جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ اسفند ۲۸, جمعه

سجاد (کیان مهر) سرتیپ پاسدار نیروی تروریستی قدس و مسول هتل مهاجر درعراق، تحت تعقیب دادگاه آلمان




جمعه، 18 مارس، 2016




سجاد نام مستعار یک مامور نیروی تروریستی قدس به نام «کیان مهر» میباشد . وی اهل شمال و حدودا ۴۵ ساله میباشد. اوخودش گفته است: تاکنون درچند کشور ازجانب نیروی تروریستی قدس به ماموریت فرستاده شده است از جمله لبنان.

وي از اواسط سال 1391 (نيمه دوم سال 2012) به عراق منتقل میشود و جايگزين «حاج علي » افسر قبلي اطلاعات آخوندی در بغداد میگردد. فرمانده وي در سفارت آخوندی در بغداد موسوی و حسینی بوده اند كه از افسران بالاي نيروي تروریستی قدس میباشند. سجاد مسئول هتل مهاجر در بغداد ميباشد كه نفرات بريده از مجاهدين به آنجا منتقل ميشوند. سجاد در هتل مهاجر بغداد در سویت شماره 304 مستقر میباشد. هتل مهاجر در عراق وابسته به نیروی تروریستی بدر میباشد.




سجاد داراي يك راننده عراقی به نام محمود است كه ترددات وي را از سفارت رژيم به هتل مهاجر بایک ماشین سفید رنگ انجام میدهد. سجاد تاکنون محمود را چندین بار به درب اشرف فرستاده است تا در جریان حمله و هجوم و ضرب وشتم اشرفیان شرکت نماید.

برخی دیگر از نفرات هتل مهاجر که با سجاد رابطه دارند عبارتند از:‌ رشید، ابوحسن، ابوکرار و .....

هتل مهاجر و تاکتیک های سجاد برای به خدمت گرفتن تازه واردین

هتل مهاجر در كنترل وزارت اطلاعات و سجاد قرار دارد. هر فرد بريده ای كه به هتل مهاجر ميرود، مدتي در طبقه اول اين هتل در بخشی که حالت قرنطينه دارد نگهداري مي‌شود، تا پاسدار سجاد با او «مصاحبه» كند. سپس بسته به نتيجه «مصاحبه» به اتاقهايي در طبقات 2 و 3 و4 تا تعیین تکلیف نهایی مستقر مي‌شود. اوایل کنترل زیادی بر هتل مهاجر وجود نداشت ولی بعداز مدتی نیروی تروریستی قدس کنترل کامل خودش را بر این هتل اعمال کرد.

اولین تاکتیک سجاد در بدو ورود این است که سعي مي‌كند از طریق گماشتگان عراقي مستقر در هتل، تازه واردها را با تهديد و تطميع و اِعمال فشار به همكاري با اطلاعات آخوندی بكشاند. تاکتیک دیگر او، ايزوله كردن افراد در هتل و كارشكني در پرونده آنها با كميساريا میباشد. هدف از این اقدامات، رام کردن تازه واردین است تا بسادگی بتواند آنها را به استخدام اطلاعات آخوندی در بیاورد. پس از اطمینان از سرسپردگی و مزدوری فرد، بسته به وضعیتش برای او حقوق ماهانه تعیین میکند و پس از مدتی او را به ایران میفرستد تا پس از آموزش و آماده سازیهای لازم  برای بکار گیری علیه مقاومت ایران و مجاهدین به اروپا منتقل نماید. تصمیم گیری در مورد پرداخت پول به نفرات بوسیله سجاد اتخاذ میشود و محمود گماشته سجاد پول را به مزدوران تحویل میدهد.

علاوه بر تاکتیک های فوق، اطلاعات آخوندی با بررسي وضعيت هر فرد، از طريق خانواده وي نیز اقدام به فشار آوردن به او میکند. خانواده برخي افراد را به عراق می آورد و با وعده فرستادن فرزندان و اقوام آنها به خارج، آنها را به همكاري با اطلاعات آخوندی ميكشانند.

اگر این تاکتیک ها موثر واقع نشد، سجاد، كارشكني در مسیر فرستادن نفرات از کانالهای غیر از خودش به خارج کشور را شروع میکند و پس از مدتی میگوید: من میتوانم امکانات خروج از عراق را برایت فراهم کنم، ولی به شرطها و شروطها و به اين ترتيب افراد را وادار به همكاري ميكند.

سجاد برای افرادی که به ایران و بعد اروپا اعزام میشوند، ابتدا پاسپورت ایرانی از طریق سفارت صادر میکند سپس نفراتی که به خدمت اطلاعات آخوندی در آمده اند را به ایران و بعد با دادن 700 دلار به ترکیه میفرستد.

اقدامات سجاد برای فرستادن مزدوران از عراق به ایران و ترکیه و اروپا بسیار مفصل است که در حوصله این نوشته نمی گنجد.

شبکه نیروی تروریستی قدس در خارج کشور.

نیروی تروریستی قدس از طریق سجاد اکنون در خارج کشور یک شبکه اطلاعاتی - تروریستی به موزات وزارت اطلاعات رژیم آخوندی تشکیل داده و تلاش میکند که این شبکه را گسترش نیز بدهد.

سجاد سعی میکند نفراتی را که از طریق هتل مهاجر به کشورهای مختلف فرستاده است پایه های عضوگیری برای سایر نفرات قرار بدهد و حول آنها این شبکه را گسترش بدهد. این شبکه در همه کشورهای اروپایی از آلمان و فرانسه و بلژیک و هلند و سوئد و آلبانی گسترش یافته است که اعضای آن مشخص می باشند.

لو رفتن یک تیم از شبکه سجاد در آلمان و دستگیری میثم پناهی

سجاد، میثم پناهی را به همراه شهاب کریمی به رئيس ايستگاه اطلاعات در ترکیه بنام حاج علي نویدی وصل ميكند. اطلاعات آخوندی قصد داشت که آنها را از طریق آلمان به انگليس بفرستد ولي آنها در فرودگاه به دلیل اعتصاب فرودگاه مجبور میشوند که یک شب در آلمان بمانند، آنها روز بعد موقع عبور از پاس كنترل دستگير شده و نهايتا مجبور میشوند که در آلمان پناهنده بشوند.

پس از علنی شدن دستگیری مهره سجاد یعنی میثم پناهی و بازجویی از ۵ تن دیگر از همکارانش بوسیله پلیس آلمان، به دلیل ترس بریده مزدوران از دستگیریهای مشابه، سجاد از بریده مزدورانی مانند: محمد حسین سبحانی میخواهد که از طریق نامه نویسی به مقامات آلمان و انتشار آن بر روی سایتهای وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه ضمن جلوگیری از ترس سایرین، از میثم پناهی حمایت نمایند. البته برخی از مزدوران از ترس، به این کار تن نمیدهند. محمد حسين سبحاني در اطلاعيه كه به درخواست سجاد تهیه شده بود، با گفتن يك دروغ آشكار به شكل ابلهانه اي مدعي شده بود كه فرد دستگيرشده پدر و مادرش از اعضاي مجاهدين بوده و وي نزد مجاهدين بزرگ شده است؟!!

به دلیل این پرونده سجاد یا پاسدار کیان مهر تحت تعقیب دادستانی آلمان قرار دارد.

یک تیم دیگر سپاه تروریستی قدس ، قربانعلی حسین نژاد، عیسی آزاده و داوود باقروند ارشد میباشند


داوود باقروند در خردادماه سال 1383در هنگامة پايداري و ايستادگي مجاهدين سرفراز اشرفي، در مقابل جنايتكاران حاكم بر ميهن تسليم و به تيف (خروجي تحت‌كنترل نيروهاي آمريكايي در شمال اشرف) رفت و به‌سرعت به خدمت اطلاعات حكومت آخوندها درآمد. وي در اسفندماه سال 1383 به نزد آخوندها شتافت.

عيسي آزاده مستخدم وزارت اطلاعات در 6 دي ماه1391، خودش را تسليم نيروهاي عراقي كرده و به هتل مهاجر در بغداد (پايگاه وزارت اطلاعات و نيروي تروريستي قدس براي توطئه عليه مجاهدان اشرفي) رفت.

قربانعلی حسین نژاد از آوریل 2012 به هتل مهاجر رفت و به استخدام اطلاعات ملایان درآمده است. گشتاپوی فاشیسم دینی، برای اعتبار دادن به این مأمور، او را در همان زمان در بغداد با عنوان ساختگی «مترجم ارشد عربی مسعود رجوی» معرفی کرد .





اقدامات سجاد عليه نفرات انتقالي به آلباني:

سجاد از آغاز انتقال اولین سری ساکنان به لیبرتی و مخصوصا بعد از اعزام احسان بیدی به آلبانی، تلاش کرد از طریق شماره تلفن يا اسكايپ و یا فیس بوک و تلگرام و واتس آپ و دیگر امکانات ارتباطی، با نفراتی که از مجاهدین جدا شده بودند، تماس بر قرار نماید و با دادن پول و یا سایر نیاز های آنها مانند مدارک تحصیلی و شغلی و ..... آنها را به استخدام خود در بیاورد. اسناد و مدارک زیادی در این زمینه وجود دارد.

سجاد مستمر تلفن هایش را عوض میکند برخی از شماره تلفن های او که با نفراتش تماس میگرفته است، عبارتند از:

0096-47714757139

47704655189-0096

سجاد پیش از انتقال ساکنان لیبرتی به آلبانی ازطریق عوامل عراقی لیست ساکنان  لیبرتی را که قراراست به آلبانی فرستاده شوند را بدست آورده و برای اطلاعات آخوندی می فرستد. این لیست در ارگانهای مختلف اطلاعات آخوندی، بوسیله افرادی مانند، ابراهیم خدابنده و مریم سنجابی و سایر مزدوران انجمن نجات مورد شناسایی و بررسی قرار میگیرد سپس سجاد لیست ها را برای سایتهای اطلاعات آخوندی می فرستد تا انتشار یابد.

یکی از کسانی که همه گونه همکاری با سجاد میکند و تن به هر خواری و ذلتی میدهد مریم سنجابی نام دارد. سجاد قبل از ورود ساکنان لیبرتی به آلبانی، اسامی برخی را به عوامل خودش مانند احسان بیدی و سیاوس رستار و .... میدهد و از آنها میخواهد که با آنها تماس گرفته و پیغام او و یا خانواده اش را به او برسانند و آنها را تشویق به جدایی از مجاهدین بنمایند.


فعالیت در فضای مجازی و فیس بوک

سجاد برخی از ارتباطاتش را از طریق فیس بوک به پیش می برد. او با اسامی مستعار صفحه فیس‌بوکی باز میکند.

صفحه اصلی او در فیس بوک ALI Sahel     نام دارد .  بعد از این که میثم پناهی بوسیله پلیس آلمان دستگیر شد. او صفحه فیس بوکی اش را به نامAli Shomali    تغییر داده است ولی گاه و بیگاه از صفحه اصلیش نیز  استفاده میکند.

سجاد (با اسم فیس بوکی علی شمالی) طی کامنتی در فیس بوکش خطاب به آنهایی که از هتل مهاجر به سایرکشورها اعزام شده بودند، نوشته بود: ‌« سلام، ایام تاسوعای حسینی بر همه تسلیت و نایب الزیاره همه دوستان بودم، مخصوصا دوستانی که از هتل مهاجر به زندگی بارگشتند و در حال مبارزه با فرقه رجوی میباشند».




عیسی آزاده به کامنت سجاد جواب داده و در جواب نوشته است: «زیارت قبول، ای کاش خدا قسمت کند».

مزدوران دیگری هم با سجاد رابطه نزدیک دارند که در فرصت دیگری به افشای آنها می پردازیم.

همزمان با رفتن خانواده های وزارتی به درب لیبرتی او یک صفحه فیس بوکی به نام «علی چناره‌ای» باز کرده بود که عکسها خانواده های وزارتی را در آن منتشر میکرد.

همزمان، سجاد و ماموران وزارت اطلاعات در انجمن نجات، سعی میکند با درست کردن صفحات فیس بوکی به نامهای مجاهدین و یا شهدای مجاهدین و با صفحاتی با تم هواداری در میان هواداران مقاومت نفوذ کرده و به جاسوسی و کسب اطلاعات برای فعالیت های تروریستی بپردازد .

تاکیتک های آنها برای نفوذ درمیان شبکه مخالفین به قرارزیر است:

۱- ابتدا با هواداران شناخته شده مجاهدین و یا شورا تماس گرفته و با آنها دوست میشوند، گاه برای آنها در خواست دوستی میفرستند و با سماجت فراوان تحت عنوان ضرورت تبادل نظر و بحث آزاد و ضرورت برخورد عقاید مختلف و ..... درخواست دوستی میدهند. هدفشان این که ابتدا چند نفر از هواداران شناخته شده و یا شورایی را داشته باشند تا جلب اعتماد بقیه ساده تر باشد.

۲- پس از مدتی از طریق چت تماس با برخی از فعالین و یا لایه های دورتر هوادار را شروع میکنند و با جازدن خودشان بعنوان یک هوادار درخواست رابطه و ایمیل می نمایند.

۳- سپس آرام آرام، سوالاتشان را مطرح میکنند. در ابتدا سوالات معمولی میکنند و بعد سمت و سوی اطلاعات به خودش میگیرد.

سوالاتی از قبیل این که :‌ در کدام کشور هستی؟ چه زمانی جلسه دارید؟ جلسات مقاومت کجاست؟ آیا میتوانی یک ایمیل و یا صفحه فیس بوکی برای من مثلا از کشور نروژ و یا انگلیس و ... باز کنی؟!! آیا میتوانی من را به دوستانت معرفی کنی؟!! آیا من میتوانم شما را بعنوان  معرف خودم به هواداران دیگر معرفی کنم و ......

۴- از طریق ایمیل هایی که گرفته اند، به ایمیل هواداران و یا صفحات فیس بوکی دیگران ویروس می فرستند تا مانع فعالیت های هواداران مجاهدین در فضای مجازی بشوند.

۵-یکی دیگر از تاکتیک های وزارت اطلاعات جلب نظر میباشد: ابتدا یک مطالب جالب و سوال برانگیر (گاه خنثی و یا بی خاصیت  و بی معنی و یا حتی هواداری و یا یک عکس جالب و بعضا  استفاده از اسامی زنان ....) را روی صفحات خودشان میگذارند تا نظر ها را بخودشان جلب نمایند.

یکی از این نمونه ها که چندی قبل افشا شد. فردی  با نام فیس بوکیJamahaldin Shabestari Ekrami  بود، پروفایلش را هم یک گل رز قشنگ انتخاب کرده بود. او از این طریق و حتی نوشتن مقالات سمت و سو دار، توانسته بود با بیش از ۱۰۰ تن از هواداران دوست بشود او خودش را جامعه شناس و استاد دانشگاه  مستقل معرفی میکرد. او در صحبت از طریق چت نوشتاری، با یکی از هواداران مدعی شده بود : من در نروژ استاد دانشگاه هستم. برای رو کردن دست او، این هوادار به او گفته بود:‌ من میخواهم بیایم نروژ میتوانی شماره تلفنت را بدهی که با تو تماس بگیرم؟ او که دروغگویی اش رو شده بود به تناقض گویی افتاده و گفته بود نه من در آمریکا هستم و ...... سپس او در فضای مجازی افشا شد و تعدادی از هواداران او را از صفحه خودشان بیرون انداختند، وقتی که متوجه شد حنایش رنگی ندارد، بعد از چند روز مجبور شد که صفحه اش را ببندد. البته بعد از مدتی با یک اسم دیگر تلاش کرد اعتماد هواداران را مجدداکسب کند که مجددا افشا گردید و دکانش را بست و پی کارش رفت.

سوء استفاده از نام شهدا و خواهران و برادران مجاهد.

اخیرا نیروی تروریستی قدس با سوء استفاده از نام یکی از خواهران مجاهد به نام« شهره عین‌الیقین» یک صفحه فیس بوکی راه اندازی کرده است. متاسفانه تعداد کمی از هواداران مقاومت درخواست دوستی او را پذیرفته بودند، هواداران بزودی این ترفند وزارت اطلاعات را فهمیده و او را افشا کردند، بلافاصله این صفحه بسته شد ولی مطمئنا پس از مدتی او با اسم دیگری کارش را شروع میکند.

مبارزه مردم و مقاومت ایران با رژیم جنایتکار آخوندی عرصه های مختلفی را شامل میشود. فضای مجازی نیز یکی از عرصه های جنگ با جاسوسان و عوامل وزارت اطلاعات به منظور جلوگیری از کسب اطلاعات از پناهندگان ایرانی درکشورهای مختلف میباشد. علاوه بر جنگ  در عرصه سیاسی و ایدئولوژیک و.... باید نسبت به نفوذ اطلاعاتی نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات در فضای مجازی هم حساس بود رژیم از این طریق میتواند به خانواده ها فشاروارد کند و یا اطلاعات برای اعمال تروریستی  جمع آوری نماید.

از کلیه پناهندگان و مخالفین این رژیم جنایتکار و بویژه  هواداران این مقاومت میخواهیم کلیه اسناد و مدارک خود را دررابطه با اینگونه  تروریست های سپاه قدس به دولت های اروپایی ارائه کرده و از آنها بخواهند این جاسوسان رژیم ولایت فقیه را به دست عدالت سپرده و به دادگاه بکشانند.

ما از دولت های اروپایی میخواهیم که همه مزدوران وزارت اطلاعات  ونیروی تروریستی قدس را درکشورهای مختلف دستگیر ، محاکمه و به ایران تحت حاکمیت آخوندها برگردانند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر