جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ مهر ۸, پنجشنبه

نارضایتی مردم؛ کابوس نظام آخوندی

لينك به منبع:
تجمع اعتراضی مردمی

تجمع اعتراضی مردمی


وزیرکشور دولت آخوند حسن روحانی 4مهر95 در یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد که ایران تحت حاکمیت آخوندها با آسیبهای متعددی در حوزه‌های متفاوت از جمله اعتیاد، حاشیه نشینی و فقر در سطح کشور مواجه است. رحمانی فضلی آمار حاشیه نشینان را دست‌کم 11 میلیون نفر اعلام کرد.

رحمانی فضلی آسیبهای اجتماعی را تهدید اصلی داخلی نظام آخوندی دانست زیرا از نظر وی مخرج مشترک همه آسیبهای اجتماعی شامل اعتیاد، طلاق و... نارضایتی مردم است.

پیش از این نیز وی در گزارشی به مجلس رژیم در زمینه رشد آسیبهای اجتماعی گفته بود: ”ورود سالی، 600هزارنفر به زندانها، هر سال ۳۶ درصد از ازدواج ها منجر به طلاق می‌شود، حدود ۶۰ درصد از تعداد زندانی‌ها به‌طور مستقیم و غیرمستقیم با اعتیاد و مواد مخدر در ارتباط هستند؛ وجود یک ونیم میلیون نفر معتاد، حدود ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بیکار، حدود ۱۱ میلیون حاشیه نشین در دو هزار و ۷۰۰ محله حاشیه نشین، میزان سرسام‌آور قاچاق کالا و... “ (روزنامه همشهری 17خرداد95)

در سال 93 وزیر کشور روحانی از بحران آب، بیکاری و حاشیه‌نشینی سه عامل تنش‌زای کشور نام برد (خبرگزاری تسنیم26مرداد93)

واضح است که مشکلات فوق و به‌خصوص آسیبهای اجتماعی، ناشی از بهم ریختگی ساختار اجتماعی- اقتصادی است، که این امر معلول نظام فاسد ولایت‌فقیه، سرکوب و غارت اموال مردم ایران توسط این حاکمیت منحوس است.

اگر چه مهره‌های حکومتی آخوندی و نهادهای وابسته به آن در ارائه آمار در زمینه مشکلات و مصائب مردم، و آنچه که این رژیم قرون‌وسطایی در طول 38سال حاکمیت منحوسش بر سر مردم ایران آورده است، به‌طور معمول کوچک نمایی می‌کنند، اما بیان بخشی از واقعیتها نیز که وزیرکشور آخوندها به آنها اعتراف کرده است حائز اهمیت است.

اعترافات وزیر کشور رژیم در زمینه مشکلات مردم و آسیبهای اجتماعی اعتراف به این وضعیت است که این رژیم ایران را به ویرانه‌یی تبدیل کرده و مردم را به روز سیاه انداخته است.

همچنین بیلان ارائه شده توسط رحمانی فضلی بیانگر ورشکستگی و سرشکستگی نظام آخوندی است، که از یک طرف ثروتهای مردم ایران را به کیسه‌های گشاد سردمداران و مهره‌های رژیم و آخوندهای جنایتکار ریخته است، و از طرفی مردم را دچار چنان بلایی کرده است که وزیر کشور رژیم از ترس انتقام مردم دچار وحشت شده است.

همین وحشت است که او را وادار کرده به نیروی سرکوبگر انتظامی توصیه کند که بگیر و ببندد عاقبت خوشی برای نظام ندارد و برخورد نیروی انتظامی با مردم به بهانه‌های واهی هزینه اجتماعی بسیار بالایی برای برای رژیم دارد. هزینه بالا هم روشن است که نام مستعار قیام و خیزش اجتماعی است.

البته تنها رحمانی فضلی نیست که از وضعیت انفجاری جامعه و مقاومتهای مردمی در برابر ستم و سرکوب نظام نگران است، بلکه دادستان رژیم در تهران نیز شکست سیاست‌ها و برنامه‌های حاکمیت برای مقابله با مردم را سیاستی شکست خورده قلمداد می‌کند. (روزنامه شرق 24مرداد 95)

واقعیت این است که توصیه وزیرکشور به نیروی سرکوبگر انتظامی به این مفهوم است که سرکوب کارایی قبلی خود را ندارد و رژیم از این نظر هم در بن‌بست است. لذا همه وحشت رحمانی فضلی از روزی حسابرسی مردم و مقاومت مردم ایران است که البته دیر نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر