لينك به منبع:
همان روزگار و همان مراسم البته موعد امتحان پس دادن حسن روحانی
رئیسجمهور فعلی نظام هم شد! حسن روحانی که آن هنگام دبیر شورایعالی امنیت
ملی آخوندی بود، درباره دانشجویان و قیامشان گفت: هرگونه حرکت این عناصر
فرصتطلب هر کجا که باشه با شدت و با قاطعیت اینها سرکوب خواهند شد، دشمنان
خارجی، اونها که در این چند روز کف زدند و این عناصر پست و مزدور بدانند
اسلام در این کشور زنده است و زنده خواهد بود.
و به این ترتیب دو آخوندی که نظام با لباس میش به میدان فرستاده بود تا با تظاهر به «اصلاحات» و «اعتدال»، قیامها و حرکات اعتراضی مردم ایران برای «تغییر بنیادی در نظم موجود» را به انحراف بکشاند، با شکست مواجه شد. دانشجویان آگاه و مبارز ایران خیلی سریع، نقاب و پوستین از پیکر این دو آخوند فریبکار بر گرفتند و آنها را رسوای خاص و عام کردند.
اینجا میتوانید به بخشی از صحبتهای روحانی که مشابه حرفهای خاتمی است و از همان جنس حرفهایی است که مقامات امنیتی رژیم شاه برای «بچهترسان» کردن دانشجویان میزدند، گوش کنید.
و این البته یکی از نقاط درخشان جنبش دانشجویی ایران است که به این سرعت توانست شیادی آخوندها تحت عنوان «اصلاحات و اعتدال» را افشا کند.
البته از حرکت دانشجویی پیشروی ایران جز اینهم انتظاری نیست چرا که بزرگترین جنبشهای مقاومت ملی و انقلابی ایرانیان و منطقه از همین دانشگاههای ایران و از میان همین دانشجویان برخاسته است. از حنیفنژاد و دیگر بنیانگذاران مجاهدین گرفته تا جزنی و پویان و احمدزاده و از شکرالله پاکنژاد و... تا رجوی که پیشاپیش هزاران هزار دانشجوی مبارز، اینک هدایت جنبش مقاومت سراسری مردم ایران در برابر دیکتاتوری فاشیستی آخوندها را بر عهده دارند.
سالگرد 16آذر خجسته باد !
تجمع دانشجویان دانشگاه ملی
روز
16آذر گرچه اینک سالهاست که به نماد حرکت دانشجویی ایران تبدیل شده اما،
فراتر از یک مناسبت دانشجویی، بسیاری نکات و دستاوردهای دیگر هم در خود
دارد که هرگز خوشایند حکومتهای وقت نبوده.
16آذر، هرساله همچنین پیامدهای سیاسی و اجتماعیای داشته که شخص اول! مملکت را هم در ادوار مختلف، ناگزیر از موضعگیری کرده! و این برای یک واقعه دانشجویی، نشانه «کارآمدی» آن حادثه و «پایایی» آن، در جامعه و زندگی کنونی مردم است. امری که از کمتر واقعهیی بر میآید.
روز 16آذر سال 1332 یعنی تقریباً 4ماه پس از کودتای ارتجاعی ـ استعماری 28مرداد بر ضددکتر مصدق نخستوزیر ملی و مردمی ایران، دانشجویان در آستانه ورود معاون وقت رئیسجمهور آمریکا (نیکسون) به تهران، تظاهرات مسالمتآمیزی برپا کردند که با دخالت گارد مسلح شاه، بهقتل سه دانشجوی مبارز (بزرگنیا، قندچی و شریعت رضوی) و زخمی شدن شمار بیشتری از دانشجویان منجر شد.
بعدها دانشجویان آن روز را بهعنوان «روز دانشجو» نامگذاری کردند، روزی که معمولاً به نقطه جوش حرکتهای دانشجویی در تمامی سالهای پس از آن تبدیل شد.
اما 16آذر، یک ویژگی دیگر هم پیدا کرد که بسی فراتر از یک مناسبت ساده دانشجویی است و آن، تبدیل شدن این روز به ترازوی سنجش میزان «مردمی یا ضدمردمی بودن» حکومت است.
طبعا در دوره حکومت محمدرضاشاه، 16آذر یک روز حساس برای حرکتهای غیرقانونی! دانشجویی تلقی میشد.
با سقوط سلطنت، گمان بر این بود که از این پس، روز 16آذر، روز گردهماییهای گسترده دانشجویی برای بیان نقطه نظرات دانشجویان و فرصتی برای شنیدن نکات آنها از طرف حکومت است. حکومتی که اساس موجودیت خود را از جمله مدیون همین حرکتهای دانشجویی است.
پدیدهیی که در اولین ماههای پیروزی انقلاب 57امری طبیعی به نظر میرسید اما به سرعت و با رو شدن ماهیت حکام جدید بهویژه شخص خمینی، به یک حرکت ابتدا مذموم و بعداً ممنوع تبدیل شد تا جاییکه چند سال بعد دانشگاه با تمام مناسبتهایش مورد حمله و هجوم بنیانگذار و دیگر سران نظام آخوندی قرار گرفت.
خمینی که در سرکوب و کشتار مخالفانش، موجود بیشکافی بود، همان سال 1359 و به آخر ترم دوم تحصیلی نرسیده، به دانشگاههای سراسر کشور حمله کرد و تحت عنوان انقلاب فرهنگی، خاک دانشگاه را به توبره کشید و بسیاری دانشجویان را کشت و بقیه را هم زندانی یا آواره کرد و خیلی سریع، تمامی دانشگاههای ایران را تعطیل نمود!
معروفترین رئیسجمهور بهاصطلاح مدره آخوندها که پس از آزمایش چند دوره سرکوب عریان و با پرچم دروغین اصلاحات به میدان آمده بود هم، در مواجهه با جنبش دانشجویی عنان اختیار از کف داد و گفت آنچه که ظاهراً نباید میگفت! خاتمی در مراسم دانشجویی دانشگاه تهران، صراحتاً به دانشجویانی که میگفتند حرفهایشان حرف مردم است گفت: اگر شما نماینده مردم هستید منهم دشمن مردم هستم! بعد هم با عصبانیت بر سر دانشجویان فریاد کشید: آدم باشید! وگرنه میگویم بیرونتان کنند! و... دانشجویان بهخوبی به یاد دارند که یکی از بزرگترین کشتارهای دانشجویی در این مرز و بوم در دوران ریاستجمهوری او صورت گرفت.
بخشی از صحبتهای آن روزگار خاتمی را در زیر همین جملات ببینید و بشنوید. خاتمی تمام تلاشش این بود که به قول خودش، دانشجویان گول معتقدان به «نظام دموکراتیک راندهشدگان! از نظام» را نخورند.
16آذر، هرساله همچنین پیامدهای سیاسی و اجتماعیای داشته که شخص اول! مملکت را هم در ادوار مختلف، ناگزیر از موضعگیری کرده! و این برای یک واقعه دانشجویی، نشانه «کارآمدی» آن حادثه و «پایایی» آن، در جامعه و زندگی کنونی مردم است. امری که از کمتر واقعهیی بر میآید.
روز 16آذر سال 1332 یعنی تقریباً 4ماه پس از کودتای ارتجاعی ـ استعماری 28مرداد بر ضددکتر مصدق نخستوزیر ملی و مردمی ایران، دانشجویان در آستانه ورود معاون وقت رئیسجمهور آمریکا (نیکسون) به تهران، تظاهرات مسالمتآمیزی برپا کردند که با دخالت گارد مسلح شاه، بهقتل سه دانشجوی مبارز (بزرگنیا، قندچی و شریعت رضوی) و زخمی شدن شمار بیشتری از دانشجویان منجر شد.
بعدها دانشجویان آن روز را بهعنوان «روز دانشجو» نامگذاری کردند، روزی که معمولاً به نقطه جوش حرکتهای دانشجویی در تمامی سالهای پس از آن تبدیل شد.
اما 16آذر، یک ویژگی دیگر هم پیدا کرد که بسی فراتر از یک مناسبت ساده دانشجویی است و آن، تبدیل شدن این روز به ترازوی سنجش میزان «مردمی یا ضدمردمی بودن» حکومت است.
طبعا در دوره حکومت محمدرضاشاه، 16آذر یک روز حساس برای حرکتهای غیرقانونی! دانشجویی تلقی میشد.
با سقوط سلطنت، گمان بر این بود که از این پس، روز 16آذر، روز گردهماییهای گسترده دانشجویی برای بیان نقطه نظرات دانشجویان و فرصتی برای شنیدن نکات آنها از طرف حکومت است. حکومتی که اساس موجودیت خود را از جمله مدیون همین حرکتهای دانشجویی است.
پدیدهیی که در اولین ماههای پیروزی انقلاب 57امری طبیعی به نظر میرسید اما به سرعت و با رو شدن ماهیت حکام جدید بهویژه شخص خمینی، به یک حرکت ابتدا مذموم و بعداً ممنوع تبدیل شد تا جاییکه چند سال بعد دانشگاه با تمام مناسبتهایش مورد حمله و هجوم بنیانگذار و دیگر سران نظام آخوندی قرار گرفت.
خمینی که در سرکوب و کشتار مخالفانش، موجود بیشکافی بود، همان سال 1359 و به آخر ترم دوم تحصیلی نرسیده، به دانشگاههای سراسر کشور حمله کرد و تحت عنوان انقلاب فرهنگی، خاک دانشگاه را به توبره کشید و بسیاری دانشجویان را کشت و بقیه را هم زندانی یا آواره کرد و خیلی سریع، تمامی دانشگاههای ایران را تعطیل نمود!
معروفترین رئیسجمهور بهاصطلاح مدره آخوندها که پس از آزمایش چند دوره سرکوب عریان و با پرچم دروغین اصلاحات به میدان آمده بود هم، در مواجهه با جنبش دانشجویی عنان اختیار از کف داد و گفت آنچه که ظاهراً نباید میگفت! خاتمی در مراسم دانشجویی دانشگاه تهران، صراحتاً به دانشجویانی که میگفتند حرفهایشان حرف مردم است گفت: اگر شما نماینده مردم هستید منهم دشمن مردم هستم! بعد هم با عصبانیت بر سر دانشجویان فریاد کشید: آدم باشید! وگرنه میگویم بیرونتان کنند! و... دانشجویان بهخوبی به یاد دارند که یکی از بزرگترین کشتارهای دانشجویی در این مرز و بوم در دوران ریاستجمهوری او صورت گرفت.
بخشی از صحبتهای آن روزگار خاتمی را در زیر همین جملات ببینید و بشنوید. خاتمی تمام تلاشش این بود که به قول خودش، دانشجویان گول معتقدان به «نظام دموکراتیک راندهشدگان! از نظام» را نخورند.
و به این ترتیب دو آخوندی که نظام با لباس میش به میدان فرستاده بود تا با تظاهر به «اصلاحات» و «اعتدال»، قیامها و حرکات اعتراضی مردم ایران برای «تغییر بنیادی در نظم موجود» را به انحراف بکشاند، با شکست مواجه شد. دانشجویان آگاه و مبارز ایران خیلی سریع، نقاب و پوستین از پیکر این دو آخوند فریبکار بر گرفتند و آنها را رسوای خاص و عام کردند.
اینجا میتوانید به بخشی از صحبتهای روحانی که مشابه حرفهای خاتمی است و از همان جنس حرفهایی است که مقامات امنیتی رژیم شاه برای «بچهترسان» کردن دانشجویان میزدند، گوش کنید.
و این البته یکی از نقاط درخشان جنبش دانشجویی ایران است که به این سرعت توانست شیادی آخوندها تحت عنوان «اصلاحات و اعتدال» را افشا کند.
البته از حرکت دانشجویی پیشروی ایران جز اینهم انتظاری نیست چرا که بزرگترین جنبشهای مقاومت ملی و انقلابی ایرانیان و منطقه از همین دانشگاههای ایران و از میان همین دانشجویان برخاسته است. از حنیفنژاد و دیگر بنیانگذاران مجاهدین گرفته تا جزنی و پویان و احمدزاده و از شکرالله پاکنژاد و... تا رجوی که پیشاپیش هزاران هزار دانشجوی مبارز، اینک هدایت جنبش مقاومت سراسری مردم ایران در برابر دیکتاتوری فاشیستی آخوندها را بر عهده دارند.
سالگرد 16آذر خجسته باد !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر