کشمکش بر سر ریاست خبرگان آخوندی
این
روزها کشمکش بر سر ریاست خبرگان آخوندی در جریان است و باند خامنهای
اعلام کرده که در خبرگان ارتجاع اکثریت و دست بالا را دارد، سؤال این جاست
که کشکمش بر سر ریاست این مجلس آیا اساساً موضوعیتی دارد؟
نکته این جاست که هر دو طرف ادعای اکثریت و دست بالا را دارند. رفسنجانی مدعی حذف مهرههای اصلی باند رقیب است، مثل یزدی و مصباح یزدی، و مدعی آغاسی کردن جنتی است. بنابراین هنوز معلوم نیست که تکلیف هژمونی در مجلس خبرگان دقیقاً چگونه تعیین میشود، ضمن اینکه فقط یک اکثریت خشک و خالی برای خامنهای کافی نیست. زیرا اگر برفرض مثال آخوند جنتی با اختلاف دو سه رأی رئیس شود، این صفبندی تقریباً برابر، از این به بعد یک خطر جدی برای باند خامنهای تبدیل میشود. به همین دلیل جنگ ریاست خبرگان بر سر چیزی بیش از این است که چه کسی بر کرسی ریاست مینشیند. مهم صفبندی و میزان تعادلقوا میان دو باند در خبرگان آخوندی است.
بنابراین حمله مستقیم به رفسنجانی بهخاطر ریاست خبرگان کمتر است، اما باند خامنهای حمله به رفسنجانی را به شکل کمی و کیفی تشدید کرده است که میتوان آن را آتش تهیه همین جنگ ریاست خبرگان یا جنگ تعادلقوا در خبرگان ارتجاع در نظر گرفت. مثلاً جنتی در صحبتهایی که اخیراً کرد، بهطور غیرمستقیم از رفسنجانی و روحانی تحت عنوان شیاطینی که عامل نفوذ دشمن در داخل هستند و رو در روی رهبری میایستند نام برد. و در روزهای اخیر هم موضوع دیدار فائزه رفسنجانی با بهاییان، وسیله حملات سنگین به رفسنجانی شده است. که این هم فرصتی برای باند باند خامنهای محسوب میشود. بنابراین جنگ عملاً از هفتههای گذشته آغاز شده است ضمن اینکه رسانههای باند رفسنجانی هم با مقالاتی از جمله با عنوان هاشمی، هاشمی است در هرکجا که قرار داشته باشد، شروع به تبلیغ برای رفسنجانی کردهاند.
براین اساس جنگ ریاست خبرگان در روز 4خرداد به اوج میرسد و تعیینتکلیف میشود که در هرصورت پیامدهای جدی در رأس نظام دارد:
حالت اول: جنتی رئیس شود و رفسنجانی رأی نیاورد اما اختلاف رأی اندک باشد، در این صورت صفبندی فشرده دو باند در حساسترین نهاد نظام جنگهای خطرناکی را برای ولیفقیه بهدنبال دارد. اگر تفاوت اندک باشد، یکی از سادهترین مواردی که میتواند تعادل را بچرخاند پا به گور بودن برخی مهرههای اصلی خامنهای است که ممکن است طی چند ماه رقم دو باند را تغییر دهد. ، مثل جنتی که نزدیک90سال، تا دیگرانی که تا 94سال سن دارند.
حالت دوم: رفسنجانی برنده شود، در این حالت خطر کشیده شدن کامل فرش از زیر پای خامنهای وجود دارد. که البته خامنهای هرگز زیر بار تندادن به آن نمیرود، لذا جنگ هژمونی وارد مراحل جدیتری میشود.
حالت سوم: حتی اگر با اختلاف بیشتر جنتی رئیس شود، در این صورت هم تشکیل یک فراکسیون ضد خامنهای در ابعاد گسترده در خبرگان ارتجاع پیامدهای بسیار جدی برای خامنهای دارد.
در نتیجه در یک کلام باید گفت جنگی که بر سر ریاست خبرگان ارتجاع آغاز شده، پس از 4خرداد نیز با شدت بیشتر و در ابعاد دیگر ادامه خواهد یافت که نتیجهاش تضعیف روزافزون تمامیت نظام پر جنایت ولایت خواهد بود.
نکته این جاست که هر دو طرف ادعای اکثریت و دست بالا را دارند. رفسنجانی مدعی حذف مهرههای اصلی باند رقیب است، مثل یزدی و مصباح یزدی، و مدعی آغاسی کردن جنتی است. بنابراین هنوز معلوم نیست که تکلیف هژمونی در مجلس خبرگان دقیقاً چگونه تعیین میشود، ضمن اینکه فقط یک اکثریت خشک و خالی برای خامنهای کافی نیست. زیرا اگر برفرض مثال آخوند جنتی با اختلاف دو سه رأی رئیس شود، این صفبندی تقریباً برابر، از این به بعد یک خطر جدی برای باند خامنهای تبدیل میشود. به همین دلیل جنگ ریاست خبرگان بر سر چیزی بیش از این است که چه کسی بر کرسی ریاست مینشیند. مهم صفبندی و میزان تعادلقوا میان دو باند در خبرگان آخوندی است.
بنابراین حمله مستقیم به رفسنجانی بهخاطر ریاست خبرگان کمتر است، اما باند خامنهای حمله به رفسنجانی را به شکل کمی و کیفی تشدید کرده است که میتوان آن را آتش تهیه همین جنگ ریاست خبرگان یا جنگ تعادلقوا در خبرگان ارتجاع در نظر گرفت. مثلاً جنتی در صحبتهایی که اخیراً کرد، بهطور غیرمستقیم از رفسنجانی و روحانی تحت عنوان شیاطینی که عامل نفوذ دشمن در داخل هستند و رو در روی رهبری میایستند نام برد. و در روزهای اخیر هم موضوع دیدار فائزه رفسنجانی با بهاییان، وسیله حملات سنگین به رفسنجانی شده است. که این هم فرصتی برای باند باند خامنهای محسوب میشود. بنابراین جنگ عملاً از هفتههای گذشته آغاز شده است ضمن اینکه رسانههای باند رفسنجانی هم با مقالاتی از جمله با عنوان هاشمی، هاشمی است در هرکجا که قرار داشته باشد، شروع به تبلیغ برای رفسنجانی کردهاند.
براین اساس جنگ ریاست خبرگان در روز 4خرداد به اوج میرسد و تعیینتکلیف میشود که در هرصورت پیامدهای جدی در رأس نظام دارد:
حالت اول: جنتی رئیس شود و رفسنجانی رأی نیاورد اما اختلاف رأی اندک باشد، در این صورت صفبندی فشرده دو باند در حساسترین نهاد نظام جنگهای خطرناکی را برای ولیفقیه بهدنبال دارد. اگر تفاوت اندک باشد، یکی از سادهترین مواردی که میتواند تعادل را بچرخاند پا به گور بودن برخی مهرههای اصلی خامنهای است که ممکن است طی چند ماه رقم دو باند را تغییر دهد. ، مثل جنتی که نزدیک90سال، تا دیگرانی که تا 94سال سن دارند.
حالت دوم: رفسنجانی برنده شود، در این حالت خطر کشیده شدن کامل فرش از زیر پای خامنهای وجود دارد. که البته خامنهای هرگز زیر بار تندادن به آن نمیرود، لذا جنگ هژمونی وارد مراحل جدیتری میشود.
حالت سوم: حتی اگر با اختلاف بیشتر جنتی رئیس شود، در این صورت هم تشکیل یک فراکسیون ضد خامنهای در ابعاد گسترده در خبرگان ارتجاع پیامدهای بسیار جدی برای خامنهای دارد.
در نتیجه در یک کلام باید گفت جنگی که بر سر ریاست خبرگان ارتجاع آغاز شده، پس از 4خرداد نیز با شدت بیشتر و در ابعاد دیگر ادامه خواهد یافت که نتیجهاش تضعیف روزافزون تمامیت نظام پر جنایت ولایت خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر