لينك به منبع:
27شهریور1395.
زندانی سیاسی علی معزی
سلام بر اول مهر
سلام بر دانش آموزان
سلام بر دانشجویان و سلام معلمان
ابتدای فصل درس و مدرسه را با درسهایی از جنس شرف و عزت و آزادگی آغاز میکنیم و خود را از لجنزار ابتذال و اختناق که سرکوبگران فراهم کردهاند بالا میکشیم و برای ادامه این راه از پایداری و همبستگی مدد میگیریم.
آنگاه کاری را که درست است به هر قیمت انجام میدهیم و کاری را که درست نیست به هیچ قیمت، انجام نمیدهیم.
این روزهای هر سال اول مهرماه سال 60 را بیاد میآورم که صندلی بسیاری از دانش آموزان، دانشجویان و معلمان خالی بود. آنها بهدستور دجال جماران در اوین و دیگر شهرها تیرباران شده بودند.
دانش آموزانی همچون رضا منگلی، رضا نیساری، مهران بیغم، علی امامی، بهرام بیات از سنین دانش آموزی سر فراز جان خود را فدا کردند تا راه آزادی و رهایی را برای ما بگشایند.
و معلمانی همچون همایون کریمی و برادرانش در گورهای بینام و نشان، و صادق رضوی که در سلول خود پیام میداد که از اعدام نترسید.
من هم که تا چندی پیش از آن تا حدودی معلم بودم، همیشه از رفتن آنها و ماندن خودم شرمنده بودم.
چند روز بعد یعنی پنجم مهرماه سال 60 نیز یادآور حماسه نسل به خون خفته آن دوران است.
در آن روز جوانانی که بیمهابا به میدان آمدند و با ”شعار شاه سلطان خمینی مرگت فرار رسیده “چهار راه ولی عصر تهران را به لرزه در آورده بودند که با حمله سپاه پاسداران بسیاری از آنان از جمله فرمانده جوان مجاهد شهید حسن سرخوش به خاک و خون کشیده شدند. حدود 1200نفر از دستگیر شدگان آنروز، به فاصله دو روز فیالفور اعدام شدند. از فرط عجله حتی چند نفر از بسیجیان خود را به این عنوان که کارت بسیجشان قلابی است اعدام کردند.
در آن ایام مرحوم مهندس بازرگان در صحن علنی مجلس به آن اعدامها اعتراض کرد که مورد حمله و هجوم هادی غفاری و چماقدارانش واقع شد. حتی چندی پایش از مجلس بریده شد.
از آن به بعد دستگیری و اعدامهای سیستماتیک همچنان ادامه داشت تا تابستان سال 67 که در آن قتلعام فجیع زندانیان مجاهد و مبارز و دانش آموزانی که از سال 60 محکوم به زندان بودند، پس از هفت سال حبس به جوخههای اعدام سپرده شدند. یاد و نام آنان زنده باد.
توطئه سکوت جامعه جهانی و سازمان ملل و مجامع حقوقبشری در آن سالها برای مردم جریحهدار شده ایران بسیار دردناک و گزنده بود.
جنبش دادخواهی از آن خونها که با افشاگری نوار آقای منتظری ابعاد گستردهتری یافته راهگشای محاکمه و مجازات دستاندرکاران آن جنایت میباشد و توقف اعدامها و جنایات این جانیان را پیگیری میکند.
با هر توانی به آن بپیوندیم و مطمئن باشیم که آن همه خونهای ناحق کار خود را کرده و میکنند.
اگر این رژیم خونریز در همان فاصله سالهای 57 تا 60 به مسیر اصلاحی قدم میگذاشت، با بعد از آن در دهه شصت سقوط میکرد، شاهد این همه خسارت و تباهی دو نسل و سقوط ارزشها و بحرانهای اجتماعی نبودیم، اما با خمینی و دست پروردگانش، اصلاح و تغییر مطلوب محال بوده و هست.
آنها جز به غارت و فساد و سرکوب و اعدام نمیاندیشند!
آنها همین حالا هم وقتی اعدام میکنند، میگویند که در خانه خود هم مجلس نگیرید و تهدید میکنند که صدایتان در نیاید. اینها همانند که بودند، اما حالا دیگر اعدام و زندان و شکنجه دیگر اثر ندارد. این جنبش تا کسب کامل آزادیهای سیاسی و اجتماعی ادامه خواهد یافت، تا این سالهای کشتار و سرکوب و غارت و فساد را به دور افکنیم و با پشتوانه عظیمی از فدای مجاهدان و سایر جانباختگان راه آزادی دگرگونی و تحولات مطلوب را که از اوایل سال 58 قطع شده است ادامه دهیم. این امر با خیزش فعالانه نسل دانشجویی دهه هفتادی و نسل دانش آموزی دهه هشتاد محقق میشود.
خداوند یار و مددکار جوانان غیور وطن باد!
علی معزی. زندان اوینسلام بر دانش آموزان
سلام بر دانشجویان و سلام معلمان
ابتدای فصل درس و مدرسه را با درسهایی از جنس شرف و عزت و آزادگی آغاز میکنیم و خود را از لجنزار ابتذال و اختناق که سرکوبگران فراهم کردهاند بالا میکشیم و برای ادامه این راه از پایداری و همبستگی مدد میگیریم.
آنگاه کاری را که درست است به هر قیمت انجام میدهیم و کاری را که درست نیست به هیچ قیمت، انجام نمیدهیم.
این روزهای هر سال اول مهرماه سال 60 را بیاد میآورم که صندلی بسیاری از دانش آموزان، دانشجویان و معلمان خالی بود. آنها بهدستور دجال جماران در اوین و دیگر شهرها تیرباران شده بودند.
دانش آموزانی همچون رضا منگلی، رضا نیساری، مهران بیغم، علی امامی، بهرام بیات از سنین دانش آموزی سر فراز جان خود را فدا کردند تا راه آزادی و رهایی را برای ما بگشایند.
و معلمانی همچون همایون کریمی و برادرانش در گورهای بینام و نشان، و صادق رضوی که در سلول خود پیام میداد که از اعدام نترسید.
من هم که تا چندی پیش از آن تا حدودی معلم بودم، همیشه از رفتن آنها و ماندن خودم شرمنده بودم.
چند روز بعد یعنی پنجم مهرماه سال 60 نیز یادآور حماسه نسل به خون خفته آن دوران است.
در آن روز جوانانی که بیمهابا به میدان آمدند و با ”شعار شاه سلطان خمینی مرگت فرار رسیده “چهار راه ولی عصر تهران را به لرزه در آورده بودند که با حمله سپاه پاسداران بسیاری از آنان از جمله فرمانده جوان مجاهد شهید حسن سرخوش به خاک و خون کشیده شدند. حدود 1200نفر از دستگیر شدگان آنروز، به فاصله دو روز فیالفور اعدام شدند. از فرط عجله حتی چند نفر از بسیجیان خود را به این عنوان که کارت بسیجشان قلابی است اعدام کردند.
در آن ایام مرحوم مهندس بازرگان در صحن علنی مجلس به آن اعدامها اعتراض کرد که مورد حمله و هجوم هادی غفاری و چماقدارانش واقع شد. حتی چندی پایش از مجلس بریده شد.
از آن به بعد دستگیری و اعدامهای سیستماتیک همچنان ادامه داشت تا تابستان سال 67 که در آن قتلعام فجیع زندانیان مجاهد و مبارز و دانش آموزانی که از سال 60 محکوم به زندان بودند، پس از هفت سال حبس به جوخههای اعدام سپرده شدند. یاد و نام آنان زنده باد.
توطئه سکوت جامعه جهانی و سازمان ملل و مجامع حقوقبشری در آن سالها برای مردم جریحهدار شده ایران بسیار دردناک و گزنده بود.
جنبش دادخواهی از آن خونها که با افشاگری نوار آقای منتظری ابعاد گستردهتری یافته راهگشای محاکمه و مجازات دستاندرکاران آن جنایت میباشد و توقف اعدامها و جنایات این جانیان را پیگیری میکند.
با هر توانی به آن بپیوندیم و مطمئن باشیم که آن همه خونهای ناحق کار خود را کرده و میکنند.
اگر این رژیم خونریز در همان فاصله سالهای 57 تا 60 به مسیر اصلاحی قدم میگذاشت، با بعد از آن در دهه شصت سقوط میکرد، شاهد این همه خسارت و تباهی دو نسل و سقوط ارزشها و بحرانهای اجتماعی نبودیم، اما با خمینی و دست پروردگانش، اصلاح و تغییر مطلوب محال بوده و هست.
آنها جز به غارت و فساد و سرکوب و اعدام نمیاندیشند!
آنها همین حالا هم وقتی اعدام میکنند، میگویند که در خانه خود هم مجلس نگیرید و تهدید میکنند که صدایتان در نیاید. اینها همانند که بودند، اما حالا دیگر اعدام و زندان و شکنجه دیگر اثر ندارد. این جنبش تا کسب کامل آزادیهای سیاسی و اجتماعی ادامه خواهد یافت، تا این سالهای کشتار و سرکوب و غارت و فساد را به دور افکنیم و با پشتوانه عظیمی از فدای مجاهدان و سایر جانباختگان راه آزادی دگرگونی و تحولات مطلوب را که از اوایل سال 58 قطع شده است ادامه دهیم. این امر با خیزش فعالانه نسل دانشجویی دهه هفتادی و نسل دانش آموزی دهه هشتاد محقق میشود.
خداوند یار و مددکار جوانان غیور وطن باد!
27شهریور1395.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر