لينك به منبع:
- 1397/03/20
سخن روز
هدف آخوندها از برگزاری روز قدس
دستاوردهای امسال روز قدس
آیا از کسادی این نمایش میتوان نتیجهگیری کلیتری درباره وضعیت رژیم کرد؟
نتیجه کلیتر! قدرت یک «شبح ترسناک»
انعکاس راهپیمایی روز قدس در محافل سیاسی
همه ساله آخرین جمعه ماه رمضان شاهد یکی از نمایشهای سیاسی رژیم با عنوان روز جهانی قدس است و آرمان آزادی فلسطین است.
خمینی
این نمایش را از همان اولین سال حکومت آخوندی راهاندازی کرد با این هدف
که از مسأله فلسطین برای سیاست بسط و توسعهطلبیش در منطقه سوءاستفاده
سیاسی کند. این نمایش به سرعت به یکی از ابزارهای مهم رژیم برای نفوذ در
جوامع مسلمان و بالاخص کشورهای عربی تبدیل شد. رژیم همچنین نمایش «روز
قدس» را بهعنوان وسیلهیی برای دشمنی با نماینده قانونی مردم فلسطین تبدیل
کرد. امری که باعث شد خیلی سریع بازار این نمایش در سطح بین المللی
(کشورهای عرب و مسلمان) کساد شود.
دیگر کاربرد این مراسم، ایجاد نوعی وحدت عملی میدانی و تبلیغاتی برای نشاندادن وحدت سیاسی باندهای متخاصم درون حاکمیت بوده و هست.
سیاست
فریبکاری آخوندها در خارج کشور در همان اولین سالها و با مخالفت رهبری
سیاسی فلسطین با سیاستهای توسعهطلبانه خمینی در منطقه افشا شد و شکست
خورد.
به همین علت، آخوندها در استفاده از مزایای روز بهاصطلاح قدس، به موارد مصرف داخلی آن بسنده کردند.
اما
در همین زمینه صرفاً داخلی هم امسال آخوندها جز شکست، محصولی درو نکردند.
مراسم امسال روز قدس و نمایشهای مبتذلی که آخوندها تحت این عنوان به راه
انداختند، بهعلت وضعیت رژیم؛ نه تنها تنشی از تخاصمات باندهای درونی رژیم
را ولو برای چند ساعت کاهش نداد، سهل است؛ خودش تبدیل به صحنهیی برای
لشکرکشی باندها علیه یکدیگر شد.
نیروهای
باند خامنهای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم و از معاونان روحانی را
در نمای روز قدس تهران مورد حمله قرار دادند و از هیچ فحش و فضیحتی در مورد
او کوتاهی نکردند.
از
سوی دیگر کل این بازی فریبکارانه و تظاهرات فرمایشی آن هم به شکست
انجامید به شکلی که حتی از جانب نیروهای خود رژیم هم که معمولاً و به هر
علت در این قبیل نمایشها شرکت میکنند، مورد تمسخر قرار گرفت و بهعنوان
نمونه و بر اساس فیلمهای خبریای که از این مراسم پخش شد، در بسیاری نقاط،
شعارهای رسمی مراسم با تمسخر جمعیت روبهرو شد، در یک مورد در جواب شعار
«مرگ بر اسراییل» که گرداننده مراسم سر میداد، جمعیت برای تمسخر جواب
میداد «مرگ بر اسماعیل»!
اما
فراتر از این، طبق فیلمهای منتشرشده از این مراسم گاه اتفاق میافتاد که
خود گردانندههای مراسم هم این نمایش را مسخره میکردند که این البته خیلی
پدیده جدیدی بود و عمق ورشکستگی این قبیل نمایشها و وضعیت نیروهای رژیم را
نشان میدهد که کارگردان مربوطه شعار میداد فینگیلی اسراییل! جینگیلی آمریکا!
شعارها و حرکات مبتذلی که صدای عناصر درون خود رژیم را هم در آورد.
اگر
چه سوت و کوری این نمایش نه تنها در شهرستانها بلکه حتی در کلان شهرهایی
مانند تهران و تبریز و اصفهان و اهواز و غیره بهروشنی گویای ورشکستگی رژیم
بود، اما مسأله فراتر از شکست این یا آن نمایش رژیم است. آنچه که از خلال
تجریه شکست رژیم در برگزاری مراسم روز قدس به چشم میخورد، به وجود آمدن
نوعی ایزولاسیون اجتماعی شدید نسبت به حاکمیت است. آخوندها حقیقتاً که در
صحنه جامعه ایران در انزوای کامل قرار گرفتهاند و با چنین نمایشهای
بهشدت ضعیفی به گیرندگان خارجی ناخواسته علامت نقص و کاهش و ریزش از بدنه
نظامشان را ارسال میکنند!
اما
از این ایزولاسیون اجتماعی فراتر، ابراز وحشتهای مستمر رژیم از حس حضور
«شبح ترسناک» اپوزیسیونی است که روی سر آخوندها افتاده و پیوسته و به هر
مناسبتی نسبت به آن اعلام خطر میکند. اعلام خطر نسبت به اپوزیسیونی که نفس
حضورش در جامعه، باعث بروز ناامیدی در مزدوران حکومتی میشود. بهعنوان
نمونه برخی جملاتی که آخوندها در همین نماز جمعه روز بهاصطلاح قدس گفتند،
خود به اندازه کافی گویای صحت این مدعاست:
امام جمعه کرمان گفت:
«دشمن
دنبال ایجاد اختلاف و آشوب در کشور ایران است و میخواهد جریانهای صنفی را
تبدیل به مشکلاتی دیگری کند.گاهی اوقات مشکلات اقتصادی در صورت برطرف
نشدن، اجتماعی و بعد از آن سیاسی و در مراحل بعد امنیتی میشود و هزینه
کشور را بالا میبرند.»
پیشنماز اندیمشک گفت:
«دشمن قصد دارد با ایجاد روحیه ناامیدی و بیاعتمادی در داخل کشور به اهداف شوم خود دست یابد»
امام جمعه گناوه:
«دشمن تلاش دارد که با راهانداختن جنگ اقتصادی و روانی و عملی نقاط قوت نظام را به ضعف تبدیل و مردم را از انقلاب مایوس کند.»
خاتمی در نمایش جمعه تهران گفت:
«ایجاد یأس، ایجاد ناامیدی از ناحیه هر کسی که باشد کار دشمن است»
پیشنماز جمعهبازار قم هم گفت:
«امروز شرایط کشور ما به شکلی است که دشمن در عرصه جنگ اقتصادی و فشار روانی و عملی بهدنبال تحت منگنه گذاشتن انقلاب اسلامی است»
گرچه
که نمونههای این حرفها در این مورد بیش از اینهاست اما همینها نیز
گویای این واقعیت است که گویندگان این جملات، نه گروههای بهقول آخوندها،
ضد انقلاب! و مخالف نظام، بلکه نمایندهها و سخنگویان ولیفقیه در هر شهر و
استان هستند که برای پیاده کردن خط و خطوط نظام و تقویت روحیه عناصر مزدور
خامنهای به آنجا رفتهاند.
و
اینک دیدن میزان ترس و وحشتی که بر آنها از شرایط موجود و از آینده نظام
حاکم شده، نشان میدهد آخوندها چطور از شبح فوقالذکر میترسند و اینکه
«یک کسانی» در جامعه هستند که اعتراضات صنفی را خیلی سریع! به مسایل سیاسی
و امنیتی تبدیل میکنند وپیوسته رژیم را دشمن اصلی معرفی میکنند!
البته
بر اساس خطی که به آخوندهای نماز جمعه داده شده، اسم «شبح»! را نباید
بیاورند! ولی بعضی جاها هم اسم بردهاند و مثلاًًً در اسلامشهر معاون
بینالملل دفتر خامنهای به نام محسن قمی گفته:
«جمهوری اسلامی پایبند به ارزشها و اصول است... و زیر بار حرف زور زورگوییهای منافقین نخواهد رفت...»
یا آخوند فروغی امام جمعه اردبیل گفت:
«دولت آمریکا استقلالی از خود ندارد و با برنامهریزی منافقین تصمیم میگیرد.»!
و
به این ترتیب، تظاهراتی که باید فضای حاکمیت آن «شبح ترسناک اپوزیسیون» را
میشکست، وقتی خودش شکست میخورد و به نتیجه اعلام شده نمیرسد، باعث
افزایش ترس و وحشت مزدوران رژیم و ریزش بیشتر آنها میگردد.
البته
سالهای قبل هم، این نمایش و راهپیماییهای مشابه رژیم، انعکاسی در
رسانههای خارجی نداشت و با نوعی سکوت همراهی میشد! اما محافل سیاسی
دولتها که دنبال بهانهیی برای توجیه سیاست ننگین مماشات بودند، این
نمایشها را تحویل میگرفتند و به آن آب و تاب هم میدادند و از آن، قدرت
پایگاه اجتماعی رژیم را نتیجه میگرفتند، اما با رسوایی سیاست مماشات و
شکست نسبی آن، این دکان هم دیگر تخته شده،
سالهای
قبل، سردمداران رژیم و بهخصوص خود خامنهای به این نمایش بهای بالایی
داده و برای آنها تبلیغات زیادی میکردند و بهعنوان نمونه بعد از قیام
دیماه، خامنهای به صحنه آمد و جواب برملا شدن شدت منفوریت رژیم در جریان
قیام را حواله داد به راه پیمایی ۲۲بهمن! و حتی پیشاپیش در سخنرانی ای که
در ۱۹بهمن داشت، گفت: «امسال به لطف الهی، ۲۲بهمن از آن ۲۲بهمنهای تماشایی
خواهد بود». صرفنظر از اینکه آن نمایش هم به سختی شکست خورد و روی سر
رژیم و خامنهای خراب شد، اما خامنهای انگار حواسش نبود که با کنار رفتن
سیاست مماشات اینگونه نمایشها دیگر در بازار سیاست خارجی هم خریداری
ندارد. البته همان موقع هم دولتها میدانستند که اینها همهاش نمایشهایی
است که همه دیکتاتوریها برای وارونه جلوه دادن واقعیت اجتماعی خود، به آن
متوسل میشوند، اما از آن بهعنوان توجیه عملکردشان در معامله با
بدنامترین دیکتاتوری تاریخ معاصر استفاده میکنند. اما این خاصیت هم دیگر
خریدار ندارد و کسی به آن اعتنا نمیکند. شاید به همین جهت است که از
نمایشی هم که رژیم برگزار میکند، نهایتاً تنها چیزی که باقی میماند،
مضحکهای مانند «جینگیلی» آمریکا است و بس!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر