جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ دی ۱۰, جمعه

قاچاق خاک!

لينك به منبع:
خشک شدن زاینده رود

خشک شدن زاینده رود


در سخنرانی آخوند دجال روحانی در تاریخ 22آذر 95 به‌مناسبت جشن شکرگزاری برداشت محصول موارد متعددی به چشم می‌خورد که هر کدام از آنها قابل تأمل و بررسی جداگانه می‌باشد.این آخوند شیاد مطابق معمول با دجال گری دم از پیروزیهای متعدد دولت در عرصه‌های مختلف اقتصادی و سیاسی زد و در این سخنرانی همچنین مدعی شکوفایی ایران در زمینه کشاورزی شد و گفت که دو مسأله حفظ خاک و آب مسائل مهمی هستند. مسأله فاجعه آب در ایران به واسطه بی‌لیاقتی و عدم مدیریت آخوندهای دجال بر کسی پوشیده نیست و نگرانیهای آن حتی از مرزهای ایران هم گذشته و هم‌اکنون به دغدغه بسیاری از فعالان محیط‌زیست در دنیا نیز مبدل گشته است.

اما در مورد خاک مطابق معمول و قابل انتظار در حکومت ولایت فقیه، فاجعه‌ای در حال رخ دادن می‌باشد که شاید تا هزاران سال نتوان خسارات و صدمات ناشی از آن را، حتی در دولتی مردمی و منتخب مردم جبران نمود.

در سال 93، پاپی‌زاده سخنگوی کمیسیون وقت مجلس قاچاق خاک حاصلخیز کشور را به کشورهای حوزه خلیج‌فارس مورد انتقاد قرار داد و افزود که برای تولید یک سانتی‌متر مربع خاک بیش از 400سال زمان نیاز است وکشورهای حوزه خلیج‌فارس خاک زراعی مرغوب ندارند و حتی خاک باغچه و گلخانه‌های خودشان را از خاک کشاورزی سایر کشورها تهیه می‌کنند. اما در یک ماه پیش مجدداً گزارشی از تلویزیون رژیم در افشای همین موضوع پخش شد و پرده از جنایت و خیانت کثیفی دیگری در حکومت آخوندی در تاراج خاک ایران و نابودی محیط‌زیست برداشت.

خاکها تحت پوشش محموله‌های شن، ماسه و مواد کانی، که متأسفانه محدودیتی قانونی برای صادرات آن وجود ندارد به کشورهای خلیج‌فارس قاچاق می‌گردد و در همان گزارش ادعا می‌شود که نمایندگان مجلس در حال تهیه لایحه‌یی برای قانونی کردن فروش خاک می‌باشند و روشن است که با ادامه این روند، در آینده‌ای نه چندان دور حتی با حل شدن بحران آب، خاکی برای زراعت در ایران وجود نخواهد داشت.

در همین گزارش فقط در یک مورد، خبر از دزدی بیش از 300 هکتار مزارع برخور اصفهان افشا شد. زمینهایی که در اثر خشک شدن قناتهای منطقه به زمینهای بایر تبدیل شده بودند و کشاورزان منطقه نیز ناچار به کوچ اجباری شده بودند...

بی اختیار به یاد دوران ارباب و رعیتی افتادم که اربابها با ترفندهای مختلف زمینهای کشاورزی را غصب می‌کردند. البته در آن زمان فرصتی به کشاورزان محروم برای بقای خود به‌صورت رعیتی داده می‌شد. اما امروزه در نظام ولایت سفیانی، دزدی و چپاول تمام، هست و نیست و مال و جان و ناموس مردم مورد هدف چپاولگران است.

این بار هم مانند همیشه رژیم تقصیر را به گردن عده‌یی سودجو و قاچاقچی می‌اندازد. اما کیست که نداند عامل و بانی همه فسادها و دزدیها و خشکسالیها و... همین رژیم دین‌فروش مردم فروش است که امروز خاک میهن را هم به حراج گذاشته است.

و این درد را کجا باید گفت؛ مشکل بی‌آبی، آنگاه خشک شدن زمینهای زراعی و سپس فروش و قاچاق خاک مقدس ایران آنهم به بهای ناچیز 35 دلار در هر تن!

این هم گوشه دیگری از چپاولگریهای رژیم آخوندی، رژیمی که در هر جرم و جنایت و فسادی در ایران و در اکثر نقاط دنیا و در منطقه رد پایی از خود به‌جا گذاشته است.

اینجاست که می‌بینیم عمق فساد و جرم و جنایت و همچنین گسترش آن بحدی است که احتمال هر گونه رفرمی در آن را مردود می‌کند و سرنگونی تمام و کمال این رژیم با تمامی دستجات رنگینش تنها را علاج این غده سرطانی است.

به امید روزی که با رساندن مهر تابان مردم ایران به پایتخت شیرو خورشید مرهمی بر پیکره زخمی و خونین و دردمند ایران‌زمین بگذاریم.

ف-ت آلمان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر