جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ خرداد ۱۱, جمعه

تحریم به‌علت نقض حقوق‌بشر در ایران

لينك به منبع:

  • 1397/03/12
سخن روز
سخن روز
این هفته وزارت خزانه‌داری آمریکا در جدیدترین اقدام خود بر ضد آخوندها، و در سلسله تحریم‌های جدید،‌
۳نهاد و ۶فرد حقیقی را که در سرکوب و نقض حقوق‌بشر در ایران نقش فعال دارند، به لیست تحریم‌های خود اضافه کرد.
این تحریم‌های مشخص، از ویژگی و اهمیت خاصی برخوردار هستند که بررسی آنها را ضروری می‌کند.

تحریم آخوندها به‌علت نقض حقوق‌بشر شهروند در ایران، چه اهمیتی دارد؟
این اولین بار است که گروهی از افراد حقیقی و حقوقی در لیست تحریم‌ها گنجانده می‌شوند که مشخصاً به‌علت نقض حقوق‌بشر در ایران لیست‌گذاری شده‌اند. البته پیشتر کنگره آمریکا تشدید تحریمهای رژیم در رابطه با نقض حقوق‌بشر را اعلام کرده بود. ولی این بار برای اولین بار است که دولت آمریکا علت همه تحریم‌های اعلام شده را مشخصاً به اعمال سرکوب و سانسور و نقض حقوق‌بشر مردم ایران ربط می‌دهد و این چیزی است که در ۴دهه گذشته بی‌سابقه است به‌ویژه که تا کنون قدرتها و دولتهای غربی موضوع حقوق‌بشر و سرکوب و جنایت علیه مردم ایران را به سیاست ربط نمی‌دادند

جستجوی سابقه امر، در فرهنگ سیاسی مقاومت ایران
مردم و مقاومت ایران پیوسته و در تمام سال‌های حاکمیت این نظام اعلام کرده‌اند که صدور بحران و تروریسم به خارج کشور، پوش سرکوب مردم در داخل کشور است. موضوعی استوار بر این نظریه که:
سرکوب داخلی و تروریسم خارجی رژیم آخوندها، دو روی یک سکه و به‌شدت به‌هم مرتبط هستند.
نقطه مرکزی این نظریه، درک رابطه عملیات نیروی قدس رو به شهروندان خارجی است با آنچه که دیگر پاسداران با شهروندان ایرانی در داخل مرزهایشان می‌کنند.
اصلی که البته از سوی طرف حسابهای بین‌المللی آخوندها دهه‌ها نادیده گرفته می‌شد وسرکوب مردم ایران را «یک امر صرفاً داخلی» تلقی می‌کردند.
این تلقی ظاهراً این روزها تغییر کرده و پیامدهای آن (مانند تحریم‌های اخیر) می‌تواند در عرصه داخلی برای استمرار اعتراضهای داخلی، راهگشا یا حداقل تسهیل کننده باشد.

شدت یافتن تحریم‌ها و تاثیر آن در قیام
توالی این اعلام تحریم‌ها و شدت گرفتن آنها نیز می‌تواند قابل‌توجه بوده و حکایت از تصمیم دولت آمریکا برای محاصره همه جانبه سیاسی و اقتصادی رژیم داشته باشد. لازم به یادآوری است از ۱۸اردیبهشت که رئیس‌جمهور آمریکا خروج از برجام را اعلام کرد، یعنی طی سه هفته، چند دور تحریم جدید توسط خزانه‌داری آمریکا علیه رژیم صورت گرفته است:
۲۰اردیبهشت تحریم‌هایی علیه شبکه انتقال ارزی رژیم در خاورمیانه و بانکهای مرتبط با آن را اعلام کرد.
۲۵اردیبهشت رئیس بانک مرکزی رژیم را در فهرست تحریمهای خود قرار داد.
روز ۲۶اردیبهشت سرکرده حز‌ب‌الشیطان لبنان را که مورد حمایت رژیم است، تحریم کرد.
روز ۲۸اردیبهشت، وزارت دارایی آمریکا یک مسئول مالی حزب‌الله و نماینده آن در ایران را تحریم کرد.
روز اول خرداد، تحریم‌های جدیدی را علیه پنج تن از فرماندهان و عوامل سپاه را که در پروژه موشکی رژیم و ارسال موشک به حوثیهای یمن دست داشتند، مورد تحریم قرار داد.
در روز ۳خرداد، آمریکا ۹فرد و شرکت را به‌دلیل ارائه خدمات به برخی خطوط هوایی ایران تحریم‌ کرد.
و اینک هم که به فاصلة‌ یک هفته این تحریم‌ها را در ارتباط با نقض حقوق بشر در ایران اعلام کرده است.
در این فاصله برخی کشورها مثل امارات هم تحریمهای جداگانه‌ای برضد رژیم اعلام کرده‌اند.

نهادها و افراد تحریم شده، چه ربطی به نقض حقوق‌بشر در ایران دارند؟
ارتباط تحریم زندان اوین و جنایتکاران موسوم به انصار حزب‌الله،‌ به اندازه کافی روشن است.
اما مورد تحریم افراد و نهادهای مرتبط با صدا و سیمای رژیم و عوامل سانسور فضای مجازی باید گفت:
جای خوشوقتی است اکنون دنیا به این درک رسیده که در فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران، مانند فاشیسم هیتلری، هیچ نهاد به‌اصطلاح مدنی‌ای وجود ندارد که مستقیم یا غیرمستقیم با سرکوب و جنایت علیه مردم ایران در ارتباط نباشد، همان‌طور که دستگاه تبلیغاتی هیتلر را نمی‌شد جدای از ماشین جنگی آن در نظر گرفت، در رژیم آخوندها هم همین طور است.
صدا و سیمای حکومتی و دستگاهی که رژیم در ارتباط با فضای مجازی فعال کرده همگی در ارتباط مستقیم با سرکوب و نقض حقوق‌بشر مردم ایران اند، از جمله
دروغ‌پراکنی، تهدید و ارعاب و سانسور علیه مقاومت سازمان‌یافته مردم ایران و یا سانسور و سرکوب حرکت‌های اعتراضی و اعتصاب‌های اقشار مختلف مردم.
در واقع دستگاه تبلیغات و رسانه‌یی رژیم، مبلغ، توجیه‌گر و مروج نقض حقوق‌بشر در ایران و همکار و همدست دژخیمان و جلادان و غارتگران حاکم است.
این دستگاههای ظاهراً تبلیغاتی، از یک طرف نمی‌گذارند اخبار و اطلاعات درست به مردم برسد و از طرف دیگر با پخش مرتب جعل و دروغ تلاش می‌کنند مردم را در اسارت نگهدارند. شعار مردمی «ننگ ما ننگ ما، صدا و سیمای ما» که مردم در مواجهه با صدا و سیما سر می‌دهند، تبلور آگاهی مردم نسبت به همین کارکرد و نقش این دستگاه منفور است.

این قبیل تحریم‌ها چه تاثیری دارند؟
در مورد سازمان صدا و سیما این تحریم‌ها فلج کننده است؛ چون آن را از خدمات خارجی مثل استفاده از ماهواره‌ها که تماماً خارجی هستند، محروم می‌کند و دیگر رژیم از این طریق نمی‌تواند تبلیغات صدور ارتجاع و تروریسم خودش را به آسانی روزهای پیش از این، پیش ببرد.
تحریم رئیس سازمان صدا و سیمای آخوندی نیز چنین تأثیری دارد. چه رئیس صدا و سیما و چه فیروزآبادی به‌عنوان دبیرشورای عالی فضای مجازی و چه خرم‌آبادی به‌عنوان قاضی و چه آن شرکت کامپیوتری امضایشان پای هر سندی باشد، بی‌اعتبار و حتی قابل تعقیب است.
در مورد بقیه یعنی امثال الله کرم سردمدار گروه آدمکش موسوم به انصار حزب‌الله هم می‌توان به این نکته اشاره کرد که وی بلافاصله بعد از اعلام تحریمهای اخیر در رسانه‌هّای رژیم مصاحبه کرده و مدعی شده که این تحریم هیچ تأثیری بر زندگی من نمی‌گذارد و من مراودات اقتصادی خارجی ندارم. اولاً همه اینها مانند اسماعیل احمدی مقدم سرکرده قبلی نیروی انتظامی در شمار افرادی هستند که در جریان تحریم‌ها در شمار عوامل فروش ظاهراً غیردولتی نفت در می‌آیند! ثانیا همین‌ قبیل افراد چه از همین راه و چه به‌وسیله سرکوب و غارت مردم پولهای هنگفت به چنگ آورده‌اند و مجبورند به‌خاطر روزی که می‌دانند در پیش است، آنها را در بانکهای خارجی بگذارند یا ملک و املاک بخرند و سرمایه‌گذاری کنند که با این تحریم‌ها این کار برایشان خیلی سخت می‌شود، اما فراتر از تمامی این موضوع‌ها، وجه سیاسی این تحریم‌هاست.
همگان می‌دانند که انصار حزب‌الله عصای دست خامنه‌ای است و از شخص او یا از بیت او مستقیماًً دستور می‌گیرد، تحریم این جماعت و سرکرده‌های آنها یک تودهنی به شخص خامنه‌ای است.
خامنه‌ای پیوسته از این جماعت شخصاً حمایت کرده و گفته است که تنها اینها در روز مبادا به داد رژیم می‌رسند و همین‌ها هستند که مسایل (یعنی قیام مردم) را در کف خیابانها جمع می‌کنند (یعنی مردم را کشتار می‌کنند).
زیر ذره‌بین رفتن این جنایتکاران در توانمندی‌های سرکوبگرانه رژیم مستقیماًً تاثیر می‌گذارد و آن را فرو می‌کاهد.

تأخیر ۴۰ساله در اعمال تحریم‌های حقوق بشری
این قبیل موضع‌گیریها در غرب یک پروتکل متعارف در سیاست خارجی است و اگر تا کنون در مورد رژیم حاکم بر ایران اعمال نشده به علل مشخص منافع اقتصادی بوده است.
غرب به‌راحتی در دهه‌های اخیر شماری از کشورهای ناقض حقوق‌بشر را سالها تحریم کرده و رهبرانش را در کشور خودشان محدود و به نوعی ممنوع الخروج کرده است. بنابراین تحریم کشوری به‌خاطر نقض حقوق‌بشر امر نادری نیست اما آنچه تا کنون سؤال‌برانگیز بوده عدم اجرای این قبیل پروتکل‌ها درباره رژیم آخوندی است.
در حقیقت جامعه بین‌المللی ۴دهه در مورد برخورد جدی با موضوع نقض حقوق‌بشر در ایران تأخیر دارد، چه بسا به کار گیری این‌گونه سازوکارهای بازدارنده را در مقابل آخوندها برای خود ضروری نمی‌دانسته است.
کما این‌که هم‌اینک نیز اروپایی‌ها کماکان چشم به منافع اقتصادی برآمده از روابط خود با رژیم آخوندی دارند.

نقش مقاومت ایران در این تغییر سیاست
خوشبختانه دیوار این بی‌توجهی که توسط سیاست ننگین مماشات بنا شده و حفاظت می‌شد، در پرتو خون جوشان شهیدان آزادی و با پایداری مردم ایران که به‌خصوص در قیام دیماه برگی را در صحنه سیاسی ایران ورق زدند و هم‌چنین با افشاگریهای بی‌امان مجاهدین و مقاومت ایران و به‌خصوص تلاشهای خانم مریم رجوی و اوجگیری جنبش دادخواهی که ایشان اعلام کردند، به‌طور اساسی و ترمیم ناپذیر شکست و شکاف برداشته است؛
به‌ویژه که جهان طی همین سال گذشته گزارش گزارشگر فقید ملل‌متحد خانم عاصمه جهانگیر را هم داشت که برای اولین بار به قتل‌عام ۶۷اشاره کرد و در گزارش خود خواستار تحقیق مستقل بین‌المللی در این باره شد. پس از آن بود که این موضوع در گزارش سالانه دبیرکل ملل‌متحد به مجمع عمومی، هم منعکس گردید و اکنون در ادامهٔ این جریان با اعلام چنین تحریمی مواجه هستیم، ماجرایی که بی‌تردید یک آغاز است و حاکی از آن است که مجاهدین و مقاومت ایران توانستند نه تنها صدای مردم ایران را به گوش دنیا برسانند و قدرتهای جهانی را ناگزیر از اذعان به آن کنند، بلکه موضوع حقوق‌بشر شهروند ایرانی را هم به یک اهرم سیاسی در جهت سرنگونی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران تبدیل کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر