جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ خرداد ۲۸, جمعه

«شعار» درمانی و «بمب» و «سیلی» در راه


ترس رژیم از جوانان

ترس رژیم از جوانان


در روزهای اخیر به بهانه سالگرد روی کارآمدن آخوند روحانی کشمکش میان باندها تشدید شده است. یکی از وجوه این کشمکش تنگناهای اقتصادی و پیامدهای اجتماعی آن است که مهره‌ها و رسانه‌های رژیم به آن پرداخته‌اند. ابتدا به چند نمونه زیر توجه کنید:
-گل مرادی عضو مجلس ارتجاع – 25خرداد: ”در حوزه انتخابی این حقیر به‌رغم ظرفیتهای صنعتی گسترده، بیکاری بیداد می‌کند، طلاق بیداد می‌کند، جرم و جنایت بیداد می‌کند. حداقل اگر در بحث ایجاد اشتغال ناتوان هستیم در بحث نظارت توجه داشته باشیم “.
-کواکبیان عضو مجلس ارتجاع - 24 خرداد: ”اگر برای مردم کاری نکنیم، سیلی می‌خوریم. چندین سال است که رهبری شعار اقتصادی می‌دهد اما اتفاقی نمی‌افتد. قرار نیست انقلاب کنیم و مردم در تنگنای اقتصادی باشند، اگر قرار بود این‌گونه باشد که شاه هم بود. (خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) - 24خرداد95)
- طاهر نژاد عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با بیان این‌که وجود ۶ میلیون بیکار تحصیل‌کرده در کشور بمب و تهدید بزرگی است، گفت: ”اشتغال با تو بمیری، من بمیرم، ایجاد نمی‌شود“. (خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) - 24خرداد95)
-کیهان خامنه‌ای - 25خرداد: ”3سال گذشت، قفل معیشت هم‌چنان بی‌کلید!... حامیان دیروز دولت روحانی اعتراف می‌کنند دولت یازدهم دولتی است که شعار اعتدال داده و در اقتصاد شکست خورده است! “.
- حکیمی نماینده ادوار مجلس: امید به غرب برای نجات اقتصاد واهی است. تنها امید دولت این است که غرب بیاید و اقتصاد ایران را نجات بدهد که این هم تحقق پیدا نکرده و نخواهد کرد. (خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) - 24خرداد95)
-خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) - 25خرداد: سه سال نفسگیر گذشت، مردم از بحثهای برجامی خسته‌اند، از آمار خسته‌اند، از درصد و دهم و اعلام شاخصهای اقتصادی با رقم‌های ضد و نقیض خسته‌اند، آنها آرامش می‌خواهند، بی‌عدالتی‌ها و دروغ را بر نمی‌تابند، می‌خواهند تا کاهش تورم، افزایش اشتغال و نتیجه برجام را احساس کنند ”.
خبرگزاری سپاه پاسداران (فارس) -25خرداد: آفتاب برجام - ارج - را هم سوزاند. برجامی که به گفته رئیس‌جمهور قرار بود معجزه‌وار اقتصاد کشور را متحول کند و درمانی بر درد رکود باشد.. مسیری که اگر طی روزهای آتی باز نشود شاید به قطع نخاع اقتصاد داخلی کشور منجر شود... نابودی کارخانه‌های مختلف که تعداد آن‌ها رو به افزایش است دلیلی بر این مدعاست تعطیلی کارخانه قند ورامین پس از 70سال، ورشکستگی کارخانه پارس سرام قرچک پس از 50سال، شرکت سپید دانه بیستون، کاشی گلچین، کارخانه نساجی مازندران، صنعت سیمان و... مواردی از عدم کارایی سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم است.
حالا سؤال این است که این هشدارها که نمونه‌هایش فوقا آمد ناشی از جنگ باندی است یا واقعیت وضعیت موجود همین است؟
در پاسخ باید گفت که البته که جنگ باندی بستر تمامی کشمکشها و اظهاراتی است که باندها می‌کنند، اما تمام اینها نه تنها واقعیت دارد، بلکه تنها بخشی یا گوشه‌یی از واقعیت است که مهره‌های باندها به‌خاطر جنگ باندی به آن اعتراف می‌کنند، و البته که همه آنها هم حواسشان جمع است که حد و حدود و مرز سرخهایی را رعایت کنند.
بنابراین شرایط بسیار وخیم واقعیت دارد. کارگزاران رژیم آمار تا 15میلیون و حتی 20میلیون بیکار را می‌دهند. اخیراً در تیتر اصلی یکی از روزنامه‌های حکومتی رقم 24 میلیون زن بیکار قید شده بود، حساب کنید همین رقم را اگر اصل بگیریم و شمار بیکاران مرد را هم اضافه کنیم آمار چه خواهد شد؟
بیان این هشدارها، همراه با اعتراف به اوضاع و احوال وخیم رژیم، طبعاً می‌تواند تاثیرات زیادی روی نیروهای رژیم گذاشته و ریزش آنها را تسریع کند، مگر این‌که همراه این هشدارها راه‌حلهایی هم از طرف سردمداران و مهره‌های باندها داده شود. ولی آیا این راه‌حلها وجود دارند؟
در مورد راه‌حل در باند روحانی-رفسنجانی، یک سری ادعا هست که مرتب تکرار می‌شود، اما فقط در حد حرف است. روحانی در هر مناسبتی صحبت از سرمایه‌گذاری خارجی می‌کند، اما تا به‌حال هیچ نمودی از این دیده نشده است. او می‌گوید که باند خامنه‌ای و دلواپسها نمی‌گذارند این خط را پیش ببریم. اما در مقابل، باند خامنه‌ای حرفها و ادعاهای اینها را به مسخره می‌گیرند، که در ابتدای این نوشته آمد. مثلاً کیهان خامنه‌ای شعارهای توخالی روحانی را اینطوری به باد تمسخر گرفته: «قفل معیشت هم‌چنان بی‌کلید» . یا مثلاً نوشته: «شعار حل مشکلات اقتصادی در 100روز، به وعده‌های ده ساله» تبدیل شده یا این جمله که «شعار اعتدال» و «شکست اقتصاد» . یک روزنامه دیگر باند خامنه‌ای به نام سیاست روز با این جمله زیرآب دعاوی روحانی و کارگزارانش را زده: از «فرصت سازی» تا «فرصت سوزی» . یا خبرگزاری سپاه پاسداران که اسمش فارس هست، با این عبارات دست روحانی را رو کرده «مردم از بحثهای برجامی خسته‌اند»، «از آمار خسته‌اند»، «از درصد و دهم و اعلام شاخصهای اقتصادی با رقم‌های ضد و نقیض خسته‌اند» . جالب این جاست که حتی مهره‌های خود باند روحانی و رفسنجانی هم از همین جمله پرانیها دارند. مثلاً کواکبیان از مهره‌های باند رفسنجانی در مجلس ارتجاع گفته: «اگر برای مردم کاری نکنیم، سیلی می‌خوریم» و «اگر مردم در تنگنای اقتصادی باشند، که شاه هم بود» . یا مثلاً طاهر نژاد از مهره‌های دارو دسته موسوم به کارگزاران رفسنجانی گفته: «وجود ۶ میلیون بیکار تحصیل‌کرده بمب و تهدید بزرگیه» و «اشتغال با تو بمیری، من بمیرم، ایجاد نمی‌شود»
یکبار دیگر به این نمونه از خبرگزاری سپاه پاسداران توجه کنید که نوشت: «آفتاب برجام - ارج - را هم سوزاند» و «رکود چنان اختاپوسی بر تولید کشور چنبره زده و زندگی مردم را با بن‌بست بزرگی مواجه کرده» و «اقتصاد داخلی» در آستانه «قطع نخاع» قرار دارد.
به خوبی روشن است که آنچه در این میان یافت نشود و نمی‌تواند بشود، راه‌حل است.
در نتیجه پرواضح است که رژیم در تمایت خود در یک بن‌بست اقتصادی و اجتماعی گرفتار است و راه برون رفتی برایش متصور نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر