در
روز ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ افکارعمومی دنیا، نظاره گر بود، تا برگ زرین دیگری
ازصفحات تاریخ مبارزات آزادیخواهانه و مقاومت خونین مردم برعلیه جور و ستم
ملایان حاکم بر ایران رقم بخورد، در یک کلام، دنیا شاهد قدرت نمایی شکوهمند
"آلترناتیو دموکراتیک" در بهترین و بالاترین مدارآن بود.
گردهمایی
باشکوه ایران آزاد،هرچند بدعوت مقاومت ایران وسازمان مجاهدین برگزارشد،
اما در این روزهمه آن کسانی که دل در گرو آزادی و آبادی میهنشان و اعاده حق
حاکمیت و جمهورمردم داشته و دارند، خود را نه مهمان که صاحبخانه می
دانستند.
بجاست که در ابتدا و قبل ازهرسخن و یا کلامی، بواقع خسته نباشید، گفت، به یاران و حامیان مقاومت، چه آن کس که خود را تنها سمپات ویا هوادار دورمی شمارد و یا اشرف نشان، که با طی مسیرهای دور و نزدیک و فائق آمدن برتمامی مشکلات بر سر راه، با حضورچشمگیرخود دراین گردهمایی، کهکشانی دیگر در راه آزادی مردم خود بپا کردند.
همچنین باید دست مریزاد گفت به مسئولین، به خواهران و برادران مجاهد و دست اندرکاران این کهکشان با شکوه که توانستند بار دیگر با تلاشهای بی وقفه، زحمات شبانه روزی، با نظم و انضباط تشکیلاتی نمونه و در نهایت بی ادعا و نجیب، چنین حضوری بی مانند از عاشقان رهایی و آزادی کشورمان ایران را در زیر یک سقف میسر و محقق کنند و این گونه چنین لحظات وصحنه هایی تاریخی و جاودانه را خلق کنند.
در مورد اهمیت و نفس برگزاری گردهمایی ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ در ویلپنت پاریس، نکات بسیاری را می توان برشمرد، از حضور پر شور هواداران و یاران و صدها تن از پشتیبانان و حامیان بین المللی مقاومت و یا تلاشهای مذبوحانه دیپلماتیک رژیم با گنده گویی و تهدیدهای توخالی برای ممانعت از برگزاری این همایش ملی تا جیغ های بنفش مزدوران قلم کش بفرموده و کم مقدار برای نشر اکاذیب، جعلیات و دروغپردازیهای مشمئز کننده و هزاران بار تکرار شده و الی آخر.
اما برجسته ترین و مهمترین آن تثبیت عینی "آلترناتیو دموکراتیک" رژیم آخوندی به معنای اعم کلمه بود، آن هم در دورانی که آلترناتیو سازی دراوهام و خیالات برخی به بازی های سرگرم کننده و کودکانه بدل شده است.
در ایامی که کلمه "آلترناتیو" توسط مشتی بی لیاقت و متوهم نامشروع که سالها در صحنه مبارزه تمام عیار با رژیم جنایتکار آخوندی مفقود الاثر و یا در حاشیه بوده و کمترین رد و پایی از خود بجا نگذاشته و هر ازگاهی از کیسه پر از خالی گذشته خود هزینه و یا کنشگران سیاست باز آلترناتیوسنج که جهت و سمت و سوی تحلیل های جوی متغیر خود را با دما سنج رژیم تنظیم می کنند و یا کافه نشینان هپروت، حراف بی درد و رنج، سلاخی و از معنا تهی شده، نسلی بپا خواسته، که با اعتراضات مستمر در بسیاری از شهرها، بقدرت خود برای تغییر شرایط، بخوبی واقف و باورمند شده و با گسترش کانونهای شورشی عزم خود را برای براندازی رژیم صد برابر کرده و بنا به ماهیت آزادیخواهانه خود "آلترناتیو دموکراتیک واقعی" را در قامت شورای ملی مقاومت و مجاهدین، بخوبی در دسترس و چشم انداز می بیند.
این نسل بپاخواسته، با به سخره گرفتن اباطیل، مهملات و اتهامات و شایعات پوچ و بی اساس چهار دهه که توسط رژیم و عواملش بر علیه مجاهدین پاکباز ساخته و به آن دامن زده شده، امروز از چنان درایت و هشیاری سیاسی برخوردار است که بدرستی می تواند مبارزان واقعی راه آزادی را از فرصت طلبان و کلاشان سیاسی تمیز و تشخیص دهد.
بخوبی دیده اند که در این سالهای پر درد و شکنج و سالهای سیاه که مبارزه قیمتی بس گزاف طلب می کرد، چه کسانی حاضر به دادن بهای آن با فدا و مجاهدت بودند وچه کسانی اهل عافیت طلبی، چه کسی اهل رزم وچه کسی اهل بزم، چه کسی با تشکیلاتی یکپارچه و سازمان یافته و رهبری ذیصلاح و چه کسی صد پاره و بی سر و پا، چه کسی دار وندار و تمام هستی خود را در راه آزادی مردم میهنش هزینه کرد و چه کسی بی هزینه در پی برداشت از حساب دیگران.
چه کسی ایستاده برسراصول مبارزاتی و آرمانی خود و چه کسی نشسته بر پای منبرهرآخوند شیادی و هر روز در پی رنگی.
گردهمایی ۳۰ ژوئن امسال بخوبی بر "هیچ بودن" مدعیان آلترناتیو پوشالی صحه گذاشت و یک بار دیگر حقیقت مبارزه سخت و سهمگین و مقاومت در برابر هیولای آخوندی را که، نه در اوهام و تخیلات و آرزوهای بچگانه بلکه بر روی زمین سفت واقعیات جریان دارد را برای خوش خیالان بی هویت و بی نام و نشان، که تنها هنروسابقه شان "نجنگیدن و بها ندادن" و همچنین عدم مرزبندی قاطع سیاسی با "شیخ و شاه " درطی این سالها بوده، را برجسته کرد.
شعارآخوند ساخته "رضا شاه روحت شاد" که توسط بسیجیان و تحت حفاظت ومراقبت نیروهای پلیس سرداده شد، دراین ارتباط بسیار گویاست.
تثبیت مقاومت مردم ایران بعنوان آلترناتیو واقعی، که اساس آن بر پایه و اهداف بغایت دموکراتیک بنا شده و خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت برنامه جامع و پیشروی ۱۰ ماده ای آن را باردیگر با صراحت هرچه تمامتر در انظار جهانیان اعلام کردند، حقانیت و مشروعیت خود را از دل مبارزاتی سهمگین و با پشتوانه تاریخی، از جنبش مشروطیت، سردار جنگل وستارخان و باقرخان و مصدق و با دو دیکتاتوری "شاه و شیخ " کسب کرده و بگفته خانم رجوی "همه هستی خود را برای پیروزی قیام ایران و برای آزادی، سرفرازی و شکوه ایران نثار کرده است".
مقاومت ایران در سر بزنگاه های تاریخی و در لحظات سرنوشت ساز، که بایستی با فدای جان و مال، مسیر راه مبارزه را می گشود و بها و قیمت آن را نیز تماما می پرداخت، هرگز درنگ نکرد وهرآنچه که داشت، در طبق اخلاص، فدای آزادی مردم خود کرد.
جایگاه امروز مقاومت، پس از پنج دهه مبارزه مستمر وخونین و با تشکیلات منسجم و سازمانیافته و رهبری پاکباز، در اوج شکوفایی و سربلندی و مایه مباهات و افتخار مردم ایران و هر آزادیخواهی است و در این روز نشان داد که بخوبی و بهتر ازهر کس لیاقت جلب اعتماد مردم به خود را دارد و بدون شک می تواند (و بایستی که بتواند) با اتکا به قدرت مردم و نه مداخله خارجی، آزادی و آبادی را در ایران برقرار کند.
با وجود این واقعیت عینی و برای رفع هرگونه اتهام زیاده خواهی و یا تمامیت خواهی ازمقاومت، به نقل صحبتهای آقای مسعود رجوی در جمعبندی قیام دی ماه ۱۳۹۶، که توسط خانم مریم رجوی بیان شد، اشاره می شود:
"ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم؛ و قطعا کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت کردن نیست".
گردهمایی ویلپنت پاریس، که اوج شکوفایی و اعتلای آلترناتیو دموکراتیک را در معرض دید دوست و دشمن قرار داد، همزمان با آن افلاس و درماندگی رژیم در برابر مقاومت را نیز بخوبی به تصویر کشید.
سوای واکنشهای هیستیریک رژیم در رسانه های داخلی و مزدورانش در خارج، بطور نمونه، درآیت الله بی بی سی و غیره، افشای توطئه و طراحی حمله تروریستی رژیم با نیم کیلوماده منفجره در روزگردهمایی و دستگیری یک زوج بلژیکی ایرانی الاصل و یک دیپلمات- تروریست رژیم درخاک آلمان (مشاورسوم سفارت رژیم در وین پایتخت اتریش) و یک مامور دیگر در فرانسه، دقیقآ نشانه ضعف و استیصال رژیم در برابر "گروهکی منفورکه هیچگونه جایگاه و پایگاهی هم در ایران ندارد"، می باشد که چنین رفتاری صحت ادعای مقاومت مبنی بر آخرین فازسرنگونی را تماما نشان می دهد.
این حرکت جنایتکارانه که خوشبختانه بموقع کشف و خنثی شد و می توانست صدمات و تلفات جانی بسیاری را بهمراه داشته باشد، تنها نشان وحشت و سراسیمگی رژیم در برابر اعتلا و ارتقای مقاومت خونین و پیوند مستحکم آن با جنبش مردمی و کانون های شورشی درداخل کشورمی باشد.
ناکام ماندن توطئه های گوناگون رژیم برای نابودی مقاومت و برباد رفتن تمامی تلاشهای مذبوحانه آن در خارج از مرزهای ایران و همچنین هراس از سرنگونی، رژیم آخوندی را به جایی رسانده، در شرایطی که بعد از خروج آمریکا از برجام، تمام امید و شانس بقا و حفظ خود را در ارتباط و حمایتهای اروپا می بیند، با وجود این، با فعال کردن شبکه ها و هسته های ترور تحت پوشش سفارتخانه های خود در اروپا، به چنین خودکشی سیاسی دست زده تا بلکه برای خود راه نجاتی یابد.
مقاومت ایران بیش از سه دهه و بطور مستمر خطر سیاستهای تروریستی و آدم کشی رژیم در منطقه و بخصوص اروپا (بعنوان حیات خلوت) را گوشزد کرده و در باره آن همواره هشدار داده بود.
امروز رژیم ازدست یازیدن به سیاست همیشگی خود یعنی ترور و حذف فیزیکی مخالفانش، بدلیل وحشت ازسرنگونی محتوم خود (پس ازسالها تعلیق اجباری این سیاست جنایتکارانه در پی محکومیت سران رژیم در پرونده میکونوس آلمان) برخلاف گذشته و بدلیل تغییر شرایط سیاسی بسود مقاومت مردمی و نخ نما شدن سیاست مماشات، دیگرطرفی نخواهد بست و این گونه تلاشهای بیهوده به ضرس قاطع برای رژیم حکم تیرخلاص برخود زدن را خواهد داشت.
تلاش نافرجام رژیم برای ضربه زدن به بزرگترین نیروی مخالف خود، آنهم هزاران کیلومتر دوراز مرزهای کشور، بیان کننده اهمیت و نقش این مقاومت سازمان یافته بعنوان آلترناتیو دموکراتیک در پیشبرد جنبش سرنگونی در داخل کشور و در پیوند تنگاتنگ با حرکات اعتراضی مردم می باشد و همچنین خط بطلانی است بر تمام یاوه گویی ها و مهملاتی که از زبان و قلم مزدوران رژیم در مورد فقدان پایگاه مردمی مجاهدین گفته و نوشته می شود که عینا بازنشخوار ادعاهای رژیم طی ۳۰ سال گذشته می باشد.
گردهمایی ۳۰ ژوئن، گامی موثر و نهایی در راه سرنگونی رژیم بدست مردم ومقاومت بود.
با احترام به تمامی خالقین این کهکشان بی نظیر
ما پیروز می شویم
بجاست که در ابتدا و قبل ازهرسخن و یا کلامی، بواقع خسته نباشید، گفت، به یاران و حامیان مقاومت، چه آن کس که خود را تنها سمپات ویا هوادار دورمی شمارد و یا اشرف نشان، که با طی مسیرهای دور و نزدیک و فائق آمدن برتمامی مشکلات بر سر راه، با حضورچشمگیرخود دراین گردهمایی، کهکشانی دیگر در راه آزادی مردم خود بپا کردند.
همچنین باید دست مریزاد گفت به مسئولین، به خواهران و برادران مجاهد و دست اندرکاران این کهکشان با شکوه که توانستند بار دیگر با تلاشهای بی وقفه، زحمات شبانه روزی، با نظم و انضباط تشکیلاتی نمونه و در نهایت بی ادعا و نجیب، چنین حضوری بی مانند از عاشقان رهایی و آزادی کشورمان ایران را در زیر یک سقف میسر و محقق کنند و این گونه چنین لحظات وصحنه هایی تاریخی و جاودانه را خلق کنند.
در مورد اهمیت و نفس برگزاری گردهمایی ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸ در ویلپنت پاریس، نکات بسیاری را می توان برشمرد، از حضور پر شور هواداران و یاران و صدها تن از پشتیبانان و حامیان بین المللی مقاومت و یا تلاشهای مذبوحانه دیپلماتیک رژیم با گنده گویی و تهدیدهای توخالی برای ممانعت از برگزاری این همایش ملی تا جیغ های بنفش مزدوران قلم کش بفرموده و کم مقدار برای نشر اکاذیب، جعلیات و دروغپردازیهای مشمئز کننده و هزاران بار تکرار شده و الی آخر.
اما برجسته ترین و مهمترین آن تثبیت عینی "آلترناتیو دموکراتیک" رژیم آخوندی به معنای اعم کلمه بود، آن هم در دورانی که آلترناتیو سازی دراوهام و خیالات برخی به بازی های سرگرم کننده و کودکانه بدل شده است.
در ایامی که کلمه "آلترناتیو" توسط مشتی بی لیاقت و متوهم نامشروع که سالها در صحنه مبارزه تمام عیار با رژیم جنایتکار آخوندی مفقود الاثر و یا در حاشیه بوده و کمترین رد و پایی از خود بجا نگذاشته و هر ازگاهی از کیسه پر از خالی گذشته خود هزینه و یا کنشگران سیاست باز آلترناتیوسنج که جهت و سمت و سوی تحلیل های جوی متغیر خود را با دما سنج رژیم تنظیم می کنند و یا کافه نشینان هپروت، حراف بی درد و رنج، سلاخی و از معنا تهی شده، نسلی بپا خواسته، که با اعتراضات مستمر در بسیاری از شهرها، بقدرت خود برای تغییر شرایط، بخوبی واقف و باورمند شده و با گسترش کانونهای شورشی عزم خود را برای براندازی رژیم صد برابر کرده و بنا به ماهیت آزادیخواهانه خود "آلترناتیو دموکراتیک واقعی" را در قامت شورای ملی مقاومت و مجاهدین، بخوبی در دسترس و چشم انداز می بیند.
این نسل بپاخواسته، با به سخره گرفتن اباطیل، مهملات و اتهامات و شایعات پوچ و بی اساس چهار دهه که توسط رژیم و عواملش بر علیه مجاهدین پاکباز ساخته و به آن دامن زده شده، امروز از چنان درایت و هشیاری سیاسی برخوردار است که بدرستی می تواند مبارزان واقعی راه آزادی را از فرصت طلبان و کلاشان سیاسی تمیز و تشخیص دهد.
بخوبی دیده اند که در این سالهای پر درد و شکنج و سالهای سیاه که مبارزه قیمتی بس گزاف طلب می کرد، چه کسانی حاضر به دادن بهای آن با فدا و مجاهدت بودند وچه کسانی اهل عافیت طلبی، چه کسی اهل رزم وچه کسی اهل بزم، چه کسی با تشکیلاتی یکپارچه و سازمان یافته و رهبری ذیصلاح و چه کسی صد پاره و بی سر و پا، چه کسی دار وندار و تمام هستی خود را در راه آزادی مردم میهنش هزینه کرد و چه کسی بی هزینه در پی برداشت از حساب دیگران.
چه کسی ایستاده برسراصول مبارزاتی و آرمانی خود و چه کسی نشسته بر پای منبرهرآخوند شیادی و هر روز در پی رنگی.
گردهمایی ۳۰ ژوئن امسال بخوبی بر "هیچ بودن" مدعیان آلترناتیو پوشالی صحه گذاشت و یک بار دیگر حقیقت مبارزه سخت و سهمگین و مقاومت در برابر هیولای آخوندی را که، نه در اوهام و تخیلات و آرزوهای بچگانه بلکه بر روی زمین سفت واقعیات جریان دارد را برای خوش خیالان بی هویت و بی نام و نشان، که تنها هنروسابقه شان "نجنگیدن و بها ندادن" و همچنین عدم مرزبندی قاطع سیاسی با "شیخ و شاه " درطی این سالها بوده، را برجسته کرد.
شعارآخوند ساخته "رضا شاه روحت شاد" که توسط بسیجیان و تحت حفاظت ومراقبت نیروهای پلیس سرداده شد، دراین ارتباط بسیار گویاست.
تثبیت مقاومت مردم ایران بعنوان آلترناتیو واقعی، که اساس آن بر پایه و اهداف بغایت دموکراتیک بنا شده و خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت برنامه جامع و پیشروی ۱۰ ماده ای آن را باردیگر با صراحت هرچه تمامتر در انظار جهانیان اعلام کردند، حقانیت و مشروعیت خود را از دل مبارزاتی سهمگین و با پشتوانه تاریخی، از جنبش مشروطیت، سردار جنگل وستارخان و باقرخان و مصدق و با دو دیکتاتوری "شاه و شیخ " کسب کرده و بگفته خانم رجوی "همه هستی خود را برای پیروزی قیام ایران و برای آزادی، سرفرازی و شکوه ایران نثار کرده است".
مقاومت ایران در سر بزنگاه های تاریخی و در لحظات سرنوشت ساز، که بایستی با فدای جان و مال، مسیر راه مبارزه را می گشود و بها و قیمت آن را نیز تماما می پرداخت، هرگز درنگ نکرد وهرآنچه که داشت، در طبق اخلاص، فدای آزادی مردم خود کرد.
جایگاه امروز مقاومت، پس از پنج دهه مبارزه مستمر وخونین و با تشکیلات منسجم و سازمانیافته و رهبری پاکباز، در اوج شکوفایی و سربلندی و مایه مباهات و افتخار مردم ایران و هر آزادیخواهی است و در این روز نشان داد که بخوبی و بهتر ازهر کس لیاقت جلب اعتماد مردم به خود را دارد و بدون شک می تواند (و بایستی که بتواند) با اتکا به قدرت مردم و نه مداخله خارجی، آزادی و آبادی را در ایران برقرار کند.
با وجود این واقعیت عینی و برای رفع هرگونه اتهام زیاده خواهی و یا تمامیت خواهی ازمقاومت، به نقل صحبتهای آقای مسعود رجوی در جمعبندی قیام دی ماه ۱۳۹۶، که توسط خانم مریم رجوی بیان شد، اشاره می شود:
"ما رقیب کسی برای رسیدن به قدرت نیستیم؛ و قطعا کسی هم رقیب مجاهدین در مسیر صدق و فدا و پرداخت کردن نیست".
گردهمایی ویلپنت پاریس، که اوج شکوفایی و اعتلای آلترناتیو دموکراتیک را در معرض دید دوست و دشمن قرار داد، همزمان با آن افلاس و درماندگی رژیم در برابر مقاومت را نیز بخوبی به تصویر کشید.
سوای واکنشهای هیستیریک رژیم در رسانه های داخلی و مزدورانش در خارج، بطور نمونه، درآیت الله بی بی سی و غیره، افشای توطئه و طراحی حمله تروریستی رژیم با نیم کیلوماده منفجره در روزگردهمایی و دستگیری یک زوج بلژیکی ایرانی الاصل و یک دیپلمات- تروریست رژیم درخاک آلمان (مشاورسوم سفارت رژیم در وین پایتخت اتریش) و یک مامور دیگر در فرانسه، دقیقآ نشانه ضعف و استیصال رژیم در برابر "گروهکی منفورکه هیچگونه جایگاه و پایگاهی هم در ایران ندارد"، می باشد که چنین رفتاری صحت ادعای مقاومت مبنی بر آخرین فازسرنگونی را تماما نشان می دهد.
این حرکت جنایتکارانه که خوشبختانه بموقع کشف و خنثی شد و می توانست صدمات و تلفات جانی بسیاری را بهمراه داشته باشد، تنها نشان وحشت و سراسیمگی رژیم در برابر اعتلا و ارتقای مقاومت خونین و پیوند مستحکم آن با جنبش مردمی و کانون های شورشی درداخل کشورمی باشد.
ناکام ماندن توطئه های گوناگون رژیم برای نابودی مقاومت و برباد رفتن تمامی تلاشهای مذبوحانه آن در خارج از مرزهای ایران و همچنین هراس از سرنگونی، رژیم آخوندی را به جایی رسانده، در شرایطی که بعد از خروج آمریکا از برجام، تمام امید و شانس بقا و حفظ خود را در ارتباط و حمایتهای اروپا می بیند، با وجود این، با فعال کردن شبکه ها و هسته های ترور تحت پوشش سفارتخانه های خود در اروپا، به چنین خودکشی سیاسی دست زده تا بلکه برای خود راه نجاتی یابد.
مقاومت ایران بیش از سه دهه و بطور مستمر خطر سیاستهای تروریستی و آدم کشی رژیم در منطقه و بخصوص اروپا (بعنوان حیات خلوت) را گوشزد کرده و در باره آن همواره هشدار داده بود.
امروز رژیم ازدست یازیدن به سیاست همیشگی خود یعنی ترور و حذف فیزیکی مخالفانش، بدلیل وحشت ازسرنگونی محتوم خود (پس ازسالها تعلیق اجباری این سیاست جنایتکارانه در پی محکومیت سران رژیم در پرونده میکونوس آلمان) برخلاف گذشته و بدلیل تغییر شرایط سیاسی بسود مقاومت مردمی و نخ نما شدن سیاست مماشات، دیگرطرفی نخواهد بست و این گونه تلاشهای بیهوده به ضرس قاطع برای رژیم حکم تیرخلاص برخود زدن را خواهد داشت.
تلاش نافرجام رژیم برای ضربه زدن به بزرگترین نیروی مخالف خود، آنهم هزاران کیلومتر دوراز مرزهای کشور، بیان کننده اهمیت و نقش این مقاومت سازمان یافته بعنوان آلترناتیو دموکراتیک در پیشبرد جنبش سرنگونی در داخل کشور و در پیوند تنگاتنگ با حرکات اعتراضی مردم می باشد و همچنین خط بطلانی است بر تمام یاوه گویی ها و مهملاتی که از زبان و قلم مزدوران رژیم در مورد فقدان پایگاه مردمی مجاهدین گفته و نوشته می شود که عینا بازنشخوار ادعاهای رژیم طی ۳۰ سال گذشته می باشد.
گردهمایی ۳۰ ژوئن، گامی موثر و نهایی در راه سرنگونی رژیم بدست مردم ومقاومت بود.
با احترام به تمامی خالقین این کهکشان بی نظیر
ما پیروز می شویم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر