لينك به منبع:
- 1397/01/12
متفاوت بودن
با تشدید اضطراب و نگرانی مربوط به سرنوشت برجام و انزوای
بینالمللی رژیم، تضاد و جنگ بین دو باند حاکمیت هم به تدریج بالا میگیرد و
صدای باند روحانی بلندتر و واضحتر به گوش میرسد
که میگویند باند ولیفقیه با ماجراجویی و انزوا ما را به سمت جنگ و نابودی
میبرند، ما هم باید مثل کره شمالی باید برویم و از طریق مذاکره با مدل
برجام مسائلمان را با آمریکا و اروپا حل کنیم.
سایت
حکومتی ساعت ۲۴ در ۱۰فروردین ۹۷ مینویسد: «واقعیت تلخ این است که مناسبات
سیاست خارجی ایران گونهیی شکل و ماهیت پیدا کرده است که دستکم تا امروز
که دهه نخست فروردین ۱۳۹۷ را پشت سر میگذاریم فاقد انعطاف در مواجهه با غرب است. در حالی که کره شمالی به هر دلیل تصمیم
گرفته است در آینده نزدیک با رهبری کاخ سفید گفتگو کند اما ایران در این
مسیر گامی به جلو نگذاشته است و ۳کشور بزرگ اروپایی نیز بیشازپیش به سوی
گسست با ایران پیش میروند. ورود در وادی پس از توافق هستهیی موضوعی است
که میتواند در چارچوب سناریوهای مختلف مورد توجه قرار گیرد و حتی در آن احتمال درگیری نظامی نیز دیده شود؛ چرا که عوامل پیشران این وضعیت در مقابل عوامل بازدارنده آن از وزن بیشتری برخوردارند».
سایت حکومتی بهار ۱۰فروردین ۹۷ نیز از این سیاست انزواگرایانه در فغان است که حتی چرا رژیم این توان را ندارد که مانند کشور کوچکی مثل کره شمالی مشکلاتش را با کشورهای بزرگ خصوصاً آمریکا
حل کند و به همین دلیل، باید بهای سنگین آن را با تحریم و انزوای بیشتر
بپردازد: «در چنین شرایطی که حتی کشور سرسختی مثل کره شمالی نیز به میز
مذاکره بازگشته است شکل مواجهه تصمیمگیران در ایران با «تعامل سازنده»
چگونه است؟! اگر بخواهیم تعارفات مرسوم را کنار بگذاریم باید با صراحت گفت
بهدلیل انفعال و بیعملی دولت اعتدال، شاهد آن هستیم که پس از برجام در
برخی از موضوعات در حوزه سیاست خارجی مدل انزواگرایانه کره
شمالی در دستورکار قرار گرفته است و به جای طراحی برای جلوگیری از
تحریمهای احتمالی گویا آغوشی باز برای پذیرش آن را شاهد هستیم. کوتاهسخن
آنکه با نگاهی به عملکرد کشورهای جهان در حوزه سیاست خارجی اندکاندک به
این مرحله میرسیم که ظاهراً نظام سیاسی مستقر در ایران تمایل عجیبی برای
متفاوت بودن (از جنس کره شمالی) دارد».
عبدالرضا
فرجی راد دیپلومات سابق نیز برای رهایی آن از زیر بار فشار تحریم و
انزوای منطقهیی و بینالمللی میگوید: «الآن در وضعیتی قرار داریم که
برخلاف ماههای گذشته که اختلاف آمریکا و اروپا درباره برجام بسیار شدید
بود، این اختلافات کاهش یافته است. محور مذاکرات احتمالی تسلیحاتی باید
کشورهای حوزه خلیجفارس باشند، در واقع اینها هستند که غربیها و اروپا و
آمریکا را هم تحریک میکنند. درباره سوریه باید روی امنیت جمعی خلیجفارس
صحبت کنیم، وقتی پای میز مذاکره با عربستان، امارات، قطر، کویت و عراق
نشستیم، باید به یک اشتراکاتی برسیم».
بهرغم
توصیههای این رسانهها و مهرهّهای حاکمیت آخوندی، واقعیت این است رژیم
از سر ناچاری سیاست تنشزایی را در روابط بینالمللی و منطقهیی برگزیده
است. این اجبار از ضعف ماهوی آن در برآورده کردن مطالبات مردم ناشی میشود.
زیرا
بر اساس ماهیت عقبمانده و ضدتاریخیاش، عاجز از آن است که بتواند همزمان
با پیشرفتهایی که در بسیاری از کشورهای جهان صورت میگیرد، در مسیر پیشرفت داخلی گام بردارد و خواستههای مردم برای آزادی و دسترسی به رفاه بیشتر را برآورده کند.
روشن است تندادن به سیاست تنشزدایی مستلزم عدمدخالت در کشورهای منطقه و عقبنشینی از مطامع تجاوزکارانه در روابط بینالمللی است که این امر بهمثابه خوردن جامزهرهای دیگر و به قول علی خامنهای و پاسدار علی شمخانی بهمثابه این است که جنگ را به داخل مرزها و شهرها با مردم و مقاومت ایران بکشد.
بدیهی است که آنچنان که سردمداران آن هم اذعان میکنند ضرر این امر به مراتب بیشتر از سیاست انزواگرایانه بینالمللی و سیاست مداخلهجویانه منطقهیی است، خصوصا اینکه در حال حاضر با قیام و اعتراضات فزاینده مردم مواجه است.
واقعیت
این است که رژیم به این ترتیب بر سر دوراهی مرگ مجبور است نوع مرگ خود را
انتخاب کند چرا گزیدهیی برای زنده ماندن برایش باقی نمانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر