مقاومت ایران که البته بهطور مخفیانه ولی سراسری در داخل کشور از شعار نویسی، تراکت نویسی، پخش تراکتها و همچنین بهطور گسترده از طریق شبکههای اجتماعی، همچنین پخش تلویزیون 24ساعته از اخبار مقاومت سعی میکنیم که مردم ایران را در جریان تمامی تحولات قرار بدهیم و البته تلاشمان این است که هرچه بیشتر بتوانیم در ابعاد گستردهتر و مناطق بیشتری تحت پوشش چه از طریق شبکهمان در داخل و چه از طریق ارتباطات جمعی و اینترنت و تلویزیون و رادیو قرار بدهیم. همچنین با فعالیتهای گسترده در صحنه بینالمللی، در محافل سیاسی، در پارلمانها، در نهادهای بینالمللی حقوقبشری و همچنین در نهادهای مختلف فعال زنان سعی میکنیم در همه عرصهها بتوانیم با مشارکت، با فعالیت از طریق مطبوعات و انعکاس هرچه گستردهتر این فعالیتها، شبکه مقاومت در داخل و مردم ایران را در داخل کشور مطلع کنیم و به آنها نشان بدهیم که بهخصوص با برگزاری جلسات و گردهماییهایی همانند آخرین گردهمایی مقاومت در 9 ژوییه در پاریس به آنها نشان بدهیم که آنها مطلقاً فراموش نشدهاند و این مقاومت صدای رسای مردم ایران برای انعکاس و پژواک خواستههای برحق آنها هست و بنابراین به آنها نشان بدهیم که آینده روشن است و راه باز است و به میزانی که این اتحاد عمل بین ما و آنها باشد توان این را خواهیم داشت که این دیوار اختناق را بشکنیم و ملاها را سرنگون کنیم.
مقاومت ایران چه درخواستی از خلقهای عرب برای حمایت از مبارزهاش دارد؟
ما از تمام خواهران و برادران مسلمان و عرب خودمان میخواهیم که در همبستگی و اتحاد با مردم ایران، با مقاومت ایران با این رژیم ضدبشری آخوندی که به واقع مثل یک اختاپوس و مثل یک غده بزرگ سرطانی علیه مردم ایران و علیه منافع کل مردم منطقه است و جلوی هر گونه رشد و توسعه و سازندگی را گرفته از همه آنها کمک میخواهیم که از شر این رژیم ضدبشری خلاص بشویم. ما فکر میکنیم که در گام اول این بسیار مهم است که خلقهای منطقه بدانند که دشمن اصلی آنها در صلح و ثبات و امنیت اول دخالتهای و جنگافروزی رژیم ضدبشری تحت نام اسلام است و این رژیم عامل اصلی تفرقه افکنی، عامل اصلی شیوع و انتشار تروریسم و تمامی انفجارها و بسیاری از جنایتها در سطح کشورهای مختلف منطقه است. آنها هستند که مزدورگیری میکنند و با پول نفت مردم ایران مزدور میسازند که بعد بتوانند از آنها برای پیشبرد مقاصد شوم و شیطانی خودشان علیه مردم مسلمان نشین منطقه استفاده کنند و این جنایتها را تحت نام اسلام میکنند. آنها باید در مقابل این رژیم بایستند و خواهان خلعید این رژیم از مداخله در کشورهایشان بشوند، خواهان بسته شدن مراکز جاسوسی و سفارتهای این رژیم که عملاً نهادهای هماهنگی بین گروههای مختلف تروریستی در کشورهای مختلف عربی هست بخواهند از دولتهایشان که از مقاومت مردم ایران برای قاطعیت در مبارزه قاطع آنها علیه این رژیم و تلاشهای مقاومت برای سرنگون کردن این رژیم حمایت کنند.
بنابراین همه این دخالتها هست بهویژه در سوریه که مردم خواهان برکناری بشار اسد هستند، اساساً بواسطه نیروهای سپاه قدس این رژیم و نیروهای سپاه تا کنون توانسته بر سرکار بماند و کماکان با بمبارانهای مناطق مسکونی در شهرهای مختلف سوریه از حلب، ادلب، تا بسیاری از شهرهای دیگر به جنایتهایش ادامه میدهد که اسد را بر سرکار نگهدارد.
بنابراین خلقهای عرب کشورهای منطقه در تمامی زمینهها میتوانند نقش کیفی ایفا کنند و بخواهند از دولتهای عربی، از اتحادیه عرب، قاطعیت نشان بدهند و هیچگونه پشت سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا تأخیر و تعلل نداشته باشد. بلکه برعکس خودشان قدم پیش بگذارند و سرنوشت و آینده مردم و کشورهای منطقه را بهدست بگیرند از شر لوث وجود اسد و نیروهای تروریستی و بهویژه نیروهای تروریستی سپاه قدس که همهشان در لیست سیاه تروریستی هستند خلاص کنند. بنابراین آنها میتوانند نقش کیفی در پیشبرد این خواستهها داشته باشند.
چرا سازمان مللمتحد و سازمانهایش در تأمین نیازمندیهای ساکنان کمپ و حفاظت از آنها در قبال رژیم ایران شکست خورده است؟
باید بگویم که طی چند سال گذشته تلاشهای مقاومت این بود که سازمان ملل بر اساس هم تعهدات مکتوبش و هم قوانین بینالملل بهخصوص حقوقبشر بینالملل در رابطه با تضمین حفاظت و امنیت ساکنان و همچنین بر اساس آن توافقنامه ام او یو که با ساکنان این توافقنامه را در اواخر سال 2011 بامضاء رسانده بود، متعهد بماند و حقوق ساکنان و اهمیت و حفاظتشان را بر این اساس تضمین کند و بقول معروف تأمین کند اما متأسفانه خیلی پرواضح بود که در اثر فشارهای هم رژیم دیکتاتوری مذهبی ضدبشری ملاها در ایران و هم بهدلیل مزدوران آن رژیم در دولت عراق بهخصوص دولت نوری المالکی و همچنین همانطور که شما میدانید بواسطه تمامی سازشها و مماشات نماینده ویژه دبیرکل در آن زمان که آقای کوبلر بود، سازمان ملل با بیعملی عملاً به رژیم برای ادامه همه این فشارها و اعمال انواع محدودیتها و همچنین حملات مرگبار علیه ساکنان چراغ سبز داد و عملاً بنوعی دست آنها را در ادامه این جنایتها باز گذاشت. خیلی برای ما روشن بود که اگر سازمان ملل قاطعیت اتخاذ میکرد، بهخصوص در سطح اجلاسهای شورای امنیت از نماینده دولت عراق حول این جنایتها بازخواست جدی بهعمل میآورد قطعاً ادامه این روند توسط رژیم و مزدورانش در دولت عراق امکانپذیر نمیبود. بنابراین این دیگر چیزی است که باید بواقع از خود سازمان ملل بقول معروف درآورد که پشت چنین سازشی و پشت چنین کرنشی یا چشم بستن در مقابل این جنایتهای رژیم و دولت عراق و نقضهای مستمر حقوق ساکنان چه چیزی خوابیده بوده است؟ و سازمان ملل احتمالاً از رژیم و دولت عراق چی گرفته بوده یا ایضا نماینده دبیرکل آقای کوبلر چی گرفته بوده از اینها که در مقابل تمامی این نقض قوانین سکوت و بیعملی اتخاذ کرده بودند.
چه انتظاراتی از آینده رژیم ایران با توجه به ظلم و ستمی که در حق مردم ایران انجام میدهد دارید؟
باید بگویم که شرایط و وضعیت کنونی در ایران دقیقاً مانند باروت یا آتش زیر خاکستر است و بسیار در وضعیت انفجاری قرار دارد. مقامات مختلف رژیم مستمراً بههمدیگر هشدار میدهند بهویژه از بابت ارتش میلیونها فقیر که خیلی صریح میگویند و یا ارتش میلیونها گرسنه که به خیابانها بریزند و علیه این رژیم قیام کنند بهم هشدار میدهند و ترس و وحشت بسیار جدی دارند بهمین دلیل بهویژه از جنبش سازمانیافته مجاهدین و شورای ملی مقاومت برهبری مسعود و مریم رجوی ترس و واهمه بسیار جدی دارند چرا که میدانند این جنبش به اهداف خودش برای سرنگونی این رژیم ظلم و تباهی و استقرار آزادی و حقوقبشر و یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت بسیار متعهد است و بهمین دلیل آنچه را که در چشمانداز آینده میتوانم بگویم این است که مطلقاً هیچگونه رفرم و یا راهحلی از درون این رژیم بیرون نخواهد آمد و چشمانداز آینده قطعاً و یقینا سرنگونی تام و تمام این رژیم با همه دستجات و باندهایش است چرا که همه آنها طی سالیان یعنی بیش از سه دهه در کشتار در قتلعام و شکنجه و دستگیریهای خودسرانه و بسیاری از جنایتهای رژیم چه علیه مردم ایران در داخل کشور و بعد صدور آن و علیه منطقه بسیار نقش داشتهاند. بهمین دلیل فکر میکنم که معادله ایران تضاد بسیار بسیار آنتاگونیستی بین کلیه اقشار مختلف مردم ایران با دیکتاتوری حاکم است که یک اقلیت بسیار اندک هستند. خود این رژیم در بسیاری از مراودات داخلیاش اعتراف کرده که زیر 4 درصد از حمایت در بین مردم را دارد که آنهم در حقیقت سپاه پاسداران و نیروهای قدس و بهاصطلاح أعوان و انصار سیستم سرکوبگر ولایتفقیه هست که در تمامی این جنایتها و دزدیها و چپاول و فساد شریک هم هستند و شریک این رژیم هستند. بنابراین خارج از آن، تضاد بسیار آنتاگونیستی چه در ماهیت و چه در عملکرد بین مردم ایران با تمدن و فرهنگ چند هزار ساله و یک رژیم قرونوسطایی عقب گرا و بسیار خونریز و جنایتکار وجود دارد. بنابراین چشمانداز آینده از نظر من سرنگونی تام و تمام این رژیم است.
آیا امکانش هست که ما شاهد یک بهار پارسی که رژیم را از ریشه بیرون بیاورد باشیم؟
بله. قطعاً و دقیقاً و من فکر میکنم که لازم است بگویم که واقعیت امر این است که بهار ایران در انقلاب سال 1979 با سرنگونی دیکتاتوری شاه رخ داد چرا که مردم خواستههای اصلیشان در همان زمان هم حقوقبشر و آزادی و دموکراسی بود منتها متأسفانه بهدلیل دیکتاتوری زمان شاه و سانسور، مردم از ماهیت واقعی ملاها مطلع نبودند و همچنین رهبران واقعی اپوزیسیون دموکراتیک یعنی مجاهدین و فداییان در زندانهای شاه بودند.
بله همانطور که توضیح دادم این بهار در انقلاب مردم ایران در سال 1979رخ داد ولی متأسفانه با یک حکومت دیکتاتوری مذهبی بنیادگرا که با سوءاستفاده از نام اسلام همه جنایتها، فساد، دزدی، چپاول و قتل و کشتار خودش را توجیه میکرد منحرف شد و به جای دموکراسی به سمت تئوکراسی کشانده شد اما آنچه که ما در پیش رو داریم قطعاً و یقینا انقلابی بسا بسا عمیقتر اصیلتر و دقیقاً رو به تحقق و دستیابی به اهداف اصلی مردم ایرا ن که از سالیان سال، دههها پیش این خواسته و این هدف همیشه در پیش روی مردم ایران بود به هرحال این انقلاب محقق خواهد شد، منتها این بار در یک مدار بسیار کیفیتر و عالیتر و همچنین با عمق و بینش بسیار عمیقتر.
در حقیقت بعد از شکستی که بنیادگراها و فرصت طلبها بهخصوص آخوندهای رذل که با سوءاستفاده از مذهب و دین و نام اسلام میخواستند دیکتاتوری مذهبی و همه جنایتهایشان را سرپوش بگذارند. مقاومت ایران طی این سه دهه توانسته در همه زمینهها و جهات چه ایدئولوژی و چه بهلحاظ فلسفی و تاریخی و چه بهلحاظ سیاسی و اجتماعی با این پدیده بسیار منحوس و ضدبشری مقابله کند و آن را در همه عرصهها شکست بدهد. بنابراین انقلابی که ما در پیش خواهیم داشت در ایران مطمئنم سرفصل و نقطه شروع بسیاری از شکوفا شدن استعدادها و توانمندیها و پتانسیلها در داخل ایران و قطعاً و یقینا در مسیر ارتقای توسعه، پیشرفت و ثبات و صلح و امنیت در کل منطقه در بر خواهد داشت
مقاومت ایران چگونه از نتایج گردهمایی پاریس برای افشای دخالت رژیم ایران و ایجاد ناامنی منطقهیی و بینالمللی و کشتار مردم ایران، بهرهبرداری میکند؟
طبعا ما در همه زمینهها از طریق انعکاسات مطبوعاتی از طریق ادامه این کارزارها در سطح اینترنت، در سایتها، وبلاگها و با سیستمهای فیسبوک و توییتر بهطور گسترده این انعکاسات را به اطلاع عموم مردم ایران چه در داخل کشور و چه در خارج کشور خواهیم رساند و همچنین باید بگویم از طریق محافل سیاسی، سیاستمداران برجستهیی که از آمریکا، کانادا، استرالیا و اروپا بهویژه اروپا و خاورمیانه که در این گردهمایی شرکت داشتند سعی میکنیم که بهطور گسترده با اعضای پارلمانهای این کشورها و همچنین محافل دولتی آن تا هرمیزان که در توان ما باشد ارتباط برقرار کنیم و آنها را نسبت به این دستاوردها مطلع کنیم و بنابراین هر چقدر بتوانیم این جبهه متحد بینالمللی علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران که دقیقاً ریشه بنیادگرایی و صدور افراطیگری و تروریزم بسیاری کشورهای منطقه میباشد را هم هر چه بیشتر افشا کنیم و بتوانیم یک جبهه متحد علیه این رژیم و مزدوران و گروههای تروریستیش تشکیل بدهیم که به کمک همدیگر و بهویژه با ائتلاف کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی بتوانیم سیاست قاطعیت در مقابل این رژیم را اعمال کنیم. طبعاً شما میدانید که سیاست مماشاتی که کشورهای اروپایی وآمریکا در قبال همه جنایتهای رژیم در داخل ایران و بهویژه صدور تروریزم و جنگافروزی و کشتار هزاران هزار و از نظر ما دهها هزار مردم بیگناه عراق سوریه، یمن به عهده و به گردن این رژیم ضدبشری هست با این سیاستهای مماشاتگرانه به آن یاری رساندند و دستش در ادامه این جنایتها باز گذاشتهاند بنابراین طبعاً که هرمیزان کشورهای عربی به یاری و اتحاد عمل با مردم و مقاومت ایران همسویی کنند و قاطعیت در مقابل این رژیم داشته باشند چه بهلحاظ محکوم کردنش و چه بهلحاظ بستن سفارتهایش، اخراج سفرا و مزدورانش و خلعید این رژیم از مداخله در کشورهای مختلف منطقه، قطعاً این میتواند کمک بسیار جدی برای ایجاد چه دموکراسی و آزادی در داخل ایران و همچنین صلح و ثبات و هم زیستی مسالمتآمیز بین کشورهای برادر مسلمان در سطح منطقه ایجاد کند و ما مطمئنیم که این اتحاد عربی- ایرانی راهحل برونرفت از بسیاری از بحرانهای منطقه است و به نظر ما نباید در انتظار اروپا و یا آمریکا نشست بلکه این در توان خود ما با رهبری ائتلاف کشورهای اتحاد عرب به رهبری عربستان امکانپذیر است و میتواند محقق شود.
چگونه با سایر مخالفان ایرانی هماهنگی میکنید؟
همانطور که میدانید مقاومت ما ظرفیتهای بسیار بالا و عالی در وحدت و ایجاد اتحاد با همپیمانان، دوستان و همه تمایلات مختلف سیاسی چه در بین نیروهای ایرانی و حتی خارجی دارد. بهطور واقعی آنچه که شورای ملی مقاومت و مجاهدین سالیان است که به آن فراخوان دادهاند حول دو محور جدی یعنی مرز سرخ مقابله قاطع علیه رژیم آخوندی و سرنگونی این رژیم یعنی نه به شیخ و نه به دیکتاتوری فاسد قدیمی یعنی شاه و اعتقاد به یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت. در حقیقت با این چارچوبها فراخوان به اتحاد با هر گروه و هر حزب و هر تمایل سیاسی در بین مخالفان ایرانی دادهاند. به همین دلیل من فکر میکنم هرکس جدای از اینکه چه دیدگاه سیاسی یا چه تمایلات سیاسی و حزبی داشته باشد تا جایی که بر این چارچوب اصلی پایدار و وفادار بماند قطعاً در جبهه همبستگی این مقاومت جا دارد و سهیم است.
چگونه امید را برای سرکوب شدگان مردم ایران نسبت به اینکه تغییر در راه است بهوجود میآورید؟
اولین و مهمترین عنصر پایه تهاجم، ایستادگی و پافشاری بر اصول و پایههای اساسی این مقاومت که همانا قاطعیت در مقابل رژیم آخوندی، شعار سرنگونی آن بویژه ایجاد شعار هزار اشرف بهعنوان سمبلها و الگوهای اسطورههای مقاومت برای تحقق آزادی و دموکراسی در ایران. با حضور گسترده، با فعالیتهای شبکههای حامی مقاومت ایران که البته بهطور مخفیانه ولی سراسری در داخل کشور از شعار نویسی، تراکت نویسی، پخش تراکتها و همچنین بهطور گسترده از طریق شبکههای اجتماعی، همچنین پخش تلویزیون 24ساعته از اخبار مقاومت سعی میکنیم که مردم ایران را در جریان تمامی تحولات قرار بدهیم و البته تلاشمان این است که هرچه بیشتر بتوانیم در ابعاد گستردهتر و مناطق بیشتری تحت پوشش چه از طریق شبکهمان در داخل و چه از طریق ارتباطات جمعی و اینترنت و تلویزیون و رادیو قرار بدهیم. همچنین با فعالیتهای گسترده در صحنه بینالمللی، در محافل سیاسی، در پارلمانها، در نهادهای بینالمللی حقوقبشری و همچنین در نهادهای مختلف فعال زنان سعی میکنیم در همه عرصهها بتوانیم با مشارکت، با فعالیت از طریق مطبوعات و انعکاس هرچه گستردهتر این فعالیتها، شبکه مقاومت در داخل و مردم ایران را در داخل کشور مطلع کنیم و به آنها نشان بدهیم که بهخصوص با برگزاری جلسات و گردهماییهایی همانند آخرین گردهمایی مقاومت در 9 ژوییه در پاریس به آنها نشان بدهیم که آنها مطلقاً فراموش نشدهاند و این مقاومت صدای رسای مردم ایران برای انعکاس و پژواک خواستههای برحق آنها هست و بنابراین به آنها نشان بدهیم که آینده روشن است و راه باز است و به میزانی که این اتحاد عمل بین ما و آنها باشد توان این را خواهیم داشت که این دیوار اختناق را بشکنیم و ملاها را سرنگون کنیم.
مقاومت ایران چه درخواستی از خلقهای عرب برای حمایت از مبارزهاش دارد؟
ما از تمام خواهران و برادران مسلمان و عرب خودمان میخواهیم که در همبستگی و اتحاد با مردم ایران، با مقاومت ایران با این رژیم ضدبشری آخوندی که به واقع مثل یک اختاپوس و مثل یک غده بزرگ سرطانی علیه مردم ایران و علیه منافع کل مردم منطقه است و جلوی هر گونه رشد و توسعه و سازندگی را گرفته از همه آنها کمک میخواهیم که از شر این رژیم ضدبشری خلاص بشویم. ما فکر میکنیم که در گام اول این بسیار مهم است که خلقهای منطقه بدانند که دشمن اصلی آنها در صلح و ثبات و امنیت اول دخالتهای و جنگافروزی رژیم ضدبشری تحت نام اسلام است و این رژیم عامل اصلی تفرقه افکنی، عامل اصلی شیوع و انتشار تروریسم و تمامی انفجارها و بسیاری از جنایتها در سطح کشورهای مختلف منطقه است. آنها هستند که مزدورگیری میکنند و با پول نفت مردم ایران مزدور میسازند که بعد بتوانند از آنها برای پیشبرد مقاصد شوم و شیطانی خودشان علیه مردم مسلمان نشین منطقه استفاده کنند و این جنایتها را تحت نام اسلام میکنند. آنها باید در مقابل این رژیم بایستند و خواهان خلعید این رژیم از مداخله در کشورهایشان بشوند، خواهان بسته شدن مراکز جاسوسی و سفارتهای این رژیم که عملاً نهادهای هماهنگی بین گروههای مختلف تروریستی در کشورهای مختلف عربی هست بخواهند از دولتهایشان که از مقاومت مردم ایران برای قاطعیت در مبارزه قاطع آنها علیه این رژیم و تلاشهای مقاومت برای سرنگون کردن این رژیم حمایت کنند.
بنابراین همه این دخالتها هست بهویژه در سوریه که مردم خواهان برکناری بشار اسد هستند، اساساً بواسطه نیروهای سپاه قدس این رژیم و نیروهای سپاه تا کنون توانسته بر سرکار بماند و کماکان با بمبارانهای مناطق مسکونی در شهرهای مختلف سوریه از حلب، ادلب، تا بسیاری از شهرهای دیگر به جنایتهایش ادامه میدهد که اسد را بر سرکار نگهدارد.
بنابراین خلقهای عرب کشورهای منطقه در تمامی زمینهها میتوانند نقش کیفی ایفا کنند و بخواهند از دولتهای عربی، از اتحادیه عرب، قاطعیت نشان بدهند و هیچگونه پشت سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا تأخیر و تعلل نداشته باشد. بلکه برعکس خودشان قدم پیش بگذارند و سرنوشت و آینده مردم و کشورهای منطقه را بهدست بگیرند از شر لوث وجود اسد و نیروهای تروریستی و بهویژه نیروهای تروریستی سپاه قدس که همهشان در لیست سیاه تروریستی هستند خلاص کنند. بنابراین آنها میتوانند نقش کیفی در پیشبرد این خواستهها داشته باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر