جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ خرداد ۱۵, شنبه

مينا انتظاري:‌ در فقدان «دکتر ربوبي» و حکايت نيم قرن آزاديخواهي يک خانواده


دکتر محمد ربوبي، شخصيت فرهيخته و آزاده، چند روز پيش در آلمان درگذشت. اين نويسنده و مترجم برجسته و چپگرا از همان دوران
410جواني و در جريان نهضت مقاومت ملي ايران، به صفوف مبارزات آزاديخواهانه مردم پيوست و از حاميان جدي و فعال دکتر مصدق فقيد گرديد. به همين دليل مدتي بعد از کودتاي مرداد ۱۳۳۲ زماني که دانشجوي پزشکي بود مجبور به ترک وطن و تبعيد اجباري به آلمان شد.
او رشته پزشکي را در آنجا به اتمام رساند و همزمان بعنوان يک روشنفکر چپ و سکولاربه نوشتن مقالات و ترجمه آثار بزرگان سياسي و فرهنگي جهان پرداخت. بيش از بيست جلد ترجمه آثار مشاهيري همچون هوشي مين، ژنرال جياپ و چه گوارا… فقط بخشي از کارنامه پربار او ميباشد.
افکار و آرمانهاي مترقي و انساني او بعنوان فرزند ارشد خانواده، نقش و تاثير بسزايي در ديگر افراد خانواده وي داشت بطوريکه در دهه چهل و پنجاه شمسي دو برادر کوچکترش حسن و حسين ربوبي که آنها نيز دانشجوي پزشکي و مهندسي بودند پس از پيوستن به جنبش دانشجويي و تشکيلات انقلابي، با هويت سياسي «فدايي خلق» و «مجاهد خلق»، دستگير و شکنجه شدند و چندين سال را در زندانهاي ساواک سپري کردند.
دکتر ربوبي فقيد پس از بهمن ۵۷و آغاز حکومت آخوندي، مدت کوتاهي به ايران بازگشت اما اينبار ديکتاتوري به مراتب هولناکتر مذهبي را در سپهر سياسي ايران ديد و به همين خاطر با اندوه و افسوس براي هميشه ترک ديار و وطن کرد و به آلمان برگشت. او در تمام اين سي و چند سال زندگي در تبعيد، حرمت و اعتبار واژه «پناهنده سياسي» را پاس داشت و تا آخرين لحظه زندگي در مقابل فاشيسم ديني سر خم نکرد و بعنوان يک تبعيدي سياسي با پرنسيب زيست.
11001در مهر ماه سال شصت، خواهر کوچکتر او، مجاهد خلق «هما ربوبي» در حالي که فقط بيست روز از زايمانش گذشته بود و زندگي مخفي داشت، در حمله پاسدارن پليد خميني به خانه محل اقامتشان در تهران پارس، به همراه همسرش مجاهد خلق «حسن کبيري» کشته شدند و نوزاد پسر آنها توسط گشتاپوي آخوندي، زنده از آن خانه ربوده شد و تاکنون هيچ اثري از او نيست. دو پسر ديگر اين خانواده «حسين و هادي ربوبي» نيز ۳۵ سال است که در قفاي آزادي، ترک ديار و خانه و خانمان کرده اند و در صفوف مجاهدين و ارتش آزاديبخش ملي با فاشيسم مذهبي پيکار ميکنند….
مادر اين خانواده فرهيخته و محبوب مشهدي، «مادر ربوبي» عزيز نيز که بيش از نيم قرن غمخوار و ياور فرزندانش بود و بخصوص بارها توسط ملاهاي بي وطن و بي شرف دستگير و زنداني شد و مورد آزار بسيار قرار گرفت، سرانجام پنج سال پيش، در حاليکه همچنان چشم انتظار ديدن روي فرزندان مبارز و مجاهدش و همينطور نوه گمشده اش بود سر بر خاک نهاد و ديدار به ابديت سپرد.
چندي پيش که رزمنده آزادي «هادي ربوبي» پس از سه دهه پايداري، از زندان ليبرتي به آلباني رسيد، طي تماسي که با عزيزان خانواده اش در تبعيد داشت برادر ارشدش دکتر محمد ربويي برايش نوشت:
برادرم سرفراز بمان…
مجاهد خلق «مهندس حسين ربوبي» در پيامي از ليبرتي براي خواهرش، ياد برادر فقيدش را اين چنين گرامي ميدارد و ارج ميگذارد: «آنچه قابل توجه و تسلي بخش است اينکه در مبارزه با دو ديکتاتوري، دربدري را با دل و جان پذيرا شد ولي تن به ذلتِ بودن زير حاکميت ديکتاتورها را لحظه اي هم نداد. راهي را که در ابتدا او به خانواده مان ياد داد، يعني اينکه لحظه اي هم گرد ذلتِ کنار آمدن با ديکتاتوري بر دامن مان ننشيند… روحش شاد»
درگذشت «دکتر محمد ربوبي» اين نويسنده مخالف سرکوب و سانسور ملايان را به دوست صميمي و نازنينم عصمت ربوبي، به رزمندگان آزادي حسين و هادي ربوبي، همچنين به دکتر حسن ربوبي و ديگر عزيزان اين خانواده فرهيخته، و همينطور کانون نويسندگان ايران در تبعيد، انجمن قلم ايران در تبعيد، و جامعه ايرانيان تبعيدي، تسليت ميگويم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر