جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ مرداد ۱۶, شنبه

مردم آسیب دیده از نظام ولایت!

لينك به منبع:
فقر در ایران

فقر در ایران


علی لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در دیدار با ایادی رژیم در مطبوعات قم اذعان کرد 18 میلیون نفر در ایران درگیر آسیب‌های اجتماعی هستند.

مدیرکل مشاوره و مددکاری معاونت اجتماعی نیروی سرکوبگر انتظامی نیز 14مرداد95 اعلام کرد: ”آسیب‌های اجتماعی در ایران به‌شدت رو به افزایش است و باید برای کنترل و حل آن اقداماتی صورت گیرد“ (خبرگزاری تسنیم14مرداد95)

رئیس مجلس رژیم در ادامه سخنانش در قم فقر و بیکاری را یکی از عوامل زمینه‌ساز آسیبهای اجتماعی دانست. !

وقتی رئیس مجلس رژیم فقر و بیکاری را ”یکی از عوامل“ آسیبهای اجتماعی قلمداد می‌کند، گویا عوامل موثر دیگری دخیل هستند و فقر و بیکاری، تنها یکی ازعوامل دخیل در موضوع آسیبهای اجتماعی است!.

واقعیت این است که ریشه تمامی آسیبهای اجتماعی در طول حاکمیت آخوندها در ایران؛ عملکرد رژیم آخوندی در چپاول مردم ایران، رکود، بیکاری، گسترش فقر در میان اکثریت مردم و قرار گرفتن انبوهی از توده‌های مردم زیر خط فقر مطلق است.

بنابراین نظام سیاسی فاسد و غارتگر است که باعث به‌وجود آمدن آسیبهای اجتماعی و گسترش آنها است.

نظام ولایت‌فقیه است که در طول 38سال حاکمیت ننگینش باعث رشد آسیب هایی نظیر رشد طلاق، حاشیه نشینی، آلونک نشینی، کارتن خوابی، رشد اعتیاد، کودکان کار و سایر آسیب هایی است که دامنگیر مردم ایران شده است.

چنین وضعیتی در جامعه است که به گفته ولی‌فقیه ارتجاع باعث گسلهایی در عرصه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در جامعه شده است.

رحمانی فضلی وزیر کشور دولت آخوند حسن روحانی نیز در گزارشی به مجلس رژیم روز 17خرداد 95 گفت: ”جغرافیای ایران یکی از بسترهای ایجاد آسیب‌های اجتماعی است به‌طوری که خود به خود موجب تقسیم‌بندی حوزه‌یی در کشور می‌شود که همین موضوع می‌تواند به انشقاق اجتماعی تبدیل شود... وزیر کشور رژیم همچنین اعلام کرد که سالانه ۶۰۰ هزار ایرانی زندانی می‌شوند و ایران با مشکلاتی چون حاشیه‌نشینی ۱۱ میلیون نفر، بیکاری سه و نیم میلیون شهروند و اعتیاد یک و نیم میلیون نفر دست و پنجه نرم می‌کند. “

اگر چه وزیر کشور روحانی ناگزیر می‌شود به بخشی از وضعیت نابه‌هنجار در ایران تحت حاکمیت آخوندها اعتراف کند، اما با وقاحت یک کارگزار نظام آخوندی با گفتن این‌که ”جغرافیای ایران یکی از بسترهای ایجاد آسیب‌های اجتماعی است“، رندانه و عامدانه تلاش می‌کند تا نظام آخوندی را در ببرد، و هیچ مسئولیتی هم متوجه دولت مطبوعش برای چاره‌جویی و برطرف کردن آسیبها نشود زیرا موقعیت جغرافیایی ایران چنین وضعیتی را ایجاب می‌کند. !

با اذعان به این وضعیت توسط رئیس مجلس و وزیرکشور رژیم اما دولت روحانی نه تنها هیچ چاره‌جویی برای این وضعیت نمی‌کند بلکه تلاش دارد که آن را مکتوم نگهدارد.

معاون مرکز امور اجتماعی وزارت کشور در گفتگو با تلویزیون شبکه دو به عواملی هم‌چون فقدان برنامه جامع برای برخورد با آسیبهای اجتماعی، نبود نگاهی دقیق و جامع به آسیبهای اجتماعی در برنامه‌های توسعه‌ای کشور، نبود متولی پیگیری کننده و کمبود منابع و هدر رفت آن به‌منظور حل و رفع آسیبهای اجتماعی در کشور اشاره کرد.

این کارگزار رژیم ضمن اعتراف به وضعیت فاجعه باری که آسیبهای اجتماعی برای مردم به‌وجود آورده به سانسور بیان این واقعیات در نظام آخوندی اشاره می‌کند و میگوید ”ما نگذاشته‌ایم در مورد آسیبهای اجتماعی حرفی زده شود تا مبادا دیگران بدانند که ما چه معضلاتی داریم. این پنهان کاری سبب شد تا زندانهای ما گسترش یابند و مراکز جمع‌آوری زنان خیابانی اضافه شود. امور اجتماعی در سیاست گذاریهای ما همیشه در حاشیه بوده و هست به‌خاطر این‌که اعتقادی به این بخش وجود ندارد. برخی در کمیسیون اجتماعی مجلس به وجود آسیبهای اجتماعی موجود اعتقادی ندارند“.

‌در این گفتگو سلمان حدادی رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس رژیم نیز می‌گوید ”موضوع آسیبهای اجتماعی متأسفانه همیشه در حاشیه بوده... “. (خبرگزاری صدا وسیما8مرداد95)

به‌رغم این اعترافها که دولت روحانی هیچ کاری در این زمینه نکرده و درصدد سانسور آن هم برآمده، به فرض محال اگر دولت روحانی بخواهد در زمینه رفع این آسیبها راه‌حلی پیدا کند، هیچ راه‌حل متصوری برای رفع آنها در چارچوب این نظام و دولت روحانی وجود ندارد.

از آنجایی که ریشه این مشکلات نظام آخوندی و در یک کلام سیاسی است راه‌حل برطرف کردن آنها نیز سیاسی است که این راه‌حل فقط با سرنگون کردن نظام ولایت و برقراری نظامی مردمی در ایران متصور است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر