منبع به لينك:
باز نشر
استاد عبدالعلی معصومی عضو شورای ملی مقاومت
ایران
قیام 18 تیر 1378 که در اعتراض به تصويب «اصلاحيه
قانون مطبوعات» و تعطيلي روزنامه «سلام» پاگرفت، در همان دو سه روز اول، به قیام برای
سرنگونی رژیم تبدیل شد.
در یکی دو روز اول، برخی از سرکردگان دولت خاتمی با
حضور در میان قیام کنندگان در دانشگاه تهران، از آن پشتیبانی کردند. اما وقتی قیام
برای نفی کلیّت نظام راه برد، سران نظام و همگامان آنها، از هر قماشی، برای در رویارویی
با آن همگام شدند و به نابودیش کمر بستند. مرور خلاصه یی از اخبار قیام و راهبندهای
گسترش آن، واقعیت این قیام دلاورانه و سرکوبگران آن را، به روشنی نشان می دهد.
ـ خبرگزاری رژیم (ایرنا)، 18 تير 78 (9 ژوييه
1999) ـ اطلاعیه «وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران درباره درگیریهای پنجشنبه شب [17تیر]:
«در آخرين ساعت پنجشنبه شب گذشته، تظاهرات جمعي از دانشجويان در محوطه كوي دانشگاه
[تهران] و مقابل آن... با مداخله خشونت آميز
نيروي انتظامي به حادثه يي تلخ و تأسّف بار تبديل شد... در اين حادثه تلخ، كه در
نوع خود بي نظير است، حرمتها و حريمهايي شكسته شده است، كه بازسازي و جبران آنها
به سادگي مقدور نخواهد بود. ضرب و شَتم دانشجويان و مجروح ساختن دهها نفر از آنان
و بازداشت چند صد نفر ديگر، كه با توهينهاي لفظي همراه بوده است... ورود به ساختمان
خوابگاهها و شكستن درب اتاقها و تخريب و انهدام لوازم شخصي و عمومي دانشجويان و دانشگاه... ورود به ساختمان دانشجويان خارجي، ضرب و شَتم آنان
و تخريب وسايلشان ... و در نهايت شليك گلوله، حيثيت و امنيت دانشجويان و دانشگاهيان
را مخدوش كرده و زمينه يك بحران ملي را فراهم آورده است...»
ـ روزنامه «نشاط»19، تیر: «در ساعت 4.5 صبح روز جمعه
در حالي‌كه بسياري از دانشجويان خواب بودند، گروههاي فشار از درِ پايين كوي دانشگاه
وارد محوطه شدند… حدود يك صد تن از گروههاي فشار به اتّفاق مأموران ضدشورش به ساختمانهاي
خوابگاه دانشجويان هجوم بردند و به زد و خورد با دانشجويان پرداختند... در اين هجوم
درها و شيشه هاي بسياري از اتاقهاي خوابگاه دانشجويان، شامل ساختمانهاي 1، 3، 4،
14، 15، 20، 21 و 22، شكسته شد و وسايل دانشجويان، از جمله تلويزيون، كامپيوتر، يخچال
و ساير لوازم شخصي آنان شكسته يا به بيرون و راهروها پرتاب شد.
ساعت 8صبح... بارديگر نيروهاي ضدشورش و افرادي كه
لباس شخصي برتن داشتند، به محوطهٌ داخلي دانشگاه هجوم بردند و تخريب خوابگاه دانشجويان
و بازداشت آنان تكرار شد و اين بار هجوم تا ساعت 9.5 صبح ادامه يافت... دانشجويان
از داخل محوطه شعار "مرگ بر استبداد" و "18تير ما، 16آذر ماست"
سردادند... دانشجويان از پرتاب دهها گاز اشك آور و شليك صدها تير هوايي در جريان اين
هجوم خبر دادند كه اين اخبار از سوي ديگر اهالي ساكن ساختمانهاي مسكوني اين خيابان
تأييد شد. گفته مي‌شود در اين هجوم سه يا چهار دانشجو نيز كشته شده اند و حدود
300دانشجو نيز مجروح و حدود 400تن از دانشجويان بازداشت شده اند… يك مسئول دفتر تحكيم
وحدت در تماس با خبرنگار ما خبر كشته شدن چند تن از دانشجويان را تأييد كرد…»
ـ به نوشتهٌ روزنامهٌ «خرداد» 19تیر، صديقه وَسمَقي،
سخنگوي «شوراي اسلامي تهران»، پس از بازديد از كوي دانشگاه گفت: «پله ها و سطح راهروها
همه آغشته به خون بود. يخچالها در كنار راهروها خُرد و شكسته افتاده بود. تمام اتاقها
ويران و به هم ريخته و درها شكسته بود. روي خُرده شيشه ها راه مي رفتيم. عدّه زيادي
از دانشجويان با سر و روي مجروح در آن جا ديده مي شدند. غارتگران عدّه زيادي از دانشجويان
را، بنا بر اظهار دانشجويان حاضر، ربوده، با خود برده بودند. دانشجويان در خواب بودند
كه با باتوم بر سر آنان كوفتند و با قمه و پنجه بوكس و شيشه به جان آنان افتادند.
يك دانشجوي پاكستاني كه دو پايش در گچ بود، گفت مرا پرت كردند و دو پايم آسيب ديده
است. او در حالي كه روي تختي در گوشه راهرو بيمارستان خوابيده بود، مي گفت چرا از
ما ميهمانان اين طور پذيرايي كردند؟»
ـ روزنامهٌ «ايران»، 19تیر ـ «مدير كل روابط عمومي
دانشگاه تهران»: «متأسفانه در اين هَجمه بي منطق، در حدود 1000تن از دانشجويان پس
از ضرب و شَتم دستگير و به بيرون كوي دانشگاه منتقل شدند و تا كنون خبري از آنها نيست…
در اثر اين حمله تعداد زيادي از دانشجويان از ناحيه سر و دست، پا و شكم، شديد، مجروح
شدند كه تنها تعدادي از آنها به بيمارستان منتقل شدند...»
ـ روزنامه
«صبح امروز»،19تیر: «تعداد كشته شدگان به 9نفر رسيد». ـ روزنامه «رسالت»، 19تیر: «سه وزير كابينه، دو
مشاور رئيس جمهور، معاون سياسي وزير كشور و چند تن از نمايندگان در غائله حاضر شدند
و با كتك و سنگ و تحقير پذيرايي شدند و بعضي از آنها سخنان تحريك آميز بر زبان جاري
كردند… دانشجويان معترض به وزير كشور، وزير آموزش و پرورش عالي و دو تن از نمايندگان،
اجازه صحبت ندادند... و با شعار، "وزير كشور ما، استعفا، استعفا"،
"وزير بي كفايت، استعفا، استعفا"… وزير كشور و هيأت همراه را مجبور به ترك
محوّطه كوي كردند…»
ـ روزنامه «كار وكارگر»، 19تیر: «به گفته يكي از
شاهدان، در جريان حمله دومِ گروه موسوم به "انصار حزب الله"، كه با ورود
نيروي انتظامي به خوابگاه همراه بود، يكي از دانشجويان از پنجره طبقه دوم خوابگاه به
پايين پرت شد. دستگاه كامپيوتر وي نيز به روي سر او فرود آمد... برخي از افراد گروه
مهاجم (انصار حزب الله) به بيمارستان سينا حمله كرده و كادر پزشكي آن را مضروب ساخته
اند». ـ تشکّل دانشجوییِ «دفتر تحكيم وحدت»
در روز 19تیر در «بيانيه بسيار مهمّي» كه در روزنامه «صبح امروز» درج شده، «يك هفته
عزاي عمومي اعلام كرد و از دانشجويان خواست با پيراهنهاي مشكي در دانشگاه حضور يابند».
اين دفتر، «خواستار بركناري و محاكمه فرمانده نيروي انتظامي و محاكمه مسبّبين حادثه
كوي دانشگاه شد و اعلام كرد: "عامل قتلها[ي زنجيره يي = سعيد امامي] مرده، طرّاحان
و آمران واقعي زنده اند». ـ به نوشته روزنامه
«خرداد» 19تیر، «دهها تن از دانشجويان كه حال آنان وخيم گزارش شده، در دست نيروهاي
امنيتي هستند و متأسفانه تلاشها و پيگيريهاي ما براي كسب خبر از آنان بي نتيجه مانده
است. دانشجويان مجروحِ حادثه اخير توسط نيروهاي انتظامي از سه بيمارستان دكتر شريعتي،
ابن‌سينا و امام خميني جمع آوري شده و به بيمارستانهاي اين نهاد منتقل شده اند». ـ برخي از شعارهاي تظاهرات دانشجويان، به نقل
از روزنامه «خرداد» 19تير: «"مي‌كشم،
مي‌كشم آن كه برادرم كشت"؛ "توپ، تانك، مسلسل، ديگر اثر ندارد"؛
"دانشجوي آزاده از حرمتت دفاع كن"؛ "چوب، چماق و چاقو، ديگر اثر ندارد
ـ به مادرم بگوييد ديگر پسر ندارد"؛ "دانشجو بپاخيز، برادرت كشته شد"؛
"دانشجو مي ميرد، ذلّت نمي پذيرد"؛ "دانشجوي آزاده، شهادتت مبارك"؛
"يك مملكت، يك دولت، آن هم به رأي ملت"؛ "فرمانده آدمكش، اعدام بايد
گردد"؛ "ما پيرو حسينيم، هيهات منّ الذّله"؛ "18تيرما، 16آذر
ماست"؛ "چراغ لاريجاني خاموش بايد گردد"، "برادر شهيدم، راهت
ادامه دارد"؛ "نيروي انتظامي ننگت باد"».
ـ به‌گزارش
تلويزيون رژيم در روز 20تیرماه، شوراي عالي امنيت، كه تحت نظر و به رياست خاتمي تشكيل
شد، طي اطلاعيه يي در مورد برگزاري تجمّعات و ادامه راهپيماييها هشدار داد و تهديد
كرد: «هرگونه اجتماع و راهپيمايي صرفاٌ با كسب مجوّز برابر قوانين امكان پذير بوده
و نيروهاي انتظامي از آنان حفاظت لازم را به عمل خواهند آورد و هرگونه تجمّع فاقد مجوّز
غيرقانوني بوده و با متخلّفين برابر مقررات رفتار خواهد شد».
ـ روزنامه «خرداد»،20 تیر: «بيش از 2هزار نفر از دانشجويان،
كه عدّه كثيري از مردم نيز به صف آنان پيوسته بودند، با راهپيمايي از تقاطع خيابان
كارگر شمالي ـ فاطمي به سوي ساختمان وزارت كشور، با سردادن شعارهايي مقابل ساختمان
وزارت كشور تجمع كردند… مصطفي تاج زاده، معاون سياسي وزارت كشور، ساعت شش و سي دقيقه
به جمع دانشجويان پيوست كه با فشار، درهاي وزارت كشور را بازكرده بودند … وي با محكوميت
تجاوز وحشيانه به كوي دانشگاه تهران و با ارائه گزارشي از تلاش وزارت كشور درباره اين
حادثه گفت: "دانشجويان عزيز هيچ فاصله يي بين ما و دولت با شما وجود ندارد، غم
شما، غم ماست". در اين لحظه تعدادي از دانشجويان گفتند: "دروغ است، دروغ
است"… معاون سياسي وزارت كشور افزود: "خشونت و آشوب طلبي خواست افراد ديگري
است"».
ـ روزنامه «كار و كارگر»، 20تیر: «تاج زاده، معاون
وزير كشور، كشته‌شدن يك نفر را تأييد كرد». اين روزنامه به نقل از دانشجويي كه به
شدت مي گريست، نوشت: «در مقابل چشمانم دوستم را كشتند». ـ روزنامه «خرداد»، 20تیر: «دو دانشجوي 23ساله
كه بر اثر شليك گلوله توسط اسلحه كمري مجروح شده اند، در حال حاضر در اِغما به سر
مي برند و پزشكان معتقدند كه يكي از آنها فوت خواهد كرد... دهها تن از دانشجويان كه
حال آنان وخيم گزارش شده، در دست نيروهاي امنيتي هستند و متأسفانه تلاشها و پيگيريهاي
ما براي كسب خبر از آنان بي نتيجه مانده است».
ـ روزنامه «ابرار»، 21تیر، در سرمقاله اش در پاسخ
به ادّعاي كساني كه سرمنشأ حوادث اخير را تعطيلي روزنامه «سلام» مي دانند، نوشت: «چه
كسي باور مي كند كه اين اغتشاشات گسترده كه چند خيابان پايتخت را به آوردگاه واقعي
مبدّل ساخت، محصول اعتراض ساده دانشجويان نسبت به تعطيلي يك روزنامه بوده است؟... نگاهي
به شعارهايي كه از اين تجمّعاتِ به ظاهر دانشجويي شنيده شد، كاملاً اين حدس و گمان
را تقويت مي كند كه عوامل بيرون از دانشگاهها در سازماندهي و تحريك احساسات دانشجويان،
فعّال بوده و به اين آشوب دامن زده اند. مگر مي توان باور كرد دانشجويان… اين گونه
بي محابا مسئولين كشور را آماج ركيك ترين فحشها قرار دهند! ... منافقيني كه به ظاهر
توبه كرده و سالها در پي فرصت مناسبي براي ضربه زدن به نظام و انتقام گرفتن از مسئولان
به سر مي بردند، اكنون ميان دانشجويان رخنه كرده و با طرح شعارهاي ضدملي، زمينه را
براي تعرّض به مقدّسات اسلامي فراهم ساختند... اين حوادث و وقايع كمترين ترديد را درباره
سازماندهي برون مرزي اين اغتشاشات غيرقابل قبول و اجراي مو به موي اين توطئه از
سوي ايادي داخلي بر جاي نمي گذارند». ـ
راديو بي.بي.سي، 21تیر، به نقل از روزنامه «خرداد» گفت: «دانشجويان، محمد‌علي ابطحي،
رئيس دفتر رئيس جمهور، را نپذيرفتند و بعد از اصابت سنگ و شكسته شدن شيشه اتومبيل
حامل وي، آقاي ابطحي، محل را ترك گفت…»
وقتي دامنه خيزش دانشجويان هر روز گسترده تر شد، خامنه‌اي،
به ناچار، روز دوشنبه 21تير به‌صحنه آمد و يورش وحشيانه ايادي اطلاعاتي، نيروي انتظامي
و بسيجي و لباس شخصي اش را به خوابگاه دانشجويان، از موضعي بسيار زبونانه، محكوم كرد:
«... اين حادثه تلخ، قلب مرا جريحه دار كرد… بسيار كار خطا و ناروايي انجام گرفته
است». خامنه اي دشمنان خارجی نظام را عامل شدت گیری قیام قلمدادکرد و گفت: «دشمن،
دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعي مي‌كنند دانشجوها را بلكه بتوانند در برابر
نظام قرار بدهند، موفق نشدند. بعد از اين هم موفق نخواهند شد. خيال نكنند كه اگر يك
عده يي نفوذي از يك فرصتي خواستند استفاده كنند، از آب گل آلودي ماهي بگيرند، وارد
اجتماع دانشجويان شدند، شعارهايي درست كردند، حرفهايي زدند، خيال نكنند كه ما اشتباه
مي‌كنيم». خامنه‌اي در بخش ديگري از سخنانش،
«مخالفان خودی» را مورد خطاب قرارداد و گفت: «... آقاياني كه سردمداران خطوط سياسي
و گرايشهاي سياسي هستيد، حالا برسيد به اين حرفي كه ما مي‌گوييم. شما خوديها وقتي
با هم اين جور درگير مي شويد سر قضاياي بيهوده، دشمن سوء استفاده مي كند، بفرماييد،
اين يك نمونه. ديديد دشمن چطور استفاده كرد؟ ديديد دشمن چگونه نيش خود را زد؟ ... براي
كار سياسي و درگيري سياسي يك حدي قائل بشويد، يك خط قرمزي بگذاريد، بي حساب و كتاب
با هم مبارزه نكنيد، كه آن‌قدر مشغول شويد كه دشمن را اجازه بدهيد اين جور بيايند
داخل اين ميدانها بشوند...» ـ تلويزيون
رژيم، 21تیر: «شورای هماهنگي تبليغات اسلامي از عموم مردم شريف و هوشيار تهران، به
ويژه دانشجويان عزيز دعوت نمود كه در تجمّع مردمي ـ دانشجويي روز چهارشنبه [23تیر]
ساعت 10 و30 دقيقه، كه در دانشگاه تهران برگزار مي شود، حضور فعّال داشته باشند».
ـ گزارش فضاي پيرامون دانشگاه تهران پس از تظاهرات
دوشنبه 21تير، به نقل از روزنامه «خرداد»: «دانشگاه تهران كاملاً تحت محاصره نيروهاي
ضدشورش و گارد ويژه بود كه در فاصله هاي يك متري از يكديگر ايستاده بودند. تردّد
عابران در پياده روهاي مجاور دانشگاه تهران نيز ممنوع بود. در تقاطع انقلاب ـ فخر
رازي در حدود 40 تا 50نفر با لباس شخصي و مسلّح مستقر بودند. بر‌اساس اين گزارش در
ساعت15 و 30دقيقه ديروز [21تير] در سراسر پارك لاله نيروهاي ضدشورش در فاصله‌هاي
6ـ7متري از يكديگر مستقر بودند. هم‌چنين در تقاطع بلوار كشاورز ـ كارگر و خيابان
16آذر تعداد زيادي افراد با لباس شخصي و اسلحه و باتون به دست مستقر بودند. در ميان
اين افراد نوجواناني حدود 15 الي 18 ساله به چشم مي خوردند كه در دست آنان اسلحه يا
باتون سبزرنگ ديده مي شود».
ـ محمد خاتمي، رئيس جمهور رژيم، پس از شركت در جلسه
«شوراي عالي امنيت» در مصاحبه‌يي با تلويزيون رژيم در روز 22 تیر گفت: «اين حادثه كه
در پنجشنبه شب [17تیر] رخ داد، از يكي، دو روز بعد از آن، يك جريان انحرافي در آن پيدا
شد و به نظر من اين جريان انحرافي خير اين كشور را نمي خواهد، منظورش لطمه زدن به
اصل نظام هست… از دستگيرشدگان هم كاملاً مشخّص شد كه هيچ جنبه دانشجويي ندارند… اصولاً
جريان خشونت و آشوب، برخلاف مصالح نظام است… برخلاف شعارها و سياستهاي دولت است» وي افزود: «مطمئن هستم كه اينها سوء نيت دارند و
قصدشان ايجاد خشونت در جامعه است و بايد در مقابل آنها ايستاد و ما هم مي ايستيم...
آشوب كردن و ايجاد اغتشاش كردن كار خيلي دشواري نيست، ما هم مي خواهيم ياد بدهيم به
جامعه‌مان كه با خشونت هم تا آنجا كه ميسر باشد، بدون خشونت بايد برخورد كرد، به همين
دليل نيروهاي عزيز حافظ نظم و امنيت ما هم در اين زمينه خسارتهايي ديدند...»!
خاتمي در ادامه مصاحبه اش گفت: «شعارهايي كه داده
مي شود، شعارهايي كه تحريك‌كننده است، شعارها عليه ارزشهاي نظام [است]… امنيت كشور،
امنيت شهروندان، براي ما... جدّي است... تقاضاي من از ملت شريف اين هست كه هرچه بيشتر
اطراف اين جريانات منحرف را… خالي بكنند تا برخورد ما با آنها راحت تر صورت بگيرد،
دستگيريهايي كه بايد انجام بشود... همه بكوشيم اين جريان زشتي كه وجود دارد… به شدّت
محكوم بكنيم و تسهيل بكنيم برخوردهاي قانوني كه دولت، نظام و دستگاههاي مسئول امنيت
بر‌عهده دارند».
ـ خبرگزاري رژيم، 22تیر: «هيأت رئيسه مجلس شوراي
اسلامي روز سه‌شنبه [22تير] با انتشار بيانيه يي «ضمن دعوت از قشرهاي مختلف مردم
به ويژه جوانان و دانشجويان براي حضور قاطع و منظّم در تجمّع بزرگ فردا اعلام داشته‌است
كه نمايندگان شما نيز در اين ميثاق همراه شما خواهند بود».
ـ روزنامه «جمهوري اسلامي» 22تیر در توصيف
يكي از صحنه هاي خيزش قهرمانانه دانشجويان و جوانان تهران نوشت: «ساعت 20 شب گذشته
[21تير] در تقاطع خيابان آزادي ـ جمال‌زاده تجمّع نموده و ضمن به آتش كشيدن بانك
ملت شعبه جمال‌زاده اقدام به آتش زدن و شكستن باجه هاي فروش بليت اتوبوس كردند».
اين روزنامه با بيان اين نكته كه جوانان «با اقدامات خود» در ميان عوامل رژيم «رُعب
و وحشت ايجاد نمودند»، از حمله مردم تهران
«به پاسگاه كلانتري8 در چهارراه رودكي» و دستگيري 40تن از شركت كنندگان در اين حمله
«انصار حزب‌الله» خبرداد و نوشت: مردم «با حمله به‌خودرو گشت نيروي انتظامي در خيابان
آزادي، يك افسر اين نيرو را با ضربات چاقو مجروح نمودند». «يك‌دستگاه خودرو نيروي انتظامي
و يك‌دستگاه موتورسيكلت ظهر ديروز در ميدان ولي‌عصر توسط افراد شبه‌دانشجو به آتش كشيده
شد». ـ روزنامه «جمهوري اسلامي» در همان
روز 22تير در مقاله يي با عنوان «اين ديگر
يك حركت دانشجويي نيست» نوشت: «تمامي شواهد و قرائن موجود نشان مي دهد كه اين ديگر
يك حركت دانشجويي نيست. حوادثي كه در ساعتهاي اخير شاهد آن بوده ايم، جاي ترديدي باقي
نمي گذارد كه اين يك اعتراض منطقي و قانونمند براي حفظ حريم آزادي نيست، بلكه تمامي
ويژگيهاي يك حركت براي براندازي نظام مقدّس جمهوري اسلامي را با خود به همراه دارد». اين روزنامه در بخشي از اين مقاله، به از دست‌رفتن
كنترل اوضاع از دست رژيم اشاره كرد و نوشت: «اكنون كاملاً ثابت شده است كه اهداف ديگري
در كار است و عدّه يي در تلاشند كه گردونه تحولات را به كلي از دست دانشجويان خارج
كنند و با ضربه زدن به انقلاب، كينه بيست ساله خود نسبت به اسلام و انقلاب و نظام مقدّس
جمهوري اسلامي را فرو بنشانند». اين روزنامه با اشاره به افشاگريهاي «دشمنان نظام»
در خارج كشور، تظاهرات اعتراضي دانشجويان را «حركات وحشيانه وخرابكارانه افراد ناشناسي
خواند كه به نام دانشجو، ماسك بر چهره و چوب در دست دارند و اين حركات مفهومي غير از
محاربه با نظام ندارد».
ـ خامنه اي در شب برگزاري «ضدتظاهرات» در تهران
و شهرستانها، طي پيامي كه رسانه هاي خبري رژيم آن‌را «مهّم» توصيف كردند، فرمان
«منكوب» كردن تظاهرات مردم را صادر كرد. او در پيام خود وقايع اخير را به «برخي از
گروهكهاي سياسي ورشكسته و با تشويق پشتيباني دشمنان خارجي» نسبت داد و تهدید کرد که
«نظام مقتدر اسلامي آنان را به شدّت منكوب خواهد كرد...»
در گردهمایی و راهپيمايي ايادي رژيم در تهران ـ كه روز چهارشنبه 23تير
در دانشگاه تهران برگزار شد ـ حسن روحاني، نايب‌رئيس مجلس رژيم و دبير شوراي عالي
امنيت، سخنراني كرد. بخشي از سخنان او به نقل از تلويزيون رژيم: «...افراد شرور، افراد
وابسته به گروهكهاي سياسي ورشكسته، منزوي شده در جامعه ما، مزدوران و وابستگان به قدرتهاي
خارجي از اين فرصت خواسته اند سوء استفاده كنند كه البته اين گروهكها، ماهها در انتظار
يك فرصت مناسب بودند و فكر كردند اين مقطع تاريخي فرصت مناسبي براي اهداف شوم و پليد
آنهاست... اگر مردم ما، اگر جوانان مسلمان و غيور و انقلابي ما، منع مسئولين نبود،
اين عناصر اوباش را تكّه تكّه و قطعه قطعه مي كردند». وي با اشاره به موضعگيريهاي خاتمي در «شوراي
عالي امنيت ملي» گفت: «پريشب نسبت به اين عناصر، دستور قاطع داده شد و ديروز غروب دستور
قاطع انقلابي داده شد، هرگـونه حركت اين عناصر فرصت طلب، هر كجا كه باشد، با شدّت
و قاطعيت سركوب خواهد شد. مردم ما، شاهد خواهند بود كه از امروز نيروي انتظامي ما،
نيروي قهرمان بسيج ما، در صحنه با اين عناصر فرصت طلب و آشوب طلب، اگر جرأت بروز
داشته باشند، چه خواهند كرد... خوشبختانه اكثر اين عناصر در ظرف ديروز و ديشب دستگير
شدند و مورد بررسي و بازجويي قرار خواهند گرفت [و] در دادگاههاي صالحه ما محاكمه
خواهند شد و به عنوان محارب و مفسد مورد مجازات قرار خواهند گرفت... با عناصر خشونت
طلب در اين يكي دو روز و با اين اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا براي ديگران درس عبرت
باشد. خوشبختانه همه اركان نظام، همه مسئولين، همه قوا، بدون هيچ گونه اختلاف نظر نسبت
به برخورد قاطع و انقلابي، نسبت به اين عناصر فرصت طلب اتفاق نظر دارند و قوه قضاييه
در روزهاي آينده به وظيفه قانوني، شرعي، ملي و انقلابي خود به خوبي عمل خواهد كرد...
قول مي دهيم كه نيروهاي امنيتي ما با قاطعيت با عناصر مخرّب و مفسد برخورد قاطع خواهند
كرد و هم‌چنين قوه قضاييه ما، و به مردم ما اعتماد و اطمينان مي‌دهيم كه دولت و نيروهاي
امنيتي ما كاملاً بر اوضاع مسلط هستند و هيچ گونه نگراني در اين زمينه وجود ندارد».
ـ روزنامه
«رسالت» 23تیر در مقاله يي همه دسته بنديها و جناحهاي رژيم را در رويارويي با «مجاهدين»
همگام توصيف كرد و نوشت: «اختلاف جناحها در بعضي ارزشها و سليقه هاست... ولي همه
فعالان و هواداران جناحهاي سياسي در كنار همديگر در سال60 به مبارزه با منافقين پرداختيم
و اين روزها يادآور دوران رويارويي با منافقين و ضدانقلاب قدّاره بندي است كه خيابانها
را با خون مردم رنگين ساختند. لذا همه ما در يك سنگريم و در مقابل ما دشمن خشونت طلب
آشوبگري قرار دارد كه جز به نابودي انقلاب و وابستگي ميهن عزيز ما رضايت نخواهد داد». ـ روزنامه «صبح امروز» در روز 23تير در مطلبي
با عنوان «ستيز با اصلاح طلبي، استقبال از شورشگري و انقلاب» با اشاره به تأثير خاتمي
و «نقش دفتر تحكيم وحدت به عنوان يگانه عاملي كه مي توانست شورشها را در درون مهار
كند»، نوشت: «در پي حوادث هجدهم تير، به مدت چند روز تهران و چند شهر ديگر تظاهراتي
در جمعيتهاي چندهزار نفري صورت گرفت كه در شعارهاي خود رسماٌ خواستار براندازي حكومت
ديني با تعابير بسيار خشن عليه روحانيت شدند. اين در حالي بود كه يك رئيس محبوب [اشاره
به خاتمي] با تدابير و همدلي هاي چهره هاي مؤثر انقلاب، به سختي، در مهار اوضاع مي
كوشيدند… حوادث چند روز گذشته نشان مي دهد اگر امروز اِهمال كنيم، فردا دير است. چهل
ميليون نفر از جمعيت كنوني ايران انقلاب اسلامي را درك نكرده اند و در رأي دادن به
نظام جمهوري اسلامي نقشي نداشته اند. امروز نمي توان با بسيج شبه نظاميان و زبان
طرد و بدبيني و خشونت، مطالبات آنها را ناديده گرفت و با سد كردن اصلاحات، آنها را
به شورشگري و انقلاب سوق داد». ـ سرمقاله
روزنامه «جمهوري اسلامي»23تیر زير عنوان «سكوت بزرگان» هشدار داد: «سكوت بزرگان در
اين قضايا، هرگز قابل توجيه و حتي بخشودني نيست كه عده يي به هر دليل و انگيزه يي،
حتي اگر احساساتشان هم جريحه دار شده باشد، فرياد كنند كه "توپ، تانك، بسيجي،
ديگر اثر ندارد". گويا ما فراموش كرده ايم كه اگر همين بسيجيهاي مخلص و جان بركف
نبودند و… پرونده منافقين را با رشادتهاي خود نبسته بودند، امروز منافقين در صدر حكومت
بودند… و ديگر نوبت به من و تو نمي رسيد كه رئيس‌جمهور و وزير و وكيل باشيم». رفسنجاني، رئيس «مجمع تشخيص مصلحت نظام»، پس
از يك هفته سكوت در قبال خيزش دانشجويان و مردم تهران، سرانجام، به صحنه آمد و در
سخناني كه در روز 24تير از تلويزيون رژيم پخش شد، حوادث اخير را «واقعه يي تلخ» ناميد
و گفت: «اولين تلخي اين حوادث، اهانت به عمود خيمه انقلاب و ولايت‌فقيه بود كه محور
انقلاب… است». رفسنجاني فاش ساخت: «مقامات عالي مملكت در مذاكرات فشرده، متمركز و
جدي، از ريشه، مسائل را حل كردند و لازم نبود در آن موقع همه چيز با مردم در ميان گذاشته
بشود». وي هم‌چنين از نيروي انتظامي كه تظاهرات آرام دانشجويان بي دفاع را به خاك
و خون كشيد، تقدير كرد و گفت: «اين نيرو شايسته تقدير و تشكّر است»، «ما بايد از
آنها متشكر باشيم». وي تأكيد كرد كه رويدادهاي اخير، «قلب نيروهاي وفادار به نظام را
حقيقتاً جريحه دار كرد». ـ روزنامه «كيهان»
24تیر در مطلبي با عنوان «نكته حاشيه امنيت براي منافقين!» نوشت: «جريان فتنه به زعم
خود چند روز فرصت پيدا كرد كه به ميدان بيايد و آن چه در توان دارد جنجال و آشوب
به پا كند و رَجَز بخواند. مردم اجازه دادند تا منافقين ديگربار دست خود را رو كنند.
گروهكيها علناٌ به تحريك و تهييج آشوبگران پرداختند» كيهان افزود: «حوادث تلخ و رقّت بار اخير… بار
ديگر آسيب پذيري جامعه مستحكم ايران را از يك روزنه خاص نشان داد و آن حاشيه امنيتي
است كه در استراتژيك ترين مراكز كشور با غفلت نيروهاي خودي يا آلوده شدن آنها به اَهوا
و افكار و اغراض ضدانقلاب، براي جريان رنگ به رنگ نفاق به وجود مي آيد. مع الاسف
اين غفلت بارها دانشگاهها و مطبوعات ما را به مركز تداركات و طرّاحيهاي براندازانه
عليه نظام مبدّل ساخته است، يعني همان دو كانوني كه پياده نظام و قربانيان خويش در
تصادمهاي بنيان برافكن با نظام را از خوديها مي گيرند نه اين كه خود به ميدان درآيند
و كوچكترين خراشي بردارند». ـ روزنامه «خرداد»
24خرداد: «... ناآراميهاي اخير در آغاز هر چه بود، رفته رفته به سوي شورش كور گرايش
يافت … حركتي كه در آغاز، حركت دانشجويي بود و بيشتر صِبغه سياسي داشت، به سرعت صبغه
يي اجتماعي به خود گرفت... صرف نظر از اين كه آشوبها و ويرانگريها به دست چه عناصري
انجام شد، آيا به راستي قدرت طلبان چنان بي خبرند كه مي پندارند تضييع مكرّر حقوق
مردم… هيچ گاه و هيچ كجا بازتابي نشان نخواهد داد؟ آنان كه باد مي كارند، آيا از
درك اين نكته عاجزند كه توفان درو خواهند كرد و نمي دانند كه بر سر شاخ نشسته اند
و بُن مي برند؟… و آيا نمي دانند با رواج شمشيرهاي دو دم سرانجام خود نيز در ورطه
خطر خواهند افتاد؟» ـ روزنامه «ايران»
24تیر: «…صديقه وَسمَقي، عضو شوراي شهر تهران، مي‌گويد آفريننده اين حوادث خونين،
متأسفانه، نيروي انتظامي و گروههاي فشار بودند. من فكر مي كنم لازم است همه مسئولان
بروند و از نزديك اعمال زشت انجام شده در كوي را ببينند. در اين صورت مي توانند تصوير
درستي از اين فاجعه داشته باشند... به نظر من رشد سرطاني گروه فشار خطرات بسياري را
براي جامعه ما در سالهاي اخير داشته است. مسئولان كشور بايد هرچه زودتر اين گروه مخرّب
را مهار كنند. به اعتقاد من، انديشه اين گروه مشابه جريان خوارج در تاريخ اسلام است
كه جنايات بسياري را به نام دين و اسلام مرتكب شدند. گردانندگان اين گروهها به خاطر
حفظ قدرت و منافع دنيوي خود عده يي فريب خورده را سازماندهي كرده اند…» ـ روزنامه جمهوري اسلامي 24تیر فاش ساخت كه در
جريان درگيريهاي اخير در تهران مادر يكي از شهيدان مجاهد سخنراني كرده است. اين روزنامه
نوشت «مادر يكي از منافقاني كه 18سال پيش معدوم شده بود» «توفيق» يافت كه در پشت تريبون
رفته و سخنراني كند. ـ روزنامه «آريا»
27تیر: پيمان مقدّم، دانش‌آموزي كه در جريان درگيريهاي تهران در اثر اصابت باتون دچار
ضربه مغزي شده بود، در بيمارستان جان باخت. خانواده پيمان پس از سه روز جستجو جسد اين
جوان را تحويل گرفته و در قطعه 38 بهشت‌زهرا به خاك سپردند. ـ روزنامه «صبح ايران»، 31تیر: پاسدار محمد كوثري،
«فرمانده لشكر 27 سپاه پاسداران» در اجتماعي از پاسداران و بسيجيان تهران، درباره قيام
مردم تهران گفت: «فتنه يي كه اتفاق افتاد، از طريق عناصر منافق … آغاز گرديد و به
مدت پنج روز شهر تهران را در التهاب فرو‌برد. اين موضوع دل هر انسان مؤمن و دلسوز
را به درد آورد…». وي افزود: «عوامل داخلي بيگانه درصدد آشوب هستند…، بعضي از روزنامه
ها، كه متأسفانه در مسير حركت دشمنان اسلام قرار گرفته اند، با ايجاد شايعه در خصوص
آمار بالاي كشته شدگان، عامل تحريك افراد شدند و جوّي را ايجاد كردند كه به بالاترين
مقام كشور توهين شود. ولي با ... وارد شدن بسيج و نيروي انتظامي، با مسئوليت سپاه پاسداران،
آرامش و امنيت برقرار گرديد…» ـ روزنامه
«رسالت» 31تیر: «شنيده شد از ميان 1057نفر كه در آشوبهاي خياباني هفته گذشته تهران
دستگير شدند، تنها 10درصد آنان دانشجو، 22درصد عناصر سابقه دار اخلاقي و گروهكي و
51درصد دانش آموزاني بوده اند كه با هدايت افرادي، وادار به حضور در صحنه شده بودند». ـ خبرگزاري رژيم 31تیر نامه يك بسيجي به خاتمي
را چاپ كرد كه در آن از جمله آمده است: «سيد، اگر به‌ميدان فرستاديمت مردانه و باشكوه،
متفكـرانه و صبور به حمايتت خواهيم آمد و خواهيم ماند و خواهيم ايستاد… سيد، دوباره
لبخند بزن تا شكوفه‌ها به معجزه ايمانت گل بدهند، همان گونه كه در دوم خرداد گل
دادند». خاتمي در پاسخ به اين نامه نوشت:
«در عين اندوهگيني و انديشناكـي نه ذرّه يي از اميد خود را از دست داده‌ام و نه
در طي اين راه پرخطر و انجام اين مسئوليت بزرگ، احساس ناتواني و سستي مي كنم. دشمنان…
آب در هاون مي كوبند [و] توفانهاي بي بنياد فرو‌خواهد نشست».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر