جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ خرداد ۹, چهارشنبه

۴بحران بنیان‌کن

لينك به منبع:
  • 1397/03/09
سخن روز
سخن روز
طی روزهای اخیر تقریباً تمامی سران و سردمداران رژیم به صحنه آمده و هر یک فراخور منصب و درگیریهای باندی خود، به بحرانهای اصلی‌‌یی که گریبانگیر رژیم هستند، اشاره‌یی کرده‌اند.

همنوازی سران نظام در دستگاه بحران

خامنه‌ای‌، روحانی و آملی لاریجانی از مهمترین‌ها در این مورد هستند. در حالی‌که عوامل رژیم در دانشگاهها و حتی مهره‌های شاخص در باندهای حکومتی نیز هر کدام کم و بیش به این مهم پرداخته‌اند.
چه عاملی باعث شده تا تقریباً تمامی سران رژیم و سخنگویان رسمی و غيررسمی‌شان این‌چنین متوجه شدت بحرانهای گریبانگیر رژیم شده‌اند؟
شاید بتوان گفت این بسیج سیاسی-تبلیغی، یک امر اتفاقی است، ولی اشاره مشترک آنها به موضوع واحدی هم‌چون «بحرانهای سراسری» نمی‌تواند یک امر تصادفی تلقی گردد. به‌ویژه که به‌نوشته رسانه‌های حکومتی این بحرانها رژیم را در یکی از حساس‌ترین و خطرناک‌ترین مراحل حیات خویش قرار داده و موجودیت کل نظام را زیر علامت سؤال برده است.

صورت‌مسأله بحران

حرفهای دیروز روحانی در دیدار با فعالان اقتصادی که بر لزوم به‌اصطلاح تعامل با دنیا تأکید کرد نمونه بیان بحران از زبان رئيس‌جمهور نظام است، وی گفت:
«سیاست کلی نظام یک تصمیم است. نیاز به کتاب و اوراق و ماده و اینها نداره. یک جمله است. یک جمله اگر ما تصمیم بگیریم کشور رو ما می‌توانیم متحول کنیم. خوب ما در برون‌گرایی باید شرایطی رو فراهم بکنیم که بتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم. حالا ممکنه در شرایط جدید یک مقدار سخت شده باشه؛ اشکال نداره ما باید راه‌حلهای خودش رو پیدا بکنیم».
تمام حرف روحانی را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد، روحانی می‌گوید ما الآن پشت یک تصمیم مانده‌ایم(یعنی تصمیم به تعامل با دنیا و ادامه خط برجام در دستگاهی که مورد نظر آمریکاست) تصمیمی که تنها و تنها خامنه‌ای می‌تواند بگیرد و لاغیر!
روحانی در بیان نظرش تا آنجا پیش می‌رود که با مثال زدن از چین(که زمانی نماد سیاست انزواگزینی در جهان معاصر بود) و سیاست‌ درهای بازش به روی جهان، تلاش می‌کند برای سیاست مطلوب خودش، نمونه بتراشد. روحانی گفت: «چین با یک میلیارد و ۴۰۰میلیون جمعیت سرانجام نتوانست در انزوای جهانی زندگی کند پس ما هم به طریق اولی نمی‌توانیم»!
اما جواب خامنه‌ای که در صحبت با دانشجویان بسیجی در دوشنبه‌شب اساساً منکر وجود بحران شد و ضمن قبول برخی اشکالات، گفت: «اوضاع رژیم خیلی هم خوب است»! نماد بالا گرفتن بحران در یکی از مهمترین عرصه‌های آن یعنی بحران روابط بین‌المللی و انزوای جهانی است.
حرفی که البته در همان جمع به‌شدت دست‌چین‌شده به‌اصطلاح دانشجویی که مو به موی آن توسط وزارت اطلاعات برنامه‌ریزی و طراحی شده بود، پیشاپیش باطل‌شده می‌نمود. آنجایی که یکی از همان دانشجویان مقلدش سؤال کرد بالاخره این نظام شامل چه کسانی می‌شود که تصمیماتشان مخالف بیان حضرت‌عالی است و هیچ‌کس هم پاسخگوی هیچ مشکلی نیست! سوالی که البته خامنه‌ای بدون جواب دادن به آن و با نشنیده گرفتنش، از روی آن پرید! و به این ترتیب به وجود بحران عمیق باندی در دستگاه سیاسی نظامش مهر تأیید زد.

بحرانهای نظام ولایت فقیه

آملی لاریجانی روی ۴بحران دست گذاشت و آنها را به این صورت محوربندی کرد:
۱. بحران ناشی از انزوای بین‌المللی
۲. بحران اجتماعی
۳. بحران درونی
۴. بحران ناشی از افزایش تاثیرگذاری آلترناتیو رژیم یعنی مجاهدین و مقاومت سازمان‌یافته

لاریجانی در صحبت‌هایش به گوشه‌هایی از عمق برخی بحرانها اشاره کرد و گفت:
«مسئولان با برطرف کردن مشکلات صنفی در حد توان خود نباید اجازه دهند که یک مشکل ساده به معضلی امنیتی تبدیل شود. مردم هم باید بدانند که دشمن همواره در کمین است و تلاش دارد که با کوچکترین اعتراضی شروع به موج‌سواری کند. بر این اساس نباید چنین مجالی را در اختیار دشمن قرار داد. دستگاه قضایی نیز با کمک ضابطان خود توجه دارد که برخی تحرکات از کجا سرچشمه می‌گیرد و نیروهای انتظامی و امنیتی نیز باید بین اعتراضات موجه یک صنف که باید مشکلاتشان شنیده و حل شود با موج‌سواری منافقین و دشمنان مرزگذاری کنند. کسانی که قصد دارند از برخی فضاها سوءاستفاده کنند و به واسطه آن امنیت کشور و مردم را به خطر بیاندازند بدانند که نظام فقط نظاره‌گر نخواهد بود و به‌شدت با آنها مقابله خواهد کرد».

بازگشت لاریجانی به تحلیل خامنه‌ای از قیام دیماه ۹۶ و مثلث سرنگونی!

آنچه که لاریجانی گفت در واقع بیان دیگر همان ۳رأس مثلث سرنگونی است که خامنه‌ای هم در سخنرانی ۱۹دیماه ۹۶ خود و اولین سخنرانی بعد از قیام دیماه به آن اشاره کرد.
آنچه که از دیماه ۹۶ تا کنون به آن بحران اضافه شده این‌که:
اکنون این بحرانها و ابهام‌ها به مبانی و ریشه‌های نظام راه برده‌اند یعنی:
از یک‌سو شکاف درون حاکمیت و باندهای آن به عمق رفته
از سوی دیگر شکاف بین مردم و نظام هم لحظه به لحظه بیشتر می‌شود و هویت نظام را که خمینی گفتگو درباره آنها را برای آحاد ملت «تابو» کرده بود اینک روزانه توسط مردم و در کف خیابانها به تیغ انکار، مردود اعلام می‌شوند!
آخوند لاریجانی گفت: «جریانی درصدد تحریف راه و گفتار امام است در حالی‌که باید در صورت وجود ابهام نیز به محکمات رجوع شود. از جمله محکمات کلام امام(ره)... خودباوری و استقامت و رسیدن به ندای مظلومان در منطقه بود... از جمله دیگر محکمات کلام و نظر حضرت امام(ره) رفتار ایشان با برخی جریانها بود که درصدد زیر سؤال بردن موضوعاتی نظیر حدود و قصاص بودند».
تمامی آنچه که لاریجانی به‌عنوان محکمات امامش بیان می‌کند تماماً آن‌ چیزهایی هستند که این روزها آماج شعارهای براندازانه مردم در هر شهر و خیابان شده!

علت اشاره به نقش و تاثیر مجاهدین در قیام و بحران نظام

اینک این بحرانها آن‌چنان آشکار شده و آن‌چنان به مسأله بود و نبود نظام تبدیل شده‌اند که دیگر مانند سابق با مسکوت گذاشتن نقش مجاهدین در صحنه سیاسی مملکت، نمی‌توان آنها را به فراموشی سپرد. اینک ارتباطات و گسترش نقش مجاهدین در صحنه سیاسی و اجتماعی را نمی‌توان با «توطئه سکوت» درهم‌شکست. اینک زمان آن است که نقش و تاثیر مجاهدین در سمت‌وسو دادن بحرانهای گریبانگیر رژیم به جانب سرنگونی را به‌طور روزمره مورد تأکید قرار داد و نسبت به پیامدهای آن برای نیروهای رژیم هشدار داد. هشدار نسبت به خطر مجاهدین حربه اصلی رژیم برای دفاع از خود در رویارویی با بحرانهایی است که سراپایش را فراگرفته‌اند.
و به بیان دیگر:
هنگامی که تردیدها راه می‌برد به مبانی و پایه‌هایی که هویت رژیم رویشان سوار است، رژیم ناچار است با تاختن علنی به مجاهدین که برای رژیم سرسخت‌ترین مرز سرخ است، تلاش کند ضمن ایجاد وحشت در مردم، نیروهایش را هم در این رابطه آب‌بندی کند که حواستان باشد اینها همان حرفهایی است که مجاهدین می‌زدند.
این نشان‌دهنده اوج جدیدی از بحران در نظام است که هرگز تا این حد وجود نداشته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر