جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ شهریور ۱۱, پنجشنبه

خوزستان - فراخوان جمعی از هنرمندان زاگرس برای محاکمه آمران قتل‌عام ۶۷

لينك به منبع:
قتل عام 30 هزار گل سرخ

قتل عام 30 هزار گل سرخ


ما هنرمندان این خطه از میهن از سال ۶۷ تا کنون غمزده هستیم اما الآن در سالگرد این قتل‌عام ایقان داریم که بایستی برای این کشتار فجیع یعنی جنایت هولناکی که دل هر انسانی را به درد می‌آورد به مجامع بین‌المللی شکایت کرده و به آنها بگوییم که به اندازه کافی سند و مدرک برای اثبات این جنایت در دست هست.

مشخصا که نوار صحبتهای آقای منتظری با هیأت مرگ بسیار گویاست آقای منتظری گفته بود که قتل‌عام زندانیان سیاسی توسط شما بزرگترین جنایتی است که در جمهوری اسلامی انجام شده است و آیندگان هم ولایت فقیه را به جنایت و سبعیتش می‌شناسند.

حالا ۲۸ سال از این قتل‌عام وحشیانه گذشته اما شهدایش یعنی سی هزار نیلوفر آهویی بر تپه‌های اوین و سایر زندانهای ایران مسئولیت ما را بسیار سنگین‌تر کرده‌اند.

ما در این مدت به یقین دریافتیم که این کشتار توسط بالاترین مقامهای وقت یعنی خامنه‌ای و رفسنجانی و پسر خمینی، احمد برنامه‌ریزی و مدیریت شده است.

حال هم که هیأت مرگ با کمال افتخار می‌گوید که این قتل‌عام بر اساس حکم سریع خمینی بوده، حقایق بسیاری هم روشن شده از جمله این‌که خمینی از سه چهار سال قبل از این تاریخ طرح و برنامه‌این قتل‌عام و کشتار فرزندان راستین این مملکت را آماده کرده بود که در فاصله مرداد تا شهریور ۶۷ به اجرا در آمد.

اما متأسفانه سازمان ملل‌متحد و شورای حقوق‌بشر تا کنون هیچ عکس العملی در مورد این قتل‌عام نشان نداده‌اند.

ما هنرمندان زاگرس دو خواسته اصلی داریم:
اول این‌که موضوع قتل‌عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ به‌عنوان یک موضوع حاد و فوری در دستور کار کمیسیون حقوق‌بشر سازمان ملل قرار بگیرد و پرونده‌اش گشوده شود.

ثانیا خواستار محاکمه مسئولان و آمران این جنایت در دادگاه بین‌المللی جنایی هستیم

با تجدید خاطره با شهدای این قتل‌عام شعر زیر به زندانیان سیاسی قتل‌عام شده تقدیم می‌شود:
برای نیلوفر آهویی بر تپه‌های اوینفراشهای مرگ
به نکوهیدن
پنگال‌های پلشت طاووس
چه پرها که نپرانیدند
بشخاندند
سهمگینی ویرانگر
و نفس‌ها سپردند به توفان ها
چال ریشه‌ها بر کندند
به جوانمرگی خاک
و
آغوش از مادر بستاندند
به بذر مرگ
خون ترکه‌های نارس ترنج
به زینت گناه بیالودند
در فراقی واژگون
بینایی یعقوب به امانت گرفته ام
تا ناخن از دال بر چینم
و سپیدار از نهال زلیخا
به پای طاووس بکارم
ور می‌روم به واژه
تا کام بستانم
از بی‌سر پناهی وبی قراری
او
کلمه بود
برمن فرود آمد
به ظهور رسیده ام
گردون می‌گردانم و
عشق می‌ورزم و شعر می‌شوم
نقصانها به سامان می‌برم
از خون ریخته تنم
خوشا تا که می‌آیی
آفتاب از شرم پا سست می‌کند
با تو
در بستری و بارگاهی از
بهشت و ریحان و باران
می زایم و
می زایمانم و
شعر
می شوم
خوزستان - جمعی از هنرمندان زاگرس - یازدهم شهریورماه ۹۶.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر