لينك به منبع:
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران
روز
سهشنبه دوم آذر (۲۲نوامبر) سمیناری در سنای ایتالیا در مورد وضعیت ایران
برگزار شد. ریاست دو پنل این سمینار را آقایان جولیو ترتزی، نخستوزیر
سابق و سناتور لوچو مالان بهعهده داشتند.
در این پنلها، در رابطه با وضعیت وحشتناک حقوقبشر و موج اعدامها و سرکوب توسط رژیم حاکم بر ایران و همچنین دخالتهای گسترده نظامی رژیم در کشورهای منطقه بهویژه سوریه بحث شد و از اقدامات سپاه پاسداران و نیروهای قدس رژیم در حمایت از تروریسم و کشتار شهروندان بیگناه پرده برداشته شد.
در این پنلها، در رابطه با وضعیت وحشتناک حقوقبشر و موج اعدامها و سرکوب توسط رژیم حاکم بر ایران و همچنین دخالتهای گسترده نظامی رژیم در کشورهای منطقه بهویژه سوریه بحث شد و از اقدامات سپاه پاسداران و نیروهای قدس رژیم در حمایت از تروریسم و کشتار شهروندان بیگناه پرده برداشته شد.
مریم رجوی طی پیامی به این جلسه گفت:
آقای وزیر ترتزی، سناتورها و نمایندگان محترم، دوستان گرامی!
با درود به همه شما از توجهتان به مسأله ایران قدردانی میکنم.
پس از توافق اتمی میان ملاها و شش قدرت جهانی، موضوع معامله تجاری با ایران چند پرسش اساسی را برانگیخته است؛ از جمله اینکه:
ـ معامله با ایران که خواه ناخواه با شرکتهای سپاه پاسداران و سایر نهادهای درگیر در پولشویی و تأمین مالی تروریسم انجام میشود، چه عواقب قانونی و مالی در پی دارد؟
ـ آیا روابط تجاری با ایران که عملیات کشتار مردم سوریه توسط ملاهای ایران را تقویت میکند، چه عواقبی برای خاورمیانه و برای امنیت اروپا دارد؟
ـ و سرانجام آیا تجارت با رژیم ایران با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور از نظر اقتصادی آیندهدار است؟
واقعیت این است که در لحظه حاضر ایران دچار یک بیثباتی چند وجهی است.
نخست بیثباتی مالی، بحران اقتصاد ایران با تحریمها شروع نشده که با لغو تحریمها مهار شود. در نتیجه، بهرغم لغو بخش زیادی از تحریمها و دو برابر شدن صادرات نفت، امروز رکود و بیکاری عمیقتر شده، بخش مهمی از نظام بانکی کشور دچار ورشکستگی است و مخارج سپاه پاسداران برای عملیات امنیت داخلی و نیز جنگ در سوریه بخش زیادی از درآمد کشور را میبلعد. هرج و مرج تصمیمگیریها، بیثباتی قوانین و فقدان امنیت قضایی، تضمین سیستماتیکی برای تجارت و سرمایهگذاری در ایران باقی نگذاشته است.
دوم، بیثباتی ناشی از درگیری رژیم ایران در جنگ و کشتار در سوریه، و عملیات جنگی و تروریستی در عراق، یمن و سایر نقاط، این رژیم را در باتلاق منازعات خاورمیانه فرو برده است. این جنگها نظام حاکم را دستخوش تنش و بیثباتی دائمی کرده است.
سومین بیثباتی، ناشی از نزاع جناحهای داخل حکومت است. تحت تأثیر آن، کابینه روحانی فلج شده است. بیش از هشتادهزار پروژه بهصورت نیمه تمام در کشور رها شده است. و هر دو جناح بیشترین نیروی خود را صرف از میدان بهدر کردن هم کردهاند.
اما چهارمین بیثباتی، ناشی از محاصره رژیم حاکم توسط نارضایتیهای اجتماعی است که روزانه با تظاهرات و گردهمآییهایی بیوقفه کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر مردم ابراز میشود.
آخوندها برای مهار اعتراضها بیوقفه در حال حلقآویز زندانیاناند. بهتازگی معاون وزیر خارجه رژیم در مورد مذاکرات حقوقبشری با اتحادیه اروپا گفت: اعدام، خط قرمز ماست و نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم. در چنین اوضاعی، تجارت با این رژیم:
اولاً ، مردم ایران را از نظر اقتصادی فقیرتر و از نظر سیاسی بیشتر تحت سرکوب قرار میدهد، زیرا باعث تقویت سپاه پاسداران میشود.
ثانیاً ، باعث تشدید جنگافروزی ملاها در خاورمیانه و ناامن کردن کل دنیا بهویژه اروپا با تهاجمهای تروریستی و سیل پناهندگان است.
ثالثاً ، از نظر مالی و اقتصادی نیز بیآینده است.
سیاست صحیح و آیندهنگرانه این است که جامعه جهانی بهویژه دولتهای غرب از رژیم ایران که سرچشمه بیثباتی و جنگافروزی است فاصله بگیرند و مقاومت مردم ایران برای آزادی و دموکراسی را بهرسمیت بشناسند.
از همه شما متشکرم.
آقای وزیر ترتزی، سناتورها و نمایندگان محترم، دوستان گرامی!
با درود به همه شما از توجهتان به مسأله ایران قدردانی میکنم.
پس از توافق اتمی میان ملاها و شش قدرت جهانی، موضوع معامله تجاری با ایران چند پرسش اساسی را برانگیخته است؛ از جمله اینکه:
ـ معامله با ایران که خواه ناخواه با شرکتهای سپاه پاسداران و سایر نهادهای درگیر در پولشویی و تأمین مالی تروریسم انجام میشود، چه عواقب قانونی و مالی در پی دارد؟
ـ آیا روابط تجاری با ایران که عملیات کشتار مردم سوریه توسط ملاهای ایران را تقویت میکند، چه عواقبی برای خاورمیانه و برای امنیت اروپا دارد؟
ـ و سرانجام آیا تجارت با رژیم ایران با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور از نظر اقتصادی آیندهدار است؟
واقعیت این است که در لحظه حاضر ایران دچار یک بیثباتی چند وجهی است.
نخست بیثباتی مالی، بحران اقتصاد ایران با تحریمها شروع نشده که با لغو تحریمها مهار شود. در نتیجه، بهرغم لغو بخش زیادی از تحریمها و دو برابر شدن صادرات نفت، امروز رکود و بیکاری عمیقتر شده، بخش مهمی از نظام بانکی کشور دچار ورشکستگی است و مخارج سپاه پاسداران برای عملیات امنیت داخلی و نیز جنگ در سوریه بخش زیادی از درآمد کشور را میبلعد. هرج و مرج تصمیمگیریها، بیثباتی قوانین و فقدان امنیت قضایی، تضمین سیستماتیکی برای تجارت و سرمایهگذاری در ایران باقی نگذاشته است.
دوم، بیثباتی ناشی از درگیری رژیم ایران در جنگ و کشتار در سوریه، و عملیات جنگی و تروریستی در عراق، یمن و سایر نقاط، این رژیم را در باتلاق منازعات خاورمیانه فرو برده است. این جنگها نظام حاکم را دستخوش تنش و بیثباتی دائمی کرده است.
سومین بیثباتی، ناشی از نزاع جناحهای داخل حکومت است. تحت تأثیر آن، کابینه روحانی فلج شده است. بیش از هشتادهزار پروژه بهصورت نیمه تمام در کشور رها شده است. و هر دو جناح بیشترین نیروی خود را صرف از میدان بهدر کردن هم کردهاند.
اما چهارمین بیثباتی، ناشی از محاصره رژیم حاکم توسط نارضایتیهای اجتماعی است که روزانه با تظاهرات و گردهمآییهایی بیوقفه کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر مردم ابراز میشود.
آخوندها برای مهار اعتراضها بیوقفه در حال حلقآویز زندانیاناند. بهتازگی معاون وزیر خارجه رژیم در مورد مذاکرات حقوقبشری با اتحادیه اروپا گفت: اعدام، خط قرمز ماست و نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم. در چنین اوضاعی، تجارت با این رژیم:
اولاً ، مردم ایران را از نظر اقتصادی فقیرتر و از نظر سیاسی بیشتر تحت سرکوب قرار میدهد، زیرا باعث تقویت سپاه پاسداران میشود.
ثانیاً ، باعث تشدید جنگافروزی ملاها در خاورمیانه و ناامن کردن کل دنیا بهویژه اروپا با تهاجمهای تروریستی و سیل پناهندگان است.
ثالثاً ، از نظر مالی و اقتصادی نیز بیآینده است.
سیاست صحیح و آیندهنگرانه این است که جامعه جهانی بهویژه دولتهای غرب از رژیم ایران که سرچشمه بیثباتی و جنگافروزی است فاصله بگیرند و مقاومت مردم ایران برای آزادی و دموکراسی را بهرسمیت بشناسند.
از همه شما متشکرم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر