لينك به منبع:
لعنت بر خمینی، مرگ بر خامنهای و رژیمش، زنده باد آزادی
درود بر مسعود و مریم رجوی
جمعی از زندانیان سالن 12گوهردشت
15شهریور 1395.
تبریک به مناسبت سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران
الم ترکیف ضرب الله مثلاً کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السماء
با درود به روان پاک بنیانگذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران
و تبریک و تهنیت به خلق قهرمان ایران و رهبران سازمان مسعود و مریم رجوی سکانداران انقلاب دموکراتیک مردم ایران در پنجاه و یکمین سالگرد تأسیس سازمان.
در شرایطی که فقر و ستم جامعه ایران را فراگرفته بود و مبارزین و سیاسیون در بنبست مطلق مبارزه گرفتار شده بودند و اسلام انقلابی و تشیع سرخ علوی و سیره ائمه اطهار از محتوای انقلابی تهی گشته و خرافات و قوانین ضدانقلابی و ارتجاعی و حمایت از اربابان زر و زور و تزویر توسط بسیاری از آخوندهای مرتجع حرف اول را میزد، حنیف کبیر با یک اقدام جسورانه انقلابی زنگار از چهره واقعی اسلام زدود و بنبست مبارزه جهت رهایی خلقها را گشود.
نام مجاهد خلق را که همان شجره طیبهیی است که قرآن به آن اشاره نموده را احیا کرد، بله او معیار حق و باطل را نه در با خدا و بیخدا، که در استثمار شونده و استثمار کننده میدید، اصل دعوا هم با شاه و علی الخصوص با آخوندهای دینفروش در همین منشور بود. منشوری که با صدق و فدای حداکثر عجین شده و متبلور میگشت.
تعهد و تکلیف به آزادی و رفع ستم از جامعه و خلقها، با حداکثر پرداخت قیمت، چرا که رسیدن به آزادی و همراه شدن با ارابه تکامل و حل تضادهای آن جز با پرداخت هزینه مکفی میسر نمیباشد و باید از دریاهای خون گذشت، چنانکه دیدیم در این 51سال مجاهدین بلاوقفه مورد هجوم و ابتلاء بودند. از دستگیری اعضاء مرکزیت و بدنه نوپای سازمان در سال 50 و اعدام بنیانگزاران و یارانشان و زندانهای طویل المدت، در ادامه ضربه کودتای اپورتونیستی در سال 54 که این خود مهیا نمودن میدان وسیعی برای آخوندهای مرتجع و خمینی بود که تا آن زمان جرأت هیچ اظهارنظر و تحرکی را نداشتند و ایضا سرقت انقلاب مردم ایران و روی کار آمدن خمینی که حاکم بلامنازع کشور شد، وی با حقد و کینه ضدبشریاش هر چه در توان داشت برای محو مجاهدین بهکار بست قتلعام تابستان 67 با بیش از سی هزار شهید از فرزندان مجاهد و مبارز این میهن سرلوحه اقدامات ضدبشری وی بود در این مدت 37سال حکومت خمینی و پیروانش امثال خامنهای و رفسنجانی از هیچ اقدامی در جهت سرکوب و قتل و غارت مردم و بهویژه سازمان مجاهدین کوتاهی نکرده از ترور مخالفان در خارج از کشور و بمب و موشک ریختن بر سر مجاهدین اشرف و لیبرتی بگیر تا همدستی و باج دادن به شرکای غربی جهت در لیست سیاه قرار دادن و ایضا بلوکه کردن داراییها و اموال مجاهدین بگیر تا واقعه 17ژوین 2003 و دستگیری رئیسجمهور مقاومت و اعضاء سازمان در مهد دموکراسی جهان، اما مگر میشود خورشید را کشت و آیا میشود این شجره طیبه را خشک کرد، شجرهیی که ریشه در قلبهای مردم ایران و چه بسا منطقه استوار نموده که نمونه بارز آن را در کهکشان بورژه به عیان دیدیم.
و هماکنون جنبش عدالت خواهی مردم ایران در جهان با فریادهایش نوید به محاکمه کشیدن سردمداران جهل و جنایت آخوندی را میدهد.
با درود به روان پاک بنیانگذاران سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران
و تبریک و تهنیت به خلق قهرمان ایران و رهبران سازمان مسعود و مریم رجوی سکانداران انقلاب دموکراتیک مردم ایران در پنجاه و یکمین سالگرد تأسیس سازمان.
در شرایطی که فقر و ستم جامعه ایران را فراگرفته بود و مبارزین و سیاسیون در بنبست مطلق مبارزه گرفتار شده بودند و اسلام انقلابی و تشیع سرخ علوی و سیره ائمه اطهار از محتوای انقلابی تهی گشته و خرافات و قوانین ضدانقلابی و ارتجاعی و حمایت از اربابان زر و زور و تزویر توسط بسیاری از آخوندهای مرتجع حرف اول را میزد، حنیف کبیر با یک اقدام جسورانه انقلابی زنگار از چهره واقعی اسلام زدود و بنبست مبارزه جهت رهایی خلقها را گشود.
نام مجاهد خلق را که همان شجره طیبهیی است که قرآن به آن اشاره نموده را احیا کرد، بله او معیار حق و باطل را نه در با خدا و بیخدا، که در استثمار شونده و استثمار کننده میدید، اصل دعوا هم با شاه و علی الخصوص با آخوندهای دینفروش در همین منشور بود. منشوری که با صدق و فدای حداکثر عجین شده و متبلور میگشت.
تعهد و تکلیف به آزادی و رفع ستم از جامعه و خلقها، با حداکثر پرداخت قیمت، چرا که رسیدن به آزادی و همراه شدن با ارابه تکامل و حل تضادهای آن جز با پرداخت هزینه مکفی میسر نمیباشد و باید از دریاهای خون گذشت، چنانکه دیدیم در این 51سال مجاهدین بلاوقفه مورد هجوم و ابتلاء بودند. از دستگیری اعضاء مرکزیت و بدنه نوپای سازمان در سال 50 و اعدام بنیانگزاران و یارانشان و زندانهای طویل المدت، در ادامه ضربه کودتای اپورتونیستی در سال 54 که این خود مهیا نمودن میدان وسیعی برای آخوندهای مرتجع و خمینی بود که تا آن زمان جرأت هیچ اظهارنظر و تحرکی را نداشتند و ایضا سرقت انقلاب مردم ایران و روی کار آمدن خمینی که حاکم بلامنازع کشور شد، وی با حقد و کینه ضدبشریاش هر چه در توان داشت برای محو مجاهدین بهکار بست قتلعام تابستان 67 با بیش از سی هزار شهید از فرزندان مجاهد و مبارز این میهن سرلوحه اقدامات ضدبشری وی بود در این مدت 37سال حکومت خمینی و پیروانش امثال خامنهای و رفسنجانی از هیچ اقدامی در جهت سرکوب و قتل و غارت مردم و بهویژه سازمان مجاهدین کوتاهی نکرده از ترور مخالفان در خارج از کشور و بمب و موشک ریختن بر سر مجاهدین اشرف و لیبرتی بگیر تا همدستی و باج دادن به شرکای غربی جهت در لیست سیاه قرار دادن و ایضا بلوکه کردن داراییها و اموال مجاهدین بگیر تا واقعه 17ژوین 2003 و دستگیری رئیسجمهور مقاومت و اعضاء سازمان در مهد دموکراسی جهان، اما مگر میشود خورشید را کشت و آیا میشود این شجره طیبه را خشک کرد، شجرهیی که ریشه در قلبهای مردم ایران و چه بسا منطقه استوار نموده که نمونه بارز آن را در کهکشان بورژه به عیان دیدیم.
و هماکنون جنبش عدالت خواهی مردم ایران در جهان با فریادهایش نوید به محاکمه کشیدن سردمداران جهل و جنایت آخوندی را میدهد.
لعنت بر خمینی، مرگ بر خامنهای و رژیمش، زنده باد آزادی
درود بر مسعود و مریم رجوی
جمعی از زندانیان سالن 12گوهردشت
15شهریور 1395.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر