لينك به منبع:
- 1397/02/16
سخن روز
بحث تلگرام دوباره مدتی است در ایران روی دور است و در این چند روزه هم بالا گرفته و با بسیاری از موضعگیریهای موافق و مخالف که به‌دنبال داشته زمینه‌یی برای تشدید جدی شکافهای درونی رژیم شده است. اکنون سؤال این است که با این‌همه جار و جنجالی که به راه انداخته‌اند، آیا فیلترینگ تلگرام عملی شده؟ و استفاده از تلگرام متوقف یا محدود شده است؟
استفاده از فیلترشکن برای عبور از مانع فیلترینگ تلگرام
به نظر نمی رسد این دومین دور فیلترینگ هم در عمل چندان کارایی برای رژیم در برداشته چرا که کاربران با استفاده از فیلترشکن توانسته‌اند از این مانع عبور کنند و
اختلال جدی ایجاد نکرده و به هر حال ابعاد محدودیت خیلی کمتر از دور اول
است که رژیم در دیماه اعمال کرد. در آن مقطع مردم تا حدود زیادی غافلگیر
شدند، اما آنجا هم
خیلی زود با استفاده از فیلترشکن توانستند عبور کنند و به همین علت رژیم
ناچار شد فیلترینگ را بردارد. همان موقع علی لاریجانی گفت که ۳۰میلیون نفر
از کاربران با استفاده از فیلترشکن توانسته‌اند فیلتر را دور بزنند، الآن
که مردم خیلی آماده‌تر هستند.
شیادی روحانی در مخالفت خوانی صوری با فیلترینگ تلگرام
اما این راهزنی بزدلانه، صرفنظر از همه انعکاساتش بخصوص
در فضای مجاری که به طنز روز تبدیل شد، در در درون خود رژیم هم بازتابهای
بسیاری داشته و شکافها را افزوده است. قبل از همه خود روحانی تلاش کرد از این فضیحت با فرصت‌طلبی بهره‌برداری کرده و خودش را مخالف فیلترینگ جا بزند. او در صفحه رسمی خودش در اینستاگرام نوشت:
سیاست دولت یازدهم و دوازدهم مبتنی بر ایجاد فضای امن مجازی بوده و نه امنیتی و تاکنون هیچ
شبکه اجتماعی و یا پیام‌رسان "توسط این دولت" مسدود نشده و نخواهد شد.
فیلتر و مسدودسازی اخیر تلگرام نیز نه توسط دولت اجرا شده و نه مورد تأیید
دولت است...
عدم
طی مراحل قانونی امور اجرایی که با استفاده از ابزار قهریه و قضاییه صورت
بگیرد، در تعارض با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و در نقطه مقابل
دموکراسی قرار دارد.
اگر
در عالی‌ترین سطح نظام، تصمیمی برای محدود کردن یا مسدودسازی ارتباطات
مردم گرفته شده است، باید صاحبان واقعی این کشور که مردم هستند در جریان
امور قرار بگیرند.
اما این موضعگیری شیادانه روحانی بازتاب منفی خیلی زیادی نه تنها بین مردم و در فضای مجازی بلکه بین باند خودش هم داشت:
عبداالله ناصری از باند اصلاح‌طلب (۱۴اردیبهشت) نوشت:
روحانی
موضع خود را درباره فیلترینگ مشخص کند: آقای روحانی به‌طور صریح می‌تواند
در این باره سخن بگوید. معتقدم رئیس‌جمهور باید بگوید که این امر جمع‌بندی
کل نظام و نوعی یک دستور بوده است. بعداز حوادث دیماه بیان شد که تلگرام
فیلتر شود، رئیس‌جمهور باید این را صراحتاً بیان کند.این درست نیست که
رئیس‌جمهور در ظاهر موضع جانبدارانه در این خصوص دارد اما خودش، معاون اول و
یا سایر وزارتخانه‌ها کانال‌های خود را از این پیام‌رسان حذف می‌کنند و از پیام‌رسانهای دیگری استفاده می‌کنند.آقای روحانی با بیان واقعیت باید موضع خود را مشخص کند که موافق فیلترینگ است یا خیر؟!
اعتراف مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی به شکست در فیلترینگ تلگرام
جالب است که قبل از هرکس هم خود مهره‌ها و رسانه‌های رژیم هستند که اعتراف به شکست در این زمینه کرده و می‌کنند:
جمهوری
اسلامی: به این واقعیت تاریخی توجه کنیم که تحریم و توقیف و فیلتر کردن
همان‌طور که نتوانست ویدئو و ماهواره را کنار بزند تلگرام را هم نمی‌تواند
کنار بزند... نکته بسیار جالب و قابل‌توجه این‌که اقشار مذهبی، انقلابی و
سینه چاک نظام با این‌که مدتی از اعلام رسمی فیلتر شدن تلگرام گذشته،
هم‌چنان به کار خود حتی با فیلترشکن ادامه می‌دهند و حاضر نشده‌اند آن را
ترک کنند...تردیدی نداشته باشید که فیلتر کردن و حکم قضایی و بخشنامه و
فشار نمی‌تواند بر تلگرام فائق آید.
حسام‌الدین
آشنا مشاور رئیس‌جمهوری در یادداشتی با عنوان ملاحظاتی درباره فیلتر‌کردن
بدون لحاظ ابعاد فنی و اجتماعی، نوشت: «موفقیت فیلترینگ از لحاظ فنی قطعی و
دائمی نیست. بار اجتماعی و عکس‌العمل کوتاه‌مدت و میان‌مدت کاربران فعلی
ارزیابی نشده است؛ ولی فیلترینگ از نظر ابعاد سیاسی داخلی و حقوق‌بشری
بین‌المللی تبعات قابل پیش‌بینی جدی دارد. فیلترینگ به‌تنهایی منجر به حذف
تلگرام، رشد پیام‌رسانهای داخلی یا صیانت از داده‌های بزرگ ملی نمی‌شود...».
ترجمان این‌گونه اظهارات و اعترافات که در رسانه‌های مختلف رژیم انعکاس یافته این است که بسا فراتر از شکست
فنی و تکنولوژیک، شکست فراتر نظام مطرح است. چرا که به فرض اگر رژیم موفق
به فیلتر کامل تلگرام یا هر شبکه دیگری هم بشود، مگر مسأله حل می‌شود؟مضافا
بر این‌که خود دستاوردهای تکنولوژیک هم تیغ دولبه است، اما شکست بزرگتر را
چه می‌کند؟!
شکست فیلترینگ تلگرام نمودی از یک شکست استراتژیک
روزنامه
حکومتی قانون در مورد بلاتکلیفی رژیم در شرایط کنونی نوشت: حتی آن دسته
از افرادی که زمانی حامی اصلی دولت بودند امروز به ناتوانی آنها اذعان
دارند. ولی برای این سقوط چه باید کرد؟! بی‌شک این راهی که برخی در دولت
پیش گرفته‌اند آینده خوشی در برندارد و باید منتظر یک رخداد ناخوشایند بود.
همین
نگرانی را روزنامه حکومتی شرق نیز بیان می‌کند: دولت روحانی نیز در عرصه
سیاست داخلی چنان ناکارآمد عمل کرد که دیگر نمی‌توان از آن انتظار هیچ
کنشگری سیاسی در سطح خرد و کلان داشت. اگر این مسائل گره بخورد به اوضاع بد اقتصادی مردم، آنگاه باید نشست و دید که از دل این جامعه سیاسی چه پدید‌ه‌ای زاده خواهد شد. دور از ذهن نیست در بطن این وضعیت، اتفاقی غیرمترقبه نهفته باشد، این اتفاق هر چه باشد فراگیر خواهد بود. مهم نیست این حدس و گمانها به واقعیت بپیوندد، آنچه اهمیت دارد این است که در سیاست ایران تغییری جدی روی خواهد داد.
بنابراین
بحث تلگرام نیست، بلکه شکست رژیم در فیلترینگ تلگرام به نماد شکست قطعی و
استراتژیک رژیم تبدیل شده؛ شکست در استراتژی سرکوب و سانسور و از آنجا که
سانسور و سرکوب ستونهای نگهدارنده این نظام فاشیستی هستند، به این ترتیب
این آینده رژیم است که حتی از سوی نیروهایش زیر سؤال رفته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر