جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ شهریور ۲۷, دوشنبه

خودکشی زنان ایران! چرا... ؟

لينك به منبع:


        حضرتی استاد جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی تهران: «زنان ایرانی رتبه اول خودسوزی را در خاورمیانه دارند». (1)

                *** ***
تماشای وطن سخت است...
گویی تا نظام ولیِ شقیِ آخوندی بر سر کار است، پرتگاه ارزش‌های انسانی و سقوط جلوه‌های امیدبخش زندگی را پایانی نیست. اینان صحن وطن را نمایشگاه ناهنجاریهایی کرده‌اند که با هیچ شاخص و معیار متعارفی قابل تبیین نیست؛ مگر مستقیم به سراغ سرمنشأ حکومتی و استبداد و فاشیسم مذهبی ولایت فقیه رفت.

سرلوحة مکتب آخوندها در عرصه دایره قدرت و حکومت فرعون‌وارشان، از کار انداختن و خنثی کردن پتانسیل و نیروی تهدید علیه حاکمیت است. از آنجاکه این پتانسیل و نیرو در نهفت بالفعل تمام جامعه ایران در غلیان است، استراتژی نظام آخوندی در رویارویی با این پتانسیل و تهدید ملی، زهر پاشیدن در رگ هستی و حیات روحی و فیزیکی شهروند ایرانی است. ایجاد گره‌ها و تنگناهای گوناگون اقتصادی و معیشتی، یکی از این ترفندها می‌باشد؛ آنگاه به کمین و انتظار اثر روحی و روانی این گره‌ها و تنگناها می‌نشینند. شادروان غلامحسین ساعدی این استراتژی نظام ولایت فقیه را به منش «کفتار» تشبیه کرده بود.

یکی از نابسامانی‌های جامعه تحت حاکمیت آخوندها، رواج یأس و سرخوردگی به‌طور عام و گسترش آن بین دختران و زنان به‌طور خاص می‌باشد. گذشته از افکار و نظرگاه ضدبشری خمینی و وارثانش نسبت به جایگاه «زن» در مناسبات انسانی و اجتماعی، این نظام از پتانسیل و نیروی بالقوه زنان ایران‌زمین در هراس و وحشت به‌سر می‌برد. از این رو علاوه بر اعمال انواع سرکوب افسارگسیخته علیه زنان و دختران، تلاش کرده و می‌کند تا آنان را به بن‌بست نسبت به آینده‌شان بکشاند. تلاش کرده و می‌کند تا افق حیات و هستی زن را از منظرش پاک کند. از این رو انبوه سد و مانع بر سر کار و استخدام و تحصیل و ترقی و آینده دختر و زن ایرانی می‌گذارد تا طاقتش را طاق کند و نسبت به جلوه‌های امیدبخش زندگی، سرخورده و مأیوسش نماید.

خودکشی زنان ـ عصیان علیه تبعیض و آپارتاید جنسی
خودکشی زنان ـ عصیان علیه تبعیض و آپارتاید جنسی
 به‌راستی خواندن و دیدن خبرهای اجتماعی ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه، سخت و جانکاه شده است. ابعاد تباه‌سازی این حکومت هر روز، رو به فزونی و تصاعد است. یکی از این پدیده‌ها، خودکشی دختران و زنان است. پدیده‌یی که روح جامعه را آزرده کرده است؛ اما از خامنه‌ای گرفته تا دولت و مجلس و قضاییه آخوندی، کوچک‌ترین توجهی به این پدیده ندارند و تهی از غیرت و حمیت و وجدان انسانی‌اند. عجیب هم نیست؛ ماشین کشتار حیات و معیشت و جان مردم ایران باید هر هفته و هر روز قربانی بگیرد تا ام‌القرای اسلام آخوندی به مطامع برون‌مرزی‌اش برای حفظ حاکمیتش بر مردم ایران و سرکوب آنان برسد. چه پشتوانه‌یی بهتر از قانونی کردن و شرعی جلوه دادن سرکوب و هستی‌ستیزی زنان و دختران؟

خودکشی زنان ـ اعتراض به سرکوب و تحقیر و نداشتن فرصت‌های برابر
خودکشی زنان ـ اعتراض به سرکوب و تحقیر و نداشتن فرصت‌های برابر

بحرانهای اجتماعی و خانوادگی در جامعه‌ کنونی و در تحت حاکمیت اشرافیت آخوندیسم، در هیچ دوره‌یی از تاریخ ایران نظیر ندارد. یکی از علل مهم و مبنایی این بحرانها، تلاش حاکمیت برای اعمال اجباری و تحمیل دین و مذهب فاشیستی آخوندها بر ارکان زندگی شخصی و اجتماعی مردم است؛ و از آنجاکه این اعمال ضدبشری و دجالگری دینی و فریب و ریا با فرهنگ ایران و اصالت انسانی ایرانی هم‌سنخ و همخوان نیست، کوچکترین موضوع به ظاهر ساده شخصی و خانوادگی، راه به سیاست و حاکمیت می‌برد. از این رو همه مسایل مبتلابه مردم ایران، سیاسی است؛ زیرا «در جامعه که آزادی نیست، همه‌چیز سیاسی می‌شود».
خودکشی زنان ـ به ستوه آمدن از نظام زن‌ستیز ولایت فقیه
خودکشی زنان ـ به ستوه آمدن از نظام زن‌ستیز ولایت فقیه

یکی از پدیده‌های به‌غایت سیاسی در انبوه بحرانهای اجتماعی ایران کنونی، موضوع جانکاه و دردناک خودکشی دختر و زن ایرانی است. پدیده‌یی که علت آن مستقیم راه به بیت خامنه‌ای و والیان و ملازمان و ریزه‌خواران این نظام واضع و مروج و نگهدار جنایت می‌برد.

این نظام، چشم‌انداز زندگی ایران و ایرانی را مسدود نموده و افق آینده این کشور را به سوریه و یمن و عراق و منویات تجاوزگرانه‌اش منوط و مشروط کرده است. در این میان، رنج مضاعف زنان که ارثیه‌یی از تاریخ استثمار بوده است، در حاکمیت پلید ولایت فقیه چندین و چند برابر شده است. وجودی که حضور و هستی‌اش همیشه هالة مهر و کرامت و بخشندگی و امید به زندگی را نثار و ساطع می‌کرده است، در این نظام دین‌فروش و انسان‌ستیز، روزنه‌یی از حق حیات دلخواه و مطلوبش را نمی‌یابد.
مبارزه زنان ایران ـ لغو قوانین قرون‌وسطایی و برده‌داری علیه زنان در نظام ولایت فقیه
مبارزه زنان ایران ـ لغو قوانین قرون‌وسطایی و برده‌داری علیه زنان در نظام ولایت فقیه

بشنو ز فغان مادران: نعره ننگ
نفرین به همه جنایت و جانی و جنگ
بر ایل و تبار کسب و کارآیی مرگ
اندیشه جاه و قدرت و سینه سنگ
واقعیت این است که آخوندها نتوانسته‌اند اراده و عزم دختران و زنان ایران را به یأس و سرخوردگی و شکست بکشانند. آنچه در ورای مرگ دلخراش دختر و زن ایرانی شاهدیم، رنج و مرارت زنان برای تسلیم نشدن به افکار و منویات و رسم و سنت ایدئولوژی ضدبشری ولایت فقیه است. حضور و سیرت حقیقیِ دختر و زن ایرانی را باید در کوتاه نیامدن از حق انسانی‌ و اجتماعی و سیاسی‌ و برابری‌طلبی‌شان مقابل خمینی و خامنه‌ای، شناخت و اعتراف نمود. هر چه تمامیت دستگاه حکومت آخوندی ـ اعم از اصول‌گرا و اصلاح‌چی ـ در مقابل رنج و مرگ دختران و زنان ایران دم بر نمی‌آورند و حمایت می‌کنند، نیروی شکست‌ناپذیر تغییر، با اراده و مقاومت و رهبری زنان در مقاومت مردم ایران به پیش رفته و خواهد رفت. این نبردی است که بذر آگاهی و آزادی و برابری می‌افشاند. نبردی که هیچ مرتجع قرون‌وسطایی از پس سرشت سرنوشت‌سازش جهت شکوفا نمودن آرزوی زنان برای ایران آزاد و دموکراتیک برنمی‌آید.

از عالم عشق هیچ ندیدی ابلیس!
یک عمر ز گُـل کینه کشیدی ابلیس!
از باغ و درخت و برگ و بار تاریخ
جز لعنت و نفرین، نچیدی ابلیس!

                                  ***
بنگر که زنان گرفته مشعل بر دست
آن حلقه به حلقه‌های زنجیر، گسست
رودی که به خشم سرخ ایران پیوست
از بن بکَـنَـد بساط ابلیسک پـست...

26شهریور 96
یادداشتها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-سایت حکومتی انتتخاب 6خرداد 94.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر