لينك به منبع:
شهرام احمدی در مورد شکنجه‌های دژخیمان گفت: «سخت‌ترین شکنجه‌یی که اونجا شدیم شکنجه‌هایی مثل شوکر برقی بوده یا سیلی مشتی شلاقی اینها زیاد مهم نبود سخت‌ترین شکنجه تهدید خانواده بود که یکی‌اش را عملی کردند مثلاً برادرم را دستگیر کردن و تهدید می‌کردن که دیگه اعضای خانواده‌ام را دستگیر می‌کنند. بعضی وقتها تابستونها بخاری رو روشن می‌کردن بعضی وقتها در زمستونها کولر را روشن می‌کردن».
زندانی سیاسی اعدام شده شهرام احمدی
تصاویر جدیدی از شهرام احمدی و پیکر و مزارش به‌دستمان رسیده که ذیلا مشاهده میکنید:
شایان
ذکر است که شهرام احمدی زندانی سیاسی اهل سنت که در سال 88 در سنندج
دستگیر شد، در روز 11مهر 1391 در بیدادگاههای آخوندی تحت ریاست دژخیم محمد
مقیسه در عرض 5دقیقه و بدون داشتن اجازه دفاع از خود به اتهام محاربه به
اعدام محکوم شده بود پس از رد درخواست اعاده دادرسی خود توسط قضاییه
جنایتکار آخوندی به اعدام محکوم شد.
شهرام احمدی که روز سه‌شنبه 12مرداد به همراه بیش از 20 جوان دیگر در زندان گوهردشت کرج به‌طور جمعی اعدام شدند، طی مصاحبه‌یی قبل از اعدام گفت: «قاضی مقیسه می‌گفت شما سه تا جرم داری یک این‌که کرد هستی، دوم این‌که سنی هستی، سوم این‌که علیه نظام هم مثلاً کار کردی، این سه تا جرم شما است که هر کدام از اینها یک اعدام دارد».
شهرام احمدی که روز سه‌شنبه 12مرداد به همراه بیش از 20 جوان دیگر در زندان گوهردشت کرج به‌طور جمعی اعدام شدند، طی مصاحبه‌یی قبل از اعدام گفت: «قاضی مقیسه می‌گفت شما سه تا جرم داری یک این‌که کرد هستی، دوم این‌که سنی هستی، سوم این‌که علیه نظام هم مثلاً کار کردی، این سه تا جرم شما است که هر کدام از اینها یک اعدام دارد».
وی
افزود: «اینجا بند 4 زندان رجایی شهر سالن 10 است تقریباً 40نفر هستند که
حکم اعدام گرفتند 'خیلی تهدیدشون کردن که مصاحبه نکنن.' اما من برادرم را
از دست دادم و دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم حقیقتاً بیگناهم و دلم
نمی‌خواهد بدون این‌که مردم بدونن بیگناهم اعدام بشوم».
شهرام احمدی در مورد شکنجه‌های دژخیمان گفت: «سخت‌ترین شکنجه‌یی که اونجا شدیم شکنجه‌هایی مثل شوکر برقی بوده یا سیلی مشتی شلاقی اینها زیاد مهم نبود سخت‌ترین شکنجه تهدید خانواده بود که یکی‌اش را عملی کردند مثلاً برادرم را دستگیر کردن و تهدید می‌کردن که دیگه اعضای خانواده‌ام را دستگیر می‌کنند. بعضی وقتها تابستونها بخاری رو روشن می‌کردن بعضی وقتها در زمستونها کولر را روشن می‌کردن».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر