لينك به منبع:
آنجا مردیست
که در کلماتش
نبرد انسان و شیطان را میبینی
در میدانی
پر از پیکرهای بخاک افتاده
به خود میگویم
هر گاه که تاخت بر میدارد
تمام قامت بهپاخیز
با قلبت
همچون اسبی
نفس زنان
با شیهههای شوق
و کلمات شعرت را
رو به جهان خون آلود معاصر
فریاد کن
که:
آهای! انسان، آمد.
طاهر بومدرا
وقتی شهیدان به خاک میافتادند، گفتم چه کس زبان آنان خواهد شد. وقتی مقامات سکوت میکردند.. ، همچنین.
براستی که خیانت و سکوت، همه جهان را بهناگهان به ابتذالی منزجر کننده میآلاید.
اما چگونه این جهان دوباره تازه میشود. چگونه دوباره همه چیز قابل زندگی دوباره رنگ حقیقی میگیرد. ؟ وقتی انسان دوباره خود را تعریف میکند. و سخنان طاهر بومدرا که توطئه را بر نتابید، از این دست کلمات است.
«م. شوق»
براستی که خیانت و سکوت، همه جهان را بهناگهان به ابتذالی منزجر کننده میآلاید.
اما چگونه این جهان دوباره تازه میشود. چگونه دوباره همه چیز قابل زندگی دوباره رنگ حقیقی میگیرد. ؟ وقتی انسان دوباره خود را تعریف میکند. و سخنان طاهر بومدرا که توطئه را بر نتابید، از این دست کلمات است.
«م. شوق»
آنجا مردیست
که در کلماتش
نبرد انسان و شیطان را میبینی
در میدانی
پر از پیکرهای بخاک افتاده
حماسه صدقش
تماشاییست
در عصری که
دروغ
رایجترین کالاست
تماشاییست
در عصری که
دروغ
رایجترین کالاست
آنجا مردیست
جریحهدار تیغ خیانت
که در هر کلامش
حقیقتی خونین
چون قهرمانی پیروز بپا میخیزد.
جریحهدار تیغ خیانت
که در هر کلامش
حقیقتی خونین
چون قهرمانی پیروز بپا میخیزد.
گوش کن!
چکاچک شمشیر صدق را
اینک قهرمان زیبای میدان
بر اسبی از وفا
به پیش میتازد
و با هر چرخش شمشیرش
توطئهیی را به خاک میافکند
چکاچک شمشیر صدق را
اینک قهرمان زیبای میدان
بر اسبی از وفا
به پیش میتازد
و با هر چرخش شمشیرش
توطئهیی را به خاک میافکند
رجزهایش
کلام شهیدان به ناحق کشته است
بر پهنه میدان
در زمانهیی که
«چشم بستن»
ننگینترین رسم رایج است
کلام شهیدان به ناحق کشته است
بر پهنه میدان
در زمانهیی که
«چشم بستن»
ننگینترین رسم رایج است
هر گاه که تاخت بر میدارد
تمام قامت بهپاخیز
با قلبت
همچون اسبی
نفس زنان
با شیهههای شوق
و کلمات شعرت را
رو به جهان خون آلود معاصر
فریاد کن
که:
آهای! انسان، آمد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر