جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ دی ۱۶, شنبه

معنی و نتیجه ضدتظاهراتهای زنجیره‌یی رژیم

لينك به منبع:
سخن روز

سخن روز


از صبح روز جمعه 15دی، رژیم تظاهرات‌های فرمایشی را که از روز چهارشنبه آغاز کرده بود، به‌طور زنجیره‌یی در شهرهای مختلف ادامه داد. در همین روز نمایشهای جمعه نیز صحنه سوز و گداز امام جمعه‌های خامنه‌ای علیه قیام مردم ایران بود. طبق اطلاعیه شورای هماهنگی نماز جمعه رژیم، قرار بود که در همه شهرها بعد از نماز، ضدتظاهرات برگزار شود. روز چهارشنبه که رژیم این تجمعات فرمایشی را در چند شهر برگزار کرد، پاسدار جعفری سرکرده سپاه پاسداران به‌صحنه آمد و پایان «فتنه 96» را اعلام کرد. همان روز آخوند جنتی رئیس خبرگان ارتجاع هم خدا را به‌خاطر خاتمه قیام شکر کرد و به‌دنبال او، رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی و معاون او و آخوند منتظری دادستان کل رژیم و آخوند رئیسی نماینده خامنه‌ای در تولیت آستان قدس و پاسدار رضایی، یکی پس از دیگری به‌صحنه آمدند و از پایان قیام خبر دادند. امام جمعه‌های خامنه‌ای در شهرهای مختلف نیز در روز جمعه با تقدیر و تشکر از نیروی انتظامی و ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی تلویحاً و به‌نوعی از پایان قیام سخن گفتند. اما مردم و جوانان قیام آفرین در هر سه روز اخیر شعله قیام را در دهها شهر کشور برافروختند و روزنه امید واهی ولی‌فقیه را که می‌خواست با الگوی 9دی 88، این قیام را خاموش کند، کور کردند.

به‌ این ترتیب بیش‌از‌پیش روشن شد که این قیام با این تمهیدات و با بستن و فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی که به‌موازات ضدتظاهراتها اعمال شده، خاموش شدنی نیست. قیامی که اکنون به‌صدای واحد ملت ایران از هر قوم و ملیت و با هر دین و مذهب تبدیل شده و وحدت ملی را که رژیم پلید و ضدایرانی ولایت فقیه با سیاستهای ارتجاعی و عملکردهای جنایتکارانه‌اش مورد تهدید قرار داده بود، احیا و تقویت کرده و این قیام ملی، جامعه ایران را که فاشیسم مذهبی حاکم به‌بهانه‌های مختلف شقه شقه کرده بود، دوباره حول آرمان سرنگونی، متحد و یکپارچه کرده است.

رژیم آخوندی برای راه‌انداختن نمایشهای ننگین، به‌شیوه‌های سخیف و شناخته شده خود، از جمله توزیع مواد غذایی میان اقشار نیازمند یا با به کار گرفتن شیوه‌های اجبار و ارعاب تلاش کرد سربازان و کارکنان ادارات و مؤسسات دولتی را به این تظاهرات‌های فرمایشی بکشاند. این تلاشهای شکست خورده خود گواه شکست رژیم در کم‌اهمیت شمردن این قیام و محدود جلوه دادن قیام است.

نگاهی به‌اظهارات امام جمعه‌های خامنه‌ای در نمایش جمعة‌ اخیر (15دی) می‌تواند تصویری از موضع و موقعیت رژیم در قبال قیام به‌دست دهد؛ چرا که امام جمعه‌های خامنه‌ای در نمایش‌های جمعه سخنرانی‌های خود را بر اساس خطی که شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه کشور، به‌ آنها ابلاغ می‌کند، تنظیم می‌کنند.

اظهارات گماشته‌های خامنه‌ای در نمایشهای جمعه (15دی) را در چند محور می‌توان دسته‌بندی کرد:
تقدیر و تشکر مسخره از نیروی انتظامی و سایر نهادهای سرکوبگر به‌خاطر سرکوب قیام و این‌که گویا «با صلابت و رأفت» برخورد کرده‌اند؛ برای القای این‌که گویا توانسته‌اند به ‌قیام پایان دهند.

تلاش برای جداسازی بین معترضان که گویا اعتراض و مطالباتشان حق است با اغتشاشگران که گویا از طرف آمریکا و اسراییل و عربستان خط و پول می‌گیرند و توصیه به ‌نیروی انتظامی و قضاییه خامنه‌ای که با گروه اول مدارا و ملایمت نماید و در مورد گروه دوم که «با اساس و ریشه نظام مخالف هستند» به ‌اشد مجازات برساند. آنها به‌ این ترتیب تناقضی را که رژیم در برخورد با قیام و قیام‌کنندگان مواجه است، نمایان و برجسته می‌کردند.

آه و ناله از فضای مجازی و این‌که چرا دولت اینترنت را باز گذاشته و چرا همین کاری که الآن کرده از اول نکرده؟ و این‌که گویا اکنون که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را بسته‌اند و بر اثر آن قیام فروکش کرده است.

شاید بتوان ضد و نقیض‌گویی را هم به‌عنوان یکی از عناصر مشترک در سخنرانیهای امام جمعه‌ها ذکر کرد که از آن می‌شود نتیجه گرفت منشأ این تناقض به ‌بالاترین نقطه تصمیم‌گیرنده یعنی شخص ولی‌فقیه ارتجاع برمی‌گردد؛ کما این‌که خود خامنه‌ای که (روز 12دی) به‌صحنه آمد راجع به ‌قیام تنها گفت: «حرف‌هایی دارم که در وقت آن خواهم گفت». نشانه این‌که قادر به ‌اتخاذ هیچ موضعی در مورد قیام نیست و به‌کلی مات شده است.

اما آیا رژیم نمی‌تواند با متمرکز کردن همه امکانات خود، بخشی از مطالبات مردم را برآورده کند و از این طریق به‌قیام پایان دهد؟

صرف نظر از آن که مطالبات مردم در همان اولین روز قیام از سطح اقتصادی عبور کرد و به‌ مطالبات سیاسی ریشه‌یی و سرنگونی رژیم بالغ شد؛ اما در چارچوب صرفاً اقتصادی نیز پاسخ مثبت مطلقاً منفی است؛ نخست به‌ این دلیل که اگر رژیم توان و امکان آن را داشت که کار به‌ این‌جا نمی‌کشید! سپس به‌ این دلایل:
خفگی اقتصادی مطلقاً اجازه نمی‌دهد که اگر رژیم حتی اگر بخواهد در جهت اشتغال و توسعه اقتصادی کاری انجام بدهد، بتواند آن را محقق کند. کما این‌که اقتصاددانان درون رژیم هم می‌گویند بحران اقتصادی به‌ مرحله برگشت‌ناپذیر رسیده است.

نیازهای کلان حفظ امنیت و جنگ‌افروزیهای منطقه و دخالتها برای حفظ رژیم نیز نیاز به ‌پول کلان دارد، بنابراین به‌هر میزان که پول به‌دست آورد، صرف امور نظامی و امنیتی خواهد کرد؛ کما این‌که پیوسته و به‌کرات تأکید کرده، که امنیت نظام با فاصله زیاد اولین اولویت است و به‌عبارت دیگر حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ در نتیجه پولی برای بهبود معیشت مردم باقی نخواهد ماند

مقدم بر همه اینها، فساد عمیق، سیستمی و نهادینه شده در رژیم امکان هرگونه اصلاحی را منتفی کرده است و رژیم تا مغز استخوان فاسد آخوندی نه می‌خواهد و نه می‌تواند کوچکترین قدمی در جهت کاستن از فشارهای خرد کننده اقتصادی بر مردم بردارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر