جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۵ تیر ۷, دوشنبه

مسئله ايراني و مدراسيون رژيم



الن ويوين وزير مشاور سابق در امور خارجه و از بنيانگذاران كميته فرانسوي براي ايران دمكراتيك
« بسياري روي بعد از روي كار آمدن حسن روحاني به رياست جمهوري ايران، حساب باز كردند و فراموش كردند كه يك رژيم تئوكراتيك (با سلطه مذهبي-م) در جوهر خود به سختي قابل رفرم ميباشد. اما در غرب خواستيم كه به اين باور داشته باشيم. هئيتهاي سياسي و اقتصادي يكي بعد از ديگري به ايران رفتند تا زمينه را ارزيابي كنند و در سبد خود حسن نيت و تمايل به بازسازي روابط قطع شده به واسطه تحريمهاي بين المللي را همراه داشتند. جامعه مدني به نوبه خود اميدوار بود كه در ايران شاهد آغاز پايان اين انحراف مستبدانه كه بيش از سه دهه است در حال خفه كردن آن است باشد.
تحقق اين اميدها در چمش انداز نيست. جامعه بين المللي بيش از هميشه در مقابل بي ثباتي سياسي كه در ايران حاكم است در سردرگمي است. از زمان انعقاد قرارداد در ژوئيه ، سياست تهران به واسطه جنبه هاي متناقضش غافلگير كننده بوده است. اوجگيري طنش در درون عناصر تشكيل دهنده رژيم ميتواند شاخصهايي باشد براي فهم ابعاد بحران ايران. علي خامنه اي ولي فقيه مادام العمر، ديگر نمي تواند انسجام سيستم را حفظ كند. يكي از اصلي ترين اضدادش، مهدي كروبي ، يك سابقه دار رژيم كه اكنون تحت اقامت تحت نظر بسر ميبرد نامه سرگشاده اي منتشر كرد (كه بي بي سي آن را گزارش كرد) و در آن شكاف روشن در درون دايره رهبري رژيم را به نمايش كشيد. خامنه اي در آن به عنوان يك شخصيت خودخواه، جاه طلب و تشنه قدرت معرفي ميشود كه فكر ميكند كه سرنوشت خلقهاي مسلمان و كشورهاي منطقه در دستش ميباشند، يك شخصيت كه بخاطر منافع سياسي خود مرتكب كفر ميشود و هيچ حدي را نمي شناسد. اين تندي لحن در جمهوري اسلامي در قبال ولي فقيه حاكي از يك افت اعتبار بيش از بيش كسي است كه در نهايت قرار است سياست داخلي و خارجي رژيم را تعيين كند.
اين ضعف، در تصميم گيريهاي متناقض ولي فقيه مشهود است. و منجمله محافل تجاري را كه روي چشم انداز مدراسيون رژيم سرمايه گذاري كرده بودند گمراه ميكند. ولي فقيه كه نسبت به نفوذ خارجي و خطر ماهيت عوض كردن جمهوري اسلامي هشدار ميدهد در روز 30مارس در فرداي آزمايش زير سوال شليك هاي موشك با برد (1400 كيلومتر) توسط سپاه پاسداران، سخنان سختي بكار برد: دشمنان انقلاب (اسلامي) گفتگو ، تجارت ، تهديدات نظامي و همه امكانات را عليه منافع ما بكار ميبرند. آنهايي كه مدعي اند كه آينده در مذاكرات نهفته است و نه در موشكها، خواه نادانند و خواه خائن (.. ) اقتصاد ما بايد اقتصاد مقاومتي باشد .
اقتصاد مقاومتي در واژه نامه ملاها به معني ادامه سياسي انقباض و بسته شدن در مقابل جهان كه به چشم دشمن ديده ميشود، است. ناظر خارجي هم از لحن خشن شخص اول ايران غفل ميشود و هم نگران چمشنداز روابط با كشوري ميشود كه رهبران آن در گذشته بسيار نا اميد كرده اند.
يك معماي كشنده امروز رژيم ايران را فلج كرده است: آيا باز بايد خود را منقبض كند با اميد اينكه ايدئولوژي سياسي مذهبي و حكومت ملاها را حفظ كند، يا اينكه بايد خود را به جهان باز كند و به ايران جايگاه برجسته اي را كه شايسته آن است در ميان ملتها بدهد؟ اما گشايش به معني كنار زدن اصل حاكميت ولايت فقيه و سلطه پاسداران بر جامعه و اقتصاد ايران است. چنين چشم اندازي اعتراف به ضعفي است كه رژيم ميخواهد بهر قيمت پنهان كند. اين رژيم ميداند كه مردم دلسرد شده ، منتظر اولين فرصت هستند تا خشم خود را همانند آنچه كه در سال 2009 بروز دادند ابراز كنند.
اعتماد تجار اروپايي در بازار ايران به دليل شرايط اقتصادي خاص كشور لطمه خورده است. پاسداران كه هم به مثابه ارتش هستند و هم پليس رژيم، اكثر حيطه هاي اقتصادي را منجمله تجارت بين المللي و انرژي را كنترل ميكنند. سلطه پاسداران و مؤسسات كنترل شده توسط ولي فقيه بر اقتصاد كه شامل نيمي از فعاليتها ميشود (بنا به گفته رويتر 50 درصد توليد ناخالص ملي را كه بالغ بر 400ميليارد دلار ميشود شامل ميشود) يك نقص جدي در توسعه كشور محسوب ميشود. از يك سو منجر به هدر رفتن منابع ميشود (مثال افتضاح هسته اي، حمايت از جنبشهاي اسلامگرا و تروريست، دخالت نظامي در جنگ سوريه و غيره.. ) . از سوي ديگر اعتماد سرمايه گذاراني را كه نمي خواهند با ارگانهايي معامله كنند كه عليرغم برداشته شدن بخشي از تحريمها ، جزو سازمانهاي تروريستي ليستهاي سازمان ملل و ايالات متحده باقي مانده اند، از بين ميبرد.
كميته فرانسوي براي ايران دمكراتيك كه در سال 2007 به همراه فرانسوا كلكومبه و ژان پير ميشل بنيان گذاشتيم، معتقد است كه در شرايط كنوني، غرب نبايستي از نتيجه توافق هسته اي فقط دل خوش كند، در حاليكه سياست چه داخلي و چه خارجي رژيم درگير بحرانهاي شدت يابنده ميباشد، آنهم در همه جبهه ها. نه سركوب و نه اعدامها در ايران متوقف شده اند. ميليتانهاي فمينيست زنداني ميشوند ، كما اينكه سنديكاليستها ، روشنفكران چپ، مجاهدين خلق و حتي بعضي نمايندگان اقليتهاي مذهبي و قومي. محكوميت هاي مرك و اعدام به حد ركورد بي سابقه در دوران رياست جمهوري جديد رسيده است. آيا به اين معني است كه شخص روحاني هيچ كاري نمي تواند عليه قوه قضاييه ولي فقيه بكند؟
از طرف ديگر ، رژيم در سياست دخالت آميز در يمن، عراق ، سوريه ، لبنان و ديگر مكانها قابل مذاكره نيست. بايستي از ايران خواست كه به تعهدات بين المللي خود احترام بگذارد و به استراتژي امپرياليستي مخرب خود در منطقه بخصوص در سوريه توقف بزند. بايستي كه ايران تعليق پيشنهاد شده از سوي سازمانهاي غير دولتي در مورد حكم اعدام را قبول كند. جامعه بين المللي نبايستي از اصول كوتاه بيايد. اين جامعه ميتواند و بايد اقدامات ملموس براي كمك به دمكراتهاي ايران كه براي تغيير دمكراتيك در كشورشان تلاش ميكنند اتخاذ نمايد.
الن ويوين وزير مشاور سابق در امور خارجه بوده و از بنيانگذاران كميته فرانسوي براي ايران دمكراتيك ميباشد.
نوشته الن ويوين - لوموند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر