لينك به منبع:
- 1397/02/20
گزیده روزنامه های حکومتی
در
روزنامههای حکومتی روز پنجشنبه 20اردیبهشت، حرفهای دو پهلوی خامنه در
واکنش به خروج آمریکا از برجام تیتر یک اغلب روزنامههای حکومتی شده است.
در برخی روزنامهها هم به تیترهای دو و سه تبدیل شده. روزنامههای هر باند
قسمت دلبخواه حرفهای خامنهای را برجسته کردهاند:
آرمان: اروپا به ایران تضمین قطعی بدهد
آفتاب یزد: ادامه برجام در صورت تضمین قطعی سه کشور اروپایی
ابتکار:خامنهای: بدون تضمین قطعی سه کشور اروپایی نمیتوان برجام را ادامه داد
اعتماد: اروپا باید تضمین بدهد
ابرار: آقای ترامپ! شما غلط میکنید، بدون تضمین قطعی سه کشور اروپایی نمیتوان برجام را ادامه داد
جوان: آزمون بزرگ مسولان عزت و اقتدار ملت را حفظ کنید
رسالت: خامنهای: آقای ترامپ! شما غلط میکنید
سیاست روز: مسئولان عزت ملت را حفط خواهند کرد یانه؟
کیهان: آقای ترامپ شما غلط میکنید
وطن امروز: خامنهای: بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید
در روزنامههای باند روحانی بر رابطه مجدد با آمریکا تأکید شده به باند دلواپسان خامنهای حمله شده است:
آرمان:
جریان پایداری دیروز در مجلس پرچم آمریکا را آتش کشید که سوژه رسانههای
جهانی شد، آتشبازی در صحن علنی – علی مطهری نایب رئیس دوم مجلس: آتش زدن
پرچم در مجلس کار بدی بود، نباید برخی مخالفان دولت برجام را وسیله
تسویهحساب سیاسی قرار دهند
صدای
اصلاحات: هشدار قم به «نتانیو»های داخلی – نایب رئیس جامعه مدرسین قم:
حمله به دولت روحانی، در شرایط فعلی، یک حرکت مخالف اسلام است.
جهان صنعت: اروپا، راهی برای ارتباط دوباره با آمریکا
این
واقعیت را هر چند دردناک، باید بپذیریم که عدم وجود رابطه اقتصادی با
آمریکا چه از نظر پیشرفت تکنولوژیکی و چه از نظر نظامی و تسلیحاتی، زیان و
هزینه زیادی را به اقتصاد ایران تحمیل میکند. خروج آمریکا از برجام نوید
مشکلات زیادی را میدهد که جایگاه ایران در جامعه جهانی را متزلزل میکند.
ما باید طوری رفتار میکردیم که رابطهمان با آمریکا ادامهدار باشد و اختلافاتمان گستردهتر نشود. واقعیت این است که ما باید روابط و تعاملمان را با همه کشورهای اروپایی و آمریکایی ادامه دهیم و بدانیم هر چه روابط تجاریمان گستردهتر باشد میتوانیم منفعت بیشتری از روابطمان ببریم...
حتی این تفکر که جایگزینی یورو به جای دلار میتواند نجاتدهنده اقتصاد ایران در شرایط پیشآمده باشد تفکر درستی نیست،...
این
را هم نباید فراموش کرد که حتی اگر کشورهای اروپایی بخواهند مواضعشان را
با ایران حفظ کنند، چنین تصمیمی از سوی اروپا به تصمیم آمریکا در قبال آنها
نیز بستگی دارد. به بیانی در صورت اعمال تحریم اروپا از سوی آمریکا، این
بار کشورهای اروپایی هم پا پس میکشند و برای حفظ منافع کشورشان، روابطشان
را با ایران ادامه نخواهند داد...
بنابراین هر چند باید روابطمان را با اروپا حفظ و از ظرفیتهای موجود استفاده کنیم، اما باید تلاش کنیم از راه ارتباطات گسترده با اروپا اختلافاتمان را با آمریکا حل و فصل کنیم تا بتوانیم روابط اقتصادیمان را دوباره با آمریکا از سر بگیریم.
شرق: دولت ایران لازم است به منظور محکمکاری دیپلوماسی خود یک قدم به جلو بگذارد و با اقدامی اعتمادسازانه افکار عمومی جهان را به طرف خود جلب کند.
قبول
داوطلبانه یکی از خواستههای ترامپ یعنی تمدید مدت برجام از 10سال به
15سال میتواند چنین اقدامی باشد که بهطور عمده نشان میدهد هدف ایران
برخلاف ادعاهای ترامپ ساخت بمب هستهیی نیست و به همین دلیل هم میتواند به
جهانیان سخاوتمندانه نشان دهد که برجام از منظر ایران بهطور عمده وسیله
ایجاد بستر مناسب بینالمللی برای روابطش با دنیا و بهخصوص کشورهای غربی
بوده است.
این اقدام داوطلبانه ایران پیآمد منفی برای کشور ندارد، اما ابعاد مثبت آن بسیارند.
اعتماد: جلالی و کواکبیان در گفتگو با « اعتماد»:
با
وجود خروج آمریکا از برجام، شاهد حمایت تمامعیار اتحادیه اروپا و دیگر
طرفین توافق بودیم که نشاندهنده تغییر جایگاه بینالمللی ایران است. آیا
پیوستن به این کنوانسیونها نیز میتواند در این راستا مثمرثمر باشد؟
مطمئنا! هماکنون در حالی ادامه حضورمان در برجام را مشروط به تضامین اروپاییها کردهایم که اساساً اگر اتحادیه اروپا بخواهد با ما تعامل اقتصادی داشته باشد، باید این اسناد را تصویب کنیم.
جمهوری اسلامی: با ترامپ همراه نشوید
بیان
مواضعی که موجب تضعیف اقدامات دولت روحانی شود هرگز به مصلحت نمیباشد.
حتی آنان که از ابتدا با برجام مخالف بودند و برای رسیدن چنین روزی که
ترامپ اعلام خروج کند لحظه شماری میکردند و امروز هم این واقعه را جشن
گرفته و با سرزنش دولت و سیاست خارجی کشور به تکرار جمله معروف: «ما که از
اول میگفتیم!» مشغول هستند، باید مراقب باشند از حد نگذرانند و در زمین دشمن بازی نکنند. بهویژه رسانه ملی با آن میزگردهای معروفش
و نهادهای اساسی کشور و سایر قوا. همه وظیفه دارند در چنین مقطع حساسی در
کنار و همراه دولت باشند...و از این جبهه فقط یک صدا بلند شود تا دشمن
سوءاستفاده نکند. برجام باید حفظ شود زیرا با بودن آن دولت قادر خواهد بود
گامهای بلندتری برای پیشرفت کشور و رضایت مردم بر دارد، مردمی که با
نگرانی از آنچه میگذرد، چشم امید به مسئولان کشور دارند.
روزنامههای دلواپس خامنهای هم به روحانی و باندش حمله کردهاند:
کیهان: حسین شریعتمداری: کیهان: دستبند جدید آوردهاند!
سه
کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در ادامه بیانیه خود خطاب به آمریکا هم
توصیهای داشتهاند! بخوانید، خندهدار است، البته خندهای تلخ! آوردهاند:
«از آمریکا میخواهیم که دستاوردهای منع گسترش سلاح هستهیی حاصل از برجام
را از طریق اعمال بخشهای مهم این توافق حفظ کند»! تصور میکنید که حفظ
کدام بخشهای مهم برجام را از آمریکا خواستهاند؟! لغو تحریمها؟ گشایش
روابط تجاری و بانکی؟ حتماً اشتباه میکنید! یکبار دیگر توصیه آنها به آمریکا را بخوانید.«دستاوردهای منع گسترش سلاح هستهای»...
به
بیان دیگر یعنی اینکه آقای ترامپ، اگر چه از برجام خارج شدهای و دیگر
هیچ مسئولیتی نسبت به انجام تعهدات خود نظیر لغو تحریمها و روابط بانکی
و... ندارید، ولی درخواست میکنیم که در پیشگیری از بازگشت فعالیت هستهیی
ایران به شرایط قبل از برجام کوتاهی نفرمایید! و با جدیت از محدودیتهای منجر به نابودی برنامه هستهیی ایران دفاع کنید!...
حالا
سؤال این است و حتماً میپرسید که این سه کشور اروپایی در مقابل این همه
تأکید بر حفظ و تداوم تمامی محدودیتهایی که برجام علیه کشورمان اعمال کرده
بود، چه امتیازی قرار است به ایران بدهند؟!...
آمریکا
شیره برجام را تا آخرین قطره مکیده است و حالا تفاله آن را دور
میاندازد»! اما، برجام همچنان برای آمریکا قابل استفاده بود چرا که از آن
بهعنوان «شمشیر داموکلس» علیه منافع کشورمان بهره میگرفت و سؤال این است
که بهرغم این بهرهگیری -بخوانید بهرهکشی- چرا از
برجام خارج شد؟! در پاسخ به این سؤال میتوان گفت که ترامپ با اعلام خروج
از برجام، فقط شانه آمریکا را از زیر بار مسئولیت انجام تعهداتش خارج کرده
است و امیدوار بوده و هست که سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان محدودیتهای فاجعهآفرین
برجام علیه ایران اسلامی را ادامه خواهند داد! آنگونه که در بیانیه مورد
اشاره ملاحظه میکنید! اما یک پرسش دیگر هم باقی میماند که پاسخ خود را
میطلبد و آن، اینکه چرا باید ترامپ به پذیرش پیشنهاد اروپا از جانب ایران
امیدوار شده باشد؟! شاید پاسخ این پرسش را باید در اظهارنظرهای نسنجیده
برخی از مسئولان جستجو کرد که بدون توجه به پیچیدگی ماجرا، پیدرپی اعلام
میکردند که اگر آمریکا هم از برجام خارج شود، ما به حضور خود در برجام
ادامه خواهیم داد!
وطن امروز: بازخوانی تلاش غربگرایان داخلی و حامیان روحانی برای بزک کدخدا و جلب اعتماد مردم ایران به آمریکای بدعهد
آب و صابون بیاوریم؟
روحانی سهشنبهشب پس از اظهارات توهینآمیز دونالد ترامپ
درباره ایران و بهویژه توافق هستهیی و اعلام خروج از توافق و دستور
اعمال تحریمها، نشان داد هیچ مکانیسم اثرگذاری در برجام برای چنین اتفاقی و
چنین روزی پیشبینی نکرده و بر همین اساس خروج آمریکا از توافق هستهیی را
«یک تجربه مهم تاریخی» خواند... حالا اما پس از پاره کردن برجام از سوی
آمریکا و در شرایطی که حتی شرکای اروپایی و غربی آمریکا، این کشور را باعث
برهم خوردن توافق هستهیی میدانند، جریان غربگرا و رسانههایش در ایران تلاش میکنند با تطهیر چهره آمریکا، اتفاقات داخلی کشور را به این موضوع مرتبط کنند. این جریان غربگرا که در همان میانههای مذاکرات هستهیی، همنوا با غرب از برجامهای 2و
3در حوزههای موشکی و منطقهیی نیز دفاع میکرد، اکنون ژست طلبکارانه به
خود گرفته و فراموش کرده است که در ایام مذاکرات هستهیی چگونه با اظهارات و
تیترهای معنادار در رسانههایشان به طرف غربی برای رسیدن به توافقی بدون پشتوانه یاری میرساندند.
این
جریان فهم و درک درستی از مسائل بینالمللی و مناسبات فیمابین کشورها
همچنین واقعیات دنیا ندارد و همین موضوع نیز باعث شده تا پس از خروج آمریکا
از برجام، ایران در مکانیسم برجام هیچ اهرم تاثیرگذاری برای انجام تعهدات
برجامی از سوی آمریکا نداشته باشد.
توصیهها البته در دولت حسن روحانی کارگر نیفتاد و او و تیم مذاکرهکنندهاش نهتنها
به این توصیهها توجهی نکردند که منتقدان خود را آماج شدیدترین فحاشیها
نیز قرار دادند. حسن روحانی آن زمان متوهمانه تمام امور کشور از جمله آب
خوردن مردم و مشکل ازدواج جوانان را به توافق هستهیی گره زده
و معتقد بود با توافق هستهیی تمام مشکلات قابل حل خواهد بود. او بر همین
اساس در مذاکرات هستهیی به طرف مقابل بهصورت کامل اعتماد کرد
شخصیتهای سیاسی این جریان هم ضمن دفاع از توافق هستهیی و حمله به منتقدان، خواستار اجرای برجامهای دیگر
بودند و صراحتاً از آن حمایت میکردند. توئیت فروردینماه سال 95 مرحوم
هاشمی رفسنجانی درباره توان موشکی، نقطه اوج این هماهنگی با طرف غربی بود.
او در دورانی که آمریکا و اروپا بهدنبال تحدید توان موشکی ایران بودند در
توئیتی نوشت: «دنیای فردا دنیای گفتمانهاست؛ نه موشک ها»...
اوج
هتاکیهای روحانی به منتقدان توافق هستهیی در ایامی بود که آمریکا متن و
روح این توافق را نقض کرده بود. او در آن ایام با ترساندن مردم از بازگشت
تحریمها با روی کار آمدن فردی دیگر، رأی مردم را گرفت و تلاش کرد آمریکا
را در نظر مردم سفید جلوه دهد و در مقابل به منتقدان بگوید چطور آب و صابون
بیاوریم و رویتان را بشوییم؟...
حسن
روحانی و تیم به بار آورنده برجام که در ماهها، هفتهها و روزهای گذشته
به صراحت میگفتند خروج آمریکا از برجام بهمعنای پایان این توافق است و
بدون آمریکا برجام معنا ندارد، از 3روز گذشته در چرخشی قابل تامل، تلویحا
خروج آمریکا از این توافق را پذیرفتند و برای توجیه ادامه برجام بدون
آمریکا، خروج این کشور از توافق را کم شدن «شر» خطاب کردند. روحانی البته
برای این موضوع یک پیششرط هم گذاشته و آنهم این است که اروپا باید تعهدات آمریکا را اجرا کند...
اما
نکته اصلی اینجاست که آیا اینبار نیز با خروج آمریکا از برجام بار دیگر
شاهد تجربه تلخ تاریخی دیگری از همکاری و همراهی حسن روحانی با اروپا هستیم
و در نهایت این ایران خواهد بود که هزینه این عقبنشینی و چرخشهای ناشی از مذاکره غیرواقعبینانه دولت را میدهد یا احتمال دارد اروپا بدون کدخدای خود، آنچه را که روحانی نتوانسته تاکنون حتی با آمریکا به دست بیاورد به وی هبه کند؟...
آنها
که روزگاری تصور میکردند برجام پل ارتباطی آنها با آمریکا و عامل تقویت
آنها در درون ایران خواهد شد؛ حالا میبینند دیگر کسی در آمریکا برای این
جماعت غربگرای ایرانی ذرهیی احترام قائل نیست. حامیان مذاکره با غرب حالا
همه چیز را باختهاند. از ایران و ملت خود رانده و از آمریکا و نظام سلطه
ماندهاند! انسجام و همبستگی برای مقابله با آمریکا یک ضرورت ملی و دینی
است و دقیقاً در همین راستا باید تا مدتها جماعت بیوطنی که بهخاطر منافع حزبی خود، چند سالی منافع ملت ایران را بر باد دادند و سرمایههای انسانی و علمی کشور را معطل کردند، رسوا شوند...
این بار اما قطعاً روسیاهی غربزدههای داخلی با هیچ آب و صابونی پاک نخواهد شد.
وطن امروز: داستان ما و اروپا
نگاه
تحقیرآمیز و متکبرانه واشینگتن نسبت به اروپا، در قبال موضوع برجام به
نقطه اوج خود رسید. طی یکسال اخیر، دونالد ترامپ نخست از «امانوئل مکرون»
رئیسجمهور فرانسه و «ترزا می» نخستوزیر انگلیس خواست نهایت تلاش خود را درباره گنجاندن موضوع توان موشکی ایران در توافق هستهیی و اعمال محدودیتهای دائمی
هستهیی علیه ایران انجام دهند. پس از آن که مقامات اروپایی با این خواسته
موافقت کردند، وزارتخارجه آمریکا نمایندگانی را برای مذاکره با اروپا بر
سر نحوه اعمال تغییر در برجام اعزام کرد. در جلسات و رایزنیهای فشردهای که
میان واشینگتن و تروئیکای اروپایی انجام شد، مقامات 3کشور اروپایی با «همه
خواستههای ترامپ» در زمینه تغییر برجام موافقت کردند! با این حال
3سیاستمدار اروپایی (مکرون، مرکل و ترزامی) در نهایت دریافتند حتی ترامپ
گزارشهای مربوط به مذاکرات کارشناسی میان آمریکا و اروپا را مطالعه نیز
نکرده است! او تصمیم نهایی خود را درباره خروج از برجام از ماهها قبل
اتخاذ کرده بود و صرفاً از ظرفیت بازیگران اروپایی، برای تکمیل پازل از پیش
چیده شده توسط خود بهره گرفت...
براستی تکلیف ما با اروپایی که بهقول کیسینجر، در تعریف منافع و چشمانداز و راهبردهای خود با مشکل مواجه است، چیست؟ آقای روحانی، رئیسجمهور محترم کشورمان پس از اعلام خروج ترامپ از توافق هستهیی در سخنانی تاملبرانگیز اعلام
کرد قصد دارد با مقامات اروپایی درباره حفظ برجام رایزنی کند. براستی آقای
رئیسجمهور چه ظرفیتی در کشورهای اروپایی در این باره مشاهده کرده است؟!
آیا آقای روحانی فراموش کرده است 3کشور اروپایی تا دقایقی قبل از اعلام
تصمیم نهایی ترامپ درباره برجام، مشغول رایزنی کارشناسی با مقامات
وزارتخارجه آمریکا بر سر نحوه گنجاندن موضوع توان موشکی ایران، بازرسی
دائمی از اماکن نظامی ایران، دائمی کردن محدودیتهای هستهیی ایران و مهار سیاستهای منطقهیی کشورمان بودهاند؟...
به
نظر میرسد دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی کشورمان در محاسبه یا تبلیغ
وزن اتحادیه اروپایی بهویژه تروئیکای اروپایی، دچار نوعی اغراق شده است.
این در حالی است که با توجه به عهدشکنیهای مکرر اروپاییان در قبال پرونده
هستهیی ایران (طی 15سال اخیر) دیگر جایی برای آزمون و خطا در این باره
وجود ندارد... اگر مقامات اروپایی ذرهیی احساس کنند دستگاه دیپلوماسی
کشورمان چشم خود را روی رفتار آنها (بهویژه طی یکسال اخیر) بسته است، در
آینده نزدیک «مهار اروپا» نیز به یکی از دغدغههای سیاست خارجیمان تبدیل خواهد شد!
روزنامههای باند خامنهای نسبت به توانایی اتحادیه اروپا برای کمک به رژیم ابراز تردید کردهاند. یک نمونه در کیهان خامنهای:
کیهان: یک کارشناس مسائل مالی:اروپا نمیتواند بدون آمریکا برجام را ادامه دهد
یک
کارشناس مسائل مالی با اشاره به تأکید رئیسجمهور بر ماندن ایران در این
توافقنامه برجام (حداقل تا چند هفته)، گفت: اروپا نمیتواند بدون آمریکا
برجام را ادامه دهد...
مجید
شاکری با تأکید بر اینکه اجرای برجام بدون آمریکا بیمعنی است، اظهار
کرد: عملکرد قوانین تحریمی که ممکن است تا 180روز دیگر بازگردد، اجرای
برجام با اروپا و بدون آمریکا را غیرممکن میکند.
وی
افزود: آمریکا ابزارهای فرامرزی برای تحریم دارد. بانکهای اروپایی نیازمند
استفاده از چرخه دلار هستند و هیچ مقام اروپایی حاضر به حذف یک بانک از
چرخه مبادلات دلاری نیست، بنابراین اروپا نمیتواند بدون آمریکا برجام را
ادامه دهد.
به گفته این کارشناس مالی، اینکه ایران برای اتمامحجت با کشورهای توافقکننده بحث اجرای برجام بدون آمریکا را با اروپاییها مطرح کند، بحث دیگری است اما این تصور بهلحاظ فنی اشتباه است.
در
روزنامه ارگان دولت روحانی از طرف باندهای حکومتی، که آنها را «اقشار
مختلف مردم ایران» نامیده بهصورت تلویحی اعلام شده، در صورت تضمین بقای
نظام، رژیم حاضر است برای «برجام بزرگ» پای میز مذاکره برود:
ایران: ایران بخشی از «راهحل»؛ نه صورت مسأله
جامعه جهانی نیاز دارد با جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از بزرگترین قدرتهای منطقه غرب آسیا و ذینفوذترین کشور در میان جوامع و کشورهای اسلامی به «اعتمادی متقابل» دست یابد. دستیابی به این اعتماد تنها از مسیر «تعامل سازنده و هدفمند» میسور است
و هر گونه آهنگ تقابل همچون سنگی شیشه نازک این اعتماد را مورد هدف قرار
خواهد داد. بر این مبنا ایران در کنار دیگر قدرتهای بزرگ جهانی و منطقهیی
میتواند به «برنامه جامع اقدام مشترک» بزرگ بیندیشد...
حقیقت آن که بدون دستیابی به
چنین «برنامه جامعی» نظم و امنیت و ثبات که مقدمه رشد و توسعه و حل مسائل
دیرپا و مزمن تاریخی منطقه غرب آسیا است حاصل نخواهد آمد. روشن است که این
«برنامه جامع اقدام مشترک» فراتر از موضوعات مطرح در پرونده صنعت هستهیی
ایران باید باشد. اما آنچه که مقدمه ورود به مسیر دستیابی به «برجام بزرگ» است تغییر نگرش جامعه جهانی به ایران است...
تا زمانی که در میان قدرتهای جهانی ایران بهعنوان «صورت مسأله» مطرح باشد و نه «بخشی از راهحل» دستیابی به «برجام بزرگ» نه ممکن است و نه مفید.
این
پیام مشترک همه اقشار ملت ایران است که با «خوی استکباری» و از «موضع
تحقیر» نمیتوان به برنامه جامع اقدام مشترک بزرگ دست یافت...
نمیتوان زیر «برجام» کوچک زد و توقع داشت که ملت ایران برای «برجام» بزرگ به این خوی و منش اعتماد کند.
روزنامههای باندی روحانی و همسو با او ضمن یادآوری شرایط وخیم جهانی به ضرورت زهرخوران تأکید کردهاند:
جهان صنعت: این وسط اما در عین مذمت ترامپ نگاهی بیاندازیم به آنچه در
این سالها بر خودمان رفت و کارهایی که میشد و نکردیم. در اقتصاد جهانی
شده امروز، اقتصادی که اساساً مبتنی بر مناسبات نابرابر میان کشورهاست، کار
چندانی برای تقویت اقتصادمان نکردیم. سهم چندانی در بازارهای جهانی
نداریم، کماکان متکی هستیم به فروش نفت، تولیدی در کار نیست و در نتیجه
اقتصادمان آسیبپذیر است و شکننده. در سیاست داخلی قدم چندانی برای کاستن
از فشارها و گشایش سیاسی برنداشتیم. جامعه روزبهروز قطبیتر شد و شکافها بیشتر. چند سال پس از برجام چه بر سر آن سرمایه اجتماعی و امید رفت؟
حاکمیت چندگانه شایع شد، با نوعی چندصدایی و
آشفتگی در سازوکارهای مدیریتی و تصمیمگیری. مشکلات اقتصادی بالاخره صدای
جامعه را درآورد، مشکلاتی که شانس بسیج دامنهدار مردم برای تابآوری
سختیهای بیشتر را کم کرده است....آمریکا در بدترین شرایط از برجام خارج
میشود. در شرایطی که سیاست داخلی عرصه نوعی بیاعتمادی و نبرد قدرت است و
شکاف بین مردم و مسئولان و دولت تعمیق شده است. در عرصه اقتصادی بیثباتی،
روند حاکم است و در عرصه بینالمللی مخالفتها با سیاستهای منطقهیی بیشتر
شده است. کشور این بار به راستی در موقعیتی حساس است؛ جایی که تنها تصمیمات
عاقلانه معطوف به منافع مردم میتواند گرهی باز کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر