جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ آذر ۲۵, شنبه

”چطور به خودتان جرأت داده‌اید از ما بپرسید با بودجه چه می‌کنیم؟“ !

لينك به منبع”
بودجه 97

بودجه 97


حدود 8000میلیارد تومان از بودجه عمومی کشور به نهادهای به‌اصطلاح فرهنگی اختصاص داده شده است که عمدتاً وابسته به آخوندهای دانه درشت، حوزه‌های آخوندی، و سایر مراکز رژیم هستند. آنها در زمینه صدور ارتجاع و بنیادگرایی فعال هستند.

این مراکز در رابطه با چگونگی هزینه کردن بودجه به هیچ‌کجا و هیچ نهادی از رژیم پاسخگو نیستند به گونه‌یی که رسانه‌ها و مهره‌های رژیم از آنها به‌عنوان نهادهای غیرپاسخگو یاد می‌کنند.

در سالهای گذشته بودجه آنها در ردیف جدول 17می آمد، اما هم‌اکنون در رسانه‌هایی از رژیم مطرح می‌شود که جدول 17حذف شده است، اما واقعیت این است به فرض این‌که این جدول حذف شده باشد و نهادهای غیرپاسخگو تحت نظارت وزارت ارشاد دولت آخوند حسن روحانی قرار گرفته باشند، این مؤسسات و مدیران آنها گردن کلفت‌تر از آن هستند که وزیر ارشاد و وزارتخانه متبوع آن بتواند نظارتی برآنها داشته باشد.

موسساتی نظیر مؤسسه آموزشی و پژوهشی خمینی زیر نظر آخوند مصباح یزدی، بسیج ضدخلقی، جامعه المصطفی العالمیه، اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآن، شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و... که همگی زیر نظر آخوندهای ذی‌نفوذ قرار دارند که وزارت فرهنگ و ارشاد رژیم و وزیر آنرا به حساب نمی‌آورند.

وقتی دولت روحانی و وزارت ارشاد آن اجازه برگزاری کنسرت در یک استان می‌دهند، اما امام جمعه‌های خامنه‌ای نظیر علم‌الهدی و... کنسرت را لغو می‌کنند، و دولت روحانی و وزارت ارشاد آن دست از پا دراز تر ناگزیر به عقب‌نشینی می‌شوند، طبعاً وقتی که پای پول و چگونگی هزینه آن توسط نهادهایی که اکثر آنها تحت نظارت آخوندهای دانه درشت هستند به میان می‌آید، دولت روحانی هیچ‌گونه اختیاری بر نظارت و کنترل بودجه این نهادها نخواهد داشت.

البته در حاکمیت آخوندی ضرورتی هم برای نظارت بر عملکرد این نهادها و چگونگی هزینه این بودجه‌ها هم وجود نخواهد داشت، زیرا این نهادها در جهت خرافه پراکنی در داخل و صدور ارتجاع در خارج کشور تأسیس شده‌اند و از طرف ولی‌فقیه ارتجاع دست باز دارند.

در بلبشوی نظام ولایت بودجه این نهادهای آخوند‌ساخته به‌راحتی آب خوردن قابل ملاخور شدن و دست برد زدن است. آن‌چنان که در سالهای قبل عناصر وابسته به خامنه‌ای در مجلس رژیم صراحتاً به این موضوع اعتراف کردند. از جمله این‌که متولیان این نهادها مبالغ قابل توجهی را صرف خرید خانه، ماشین و موارد نیاز شخصی خودشان کرده‌اند.

در حال حاضر 8000میلیارد تومان بودجه فرهنگی است که غیررادیو تلویزیون رژیم و وزارت ارشاد رژیم، توسط نهادهایی که تعداد آنها بیش از 30نهاد است، نظیر ”مرکز خدمات حوزه‌های علمیه قم، شورایعالی حوزه‌های علمیه، کمک به بازسازی عتبات عالیات، کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی (جدول ۱۷) / جامعه المصطفی العالمیه، اجرای منشور توسعه فرهنگ قرآن، شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شورای برنامه‌ریزی و مدیریت حوزه‌های علمیه خراسان، مؤسسه نشر آثار خمینی و... “ بلعیده می‌شود.

نظارت گریزی این نهادهای خرافه پراکن و ارتجاعی به گونه‌یی است که محمد باقر نوبخت به‌عنوان سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت روحانی نیز رسماً به آن اعتراف کرده است. در این رابطه روزنامه شرق 22آذر 96 به‌نقل از نوبخت می‌نویسد: «برخی از این نهادها و مؤسسات هستند که اصلاً ما نمی‌دانیم چه می‌کنند و نمی‌شود به آنها نزدیک شد. نه‌تنها نمی‌توانستیم از آنها سؤالی بپرسیم، بلکه آنها از ما می‌پرسیدند که چطور به خودتان جرأت داده‌اید از ما بپرسید با بودجه چه می‌کنیم؟»

بذل و بخشش بودجه کشور به این نهادهای ارتجاعی، در صورتی است که میانگین سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور در چهارسال حکومت آخوند حسن روحانی حدود ده درصد بوده است، که اختلاف بسیار فاحشی با بودجه آموزش وپرورش کشورهای در حال توسعه دارد که در شرایط مشابه اقتصادی با ایران قراردارند.

بذل وبخشش بودجه کشور به نهادهای فرهنگی آخوند‌ساخته و آخوند مدیر، و دریغ آن از آموزش وپرورش کشور، بیانگر نوع تفکر و نگاه حاکمیت ولایت‌فقیه به آموزش و پیشرفت کشور است.

زیرا در دیدگاه منحط آخوندها پیشرفت فرهنگی در کشور، صرفاً منوط به رونق حوزه‌های آخوندی، مؤسسات ارتجاعی، جلسات آخوندی، منابر و... . است.

و بطور واقعی هم ارزش قابل شدن به موضوع فرهنگ واقعی و نه آخوندی، سواد آموزی و آموزش و پرورش کشور در نظام آخوندی جایی ندارد. براین مبنا است که بودجه نهادهای فرهنگی آخوندی همه ساله هم به‌طور رسمی و هم در ردیف 17جایگاه ویژه‌ای داشته و دارد. اما بودجه آموزش کشور از متوسط بودجه بسیاری از کشورها در این زمینه بسیار کمتر است.

قربانی این سیاست ضد‌مردمی فرهنگیان کشور و 13میلیون دانش‌آموز ایرانی و تل انبار شدن مشکلات در حوزه آموزش وپرورش است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر