یک سؤال اساسی: آیا نظام ایرانسوز خمینی، ملی و ایرانی است؟
هم‌وطن پاسخ را در اصل 11 قانون اساسی منحوس ولی‌فقیه و خلافت مطلقه اسلامی به‌صراحت دریاب:
«همه مسلمانان یک امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد»!! لابد مخارج وحدت اقتصادی را پول نفت ملت این کشور غنی، اما هشتاد در صد زیرخط فقر- باید تأمین کند»!!
ملاحظه می‌کنید؟ نخست ملت ایران بی ملت بلکه بخشی از امت و بعد وحدت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام یعنی خلافت اسلامی یعنی دولت اسلامی یعنی از همان ابتدا، از سی هفت سال پیش، بجای داعش (دولت اسلامی عراق و شام) دولت اسلامی کل جهان «داکج».!!
بعد دیدیم تلاش خلیفه نوظهور را در اشغال عراق حتی تا شش سال بعد از بیرون رفتن و تخلیه قسمت‌های مرزی ایران بعد امضای طرح آتش‌بس در 1983 توسط مقاومت ایران و دولت عراق که شش هزار نفر سیاستمداران عمده غرب و جهان آن را کتباً تائید و پشتیبانی کردند. ازآن‌پس حتی ایران می‌توانست غرامت هم بگیرد؛ اما خمینی ایرانسوز این بار تحت نام «فتح قدس از راه کربلا»، برای تشکیل اولین قمر دولت اسلامی کل جهان، مصرحه در قانون اساسی و در استراتژی اساسی ولایت و خلیفه مطلقه شعار جنگ تا آخرین خانه و نفر می‌داد؛ اما توله خودش، مجتبی، در خانه سالم و قصر جماران خودش لم‌داده شب و روز در حساب مربوطه صد میلیارد دلاری بانکی به واریز مشغول بود؛ اما این بچه‌های محصل و نوجوانان ملت داغدار ایران بود که روی مین‌ها تکه‌پاره می‌شدند.
حالا ملاحظه کنید که همین رژیم بی‌آبرو چگونه سر بخشی از نادانان و مغرضین و بهانه جویان را بالاخره توانست شیره مالی مطلقه کند:
1. در جریان شش سال ادامه جنگ ضد میهنی برای فتح قدس و کشورهای اسلامی و تحقق اصل 11 قانون اساسی‌اش، عده‌ای مفلوک، این جنگ هشت‌ساله را جنگ عرب و عجم خوانده، می‌گفتند که به‌زودی دوباره ایوان مدائن را تسخیر کرده و حکومت پارسیان! بر کل منطقه برقرار و امپراتوری ساسانی بازسازی و برقرار خواهد شد.!! به عبارت ساده‌تر خمینی، عراق و دیگر کشورهای تحت امپراتوری باستانی ایران را گرفته و دودستی تحویل مردم ایران می‌دهد و لابد یکی از نواده‌های یزدگرد سوم را پیداکرده و او را بر تاج‌وتخت می‌نشاند!؛ بنابراین ارتش آزادی‌بخش ملی ایران- که این برنامه خلافت خمینی بر کل جهان را در عراق برای همیشه مدفون کرد، مانع برگشت عظمت قوم عجم بر عرب و بازگشت به عصر طلایی کوروش به همت امام خمینی شده است!!
2. در جریان افشای سایت‌های اتمی شرکت تضامنی غنی‌سازی خمینی-خامنه‌ای،- ایضاً برای محکم کردن پایه استراتژی خلافت اسلامی مصرحه در اصل جهان‌شمول 11 قانون اساسی ولایت مطلقه-، همین گشتاپوی خلافت، باز سر بدبختان و بی‌قدر منزلت‌ها و ملی‌گرایان قلابی کلاه گذاشت- با شعار «انرژی اتمی حق مسلم ماست». حتی سمبل نیمه زنده و بازمانده از کودتای ننگین بیست‌وهشت مرداد، یعنی پسر سرلشگر زاهدی، داماد و وزیر خارجه اعلیحضرت سابق، یعنی اردشیر زاهدی- را نیز چنان مسحور ریش و ریشه ولایی کرده بود که این شعار را در ویلای خود در سواحل لاجوردی جنوب فرانسه به‌کرات تکرار می‌نمود!! و عده‌ای از این قماش مغرض و کلاش، کسانی را که این سایت‌ها را افشا کردند خائنین خطاب کردند. بهمان سیاق آلبرت اینشتین آلمانی و بخش بزرگی از دانشمندان جوان آن روز آن کشور که برنامه اتمی هیتلر را در جهان افشا کردند و یا قهرمانان مقاومت نروژ که آن سایت‌ها را منفجر و بقیه مواد تولیدشده را به قعر دریا فرستادند به «حق مسلم ماست» خیانت کردند! واضح و مبرهن است که در اینجا مقصود از «ماست» نه برادر تنی دوغ است و نه همسایه خیار، بلکه مقصود حق مسلم نازیسم هیتلری و حق بازهم مسلم حکومت خلیفه مطلقه خمینی-خامنه‌ای است.
3. و اکنون، بعدازاینکه ولایت مطلقه مستقر در تهران پروژه اصلی حکومت جهانی اسلام اش به‌گل‌نشسته، سعی دارد که پروژه رویایی خمینی را در مناطقی سرشکن کرده و در واحدهای کوچک‌تر ادامه دهد: ولایت‌فقیه در جنوب لبنان، ولایت مطلقه در شمال یمن و در بین هزاره‌های شیعه در جنوب غربی افغانستان، در بخشی از جمهوری آذربایجان، در بصره و جنوب عراق، در ناحیه شیعه‌نشین عربستان سعودی و در بحرین. به دنبال این فتنه‌های جدید، بازی پرهزینه انسانی و مالی دیگرش در ناحیه دیگری در منطقه خاورمیانه: این بار ولی و خلیفه مطلقه، تحت شعار دجالانه و دروغین «حراست از حرم حضرت زینب»، میلیاردها دلار از سفره خالی مردم و کارگران و معلمان و کارکنان را با اعزام اجباری-تطمیعی هزاران پاسدار و مزدور از لبنان و افغانستان و پاکستان به نابودی و ملت ایران را بیش از بیش به افلاس کشانده است. آن‌هم برای بر سر قدرت نگه‌داشتن بشار اسد، یک عضو حزب بعثی بی‌خدا و بی‌دین و ایمان و «سوسیالیست عربی» آن‌هم قلابی که پدرش حافظ اسد ملعون بنیان‌گذار آن بود.
به دنبال این دست‌اندازی‌های اقلیمی و منطقه‌ای، اکنون یک ائتلاف منطقه‌ای دارد برای رفع فتنه خمینیستی از منطقه شکل می‌گیرد. از نوع همان ائتلافی که علیه نازیسم و فاشیسم شکل گرفت. اکنون دیگر خامنه‌ای تنها بشار و گروه حزب‌الله برایش مانده است و یک سری گروه آدم کش در عراق. ولادیمیر پوتین برنامه‌های خودش را دارد و فعلاً از موقعیت منطقه سوءاستفاده می‌کند. او هیچ‌وقت یک متحد استراتژیکی برای خامنه‌ای نخواهد شد، این را خود ملعون مطلقه هم خوب می‌داند.
و حالا دگربار، به ناگهان زمزمه‌های «آهای، عرب‌ها می‌خواهند به ایران لشکرکشی کنند» و آی هوار «دشمنان ایران متحد شده‌اند» را از سر گشاد سرنای تبلیغاتی ولی مطلقه و خلیفه اسلامی به صدا درآورده‌اند؛ و عده‌ای نادان و بخشی مغرض و جارچی ولایت هم دوباره راه افتاده‌اند، البته اغلب در سایت‌های پیشانی سیاهشان از فرط سر گذاشتن به مهر ولایت و روبه‌قبله جماران.
هم‌وطن! هر آن‌کس که در بازی جدید تبلیغات روانی این رژیم هزاران بار ایرانسوزتر از اسکندر و مغول و تیمور و خلفای قدیم - دوباره گول‌خورده و آلت دست این تبلیغات گشتاپویی شود، قبول کنیم که یا جارچی تبلیغات جنگ روانی ولایت مطلقه است و یا هیزم آور آن از روی جهل و نادانی که هیچ‌کدام از این دو در تاریخ یک ملت زیر ستم بخشودنی نیست.
یا ایهاالناس این ملت شریف و رنجدیده باید کی را بیند و فریاد دادخواهی سر دهد. دیروز گیر چپول‌های توده‌ای- اکثریتی بود که امامشان کیانوری دستور خواندن نماز پشت سر خمینی می‌داد و با شعار قلابی ضد امپریالیستی‌اش می‌رفت که ایران ما را دودستی تحویل برژنف داده و یکی از جمهوری‌های اتحاد ورشکسته به تقصیر جماهیر شوروی کند؛ و امروز ملی‌گراهای قلابی تقریباً با شعار فتح امپراتوری فارس کوروش، از راه لبنان و سوریه و عراق و یمن توسط خلافت مطلقه فقیه! به مقاومت اصیل و میهن‌دوست ایران ایراد می‌گیرند که چرا فلان شخصیت مصری، اردنی، سعودی، سوری و عراقی و فلسطینی را در گردهمایی صدهزارنفری خود پذیرا شده است. این جاهلان به تقصیر و یا مزدوران به تقصیر نمی‌دانند که در اینجا هیچ جنگی بین عرب و عجم در کار نیست. جنگ بین شیعه و سنی، بین مسلمان و غیرمسلمان در کار نیست. جنگ بین یک فاشیسم دینی است که همه منطقه را به سمت بحران و فاجعه کشانده و اول همه با خود مردم ایران و بعد با همه ملت‌ها و کشورهای منطقه، در جنگ است. این حقیقتی است که بسیاری از ملت‌های منطقه آن را با تمام وجود احساس می‌کنند. از جمهوری آذربایجان تا ترکیه و تا کل ملت‌های گوناگون و تمدن‌های باستانی خاورمیانه تا شمال آفریقا و تمامی جهان حتی کشور آرژانتین در قاره آمریکا و تا بسیاری کشورهای آسیایی، از دست فتنه‌ها و برنامه‌های ضد صلح و آزادی و ثبات و آرامش این رژیم مطلقاً ضد تمدن بشری عاصی شده و بسیاری‌شان کمر به مبارزه برای رفع این فتنه بسته‌اند و این ائتلاف از سی‌وچهار کشور شروع‌شده، می‌رود که گسترده‌تر شود. آری هرگونه ائتلاف منطقه‌ای و جهانی علیه این فاشیسم ایرانسوز و این نظام جاهل و جاعل و فاسد و قاتل مبارک باد! این را خوب از من بشنوید. ای خیل اعجوج معجوج: از عمامه سیاه تا سفیدتان گرفته تا لابی‌های کراواتی فارسی و خارجی زبانتان و تا چپول‌های دشمن مصدق و رجوی‌تان و تا ملی‌گراهای وافوری و قلابی‌تان، چشمتان کور و دنده‌تان نرم!
برتولت برشت شهیر یک روز گفت: آن‌کس که حقیقت را نمی‌داند نادان است اما آن‌کس که حقیقت را می‌داند و کتمان می‌کند تبهکار است.
پرویز خزایی هفته سوم ژوئیه 2016- اسکاندیناوی
«همه مسلمانان یک امت‌اند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد»!! لابد مخارج وحدت اقتصادی را پول نفت ملت این کشور غنی، اما هشتاد در صد زیرخط فقر- باید تأمین کند»!!
ملاحظه می‌کنید؟ نخست ملت ایران بی ملت بلکه بخشی از امت و بعد وحدت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام یعنی خلافت اسلامی یعنی دولت اسلامی یعنی از همان ابتدا، از سی هفت سال پیش، بجای داعش (دولت اسلامی عراق و شام) دولت اسلامی کل جهان «داکج».!!
بعد دیدیم تلاش خلیفه نوظهور را در اشغال عراق حتی تا شش سال بعد از بیرون رفتن و تخلیه قسمت‌های مرزی ایران بعد امضای طرح آتش‌بس در 1983 توسط مقاومت ایران و دولت عراق که شش هزار نفر سیاستمداران عمده غرب و جهان آن را کتباً تائید و پشتیبانی کردند. ازآن‌پس حتی ایران می‌توانست غرامت هم بگیرد؛ اما خمینی ایرانسوز این بار تحت نام «فتح قدس از راه کربلا»، برای تشکیل اولین قمر دولت اسلامی کل جهان، مصرحه در قانون اساسی و در استراتژی اساسی ولایت و خلیفه مطلقه شعار جنگ تا آخرین خانه و نفر می‌داد؛ اما توله خودش، مجتبی، در خانه سالم و قصر جماران خودش لم‌داده شب و روز در حساب مربوطه صد میلیارد دلاری بانکی به واریز مشغول بود؛ اما این بچه‌های محصل و نوجوانان ملت داغدار ایران بود که روی مین‌ها تکه‌پاره می‌شدند.
حالا ملاحظه کنید که همین رژیم بی‌آبرو چگونه سر بخشی از نادانان و مغرضین و بهانه جویان را بالاخره توانست شیره مالی مطلقه کند:
1. در جریان شش سال ادامه جنگ ضد میهنی برای فتح قدس و کشورهای اسلامی و تحقق اصل 11 قانون اساسی‌اش، عده‌ای مفلوک، این جنگ هشت‌ساله را جنگ عرب و عجم خوانده، می‌گفتند که به‌زودی دوباره ایوان مدائن را تسخیر کرده و حکومت پارسیان! بر کل منطقه برقرار و امپراتوری ساسانی بازسازی و برقرار خواهد شد.!! به عبارت ساده‌تر خمینی، عراق و دیگر کشورهای تحت امپراتوری باستانی ایران را گرفته و دودستی تحویل مردم ایران می‌دهد و لابد یکی از نواده‌های یزدگرد سوم را پیداکرده و او را بر تاج‌وتخت می‌نشاند!؛ بنابراین ارتش آزادی‌بخش ملی ایران- که این برنامه خلافت خمینی بر کل جهان را در عراق برای همیشه مدفون کرد، مانع برگشت عظمت قوم عجم بر عرب و بازگشت به عصر طلایی کوروش به همت امام خمینی شده است!!
2. در جریان افشای سایت‌های اتمی شرکت تضامنی غنی‌سازی خمینی-خامنه‌ای،- ایضاً برای محکم کردن پایه استراتژی خلافت اسلامی مصرحه در اصل جهان‌شمول 11 قانون اساسی ولایت مطلقه-، همین گشتاپوی خلافت، باز سر بدبختان و بی‌قدر منزلت‌ها و ملی‌گرایان قلابی کلاه گذاشت- با شعار «انرژی اتمی حق مسلم ماست». حتی سمبل نیمه زنده و بازمانده از کودتای ننگین بیست‌وهشت مرداد، یعنی پسر سرلشگر زاهدی، داماد و وزیر خارجه اعلیحضرت سابق، یعنی اردشیر زاهدی- را نیز چنان مسحور ریش و ریشه ولایی کرده بود که این شعار را در ویلای خود در سواحل لاجوردی جنوب فرانسه به‌کرات تکرار می‌نمود!! و عده‌ای از این قماش مغرض و کلاش، کسانی را که این سایت‌ها را افشا کردند خائنین خطاب کردند. بهمان سیاق آلبرت اینشتین آلمانی و بخش بزرگی از دانشمندان جوان آن روز آن کشور که برنامه اتمی هیتلر را در جهان افشا کردند و یا قهرمانان مقاومت نروژ که آن سایت‌ها را منفجر و بقیه مواد تولیدشده را به قعر دریا فرستادند به «حق مسلم ماست» خیانت کردند! واضح و مبرهن است که در اینجا مقصود از «ماست» نه برادر تنی دوغ است و نه همسایه خیار، بلکه مقصود حق مسلم نازیسم هیتلری و حق بازهم مسلم حکومت خلیفه مطلقه خمینی-خامنه‌ای است.
3. و اکنون، بعدازاینکه ولایت مطلقه مستقر در تهران پروژه اصلی حکومت جهانی اسلام اش به‌گل‌نشسته، سعی دارد که پروژه رویایی خمینی را در مناطقی سرشکن کرده و در واحدهای کوچک‌تر ادامه دهد: ولایت‌فقیه در جنوب لبنان، ولایت مطلقه در شمال یمن و در بین هزاره‌های شیعه در جنوب غربی افغانستان، در بخشی از جمهوری آذربایجان، در بصره و جنوب عراق، در ناحیه شیعه‌نشین عربستان سعودی و در بحرین. به دنبال این فتنه‌های جدید، بازی پرهزینه انسانی و مالی دیگرش در ناحیه دیگری در منطقه خاورمیانه: این بار ولی و خلیفه مطلقه، تحت شعار دجالانه و دروغین «حراست از حرم حضرت زینب»، میلیاردها دلار از سفره خالی مردم و کارگران و معلمان و کارکنان را با اعزام اجباری-تطمیعی هزاران پاسدار و مزدور از لبنان و افغانستان و پاکستان به نابودی و ملت ایران را بیش از بیش به افلاس کشانده است. آن‌هم برای بر سر قدرت نگه‌داشتن بشار اسد، یک عضو حزب بعثی بی‌خدا و بی‌دین و ایمان و «سوسیالیست عربی» آن‌هم قلابی که پدرش حافظ اسد ملعون بنیان‌گذار آن بود.
به دنبال این دست‌اندازی‌های اقلیمی و منطقه‌ای، اکنون یک ائتلاف منطقه‌ای دارد برای رفع فتنه خمینیستی از منطقه شکل می‌گیرد. از نوع همان ائتلافی که علیه نازیسم و فاشیسم شکل گرفت. اکنون دیگر خامنه‌ای تنها بشار و گروه حزب‌الله برایش مانده است و یک سری گروه آدم کش در عراق. ولادیمیر پوتین برنامه‌های خودش را دارد و فعلاً از موقعیت منطقه سوءاستفاده می‌کند. او هیچ‌وقت یک متحد استراتژیکی برای خامنه‌ای نخواهد شد، این را خود ملعون مطلقه هم خوب می‌داند.
و حالا دگربار، به ناگهان زمزمه‌های «آهای، عرب‌ها می‌خواهند به ایران لشکرکشی کنند» و آی هوار «دشمنان ایران متحد شده‌اند» را از سر گشاد سرنای تبلیغاتی ولی مطلقه و خلیفه اسلامی به صدا درآورده‌اند؛ و عده‌ای نادان و بخشی مغرض و جارچی ولایت هم دوباره راه افتاده‌اند، البته اغلب در سایت‌های پیشانی سیاهشان از فرط سر گذاشتن به مهر ولایت و روبه‌قبله جماران.
هم‌وطن! هر آن‌کس که در بازی جدید تبلیغات روانی این رژیم هزاران بار ایرانسوزتر از اسکندر و مغول و تیمور و خلفای قدیم - دوباره گول‌خورده و آلت دست این تبلیغات گشتاپویی شود، قبول کنیم که یا جارچی تبلیغات جنگ روانی ولایت مطلقه است و یا هیزم آور آن از روی جهل و نادانی که هیچ‌کدام از این دو در تاریخ یک ملت زیر ستم بخشودنی نیست.
یا ایهاالناس این ملت شریف و رنجدیده باید کی را بیند و فریاد دادخواهی سر دهد. دیروز گیر چپول‌های توده‌ای- اکثریتی بود که امامشان کیانوری دستور خواندن نماز پشت سر خمینی می‌داد و با شعار قلابی ضد امپریالیستی‌اش می‌رفت که ایران ما را دودستی تحویل برژنف داده و یکی از جمهوری‌های اتحاد ورشکسته به تقصیر جماهیر شوروی کند؛ و امروز ملی‌گراهای قلابی تقریباً با شعار فتح امپراتوری فارس کوروش، از راه لبنان و سوریه و عراق و یمن توسط خلافت مطلقه فقیه! به مقاومت اصیل و میهن‌دوست ایران ایراد می‌گیرند که چرا فلان شخصیت مصری، اردنی، سعودی، سوری و عراقی و فلسطینی را در گردهمایی صدهزارنفری خود پذیرا شده است. این جاهلان به تقصیر و یا مزدوران به تقصیر نمی‌دانند که در اینجا هیچ جنگی بین عرب و عجم در کار نیست. جنگ بین شیعه و سنی، بین مسلمان و غیرمسلمان در کار نیست. جنگ بین یک فاشیسم دینی است که همه منطقه را به سمت بحران و فاجعه کشانده و اول همه با خود مردم ایران و بعد با همه ملت‌ها و کشورهای منطقه، در جنگ است. این حقیقتی است که بسیاری از ملت‌های منطقه آن را با تمام وجود احساس می‌کنند. از جمهوری آذربایجان تا ترکیه و تا کل ملت‌های گوناگون و تمدن‌های باستانی خاورمیانه تا شمال آفریقا و تمامی جهان حتی کشور آرژانتین در قاره آمریکا و تا بسیاری کشورهای آسیایی، از دست فتنه‌ها و برنامه‌های ضد صلح و آزادی و ثبات و آرامش این رژیم مطلقاً ضد تمدن بشری عاصی شده و بسیاری‌شان کمر به مبارزه برای رفع این فتنه بسته‌اند و این ائتلاف از سی‌وچهار کشور شروع‌شده، می‌رود که گسترده‌تر شود. آری هرگونه ائتلاف منطقه‌ای و جهانی علیه این فاشیسم ایرانسوز و این نظام جاهل و جاعل و فاسد و قاتل مبارک باد! این را خوب از من بشنوید. ای خیل اعجوج معجوج: از عمامه سیاه تا سفیدتان گرفته تا لابی‌های کراواتی فارسی و خارجی زبانتان و تا چپول‌های دشمن مصدق و رجوی‌تان و تا ملی‌گراهای وافوری و قلابی‌تان، چشمتان کور و دنده‌تان نرم!
برتولت برشت شهیر یک روز گفت: آن‌کس که حقیقت را نمی‌داند نادان است اما آن‌کس که حقیقت را می‌داند و کتمان می‌کند تبهکار است.
پرویز خزایی هفته سوم ژوئیه 2016- اسکاندیناوی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر