محمدعلی توحیدی
مجری: هفته گذشته، سیوپنجمین سال 30خرداد
را پشت سر گذاشتیم. مشخص است که مهمترین چالش برای رژیم آخوندی، مقاومت
سازمانیافته مردم ایران است. از همین منظر، شما 30خرداد را بعد از سیوپنج
سال، برای رژیم چگونه میبینید؟
محمدعلی توحیدی: برای رژیمی که تمام موجودیت و مشروعیت جعلیاش، تمام جناجهایش، تمام تئوری استبداد دینی که شکل گرفته، متکی به سارق بزرگ انقلاب مردم ایران، یعنی خمینی است، 30خرداد بزرگترین چالشی است که همچنان با آن روبهرو است؛ چرا که 30خرداد، لحظه بزرگ و تاریخی تعیینتکلیف این مقاومت با شخص خمینی است؛ یعنی همان کسی که همهچیز این رژیم به او مربوط میشود و بستگی دارد.
اگر به گفتمانسازیها و به سیاستهای امنیتگذاری این رژیم توجه کنید، اگر بخواهید به تبلیغات رادیو ـ تلویزیونی و انبوه دستگاه انتشاراتی که رژیم علیه این مقاومت سازمانیافته راه انداخته و اداره میکند، نگاه کنید، اگر حتی به مجموعه سایتهای زنجیرهیی مزدوران و ایادی وزارت اطلاعات در اینجا و آنجا نگاه کنید، میبینید که اشتغال اصلی و مسأله اصلی اینها، همین موضوع 30خرداد است.
بسیاری میگویند 30خرداد یک آینه است؛ آینه تاریخ معاصر ایران است؛ آینه تعیینتکلیف این مقاومت و این جنبش با خمینی است. 30خرداد، مسأله را نه تنها رو به گذشته، حتی رو به آینده روشن میکند.
مجری: اجازه بدهید قطعهیی از همین برنامههای رژیم در رابطه با 30خرداد را که هر سال پخش میکنند، ببینیم.
تلویزیون رژیم:”در تمامی اغتشاشات آشکار منطقهیی، به نوعی ردّ پای سازمان مجاهدین خلق و یا به تعبیر ملت (منافقین) دیده میشود. این واقعیت در بررسیهای اطلاعاتی و امنیتی انجام شده، آشکارتر میشود. امام که به خوبی ایدههای منافقین را برای ملتهب کردن اوضاع و بهویژه دانشگاهها زیر نظر دارند، به دانشجویان هشدار میدهند که متفکران انقلابی و دلسوز ملت را به دانشگاهها بیاورند تا با تشریح دقیق اندیشه انقلاب اسلامی، از نفوذ و غلبة اندیشههای ضداسلامی و ایرانی، جلوگیری شود.
منافقین خواستار ملاقات با امام میشوند. اما تاکتیک مظلومنمایی نیز نمیتواند امام هشیار ملت را به دام بکشاند.
خمینی: «من اگر در هزار احتمال، یک احتمال میدادم که شما دست بردارید از آن کارهایی که میخواهید انجام بدهید، حاضر بودم که با شما تفاهم کنم و من پیش شما بیایم، لازم هم نبود شما پیش من بیایید. و حالا هم به موجب احکام اسلام نصیحت به شما میکنم که شما در مقابل این سیل خروشان ملت، نمیتوانید کاری انجام بدهید. اگر یک وقت ملت قیام کند، شما مثل یک ذرهیی در مقابل این سیل خروشان هستید».
«خرداد 60، آشوب و اغتشاش تهران را فرا میگیرد و منافقین با جریان موسوم به ملی ـ مذهبی، منحرفان و ضدانقلاب، تمام قوایشان را برای مقابله با امام و انقلاب، بسیج میکنند. امام خمینی هشدار میدهد. منافقین با تحلیلی برخاسته از ذهنیتهایی التقاطی و مارکسیستی، فضا را برای ضربه نهایی به جمهوری اسلامی، مناسب ارزیابی میکنند. اطلاعیه سیاسی ـ نظامی شماره 20 و رسماً جنگ مسلحانه با نظام منتخب ملت، نمود عینی این رفتار منافقین است. در سیام خرداد 1360 آشوب و اغتشاش تهران را فرامیگیرد».
مجری: آقای توحیدی! این خصلت روشنگر را که میگویید، آیا ویژه خود 30خرداد است یا فاز سیاسی که به 30خرداد منجر شد؟
محمدعلی توحیدی: بله، دقیقاً. اینها از هم تفکیکپذیر نیستند. طبعاً نقطه اوج و بسیار واضح و قله این فرایند سیاسی، همان 30خرداد است؛ ولی30خرداد، تمام وقایعی را که در این فاز سیاسی و یا در این دوره دو ساله و نیم بین مجاهدین و متحدان آنها با خمینی طی شده، گره زده است. در این کشاکشها، مسائل بهتدریج روشن شد. یک نبرد سیاسی مسالمتآمیز بسیار غنی پیش رفت و آن پرده دجالگری خمینی، قدم به قدم از چهرهاش پایین کشیده شد. در جریان این کارزار سیاسی، مجاهدین 50 شهید در مقاطع و در شهرهای مختلف دادند، اما یک گلوله هم از جانب مجاهدین شلیک نشد؛ یک مقابله به مثل خشونتبار انجام نشد. تماماً تجربه در منطق سیاسی و با ارجاع به قانون بود. در طی این دوره بود که پرده از چهره خمینی افتاد و نشان داد که در صحنه سیاسی، قادر و حاضر به هیچگونه تفاهمی نیست.
30خرداد یک چنین نقطهای است. یک حلقه وصل بین یک مقطع تاریخی با مقطع بعد از آن است. 30خرداد قلهیی است که گذشته را بسیار روشن میکند و دو سال و نیم کارزار سیاسی را بهوضوح کامل میرساند؛ در عینحال در پرتو وقایع و حقایق بعدی هم روشن میشود که دقیقاً یک حلقه وصل تاریخی و یک آینه روشنگر برای دیدن رخدادهای سیاسی ایران است؛ نه فقط گذشتهیی که شما اشاره کردید، بلکه حتی آینده را.
مجری: چطور سرفصل 30خرداد، میتواند روشنگر آینده باشد؟
محمدعلی توحیدی: بهدلیل ذات سیاسی این تحولات. مثلاً همین امسال که سال 95 هستیم ـ یا حتی سالهای دهه 70 و 80 و قبل و بعد از آن ـ به هر کدام از اینها که برگردیم، یک مسأله جدی و کلیدی که همیشه دیکتاتوری آخوندی و رژیم ولایتفقیه دارد، قطعاً مسأله انتخابات است. این مسأله در ایران، در 30خرداد برای نیروهای مردمی و انقلابی تعیینتکلیف شده است. در واقع ذات کاملاً تقلبی و فرمالیسته و سرپوش سرقت حق حاکمیت مردم است، نه انتخاباتی برای اعمال حاکمیت مردم. این روشن و تعیینتکلیف شده است. هر وقت در این رژیم بخواهد انتخاباتی صورت بگیرد، تجربه و سرفصل 30خرداد، روشنگر و آینه است.
اصلاحات و ترفندها و مانورهای قلابی که در درون این رژیم راه میافتد هم با شاخص 30خرداد، تعیینتکلیف شده است. مانورهای میان تهی که آن اوایل، خود خمینی در سال 61 چند ماده اعلام کرد و بعد هم بساطش را جمع کرد. بعد در یک مقطع، رفسنجانی راه انداخت. بعد محمد خاتمی مدعی رفرم و اصلاحات شد. بعد شیخ حسن روحانی ـ از روحانیت مبارز ـ مدعی اعتدال و این چیزها شده است.
این دعاوی و این بهاصطلاح بازیهای سیاسی که رژیم راه میاندازد، در پرتو 30خرداد کاملاً تعیینتکلیف میشود. آن نیروها، مردم و ناظرانی که چشمشان به حقایق 30خرداد روشن است، اینها را میبینند و اینها بارز میشوند. این واقعیت حتی در این دعاوی قلابی نیز پر رنگ میشود و حقایق بیشتری را به اثبات میرساند.
حتی برمیخوریم به وقایع قیام سال 88 که از قضا اوج این قیام هم روز 30خرداد است؛ روزی که «نـدا» به خاک افتاد و آنچنان مظلومانه در خیابانهای تهران بهشهادت رسید که «شهید ملی» برای قیام مردم ایران شد. 30خرداد 88 با 30خرداد 60 در ادامه و تجربه قیام 88 گره خورد. معلوم شد که این رژیم به هیچ صدای اعتراضی، گوش فرانمیدهد و حاضر نیست تن به گفتگوی این شکلی بدهد. خمینی و خامنهای این کاره نیستند. حالا دیگر تجارب مردم و جامعه ما و مسائل سیاسی ایران، در پرتو 30خرداد، رو به آینده روشن شده است. بعد از این هم خواهد بود.
مجری: شما در فرصت کمی که داشتیم، ویژگیهای 30خرداد را تا حدودی توضیح دادید. اما مهمترین ویژگی 30خرداد چیست؟
محمدعلی توحیدی: بزرگترین ویژگی و مهمترین دستاورد 30خرداد، برای نیروهای انقلابی و رزمنده و مبارز ایران، برای جبهه مقاومت و برای خود مجاهدین است. 30خرداد، نقطه انگیزش و اقناع وجدانی و نقطه برانگیختگی برای برکندن ریشه دیکتاتوری است. نقطهای است که در آنجا هر نیروی انقلابی، هر رزمنده آزادی و هر کس که دلش بهخاطر آزادی ایران میتپد، از نظر سیاسی، خودش را تعیینتکلیف شده میبیند. برایش مسیر، روشن میشود و تجربه در دستش است. این آگاهی برایش بهوضوع روشن شده است که در آنجا میتواند حق را از ناحق، درست را از نادرست و دشمن را از دوست تفکیک کند و وظایف انقلابیاش را قاطعانه تعیینتکلیف کرده و پیش برود.
این دستاوردها برای کهکشانیها و برای همه آنها که میخواهند در گردهمایی بزرگ مقاومت شرکت کنند، انگیزاننده است.
اجازه بدهید بهنقل از رهبر مقاومت، جملاتی را در توصیف 30خرداد بخوانم. آن چیزی را که من میخواهم بگویم، در بهترین صورت، از زبان خود او که خالق 30خرداد و هدایت کننده این جنبش بوده است، بشنویم.
رهبر مقاومت: سلسله آموزشها و درسهای قیام 88: «از آن پس 30خرداد با همه درخشش و سرخفامیاش، حد فاصلی و شاخصی شد برای دموکراسی و دیکتاتوری و سرمشقی شد برای آنچه باید کرد. البته اضداد مقاومت ایران، همه وادادگان و وارفتگان و کسانی که در ابتدا یا در انتهای حرفهایشان، دیکتاتوری دینی را بر این مقاومت ترجیح میدهند و این مقاومت را به سود آخوندهای خونآشام تخطئه میکنند، کماکان حق دارند از 30خرداد الگویی برای آنچه هرگز نباید کرد، ترسیم و تصویر کنند. اما مردم و تاریخ ایران، قضاوت خود را دارند.
فکر میکنم بعد از 28سال، قیام 30خرداد 1388 و سلسله زنجیر خیزشهایی که تا قیام عاشورا در 6 دی ماه 1388 یک نقطه عطف تاریخی را تصویر کرد، یکبار دیگر همین قضاوت تاریخ و مردم ایران را نشان میدهد. »
محمدعلی توحیدی: این حق مطلب درباره 30خرداد است و نقش تاریخیاش در انگیزش و راهنمایی و پیشبرد نیروهای انقلاب نوین مردم ایران.
محمدعلی توحیدی: برای رژیمی که تمام موجودیت و مشروعیت جعلیاش، تمام جناجهایش، تمام تئوری استبداد دینی که شکل گرفته، متکی به سارق بزرگ انقلاب مردم ایران، یعنی خمینی است، 30خرداد بزرگترین چالشی است که همچنان با آن روبهرو است؛ چرا که 30خرداد، لحظه بزرگ و تاریخی تعیینتکلیف این مقاومت با شخص خمینی است؛ یعنی همان کسی که همهچیز این رژیم به او مربوط میشود و بستگی دارد.
اگر به گفتمانسازیها و به سیاستهای امنیتگذاری این رژیم توجه کنید، اگر بخواهید به تبلیغات رادیو ـ تلویزیونی و انبوه دستگاه انتشاراتی که رژیم علیه این مقاومت سازمانیافته راه انداخته و اداره میکند، نگاه کنید، اگر حتی به مجموعه سایتهای زنجیرهیی مزدوران و ایادی وزارت اطلاعات در اینجا و آنجا نگاه کنید، میبینید که اشتغال اصلی و مسأله اصلی اینها، همین موضوع 30خرداد است.
بسیاری میگویند 30خرداد یک آینه است؛ آینه تاریخ معاصر ایران است؛ آینه تعیینتکلیف این مقاومت و این جنبش با خمینی است. 30خرداد، مسأله را نه تنها رو به گذشته، حتی رو به آینده روشن میکند.
مجری: اجازه بدهید قطعهیی از همین برنامههای رژیم در رابطه با 30خرداد را که هر سال پخش میکنند، ببینیم.
تلویزیون رژیم:”در تمامی اغتشاشات آشکار منطقهیی، به نوعی ردّ پای سازمان مجاهدین خلق و یا به تعبیر ملت (منافقین) دیده میشود. این واقعیت در بررسیهای اطلاعاتی و امنیتی انجام شده، آشکارتر میشود. امام که به خوبی ایدههای منافقین را برای ملتهب کردن اوضاع و بهویژه دانشگاهها زیر نظر دارند، به دانشجویان هشدار میدهند که متفکران انقلابی و دلسوز ملت را به دانشگاهها بیاورند تا با تشریح دقیق اندیشه انقلاب اسلامی، از نفوذ و غلبة اندیشههای ضداسلامی و ایرانی، جلوگیری شود.
منافقین خواستار ملاقات با امام میشوند. اما تاکتیک مظلومنمایی نیز نمیتواند امام هشیار ملت را به دام بکشاند.
خمینی: «من اگر در هزار احتمال، یک احتمال میدادم که شما دست بردارید از آن کارهایی که میخواهید انجام بدهید، حاضر بودم که با شما تفاهم کنم و من پیش شما بیایم، لازم هم نبود شما پیش من بیایید. و حالا هم به موجب احکام اسلام نصیحت به شما میکنم که شما در مقابل این سیل خروشان ملت، نمیتوانید کاری انجام بدهید. اگر یک وقت ملت قیام کند، شما مثل یک ذرهیی در مقابل این سیل خروشان هستید».
«خرداد 60، آشوب و اغتشاش تهران را فرا میگیرد و منافقین با جریان موسوم به ملی ـ مذهبی، منحرفان و ضدانقلاب، تمام قوایشان را برای مقابله با امام و انقلاب، بسیج میکنند. امام خمینی هشدار میدهد. منافقین با تحلیلی برخاسته از ذهنیتهایی التقاطی و مارکسیستی، فضا را برای ضربه نهایی به جمهوری اسلامی، مناسب ارزیابی میکنند. اطلاعیه سیاسی ـ نظامی شماره 20 و رسماً جنگ مسلحانه با نظام منتخب ملت، نمود عینی این رفتار منافقین است. در سیام خرداد 1360 آشوب و اغتشاش تهران را فرامیگیرد».
مجری: آقای توحیدی! این خصلت روشنگر را که میگویید، آیا ویژه خود 30خرداد است یا فاز سیاسی که به 30خرداد منجر شد؟
محمدعلی توحیدی: بله، دقیقاً. اینها از هم تفکیکپذیر نیستند. طبعاً نقطه اوج و بسیار واضح و قله این فرایند سیاسی، همان 30خرداد است؛ ولی30خرداد، تمام وقایعی را که در این فاز سیاسی و یا در این دوره دو ساله و نیم بین مجاهدین و متحدان آنها با خمینی طی شده، گره زده است. در این کشاکشها، مسائل بهتدریج روشن شد. یک نبرد سیاسی مسالمتآمیز بسیار غنی پیش رفت و آن پرده دجالگری خمینی، قدم به قدم از چهرهاش پایین کشیده شد. در جریان این کارزار سیاسی، مجاهدین 50 شهید در مقاطع و در شهرهای مختلف دادند، اما یک گلوله هم از جانب مجاهدین شلیک نشد؛ یک مقابله به مثل خشونتبار انجام نشد. تماماً تجربه در منطق سیاسی و با ارجاع به قانون بود. در طی این دوره بود که پرده از چهره خمینی افتاد و نشان داد که در صحنه سیاسی، قادر و حاضر به هیچگونه تفاهمی نیست.
30خرداد یک چنین نقطهای است. یک حلقه وصل بین یک مقطع تاریخی با مقطع بعد از آن است. 30خرداد قلهیی است که گذشته را بسیار روشن میکند و دو سال و نیم کارزار سیاسی را بهوضوح کامل میرساند؛ در عینحال در پرتو وقایع و حقایق بعدی هم روشن میشود که دقیقاً یک حلقه وصل تاریخی و یک آینه روشنگر برای دیدن رخدادهای سیاسی ایران است؛ نه فقط گذشتهیی که شما اشاره کردید، بلکه حتی آینده را.
مجری: چطور سرفصل 30خرداد، میتواند روشنگر آینده باشد؟
محمدعلی توحیدی: بهدلیل ذات سیاسی این تحولات. مثلاً همین امسال که سال 95 هستیم ـ یا حتی سالهای دهه 70 و 80 و قبل و بعد از آن ـ به هر کدام از اینها که برگردیم، یک مسأله جدی و کلیدی که همیشه دیکتاتوری آخوندی و رژیم ولایتفقیه دارد، قطعاً مسأله انتخابات است. این مسأله در ایران، در 30خرداد برای نیروهای مردمی و انقلابی تعیینتکلیف شده است. در واقع ذات کاملاً تقلبی و فرمالیسته و سرپوش سرقت حق حاکمیت مردم است، نه انتخاباتی برای اعمال حاکمیت مردم. این روشن و تعیینتکلیف شده است. هر وقت در این رژیم بخواهد انتخاباتی صورت بگیرد، تجربه و سرفصل 30خرداد، روشنگر و آینه است.
اصلاحات و ترفندها و مانورهای قلابی که در درون این رژیم راه میافتد هم با شاخص 30خرداد، تعیینتکلیف شده است. مانورهای میان تهی که آن اوایل، خود خمینی در سال 61 چند ماده اعلام کرد و بعد هم بساطش را جمع کرد. بعد در یک مقطع، رفسنجانی راه انداخت. بعد محمد خاتمی مدعی رفرم و اصلاحات شد. بعد شیخ حسن روحانی ـ از روحانیت مبارز ـ مدعی اعتدال و این چیزها شده است.
این دعاوی و این بهاصطلاح بازیهای سیاسی که رژیم راه میاندازد، در پرتو 30خرداد کاملاً تعیینتکلیف میشود. آن نیروها، مردم و ناظرانی که چشمشان به حقایق 30خرداد روشن است، اینها را میبینند و اینها بارز میشوند. این واقعیت حتی در این دعاوی قلابی نیز پر رنگ میشود و حقایق بیشتری را به اثبات میرساند.
حتی برمیخوریم به وقایع قیام سال 88 که از قضا اوج این قیام هم روز 30خرداد است؛ روزی که «نـدا» به خاک افتاد و آنچنان مظلومانه در خیابانهای تهران بهشهادت رسید که «شهید ملی» برای قیام مردم ایران شد. 30خرداد 88 با 30خرداد 60 در ادامه و تجربه قیام 88 گره خورد. معلوم شد که این رژیم به هیچ صدای اعتراضی، گوش فرانمیدهد و حاضر نیست تن به گفتگوی این شکلی بدهد. خمینی و خامنهای این کاره نیستند. حالا دیگر تجارب مردم و جامعه ما و مسائل سیاسی ایران، در پرتو 30خرداد، رو به آینده روشن شده است. بعد از این هم خواهد بود.
مجری: شما در فرصت کمی که داشتیم، ویژگیهای 30خرداد را تا حدودی توضیح دادید. اما مهمترین ویژگی 30خرداد چیست؟
محمدعلی توحیدی: بزرگترین ویژگی و مهمترین دستاورد 30خرداد، برای نیروهای انقلابی و رزمنده و مبارز ایران، برای جبهه مقاومت و برای خود مجاهدین است. 30خرداد، نقطه انگیزش و اقناع وجدانی و نقطه برانگیختگی برای برکندن ریشه دیکتاتوری است. نقطهای است که در آنجا هر نیروی انقلابی، هر رزمنده آزادی و هر کس که دلش بهخاطر آزادی ایران میتپد، از نظر سیاسی، خودش را تعیینتکلیف شده میبیند. برایش مسیر، روشن میشود و تجربه در دستش است. این آگاهی برایش بهوضوع روشن شده است که در آنجا میتواند حق را از ناحق، درست را از نادرست و دشمن را از دوست تفکیک کند و وظایف انقلابیاش را قاطعانه تعیینتکلیف کرده و پیش برود.
این دستاوردها برای کهکشانیها و برای همه آنها که میخواهند در گردهمایی بزرگ مقاومت شرکت کنند، انگیزاننده است.
اجازه بدهید بهنقل از رهبر مقاومت، جملاتی را در توصیف 30خرداد بخوانم. آن چیزی را که من میخواهم بگویم، در بهترین صورت، از زبان خود او که خالق 30خرداد و هدایت کننده این جنبش بوده است، بشنویم.
رهبر مقاومت: سلسله آموزشها و درسهای قیام 88: «از آن پس 30خرداد با همه درخشش و سرخفامیاش، حد فاصلی و شاخصی شد برای دموکراسی و دیکتاتوری و سرمشقی شد برای آنچه باید کرد. البته اضداد مقاومت ایران، همه وادادگان و وارفتگان و کسانی که در ابتدا یا در انتهای حرفهایشان، دیکتاتوری دینی را بر این مقاومت ترجیح میدهند و این مقاومت را به سود آخوندهای خونآشام تخطئه میکنند، کماکان حق دارند از 30خرداد الگویی برای آنچه هرگز نباید کرد، ترسیم و تصویر کنند. اما مردم و تاریخ ایران، قضاوت خود را دارند.
فکر میکنم بعد از 28سال، قیام 30خرداد 1388 و سلسله زنجیر خیزشهایی که تا قیام عاشورا در 6 دی ماه 1388 یک نقطه عطف تاریخی را تصویر کرد، یکبار دیگر همین قضاوت تاریخ و مردم ایران را نشان میدهد. »
محمدعلی توحیدی: این حق مطلب درباره 30خرداد است و نقش تاریخیاش در انگیزش و راهنمایی و پیشبرد نیروهای انقلاب نوین مردم ایران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر