حسن داعی
این روزها رسانه های آمریکا اخبار مربوط به رضا ضراب
دلال ارزی رژیم که در زندان نیویورک به سر میبرد و همچنین گزارشاتی در مورد کمک مالی
بنیاد پلاشیر به دلالان سیاسی رژیم یعنی نایاک و حسین موسویان را منتشر کرده اند. همه
این افراد و لشکری از دلالان و مجیزگویان رژیم، از برکت برنامه هسته ای که بجز فقر
و فلاکت نتیجه ای برای مردم ایران نداشت به مال و منال رسیده اند
در چند روز گذشته رسانه های مهم آمریکا اخباری در
مورد پرونده قضائی رضا ضراب دلال ارزی رژیم که در زندان نیویورک به سر میبرد و همچنین
گزارشاتی در مورد کمک مالی بنیاد آمریکائی پلاشیر به دلالان سیاسی رژیم سازمان نایاک
و حسین موسویان منتشر کرده اند. بنیاد پلاشیر یکی از مهمترین حامیان مالی لابی مماشات
با رژیم در آمریکا است و از هیچ کمکی برای حمایت از رژیم آخوند-پاسدار دریغ نکرده است.
مخارج حسین موسویان را تأمین کرده تا با خیال آسوده لابی کند، مقاله بنویسد، کتاب چاپ
کند و اهداف رژیم را پیش ببرد. به گری سیک و یک دوجین دیگر از سیاستمداران بازنشسته
و چندین خبرنگار و چند رسانه نیز کمک کرده و میکند تا مواضع "حق طلبانه و صلح
جویانه" رژیم را برای افکار عمومی آمریکا توجیه کنند.
بنیاد پلاشیر که خودش را طرفدار صلح میخواند و هدف
اش را ایجاد جهانی از سلاح هسته ای اعلام میکند، در چند سال گذشته صدها هزار دلار به
نایاک داد تا از برنامه "صلح آمیز" هسته ای رژیم دفاع کند. این بنیاد، به
درخواست رژیم، به نایاک پول میداد تا با کار تبلیغی و سیاسی، از خروج مجاهدین از لیست
تروریستی جلوگیری کند. این اقدام نیز لابد بمنظور ایجاد جهان عاری از سلاح هسته ای
بوده است.
صدالبته که نایاک فقط از بنیاد پلاشیر پول نمی گرفت.
از سال 2005 که علی خامنه ای و ملیجک وی احمدی نژاد ماشین بدون دنده و ترمز هسته ای
را براه انداختند، سازمان نایاک میلیونها دلار از موسسات آمریکائی طرفدار مماشات پول
گرفت و بساطی تحت عنوان صلح طلبی و جلوگیری از جنگ براه انداخت. در این سالها، نایاک
و نهادهای خارج از کشوری رژیم، یک کارزار فریب افکار عمومی براه انداختند که شامل جعل
نظرسنجی، چاپ صدها مقاله و برگزاری دهها کنفرانس بود تا برنامه هسته ای را صلح آمیز
و مورد حمایت اکثریت مردم ایران جلوه دهند و از فشار و تحریم جلوگیری کنند تا رژیم
بتواند با خیال راحت برنامه هسته ای اش را به پیش ببرد. به عبارت دیگر، نایاک با حمایت
رژیم و با کمک مالی محافل آمریکائی، شعبه ای از دکان حق مسلم هسته ای را در واشنگتن
براه انداخته بود. اگر هم کسی خواستار تعطیلی برنامه هسته ای رژیم میشد، نایاک و متحدانش،
وی را نوکر اسرائیل و جنگ طلب معرفی میکردند.
از سال 2012 نیز که خامنه ای تحت فشار تحریم و از
ترس شورش مردم گرسنه و فقیر ایران مجبور به عقب نشینی شد، نایاک در حمایت از آن نوع
سازش هسته ای که بیشترین امتیاز را به رژیم میداد وارد فعالیت شد. طبیعی است که در
این چهارچوب، برخی از امتیازاتی که اوباما به رژیم میداد، مثل غنی سازی اورانیوم، برای
بسیاری از سیاستمداران و بخش مهمی از افکار عمومی آمریکا دور از انتظار و غیرقابل قبول
بود. از اینرو، نایاک پس از دریافت صدها هزار دلار دیگر از مراکزی مثل بنیاد پلاشیر،
دست بکار شد تا در کنار متحدان خود، افکار عمومی را قانع کند که با این سازش هسته ای،
رژیم آخوندی سربراه میشود، وضع حقوق بشر در ایران بهبود می یابد و سیاست های منطقه
ای رژیم نیز صد و هشتاد درجه فرق خواهند کرد و قاسم سلیمانی پرچمدار صلح و آرامش در
منطقه خواهد شد. طبیعی است که اگر کسی جرئت مخالفت با این کارزار دروغ و امتیاز دادن
های بی دلیل به رژیم را بخود راه میداد، بلافاصله از طرف نایاک و دوستان کاخ سفیدی
اش به جنگ طلبی و نوکری نتانیاهو متهم میشد.
در همه این سالها که نایاک و دیگر دلالان رژیم در
خارج، برنامه هسته ای را صلح آمیز و مورد حمایت اکثریت قاطع مردم ایران میخواندند و
رژیم نیز آنرا برنامه ای در جهت تأمین برق و تهیه ایزوتوپ برای درمان بیماران سرطانی
معرفی میکرد، مافیای سپاه برای دور زدن تحریم ها، سرمایه های کشور را در کشتی میکرد
و توسط قاچاقچیان و دزدان سرگردنه مثل بابک زنجانی به حراج میگذاشت. بدین ترتیب، صدها
میلیون بشکه نفت به ثمن بخس به فروش رفت، بخش مهمی از پول حاصل شده از فروش آن توسط
مافیای سپاه و دلالانی مثل زنجانی بالا کشیده شد و ته مانده آن، از طریق چند بانک و
با پرداخت رشوه راهی تهران میشد. بخشی از این پولها نیز به ترکیه میرفت تا به کمک رضا
ضراب، بصورت طلا و دلار به خزانه آخوندی واریز شود.
بدین ترتیب، برنامه هسته ای ضد ملی رژیم که میلیونها
نفر از ایرانیان را در فقر و فلاکت بیشتر فرو برد، در عین حال، باعت خیر و برکت برای
نایاک، موسویان، رضا ضراب و لشکری از دلالان و جیراه خواران رژیم شد. رضا ضراب، جوان
بی سر و پائی که با حمایت سپاه، به یکباره در وسط معرکه قاچاق طلا و ارز قرار گرفته
بود، با پول مردم ایران، صاحب چندین خانه، قصر، کشتی تفریحی و زندگی شاهانه شد. حسین
موسویان، سفیر سابق رژیم در آلمان در دهه 90، در آنزمان که رژیم موج ترور مخالفین در
خارج از کشور را به پیش میبرد و سفارت آلمان مرکز لجستیک و فرماندهی تروریسم اروپائی
رژیم بود، بجای آنکه در دادگاه مواخذه شود، به کمک محافل مماشات، پژوهشگر دانشگاه پرینستون
شد تا از برنامه هسته ای رژیم دفاع کند. سازمان نایاک نیز به برکت برنامه هسته ای،
دکان صلح طلبی باز کرد و میلیونها دلار گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر