جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ شهریور ۳۱, چهارشنبه

دعوت روحانی به سازمان ملل بهمان قباحت است که رهبر داعش به این اجلاس دعوت شود

لينك به منبع:


مصاحبه فاکس نیوز در 30 شهریور 95 با كشيش عابديني 
 مجري : شما می‌توانید از روي تقويم تاريخ, سالانه در اين روز تظاهرات ضد ايران را در مقابل ساختمان سازمان ملل ببينيد. اين بار قبل از سخنراني و بازديد پرزيدنت روحاني در روز پنجشنبه برگزار مي شود.
كشيش سعيد عابديني منافع بسياري در دنبال كردن اين تحول از نزديك دارد, زيرا كه گروگان آزاد شده است, او درايران براي مدت سه سال و نيم زنداني بود, به كشيش هم گفتم كه حالت آرام وي را درزمان آزادي اش را به‌خوبی به خاطر می‌آورم. اگر من بودم (از خوشحالي) حتماً ديوانه می‌شدم, ولي شما خيلي خونسرد بوديد, شما هم معتقديد كه ما نبايد از آمدن پرزيدنت ايران استقبال كنيم چرا نه؟
كشيش عابديني : خير من اعتقاد ندارم, چون همان‌طور كه امروز درم قابل سازمان ملل صحبت می‌کردم, من به هزاران نفري كه در اعتراض به آمدن او به سازمان ملل جمع شده  بودند گفتم, فقط تصور كنيد داعش و القاعده اكنون چه‌کار می‌کنند, مسيحيان را سر می‌برند و بسياري از مردم را می‌کشند, بعد از 30سال آن‌ها بخواهند به سازمان ملل بيايند و تمام رهبران جهان شروع كنند با آن‌ها دست بدهند!! !. ما شاهد خونريزي كه آن‌ها انجام می‌دهند هستيم, پرزيدنت روحاني و اعضاي كابينه او هم همين كار را کرده‌اند, او جزو گروهي بود كه تعداد بسياري از مردم را كشته است, بيش از 30000نفر را 30سال پيش كشته است آن‌هم در عرض فقط دو ماه!! ! و آن‌ها همین‌طور به اين اعدام‌ها و خونریزی ادامه می‌دهند متوقف نکرده‌اند!! !
  درند ماه گذشته حدود 2000نفر اعدام‌شده‌اند و ليستي از هزاران نفر از جوانان وجود دارد كه قرار است اعدام شوند.
  بنابراین اعدام‌ها در ايران ادامه‌دارند و هرگز متوقف نشده است, براي همين بود كه من در مقابل سازمان ملل رفتم و سخنراني كردم.
س : چه واكنشي ديديد؟  
عابديني: مردم بسياري از سراسر كشور  جمع شده بودند, هزاران هزار نفر, كه اكثر آنان ايرانيان آمريكايي بودند. ما تلاش كرديم صداي مردم ايران باشيم كه صدايي  ندارند.
س : من بايد اين را بپرسم ضمن این‌که از صحبت با شما بسیار خوشحالم, سه سال و  نيم كه به‌طور غیرقابل‌توجیه‌ی در زندان بوديد و در شرایطی قرار داشتيد كه معلوم نبود زنده بمانيد يا كشته شوید یا این‌که براي هميشه در آنجا بمانيد را چطور تحمل كرديد؟    
  عابديني : ايمانم آن را برايم ساده كرد, عملاً هر بار كه به من می‌گفتند قرار است اعدام شوي و می‌خواهیم  تو را اينجا بکشیم, فقط به سلول انفرادی‌ام می‌رفتم و شروع به دعا می‌کردم و خدا را در قلب خود داشتم كه می‌گفت تو روزي شهادت خواهي داد, آن‌ها نمی‌توانند تو را بكشند, اين در دست من است.
فكر می‌کنم فقط به خدا تكيه داشتم و او در سلول‌های انفرادي با من بود.
س: مطمئنم كه بارها به تو گفته بودند كه دست برداشته و دوباره فكر كنيد ولي شما اين كار را نكرديد؟ !!
كشيش عابديني: خير, هرگز.
س: بگذاريد در مورد آزادی‌تان سؤال كنم, شما و ساير گروگان‌ها نهايتاً آزاد شديد, اين ابهام در مورد این‌که شما كي رسماً آزاد خواهيد شد وجود داشت, بعد به ما گفته شد شما در انتظار يك هواپيماي ديگر  هستيد كه بعد فهميديم هواپيمايي حامل پول نقد بوده است ممكن است دراین‌باره توضيح دهيد؟
عابديني:زماني كه ما را از زندان اوين به فرودگاه مهرآباد اسكورت می‌کردند آن‌ها می‌گفتند ظرف 20 دقيقه آينده, شما وارد يك هواپيماي سوئيسي خواهيد شد و بعدازاین كشور پرواز می‌کنید ولي وقتي به فرودگاه رسيديم 20ساعت طول كشيد, كه ما را نگه داشتند و عملاً ما در فرودگاه خوابيديم!! !...
س: آن‌ها اين تأخیر را  چگونه توضيح می‌دادند, زماني كه من براي پاسداري در مورد مسيح صحبت كردم او شروع كرد به رابطه زدن و من در مورد مسيح به او گفتم... او گفت ما هیچ‌وقت نمی‌گذاریم تو بروي مگر زماني كه پرواز ديگري از سوئيس به ايران برسد و تاز مانی كه آن هواپيما بلند نشده ما به تو اجازه رفتن نمی‌دهیم.
س : آيا به شما گفت آن هواپيما داراي پول نقد است؟  
  عابديني : من چندين شب بود كه نخوابيده بودم و بسيار خسته بودم او عملاً به من گفت ولي این‌ها چيزهايي بود كه ما ياد گرفته بوديم كه هيجوقت به نيروهاي اطلاعاتي اعتماد نكنيم آن‌ها فقط تلاش می‌کنند با تو بازی‌های رواني انجام دهند, فكر كردم اين آخرين بازي است كه با ما می‌کنند. آن‌ها گفتند هواپيماي ديگري با پول است كه قرار است بيايد, براي همين در ذهنم اين بود كه شايد منظور او زندانيان دیگری است. 
  س: آيا ساير گروگان‌ها هم همين را می‌گفتند يا آن‌ها منتظر پول نقد بودند؟  
  عابديني : او در مورد پول می‌گفت, من و تفنگداران دريايي باهم بوديم ولي خبرنگار واشنگتن‌پست به اما نبود.
س: سايرين تصور می‌کنند علت این‌که شما اكنون اینجا هستيد و با ما مصاحبه می‌کنید اين است كه ما براي آزادي شما باج داده‌ایم نظر شما چيست؟
عابديني : زماني كه به من (آن پاسدار. م) در بازجويي گفت قرار است هواپيماي ديگري با پول برسد من گفتم دولت من هیچ‌وقت به شما پولي براي آزادي ما نخواهد داد و هیچ‌وقت فكر نمی‌کردم اين اتفاق بيفتد زيرا من معتقدم و من در ايران متولد و بزرگ‌شده‌ام من در مورد تاريخچه اين پول خبردارم و معتقدم اين پول مردم ايران است و نه دولت, همه می‌دانیم كه بيش از 90% مردم ايران عليه دولت می‌باشند و دولت را نمی‌خواهند ماسالیان پيش این را ديديم (حرف او را مجري قطع می‌کند. م)
س : پس آيا شما فكر نمی‌کردید اين ۱.۷ميليارد دلار براي مردم ايران خواهد رفت؟  
عابديني : خير هرگز نمی‌رود, اين پول براي فلسطينيان و عليه اسرائيل و براي اعدام‌ها در ايران می‌رود و هیچ‌وقت به جيب مردم ايران نمی‌رود!! !
... من فكر می‌کنم دولت ايران هرگز اين پول را براي يتيمان و كمك به مردم استفاده كند, اين اعتقاد من است كه آن‌ها آن را براي امنيت خود براي سركوب تظاهرات و كاري كه با حزب‌الله می‌کنند و كسي نمی‌داند شايد روز دريابيم كه درسايت اتمي كره شمالي آن را صرف كرده باشند.
آن‌ها اين پول را براي مقاصد خود استفاده می‌کنند هرگز اين نياتشان را تغيير نداده‌اند, اين آخرين صحبت من با آن‌ها در فرودگاه بود, آن‌ها در موردحمله به اسرائيل بسيار جدي بودند بيش ازآنچه ما تصور كنيم, فكر می‌کنم دولت ايران بسا ازآنچه ما تصور كنيم  نسبت به حرفي كه می‌زند جدی است.
  س : ما با آن‌ها توافق اتمي امضا كرديم شما فردي مذهبي هستيد, آيا به آن‌ها اعتماد داريد؟  
عابديني : به چه كسي؟
س: به ايرانيان!! !    
  عابديني : به مردم ايران يا دولت ايران؟ !!  
  س :  به رهبري ايران؟ كه آن توافق را با پرزيدنت اوباما امضا كرد؟        
عابديني : هرگز, آن‌ها هميشه گفته‌اند كه مواضعشان را تغيير نداده‌اند, هیچ‌وقت نگفته‌اند ما به اسرائيل حمله نمی‌کنیم, هنوز می‌گویند ما می‌خواهیم اسرائيل را از بین ببريم, هنوز می‌گویند تمام جهان را می‌خواهند مسلمان كنند, هنوز رهبر عالي ايران خامنه‌ای می‌گوید بعد از 20سال اسرائيلي در کار نخواهد بود ,   اجازه هيچ فعاليتي به مسيحيان يا يهوديان نمی‌دهند زماني كه من در زندان سياسي بودم ما حتي بسياري از مسلمان را در زندان داشتيم, مسيحيان بسياري داشتند, از هر سطح جامعه, می‌توانید ببينيد حتي موسیقی‌دانان, فیلم‌سازان كه من يكي از فیلم‌سازان را امروز دیدم كه در زندان اوين بوده, بنابراین افراد مختلف با دیدگاه‌های مختلف زنداني بودند...
اين اولين باري نبود كه من بازداشت‌شده بودم مرا 12 بار دستگیر و بازجويي كرده بودند, زماني كه باخدا گام برمی‌داشتم می‌آموختم كه با اعتقاد به وعده‌های خدا, نبايد روي احساسات خودم یا وضعیت خودم متمركز شوم زيرا اگر به وضع خودم بود, قدرتمندترين مرد ايران, رهبر عالی ايران  خامنه‌ای گفته بود اگر مسلماني مسيحي شود حكم او اعدام است, من حكم اعدام گرفته بودم, اما من هیچ‌وقت به دنياي بيرون توجه نمی‌کردم به قلبم  و دعاهايم توجه می‌کردم و خدا می‌گفت تو يك روزي براي من شهادت خواهي داد و آن روزآمد.
مجري : شما اين كار را كرديد, فكر می‌کنیم بهترين كاري كه كرديد اين بود كه به اينجا آمدید این ضربه‌ای بود به آن‌ها... داستان خارق‌العاده‌ای بود كشيش سعيد عابديني گروگان سابق ايران, در دورانی بسيار سخت, سربلند ايستاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر