جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ تیر ۲۹, سه‌شنبه

گردهمایی بزرگ مقاومت ایران، سخنرانیهای استرون استیونسون، خوزه مانوئل باروسو، دکتر آلخو ویدال کوادراس، اد ملکرت و جولیو ترتزی

لينك به منبع:
گردهمایی بزرگ مقاومت  ایران در پاریس

گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس


استرون استیونسون – رئیس هیأت اروپایی آزادی عراق

خانم‌ها و آقایان اجازه بدهید، با تشکر از برادران و خواهرانمان در کمپ لیبرتی شجاع‌ترین شجاعان شروع کنم. یک روز آنها آزاد خواهند شد و آن روز دیر نیست. خانم‌ها و آقایان از پارسال که در این گردهمایی بودیم، دنیا محل بسیار خطرناکتری شده است، ما نظاره‌گر جنگ داخلی در سوریه هستیم، جایی‌که بشار اسد توسط رژیم ایران بی‌دریغ حمایت می‌شود و به کشتار مردم خودش ادامه می‌دهد. ما شاهد حملات تروریستی وحشتناکی در داکا، استانبول، تونس، پاریس، بروکسل و هفته پیش یک انفجار وحشتناک در بغداد بوده‌ایم. ولی ما باید دشمنانمان را بشناسیم، ما باید بفهمیم که چگونه داعش و طالبان و القاعده و الشباب و بوکوحرام، حزب‌الله و تمام گروه‌های افراطی به‌وجود آمدند. همان‌طور که خانم مریم رجوی امروز گفت، قبل از سال‌های 1970، هیچ گروه فکری اسلامی سازماندهی‌شده‌یی در دنیا وجود نداشت که به نام خدا دست به کشتار بزند. هیچ اقدامی برای ایجاد حکومت خلیفه‌یی اسلامی وجود نداشت؛ و تنها بعد از ایجاد حکومت ارتجاعی اسلامی در ایران توسط (خمینی) در سال 1979 بود.

ایدئولوژی ارتجاعی (خمینی) الگویی برای شیعیان و سنی‌های متعصب شد. سر مار در تهران است. رژیم ایران تروریسم را صادر می‌کند. نیروی قدس و سپاه پاسداران ، سلاح و پول و پرسنل نظامی به تمام نقاط خاورمیانه می‌فرستد. اگر واقعاً خواستار برخورد با تروریست‌های اسلام‌گرا هستیم، باید سر مار را قطع کنیم. یک جمله معروف از وینستون چرچیل هست که همه چیزهای عالی ساده هستند؛ و خیلی از آنها با یک کلمه بیان می‌شوند، آزادی، عدالت، شرف، پیشرفت، رحم، امید، اینها ارزش‌های اصلی شورای ملی مقاومت هستند. اینها اصول اصلی خانم مریم رجوی و سازمان مجاهدین هستند. غرب تنها با حمایت از اپوزیسیون اصلی آخوندها می‌تواند سر مار را در ایران قطع کند. زنده باد خانم رجوی، زنده باد سازمان مجاهدین.

سخنران بعدی، کسی است که به‌عنوان یکی از محترم‌ترین رهبران سیاسی جهان شناخته شده است. یک چهره شناخته‌ شده بین‌المللی که اتحادیه 28 ملتی اروپا را به‌مدت یک دهه رهبری کرد، در عین‌حال که ریاست شورای اروپا را در مقابل رفتار گستاخانه رژیم آخوندها برعهده داشت. او گفت: مردم ایران فاقد حکومت و یا رئیس‌جمهوری هستند که شایسته آنها باشد. ما نیز کاملاً با او موافقیم و امروز خوشوقتیم که پرزیدنت خوزه مانوئل باراسو را امروز همراه خود داریم. خواهش می‌کنم به وی که رئیس شورای اروپا از سال 2004 تا 2014 و همچنین نخست‌وزیر پیشین پرتغال بود، خوشآمد بگویید. خوزه مانوئل باراسو

خوزه مانوئل دورائو باروسو سیاست‌مدار برجسته اهل پرتغال طی سالیان مواضع بسیار مهمی را هم در پرتغال و هم در سطح اتحادیه اروپا داشته است.

او به‌طور خاص در سال 2004 توسط شورای اروپا به‌عنوان رئیس کمیسیون اروپا برگزیده شد که ریاست بخش اجرایی اتحادیه اروپا را برعهده دارد و پرقدرت‌ترین و بالاترین مقام این اتحادیه محسوب می‌شود. وی در سال 2009 مجدداً به این سمت انتخاب شد و به این ترتیب 10سال تا سال 2014 در این سمت باقی ماند.

خوزه مانوئل باروسو پیش از آن بین سال‌های 2002 تا 2004 نخست‌وزیر پرتغال بود؛ البته قبل از احراز این سمت او مواضع مختلف دیگری را عهده‌دار بوده است؛ از جمله وزیر خارجه پرتغال 1992-1995، رئیس حزب سوسیال‌دموکراتیک پرتغال 1999-2002 و رئیس‌کمیته امور خارجی پارلمان پرتغال 1995-1996.

خوزه مانوئل باروسو – رئیس کمیسیون اروپا، بالاترین مقام اجرایی اتحادیه اروپا تا سال 2۰۱4


طبعاً حضور در این‌جا بسیار مایه خوشوقتی است، در حالی که آزادی و امید را گرامی می‌داریم، در این‌جا در پاریس فرانسه، در قلب اروپا؛ و آرزو می‌کنم که بتوانیم چنین گردهمایی صلح‌آمیز و دموکراتیکی را در سراسر جهان و چرا که نه، روزی آن‌را در تهران برگزار کنیم، در ایران، تا فرصت بیان عقایدمان را داشته باشیم.

من طی 10سال گذشته رئیس کمیسیون اروپا بودم و سال‌های بسیار بیشتری در کشورم پرتغال در دولت به‌مدت 12سال خدمت کردم که سال‌های آخر آن نخست‌وزیر بودم. اگر بخواهم یک اظهارنظر شخصی بکنم، بگذارید بگویم که تعهدم به دموکراسی و آزادی، از تجربه شخصی خودم نشأت می‌گیرد؛ 18ساله بودم زمانی که یک دیکتاتوری که 48سال در کشور من به‌طول انجامید، سرنگون شد، توسط یک انقلاب دموکراتیک و صلح‌آمیز. آن لحظه دموکراسی که در پرتغال شاهدش بودیم تقریباً هم‌زمان در یونان و اسپانیا نیز رخ داد، در آمریکای لاتین تأثیر عظیمی داشت و اغلب کشورها در آن زمان دموکراتیک شدند؛

و به‌خاطر دارم وقتی در کشورم آزادی وجود نداشت، نمی‌توانستیم کتاب‌هایی را که می‌خواستیم بخوانیم، فیلم‌هایی را که می‌خواستیم ببینیم، چون یک رژیم استبدادی حاکم بود؛ به همین دلیل من احساس هم‌دردی زیادی دارم و می‌خواهم همبستگی خودم را به تمامی کسانی ابراز کنم که برای آزادی می‌جنگند، در کشور شما و در کل جهان. (کف‌زدن) (کف‌زدن) اعتقاد دارم، مردم ایران، با تاریخشان و با مقاوم‌ بودنشان، پویایی‌شان، پویایی جامعه شما، شایسته یک نظام بهتر است؛ و اعتقاد دارم، اگر فرصت انتخاب آزادانه واقعی روش زندگی‌شان فراهم شود، مردم ایران آزادی را انتخاب می‌کنند و نه سرکوب، بردباری و نه بنیادگرایی اسلامی، صلح و نه رویارویی. (کف‌زدن) شما بسیار بهتر از من به وضعیت داخل ایران اشراف دارید، لذا من درباره سیاستهای داخلی ایران اظهارنظر نمی‌کنم. اما می‌توانم یک چشم‌انداز اروپایی را با شما در میان بگذارم، چشم‌اندازی نزدیک به ایران که با توجه بسیار، وضعیت کشور شما را دنبال می‌کند. به‌تازگی توافقی با (رژیم) ایران بر سر مسائل اتمی حاصل شد، توافق مذاکره‌شده‌یی توسط اتحادیه اروپا، آمریکا و دیگران. من می‌فهمم و این موضع شخصی من است که در قیاس با سایر گزینه‌ها، این شاید تصمیم عاقلانه‌یی بوده باشد. ولی حالا باید اطمینان حاصل کنیم که با جدیت اجرا شود. برخی درباره تعامل صحبت می‌کنند، اما اشکال مختلفی از تعامل وجود دارد. تعامل همراه با اصول و تعامل بدون اصول. من حامی تعامل همراه با اصول، تعاملی اصولی هستم که در آن حقوق‌بشر هرگز نباید رها شود و مستمراً موضوع آزادی و حقوق‌بشر در ایران و در سراسر جهان را مد نظر قرار می‌دهیم. (کف‌زدن)

مسأله این است که هم‌نوعان خود را دوست داشته باشیم و بدین‌منظور باید دولتی داشته باشیم که خود را در خدمت انسان بداند، اعم از مرد، زن یا کودک و نه این‌که مردم در خدمت دولت باشند. (کف‌زدن) این همچنین مسأله بنیادگرایی را به میان می‌آورد، آن افکار استبدادی که مدعی‌اند، باید مطیع یک ایدئولوژی بنیادگرا باشیم. به همین دلیل مبارزه شما این‌قدر مهم است. چون باید صادقانه بگویم، ما امروز در اروپا مشکلی داریم و من از یک چشم‌انداز اروپایی اظهارنظر می‌کنم. میلیونها مسلمان امروزه در اروپا زندگی می‌کنند، بسیاری از آنها به‌حق شهروندان کامل کشورهای اروپایی هستند و از همه حقوق شهروندی برخوردارند، ولی واقعیت این است که به‌دلیل حملات تروریستی، به‌خاطر سازمانهای بنیادگرا، اکنون در اروپا جنبشی از سوءظن نسبت به مسلمانان وجود دارد و به‌نظر من این خوب نیست. این خطرناک است، قبل از هر چیز برای مسلمانان و البته برای جوامع خودمان. چون در برخی کشورهایمان شاهد رشد جنبش‌های عوام‌گرا، ملی‌گرا و گاه بیگانه‌ستیز هستیم. به‌همین دلیل این‌قدر مهم است که مبارزه شما برای آزادی، به‌عنوان مبارزه‌یی علیه تمامی اشکال بنیادگرایی نیز نگریسته شود تا همگی بتوانیم در صلح زندگی کنیم، مسیحیان، مسلمانان، یهودیان و گروندگان همه اعتقادات در صلح و دیالوگ زندگی کنند. (کف‌زدن) همچنین اعتقاد دارم که درس‌های گذشته به ما نشان داده‌اند، و باید به گذشته توجه کنیم، که راه‌حل از بیرون ناشی نخواهد شد، جامعه بین‌المللی می‌تواند کمک کند، اما طبعاً راه‌حل می‌تواند و باید از درون خود اسلام ناشی شود. بسیار مهم است که اولین کسانی که به محکوم و منزوی‌کردن و جنگیدن علیه تروریسم، افراط‌گرایی و بنیادگرایی می‌پردازند، خود مسلمانان باشند تا خود را از آن جدا کنند و بتوانند در جوامع ما مورد پذیرش قرار گیرند و بخشی فعال از جوامع ما باشند. این نبردی است که شما باید در آن پیروز بشوید، قطعاً با حمایت دیگران، با حمایت جامعه بین‌المللی، اما قبل از هر چیز، این مسئولیت شماست که این نبرد را به‌دست بگیرید، برای دیالوگ و بردباری علیه استبداد و بنیادگرایی. (کف‌زدن) برای شما بهترین آرزوها را دارم، امیدوارم صداهای ما از این‌جا در پاریس و اروپا، مستقیماً به مردم در ایران برسد، به‌عنوان علامتی از امید. معتقدم امروز امیدی وجود دارد و امیدوارم که روزی در ایران دیدار خواهیم کرد و شما، یک ایران آزاد و دموکراتیک را جشن خواهید گرفت؛ و من این‌را می‌دانم، چون مردم ایران شایسته نظام بهتری هستند و مردم ایران از حق برخورداری از آزادی، صلح و بردباری برخوردارند، متشکرم.

دکتر آلخو ویدال کوادراس – رئیس‌کمیته بین‌المللی در جستجوی عدالت


من با درود به ساکنان شجاع کمپ لیبرتی شروع می‌کنم. من قویاً محکوم می‌کنم حمله موشکی را در دوشنبه شب با بیش از 40 مجروح. دولت آمریکا و یونامی مسئولیت مستقیم دارند که امنیت و ایمنی ساکنان لیبرتی را تأمین کنند، تا زمانی که همه آنها به خارج از عراق منتقل شوند. من همچنین نماینده عالی اتحادیه اروپا فدریکا موگرینی را فرا می‌خوانم که از دولت عراق بخواهد، محاصره ضدانسانی و محدودیت‌های خود را متوقف کند. این یک رسوایی شرم‌آور است که بعد از این‌همه حملات مرگبار و بعد از این‌همه درخواست و هشدار از سوی سازمانهای بشردوستانه و نمایندگان پارلمان در سراسر جهان، هیچ اقدام مؤثری تا کنون صورت نگرفته است. آخرین حمله، یک بار دیگر ثابت می‌کند که سازمان مجاهدین تنها جنبشی است که آخوندها به‌طور واقعی از آن در هراسند. این تأیید می‌کند که سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت، نه فقط تنها تهدید برای رژیم، بلکه جایگزین واقعی آن نیز هستند. من به‌طور منظم در این گردهمایی شرکت می‌کنم و خوشحالم که چنین تأثیر بزرگی در داخل ایران دارد. حتی زندانیان سیاسی که زیر شکنجه هستند، پیام حمایت برای این گردهمایی فرستاده‌اند. قلب ما با آنهاست. بایستی مطلع باشید که رژیم ایران تلاش کرد، مانع شرکت مردم و سیاستمداران در این رخداد بزرگ شود. همیشه همین کار را می‌کند و همیشه شکست می‌خورد. این گردهمایی بزرگ ثابت می‌کند که سلاح آنها دروغ و جنایت است و سلاح ما حقیقت، شجاعت، ایمان و آزادی است. به همین دلیل پیروزی نهایی از آن ما خواهد بود. چند آژانس اروپایی، از جمله قضاییة آلمان، اخیراً فعالیت‌های سرویس مخفی (رژیم) ایران را با استفاده از اعضای سابق مجاهدین تأیید کردند. ما از دولتهای اروپایی، از جمله آلمان که چند نفر از این جاسوسان را دستگیر کرده می‌خواهیم، این مأموران رژیم را مجازات و اخراج کنند. بگذارید در پایان بگویم که من به آینده بسیار امیدوار و خوش‌بین هستم. رژیم بسیار ضعیف است و به همین دلیل تلاش می‌کند ضعف خود را با تروریسم پنهان کند. ولی ایران به تغییر نیاز دارد و ما دموکراتها و مردم آزادیخواه از سراسر جهان، بایستی خود را متعهد به‌کار و مبارزه خستگی‌ناپذیر تا رهایی کامل مردم بزرگ ایران بکنیم. دوستان گرامی، متشکرم.

اد ملکرت – نماینده ویژه دبیرکل ملل‌متحد در عراق 2011-2009


دوستان عزیز، باعث افتخار است که در این گردهمایی حیاتی دعوت شده‌ام تا بار دیگر افشاگر بی‌عدالتی فاحش و نقض حقوق‌بشری باشم که بیش از یک دهه توقفی نداشته، جانهایی را گرفته و باعث نابودی دارایی‌های همکاران و همرزمان شما در عراق شده است. خوشبختانه، در خلال سال گذشته دیده‌ایم که برخی ساکنان کمپ لیبرتی توانسته‌اند آن وضعیت اسفناک را پشت سر بگذارند و در کشوری سکونت گزیده‌اند که به واقع شایسته احترام و تقدیر به‌خاطر این میهمان‌نوازی است: آلبانی. آلبانی که الگوی درخشانی از رویکرد استقبال از خود نشان می‌دهد، در دورانی که در بسیاری نقاط جهان، دیگر پذیرش پناهندگان یک ضرورت اخلاقی و یک التزام قانونی محسوب نمی‌شود. مایلم به دولت آلبانی و مردم آلبانی برای نشان‌دادن راه، تبریک بگویم.

و ما متعجبیم که چرا جامعه بین‌المللی نمی‌خواهد با قدرت بیشتر، معتبرتر و مؤثرتر عمل کند. هر کسی از روی حس مسئولیت‌پذیری از خودش می‌پرسد، چه‌طور ممکن است طی سال‌های گذشته، فرودگاه بغداد کار معمول خود را از سر بگیرد، در حالی که یک فاجعه انسانی در نزدیکی آن، رخ داده است. هر کسی بر فراز آن پرواز می‌کند و کمتر کسی در آنجا توقف کرده است. این نمی‌تواند و نباید ادامه یابد.

به‌عنوان نماینده ویژه پیشین دبیرکل ملل متحد، می‌دانم که چه‌طور سازمان ملل، اغلب اوقات میان نیروهای متخاصم و منافع، تحت فشار قرار می‌گیرد. هر چند، وقتی حقوق پایه‌یی بشر در برابر چشمان کسانی نقض می‌شود که مسئولیت حفاظت از آن‌را دارند، انتظار نداریم که ملل متحد، فقط یک نقش میانجی‌گرانه ایفا کند. بنابراین، زمان به‌کارگیری اختیارات است و دبیرکل باید شخصاً دخالت کند و همه طرف‌های درگیر را متقاعد سازد، برای تضمین پایدار جان و مال و حق نهایی همه به‌منظور ترک صحیح و سالم و یافتن پناهگاهی امن.

دوستان عزیز این چیزی است که ما امروز بار دیگر با قدرت‌مندترین ندای عقلانیت خواهانش هستیم، این‌که آینده مسالمت‌آمیز ساکنان لیبرتی، تضمین بشود، به‌عنوان بخشی از تلاش‌های مجدد جهانی برای این‌که آشتی بر بدبختی و نابودی غلبه کند؛ بگذارید ابرهای محاسبات بازی قدرت، توسط خورشید اصول حقوق‌بشر محو شود. بیایید تا فراخوان ما امروز در پاریس شنیده و به آن توجه شود. متشکرم.

جولیو ترتزی – وزیر امور خارجه پیشین ایتالیا

خانم رجوی، میهمانان محترم، دوستان عزیز؛ من حامل گرم‌ترین احترامات برای همگی شما و به‌ویژه برای دوستان و برادران و خواهرانمان در کمپ لیبرتی هستم. بار دیگر در این گردهمایی شگفتی‌آور جمع می‌شویم تا عزم جزم خود را در مبارزه برای شرافت و آزادی اعلام کنیم و این کار را در حالی انجام می‌دهیم که برادران و خواهرانمان در کمپ لیبرتی به‌تازگی و یک‌بار دیگر مورد حمله قرار گرفته‌اند. توسط شبه‌نظامیان تروریستی که با دستان خونین و عقاید (رژیم) تهران هدایت شده، سازمان‌یافته و کنترل شده‌اند. این حمله وحشیانه، وحشت آخوندها را نشان می‌دهد از مبارزان آزادی خستگی‌ناپذیر که چیزی جز دموکراسی، حقوق‌بشر و حاکمیت مردمی نمی‌خواهند. آخوندها خواهان آن هستند که ساکنان کمپ لیبرتی یا مبارزه را کنار بگذارند و از آزادی سیاسی خود در مقابل رژیم دست بکشند و یا همه نابود شوند، چرا که ایرانیان حاضر در کمپ لیبرتی کسانی هستند که الهام‌بخش همه ایرانیان برای تغییر دموکراتیک هستند. ولی مجاهدین کمپ لیبرتی نشان داده‌اند که مصممند به مبارزه خود ادامه بدهند، بهای آن هر چقدر که باشد. آنها نماد شجاعت، قهرمانی، از خودگذشتکی و پایداری هستند.

اکثریت وسیعی از ایرانیان خواهان آزادی هستند و مطمئناً به برادران خود در کمپ لیبرتی افتخار می‌کنند. ساکنان لیبرتی با پایداری‌شان، گر چه با دستان خالی به مبارزه خود علیه رژیم ادامه داده‌اند و ثابت کرده‌اند که فروغ تابانی برای میلیونها نفر در سراسر جهان هستند که آزادی، شرافت، حقوق برابر و حکومت قانون را در ورای هر ملاحظه و هر گونه سازش احتمالی قرار می‌دهند.

بگذارید همچنین وظایف دولتهای غربی را مورد تأکید قرار بدهم. اول از همه، دولت آمریکا و دولتهای اروپایی و سازمان ملل و وظایف جوامع بین‌المللی، در رابطه با امنیت و ایمنی کمپ لیبرتی. حمله 4 ژوئیه یک بار دیگر فوریت و ضرورت تضیمن امنیت کمپ و انتقال همه ساکنان به خارج از عراق با حداکثر سرعت ممکن را نشان می‌دهد. ما همچنین امروز این‌جا هستیم تا به رساترین صورت بر این واقعیت تأکید کنیم که وضعیت آنجا بایستی فوراً مورد حل و فصل قرار گیرد و این حملات مستمر و نفرت‌انگیز بایستی متوقف گردند.

بگذارید همچنین صحبت دوستم آلخو ویدال کوادراس را مورد تأکید قرار بدهم که گفت بعد از توافق هسته‌یی با رژیم ایران نبایستی عجله‌یی در هجوم به بازار ایران از سوی کمپانیهای غربی صورت گیرد، هر گاه تهدیدی در مقابل این رژیم پلید وجود دارد که منابع ملی را در دست دارند، سپاه پاسداران خود و دست نشاندگانش در منطقه و جهان را وارد کرده، و باعث تروریسم و فتنه در کشورهای مستقل می‌شود و ثبات منطقه را مختل می‌کند.

در نهایت، مفتخرم که توجه شما را به یک ویدیوی موجز از کسی جلب کنم که در قلوب یک به یک شما و ماست. مسعود رجوی که مقاومت ایران را از دورانی با چالشهایی باورنکردنی و سخت هدایت کرده. او نسلی از رزمندگان را برای آزادی ایران به بار آورده و الهام بخشیده. مقاومت شگفت انگیزی علیه یک بنیادگرایی مذهبی که الگویی برای دنیای معاصر محسوب می‌گردد. کلمات مسعود رجوی الهام‌بخش همه کسانی است که مشتاق آزادی هستند. بسیار متشکرم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر