جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ فروردین ۱۳, دوشنبه

فیلترکردن تلگرام، گشایش یا بن‌بست؟!

لينك به منبع:


  • 1397/01/13
سخن روز
سخن روز
خبر فیلترکردن قریب‌الوقوع پیام‌رسان تلگرام توسط رژیم که روزگذشته(شنبه ۱۱فروردین) منتشر شد، به یکی از مباحث اصلی روز تبدیل شده و واکنشهای بسیاری را دردرون و بیرون رژیم برانگیخته است. برخی از نمونه‌های این واکنشها در رسانه‌های حکومتی:
سوال خبرنگار از پاسدار اشتری فرماندهٔ نیروی انتظامی: با توجه به این‌که بخش زیادی از جرائم به‌خاطر بیکاری و فقر اقتصادی است و تلگرام هم به هر حال یکسری از مشاغل را ایجاد کرده نظر خود شما به‌عنوان یک مسئول در مورد فیلترکردن تلگرام چیست؟
 اشتری: در خصوص موضوع فضای مجازی آن‌چه مسلم است ما در کشور بتوانیم این فضا را مدیریت بکنیم و در شورایعالی قضایی مجازی هم چالشها، آسیبها و تهدیدهايی که از این حوزه هست را ارائه کردیم و امیدوارم با تصمیماتی که در آن جلسات گرفته می‌شود؛ هم جلوگیری بشود از تهدیدهايی که هست، هم از فرصت این فضا بشود استفاده کرد...
یک کانال تلگرامی: باز هم اصرار آقایان بر خانه‌خراب کردن زندگی صدها هزار خانوادهٔ ایرانی است. مشخص نیست چرا نمی‌خواهند بفهمند که صدها هزار جوان از طریق تلگرام دارند زندگی خود را می‌گذرانند که مدام بر حماقت خود اصرار می‌ورزند!
یک شبکهٔ اجتماعی: اینجا وزیرماست که به مردم قول داده دستش روی دکمه فیلترینگ نخواهد رفت.
توئیت صادقی نمایندهٔ مجلس رژیم از تهران: طبق اطلاعات حاصل از تماس با مسئولان ذیربط، تاکنون نه شورای عالی قضایی مجازی، نه هیچ مرجع دیگری مصوبه‌یی دربارهٔ فیلترینگ تلگرام نداشته است.
فرید موسوی نماینده‌ٔ دیگر مجلس رژیم: بستن تلگرام باعث رفتن مردم به‌سوی کانالهای حکومتی نخواهد شد و نتیجه معکوس خواهد داشت.
جعفرزاده ایمن‌آبادی نمایندهٔ رژیم از رشت: فیلترینگ تلگرام، فاصله مردم با حاکمیت را بیشتر می‌کند.
جلیل رحیمی جهان‌آبادی رئیس کمیته بین‌المللی کمیسیون قضایی مجلس: نمی‌شود با نقض حقوق‌بشر، امنیت پایدار برای کشور ایجاد کرد.
عباس عبدی: مسئولیت عمومی هر نوع تصمیمی در خصوص فیلتر تلگرام متوجه کلیت سیستم است و نه این مدیر و آن مدیر.
سایت حکومتی جماران متعلق به حسن خمینی:  رسانه‌های رسمی ایران رقابت را کاملاً به تلگرام باخته‌اند.
اینها فقط چند نمونه بود، واکنشها هم‌چنان در حال افزایش است...
اما اولین سوالی که به ذهن می‌آید این است که اگر رژیم قصدش این بود که تلگرام را فیلتر کند، آیا برای خودش هم بهتر نبود از همان دیماه که چند روز فیلترکرد، آن را ادامه می‌داد؟ تا با مشکل واکنشهای دوباره، روبه‌رو نشود؟
بله تا آنجا که به خود رژیم بر‌می‌گردد، کاملاً مایل به این بود که فیلترینگ تلگرام را ادامه بدهد. آخوندهای حکومتی و کارگزاران نظام هم بارها می‌گفتند که سانسور فضای مجازی باید ادامه پیدا کند. حتی روحانی هم که به ظاهر مخالفت می‌کرد، به این علت نبود که تمایل نداشته باشد، بلکه به‌شدت نگران پیامدهایش بود. به همین جهت رسانه‌های باند رقیب با تمسخر می‌گفتند که روحانی ۲چهره دارد: اول در مقام رئیس‌جمهور می‌گوید باید «رفع فیلتر» شود. بعد در مقام رئیس شورای امنیت نظام، دستور می‌دهد «فیلتر کنید»!
حالا دقیقاً سوال همین‌جا است که پس چرا آن زمان بالاخره رفع‌فیلتر کردند؟ خوب دقیقاً به‌خاطر فشارهای شدید اجتماعی و بازتابهای بین‌المللی و پیامدهای خطرناکی بود که برای نظام داشت و هم‌چنان هم دارد.
در فضای انفجاری کنونی جامعه هر موضوعی می‌تواند تبدیل به جرقه‌یی برای خیزشی بزرگ بشود. درست مانند قیام ۷دی که جرقه را گرانی تخم‌مرغ زد. اما چند ساعت بعد همین اعتراض تبدیل به یک قیام سراسری با شعار «مرگ بر خامنه‌ای-روحانی» شد. طوری که رحمانی فضلی وزیر کشور روحانی ۲بار گفت که در بیش از ۱۰۰شهر تظاهرات بود که در ۴۲شهر درگیری داشتیم. بعد هم تأکید کرد که هر لحظه خطر گرگرفتن قیام هست.
حالا خودتان را جای رژیم بگذارید. طبعاً با خودش حساب می‌کند وقتی موضوع گرانی یک جنس می‌تواند این‌طور عامل انفجار شود، فیلتر کردن تلگرامی که به گفته خودشان ۴۰میلیون  ایرانی روی آن هستند و شغل بیش از نیم میلیون نفر به آن وابسته است، بسا خطرناکتر است.
از دیروز هم که بروجردی(رئیس کمیسیون امنیت مجلس رژیم) این خبر را داد و تأکید کرد که تصمیم در بالاترین سطح نظام گرفته شده (یعنی خود خامنه‌ای) واکنشهای کارگزاران و رسانه‌های رژیم بسیار گویاست. از جمله خبرگزاری حکومتی برنا می‌گوید: «ممکن است بعد از فیلترشدن تلگرام مشکلاتی در سطح جامعه بروز و ظهورکند»! یا رسانه‌های رژیم که از «حمله کاربرها به صفحه شخصی بروجردی با ناسزاگویی و...» خبر دادند و بعد هم نوشتند «محتوای اغلب کامنتها قابل انتشار نیست»!
یک کارشناس رژیم به نام مراد برات هم گفت: اگر تلگرام نتواند به خوبی جایگزین بشود، «یک خسارت ملی برای ما خواهد داشت»! منظور از خسارت ملی هم همین بعد امنیتی است.
حیدری عضو مجلس ارتجاع هم گفت: «زیانهای فیلتر تلگرام به‌مراتب بیش از سود ظاهری آن است».
بازتابها و واکنشهای جهانی سانسور فضای مجازی و بستن تلگرام هزینهٔ سنگینی را طلب می‌کند. از آنجا که این کار نقض آزادی بیان و گردش اطلاعات است و در جهان امروز، به‌عنوان نقض پایه‌یی حقوق هر انسان تعریف شده، در برابر محافل سیاسی جهان به‌عنوان یک اقدام سرکوبگرانه، محکوم است. به‌عنوان نمونه، همان  چند روزی که رژیم در دیماه تلگرام را فیلتر کرد، حاصلش واکنشهای شدید شخصیتهای سیاسی آمریکا، نمایندگان کنگره و سناتورها بود و در نهایت منجر به فرمان وزارت خزانه‌داری آمریکا شد که اجازه می‌داد شرکتها برای مردم ایران اینترنت رایگان و پرسرعت راه‌اندازی کنند. همین علتها بود که دست رژیم را در فیلترکردن می‌بست و مجبور شد رفع‌فیلتر کند.
حکومت آخوندی اکنون در شرایطی دوباره خبر فیلترکردن تلگرام تا آخر فروردین را داده‌ است که پیامدهایی که تاکنون برشمرده شد به قوت خود باقی هستند و شدیدتر هم شده‌اند. امروزه به‌خاطر تحولات جهانی، به‌خاطر تشدید انزوای رژیم و به‌خاطر تغییرات در ساختار سیاسی آمریکا، هر عمل رژیم می‌تواند واکنشهای بیشتری را به همراه داشته باشد.
اما رژیم یک مشکل بسیار مبرم دیگر هم دارد که همان قیام و فضای انفجاری جامعه است. خودشان گفتند که اصلی‌ترین ابزار هماهنگی و فراخوان برای قیام در دیماه، همین تلگرام بوده و هست. صحبتهای رحمانی فضلی را هم که قبلاً اشاره کردیم که گفت هر لحظه ممکن است با قیامی شدیدتر روبه‌رو شویم. حجاریان هم گفته بود قیام مثل موجی هست که می‌رود عقب و با شدت بیشتر برمی‌گردد.
بنابراین رژیم هم باید پیاپی سبک و سنگین کند که آیا فیلترکردن این ابزار فراخوان و هماهنگی قیام به مرحله اجتناب‌ناپذیر رسیده است یا خیر.  به گفته یکی از کارگزاران رژیم، در همه زمینه‌ها، برای رژیم انتخاب بین خوب و بد نیست، بلکه بین سخت و سخت‌تر است. در اینجا هم همین‌طور. در چنین فضایی است که یک‌سری پیاپی می‌گویند اصلاً این خبر درست نیست. از جمله علیرضا رحیمی، عضو مجلس ارتجاع که گفت: «اصلا این دروغ ۱۳ دولت است.
یک علت دیگر هم زمینه‌های قیام است. اگر به یاد داشته باشید، جهرمی یک بار در یک مناظرهٔ تلویزیونی گفت:
 ما ۸هزار کانال معاند داریم و ۲بار تکرار کرد «کانال مجاهدین». یعنی بر روی تهدید و خطر اصلی انگشت می‌گذاشت و این‌که کانالی که برای نظام تهدید دارد همین کانال است.
۲هفته پیش هم یک کانال تلگرامی پوششی وزارت اطلاعات که خودش را به‌اصطلاح معاند نظام جا می‌زند، اما وظیفه‌اش حمله به مجاهدین است، با سوزوگداز می‌گفت: چرا می‌روید سمت کانالهای مجاهدین؟ درست است که کیفیت آنها بالاست، درست است که کلیپهای خوب دارند و... اما اگر بروید سراغ کانالهای مجاهدین، خائن هستید!
امروز هم احمد خاتمی به‌روشنی گفت: «فضای مجازی گریبان‌گیر جامعه شده و دشمن را به خانه‌ها آورده است. مادران باید از فرزندان خود در مقابل این فضای آلوده مجازی دشمن مراقبت کنند! دشمن از هر طریقی قصد ضربه‌زدن به نظام را دارد»!
حالا یک بار دیگر باید به این سؤال پاسخ داد و از آن عبورکرد؛ این‌که فشارها و تهدیدهایی که یک‌به‌یک بحثشان شد، جملگی از همان زمان شروع قیام وجود داشتند ولی به‌رغم وجود این تهدیدها، رژیم رفع‌فیلتر کرد، اما چگونه است که حالا به‌خاطر همانها دوباره تلگرام را فیلتر می‌کند؟ با چه منطقی؟
واقعیت این است که  تضادها و کش و قوسهای هر پدیده، با هم ارتباط ارگانیک دارند. بحرانهای رژیم هم دقیقاً همین وضعیت را دارند و روی هم تاثیر متقابل می‌گذارند. اکنون رژیم در برابر یک زمانبندی تعیین‌کننده قرار دارد و باید یک تصمیم جدی بگیرد. روز ۲۲اردیبهشت، پایان ضربالاجل آمریکا و آخرین فرصت برای تصمیم‌گیریش دربارهٔ برجام است. رژیم هم ۲راه بیشتر در پیش ندارد؛ تنها ۲راه. یا باید تن بدهد و زهرهای موشکی و منطقه‌یی و بازدیدهای سرزده را بپذیرد؛ که به گفته قاسم سلیمانی «جان نظام گرفته می‌شود». چون همان مسیر «تنزل بی‌پایان» است.
یا  این‌که نپذیرد و دوباره تحت شدید‌ترین تحریمها قرار بگیرد و به همان وضعیت «خفگی» آن زمان برگردد. همان وضعیتی که عراقچی در توصیف آن روز ۱۲فروردین گفت: «در یک گردنهٔ سخت تاریخی قرار داشتیم، در شورای امنیت تحت فصل هفتم گرفتار شده بودیم و تحت تحریمهای بی‌سابقه و گسترده یک‌جانبهٔ آمریکا و اروپا هم بودیم»!
پس هر کدام از این دو مسیر، جدی‌ترین حاصلش برای رژیم، آماده کردن شتابان بستر قیام برای جامعه جوشان است.
به همین جهت در این موقعیت خاص، چه بسا خامنه‌ای این‌طور حساب کرده که بهتر است آن ابزار ارتباطی قیام را ولو تا حدی از کار بیاندازد و پیامدهایش را هم بپذیرد.
بسیارخوب ولی این تا چه حد می‌تواند موفق باشد؟
خودشان می‌گویند از نظر فنی اصلاً تاثیری ندارد. امروز یک کارشناس رژیم به نام پازوکی گفت: «فیلترینگ موجب سرازیر شدن کاربران به سوی شبکه‌های داخلی و یا روی‌گردانی از تلگرام نمی‌شود. تنها تفاوت این است که بعد از فیلترینگ مردم از فیلترشکن استفاده می‌کنند». اما از نظر تاثیرگذاری بر قیام هم، حتی اگر بتواند فیلتر هم بکند و حتی اگر مردم نمی‌توانستند با فیلترشکن وارد شوند (دریک فرض محال) باز هم این کار عامل جلوگیری از قیام نیست. درست است که تلگرام یک ابزار برای قیام است. اما مبنای قیام که نیست. مبنای قیام شرایط عینی قیام و انقلاب است: این‌که «پایینی‌ها نمی‌خواهند - بالایی‌ها نمی‌توانند».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر