جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

سینا دشتی:‌ سرگیجه‌ی رژیم و دلواپسان

لينك به منبع:
سینا دشتی:‌ سرگیجه‌ی رژیم و دلواپسان
نتایج انتخابات آمریکا به‌طور غیر منتظره‌ای به انتخاب ترامپ انجامید.
مواضع شدیداً انتقادى ترامپ به سیاست‌های رئیس‌جمهور اوباما در مورد رژیم ملایان و به‌خصوص برجام، اگرچه هنوز در لایه‌ای از دودودم تبلیغات انتخاباتى پوشیده است اما از همین الآن ترس رژیم از تغییرات عمده در این سیاست که بیانگر عملى پایان دوران طلائی اوباما براى رژیم ولایت‌فقیه می‌باشد، به‌خوبی قابل دیدن هست.
مقاومت ایران البته با سیاست نه به مماشات و نه به جنگ خارجى، در کل برجام را به‌مثابه‌ی شکستى براى رژیم ولایت‌فقیه در یکى از مهمترین پروژه‌های استراتژیک خود، ارزیابى کرده و علیرغم بر شمردن نواقص این توافقنامه، به همان میزان که دندان اتمى رژیم کنده شده، از آن استقبال کرده و می‌کند. چرا که این توافقنامه در اصل یک شکست براى رژیم ولایت‌فقیه محسوب می‌شود. این از فرق اول مواضع مقاومت با مواضع برخى محافل جمهوری‌خواه در آمریکا، فرق مهم دیگر این است که محافل خاصى در امریکا و اروپا این توافق‌نامه را به پروانه‌ی گسترش همه‌ی روابط خود با رژیم جنایت‌پیشه، تعبیر کردند و در هواى بوى کباب، کاروان‌های تجار و سیاست‌مداران پیشکار به زیر عباى روحانى و خامنه‌ای، سرازیر شدند که البته تا هنوز نتیجه‌ای جز داغ شدن، شبه هوشمندان، نصیبشان نشده است. این گروه تحت عنوان حمایت از روحانى مودرات؟؟ در حقیقت خواستار این هستند که زیر بغل رژیم در شرایط فعلى بهر رو چوبى گذاشته بشود تا عظما و شرکا غش نکنند!
در روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز گروه لأبى بدنام (آمو) نیاک هم اسم " بیش از هفتادودو نَفَر " از شناخته‌ترین هواداران ولایت‌فقیه در محافل آمریکایی مثل گرى سیک را به همراه معلم کلاس دینى و دانشجوهای اعزامى رژیم را به‌عنوان متخصصان امنیتى ردیف کرده که خواستار این شده‌اند که ترامپ برجام را لغو نکند. البته این قدم اول است، حتماً این دلواپسان نظام در ینگه‌دنیا در قدم بعد خواستار حمایت از روحانى در مقابل جناح آدم‌خواران نظام در انتخابات آتى درون رژیم می‌شوند و... تکرار سناریوی خاک خورده خاتمى ورژن جدید و اباطیل امکان استحاله‌ی رژیم از درون، روى این تحلیل سس احتمال مرگ قریب‌الوقوع خامنه‌ای را هم می‌زنند تا آب و روغن این دست‌پخت سوخته و کپک‌زده را بیشتر بکنند.
از طرف دیگر هم تلاش جدى می‌شود که به حمایت برخى از چهره‌های مشهور مثل آقاى جولیانى از مقاومت ایران در دوران گذشته با علم کردن لیست پاره‌پاره‌ی تروریستى، حمله کرده و تلاش کنند که تلوتلو خوردن رژیم را از پایان دوران طلائی اوباما بپوشانند و با شانتاژ، به قول متخصصین، ضربه و اثرات بحران را محدود بکنند.
خوب این سناریو در شرایط دوران گرمابه و گلستان بعد از سقوط شوروى سابق و آرامش نسبى منطقه تا حدى برو داشت اما الآن این خود رژیم است که سرنوشت خود را با اسد و عراق و لبنان و یمن گره‌زده است. تصور این‌که این حکومت خواستار آرامش و حل سیاسى جنگ سوریه و بحران یمن باشد، مثل فرضیه‌ی پیدا کردن یخ در خورشید علمى و منطقى است. از طرف دیگر وضعیت داخل کشور و بحران‌های جوشان و روبه افزایش روزمره‌ی جنبش‌های کارگرى، معلمى و دیگر اقشار که در زیر فشار اقتصاد بیمار و فاسد این حکومت در حال خرد شدن هستند را چه کسى می‌تواند منکر بشود؟. ای‌کاش این رژیم در ترس از دست دادن حاکمیت در دوران جدید به عقب‌نشینی دست بزند تا از فشارهای محتمل بین‌المللی تا حدى جلوگیرى بکند، در همین کشور خودمان، با همین مردم قهرمان ایران، بدون نیاز به هیچ مداخله‌ی خارجى، می‌تواند و باید این رژیم را در هم پیچاند.
این را بیش از همه‌ی ما، خود رژیم می‌داند و تهاجم تبلیغاتى او براى تخفیف بحران‌های محتمل با امریکا تنها در بستر یک ضعف فزاینده و غیرقابل علاج درون رژیم و در مقابل مردم به ستوه آمده، قابل‌درک است.
لحظه را دریابیم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر