جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

آیا بیانیه آستانه گام اول جام‌زهر منطقه‌یی است؟

لينك به منبع:
مذاکرات آستانه

مذاکرات آستانه


بیانیه پایانی کنفرانس آستانه، واکنشهای مختلفی را در پی داشته است. در مجموع واکنشها نسبت به بیانیه پایانی آستانه، مثبت بوده. به‌ویژه ‌این‌که این بیانیه تمرکز روی تثبیت آتش‌بس تمرکز دارد و بر شرکت اپوزیسیون مسلح در دور بعدی مذاکرات در ژنو؛ تأکید می‌کند، ضمن این‌که اعلام کرده است که بحران سوریه از طریق گفتگوهای سیاسی به نتیجه می‌رسید.

اما آیا رژیم هم از نتایج این کنفرانس راضی است؟
برای جواب به این سؤال اول باید دید که خواست رژیم از این کنفرانس چه بوده است؟ آیا برقراری آتش‌بس خواست رژیم بوده؟ به هیچ‌وجه! برای همین هم پیاپی رژیم آخوندی و اسد تلاش می‌کنند که آتش‌بس را مخدوش کنند، تا جاییکه حتی بشار جعفری در پایان مذاکرات آستانه گفت ما به حملاتمان در وادی بردا ادامه می‌دهیم.

روزنامه گاردین هم دیروز نوشت: «مسکو... بر (رژیم) ایران فشار آورد تا در بیانیه (پایانی اجلاس) امتیازاتی بدهد. (رژیم) ایران نسبت به اشاره (بیانیه پایانی) به قطعنامه 2254 که راه را برای انتقال سیاسی در سوریه هموار می‌کند، محتاط بود». حالا چرا رژیم محتاط است یا موافق نیست؟ گاردین می‌گوید: «به‌نظر می‌رسد، اپوزیسیون سوریه این امر را پذیرفته که روسیه در همکاری با ترکیه، در پی یک توافق صلح در سوریه است. (این در حالی است که) اپوزیسیون سوریه چنین ارزیابی از نقش (رژیم) ایران ندارد».

با توجه به آنچه گفته شد این سؤال پیش می‌آید که پس اگر رژیم خواستار آتش‌بس نبود، اصلاً وارد کنفرانس آستانه شد؟

پاسخ در یک کلمه این است: تعادل‌قوا! یعنی رژیم توان این را نداشت که راه دیگری را برود. رژیم تلاش می‌کرد روی زمین، با نقض آتش‌بس به‌ویژه در وادی بُرُدا، نگذارد روند سیاسی و مذاکرات پیش برود. اما قدرتی که در برابرش بود، روسیه بود. یک تحلیل‌گر بنیاد کارنگی دیروز گفت: «روسیه خواهان آتش‌بس است، اما این برای (رژیم) ایران و اسد یک خطر به‌شمار می‌رود». دیروز هم الکساند لاورنتیوف، رئیس هیأت روسی در آستانه گفت: «تمام تلاش ما بر توقف درگیریها در منطقه وادی بُرُدا در نزدیکی دمشق است». یعنی به زبان دیپلوماتیک به رژیم و اسد هشدار می‌دهد که ما نقض آتش‌بس را نمی‌پذیریم. به‌خاطر همین موضع روسیه، رژیم مجبور بود تن بدهد. تعارض بین رژیم و روسیه هم از اختلاف پایه‌یی منافع آنها در سوریه نشات می‌گیرد. برای همین علوش، رئیس هیأت اپوزوسیون سوریه گفت: «روسیه از این مرحله که بخشی از نبرد بر ضداپوزیسیون باشد، به یک تلاشگر جهت تبدیل شدن به تضمین‌کننده آتش‌بس تغییر کرده است. اما روسیه با موانع زیادی از سوی نیروهای حزب‌الله، (رژیم) ایران و (رژیم) اسد روبه‌رو است». خبرگزاری بلومبرگ هم نوشت: «تنشها میان روسیه و (رژیم) ایران که اهدافی در اساس متفاوت در سوریه دارند، رو به افزایش است». پس می‌گوید تنشها میان روسیه و رژیم رو به افزایش است، چرا؟ چون «اهدافی در اساس متفاوت در سوریه دارند».

واقعیت این است که سوریه عمق استراتژیک برای رژیم است. دیروز نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس رژیم گفت: «اگر نظام در سوریه نجنگد باید در خوزستان، کردستان و یا خراسان جنوبی بجنگد». این حرف را قبلاً روحانی و خود خامنه‌ای هم گفته بودند. معنی عملی این‌که سوریه عمق استراتژیک رژیم باقی بماند حفظ بشار اسد است که رژیم گفته برایش مرز سرخ است. اما آیا برای روسیه هم همین طور است؟ یا روسیه دنبال منافع دیگری است؟

رسانه حکومتی دیپلوماسی ایرانی خیلی روشن پاسخ را داده است: «محاسبات ورود مسکو به خاورمیانه نه از جنس محاسبات تهران است. روس‌ها اگر توجه به منطقه می‌کنند این توجه بیشتر با مدنظر قرار دادن محاسبات بین‌المللی آنها صورت می‌گیرد. برای روس‌ها، سوریه یک فرصت برای بازگشت مقتدر به خاورمیانه است».

با این همه در بیانیه پایانی، از رژیم در کنار ترکیه و روسیه به‌عنوان ضامن آتش‌بس نام برده شده است و این با به حاشیه رانده شدن متناقض است.

واقعیت این است که اگر خوب دقت کرده باشیم، این چیزی بیش از به حاشیه رانده شدن رژیم است. اگر رژیم نمی‌پذیرفت و به حاشیه رانده می‌شد، به‌عنوان مخالف ثبت می‌شد. اما الآن با وجود مخالفتش با آتش‌بس، وقتی امضایش پای بیانیه‌یی می‌آید که اولین ماده‌اش، تثبیت آتش‌بس است، معناش این است که به او تحمیل شده. یعنی در تعادل‌قوا مجبور شده امتیاز کلان بدهد. چون وقتی در بیانیه روی راه‌حل سیاسی تأکید شده و اسم رژیم هم به‌عنوان تضمین آمده، یعنی رژیم باید ضامن تحولاتی باشد که ضد منافع اوست، پس نفس امضای چنین بیانیه‌یی یعنی کوتاه آمدن و حداقل یک گام عقب‌نشینی. این یعنی امتیاز دادن. معناش این نیست که رژیم هم از این‌روند سیاسی منفعتی می‌برد؟

معنای روند سیاسی که در بیانه آمده که بر اساس ژنو یک و قطعنامه 2254 که «راه را برای انتقال سیاسی در سوریه هموار می‌کند» ؛ عمل خواهد شد.

این توجه لازم است که بیانه می‌گوید «انتقال سیاسی». یعنی انتقال قدرت، انتقال قدرت هم یعنی کنار رفتن اسد. همان چیزی که مرز سرخ رژیم است، چون با رفتن اسد رژیم عمق استراتژیکش را از دست میده. بنابراین، اگر روسیه در مواضع جدیدش پابرجا باشد، معنیش این است که روند سیاسی به سمت حذف اسد پیش می‌رود؛ در این صورت امضای رژیم پای این بیانیه معنایش این است که اولین گام در سرکشیدن زهرمنطقه‌یی را برداشته است. گامی که اگر ادامه پیدا کند، به‌معنی عقب‌نشینی رژیم از عمق استراتژیکش می‌باشد که البته این مساله، آثار مهمی روی رژیم خواهد داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر